ناصر تقوایی کیست؟
ناصر تقوایی فیلمساز، عکّاس و نویسندهٔ ایرانی است. تقوایی با فیلمسازان دیگری مانند بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، علی حاتمی و امیر نادری از پیشگامان جنبشی در سینمای ایران بهشمار میرود که برخی مورّخان بعدتر آن را «موج نوی سینمای ایران» نامیدند.
تقوایی پیش از آغاز کار در سینما، جذب تلویزیون شد و با ساخت سریال تلویزیونی مورد توجه قرار گرفت. وی کارگردان سریال معروف تلویزیونی دایی جان ناپلئون و همچنین برنده جایزه پلنگ برنزی جشنواره فیلم لوکارنو برای فیلم ناخدا خورشید در سال ۱۹۸۸ میباشد.
ناصر تقوایی در ۱۹ تیر ۱۳۲۰ خورشیدی در روستای عرب نشین سعدونی در جنوب شرقی آبادان به دنیا آمد. تقوایی درباره کودکی اش گفته است: در کودکی به آدمهای دانایی برخوردم، اما زندگی کودکی من صحنه جالبی ندارد.
پدر تقوایی کارمند اداره گمرک بود و همین این شانس را به ناصر تقوایی می داد که به نقاط مختلف ایران سفر کند. خود تقوایی میگوید این سفرهای متعدد یکی از بزرگترین شانسهای زندگیاش بوده است چرا که به واسطه این سفرها میتوانسته با فرهنگ، آداب و رسوم و خلقیات مردم مختلف ایران آشنا شود.
تقوایی علاقه عجیبی به زادگاهش دارد و این عرق و علاقه در کارنامه فیلمسازی اش نمایان است؛ او عاشق آبادان و بندرلنگه است اما هیچوقت نتوانسته در آبادان فیلم بسازد، با این حال با ساخت ناخدا خورشید در حوالی بندرلنگه دینش را به این شهر ادا کرده است. خود تقوایی در این باره میگوید: ایران را دوست دارم برای اینکه وطن من است. خوزستان را دوست دارم برای اینکه ولایت من است و عاشق آبادان هستم، چون سرزمین من است.
ناصر تقوایی و کانون سینماگران پیشرو
تیرماهِ سال ۱۳۵۲ تقوایی همراهِ عزتالله انتظامی، داریوش مهرجویی، علی نصیریان، هژیر داریوش، منوچهر انور، اسفندیار منفردزاده، علی حاتمی، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، هوشنگ بهارلو، بهروز وثوقی، زکریا هاشمی، پرویز صیاد و نعمت حقیقی از سندیکای هنرمندان فیلم ایرانی استعفا داد؛ و این گروه کانون سینماگران پیشرو را تشکیل داد.
کارنامه هنری ناصر تقوایی
در کارنامه فیلمسازی تقوایی ۶ فیلم بلند و یک اپیزود از فیلم بلند (اپیزود «کشتی یونانی» از مجموعه «قصههای کیش» - ۱۳۷۷) دیده میشود که سه تای آن را پیش از انقلاب و سه تا را پس از انقلاب ساختهاست. تقوایی یک سریال مشهور هم ساخته که مردم او را بیشتر با این مجموعه میشناسند. دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد، از سریالهای ماندگار تلویزیون ایران است. اما پیش از همه اینها تقوایی مستندساز بوده. «تاکسیمتر» که در سال ۱۳۴۶ برای تلویزیون ساخته شد، نخستین فعالیت او در عرصه فیلمسازی محسوب میشود.
مستندهایی چون «مشهد قالی»، «فروغ فرخزاد»، «اربعین» و «باد جن» مهمترین مستندهای تقواییاند. او پس از انقلاب نیز مستند «تمرین آخر» (۱۳۸۳) را با موضوع تعزیه ساخت. تقوایی فیلم کوتاه تحسینشده «رهایی» (۱۳۵۰) را هم در کارنامه دارد. این فیلم در شانزده جشنواره مهم جهانی جایزه گرفت، از جمله شیر طلای ونیز، بهترین فیلم سانفرانسیسکو و جیفونی … تقوایی در سال ۱۳۴۴، در سال قبل از آنکه خودش پشت دوربین یک فیلم کوتاه مستند بایستد، جزو کارکنان فنی فیلم معروف خشت و آیینه ساخته ابراهیم گلستان بود و زیر و بم فیلمسازی را همانجا آموخت.
ناصر تقوایی از معدود سینماگران ایرانی است که ادبیات را خوب میشناسد و به قول خودش عاشق ادبیات است.
او یک مجموعه داستان هم منتشر کرده که توقیف شد با نام «تابستان همان سال» که مشتمل بر هشت داستان به هم پیوستهاست. این مجموعه داستان از جمله آثار شاخص ادبیات معاصر است. مدتی هم سردبیر مجله ادبی هنر و ادبیات جنوب بود. شاید همین نکته باعث شده تقوایی در آثارش، بیشتر از همه سینماگران ایرانی به اقتباس ادبی توجه نشان دهد.
«آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹) براساس نوشته غلامحسین ساعدی از مجموعه داستان «واهمههای بینام و نشان»، داستان یک سرهنگ بازنشسته و روابط او با دخترانش را روایت میکند که البته توقیف هم شد. در این فیلم شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلو و منوچهر آتشی در نقش خودشان بازی کردند. این فیلم برندهٔ جایزهٔ شیر نقرهٔ ونیز شد.
«صادق کرده» (۱۳۵۱) نوشته خود تقوایی بود که سعید راد، محمدعلی کشاورز و عزتالله انتظامی در آن بازی میکردند. این تنها فیلمی است که تقوایی در آن از فلاشبک استفاده کرده که اتفاقاً فرم مورد علاقهاش هم نیست.
«نفرین» (۱۳۵۲) نوشته تقوایی براساس داستان نه چندان برجسته «باتلاق» نوشته میکا والتاری ساخته شد. بهروز وثوقی، جمشید مشایخی و فخری خوروش در فیلم بازی کردند و فیلم گرچه با اقبال عمومی مواجه نشد اما فیلم مورد علاقه تقوایی و منتقدان است.
«ناخدا خورشید» (۱۳۶۵) که اقتباسی از «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است به گمان بسیاری برترین اقتباس سینمایی سینمای ایران محسوب میشود و بیتردید تسلط شگرف تقوایی بر ادبیات و البته اقتباس، کارگردانی استادانه در کنار بازیهای درخشان از امتیازات فیلم به حساب میآید. این فیلم جایزه یوزپلنگ برنز جشنواره مهم لوکارنو را هم گرفت.
«ای ایران» (۱۳۶۸) نوشته تقوایی با درونمایه هویت ملی و با بازی اکبر عبدی، حسین سرشار و غلامحسین نقشینه، موسیقی ناصر چشمآذر و فیلمبرداری محمود کلاری در لوکیشن ماسوله ساخته شد. فیلم به دلایلی از بخش مسابقه جشنواره فجر کنار گذاشته شد.
«کاغذ بیخط» (۱۳۸۰) نوشته تقوایی و مینو فرشچی آخرین فیلم تقوایی تا به امروز است. گرچه فیلم به گمان برخی، قوت فیلمهای دیگر تقوایی را ندارد ولی همچنان استادانه و دقیق کارگردانی شده. آنچه تقوایی را به عنوان یک استثنا در سینما مطرح میکند تنها کیفیت بالای آثارش نیست، بلکه انبوه کارهای ناتمامی است که در کارنامه دارد. مطمئناً مقصر تمام این «ناتمامها» کمالگرایی و تیزبینی اجتماعی تقوایی نیست و در برخی از موارد شرایط و وقایع مختلف حکومتی نیز سهیم بودهاند.
ناصر تقوایی، موج نوی سینمای ایران و نقد رژیم پهلوی
ناصر تقوایی نخستین فیلم بلند داستانی خود با عنوان «آرامش در حضور دیگران» را در ۱۳۴۷ خورشیدی با سرمایهگذاری تلویزیون ملی ایران ساخت. فیلمی به شدت متفاوت و درخشان که به همراه قیصر و گاو موج نو سینمای ایران را پایه ریزی کرد. آرامش در حضور دیگران داستان سرهنگ بازنشسته و در آستانه جنونی است که همراه همسرش برای حضور در کنار ۲ دخترش به تهران میآید.
آرامش در حضور دیگران یکی از صریحترین فیلمهایی است که در نقد رژیم پهلوی و تجدد آمرانه و دستوری آن دوره ساخته شده است. نقد صریح تقوایی در این فیلم متوجه طبقه بورژوازی بیریشهای است که حتی سواد، تحصیلات و موقعیت عالی شغلی هم نتوانسته از آنها انسانهای وارستهای بسازد. دکترهای آرامش در حضور دیگران انسانهای حقیر و زالوصفت هستند که از موقعیت خودشان صرفاً برای عیاشی استفاده میکنند.
تجدد آمرانه محمدرضا پهلوی از نظر تقوایی تنها روبنایی زیبا است بر جامعهای که تا خرخره در کثافت فرو رفته است. وضعیت سرهنگ با آن روان بیمار و وضعیت رقت انگیز هیچ شباهتی به نظامیانی که پهلوی دوم پُز آنها را میداد، ندارد. او مردی است، بدبخت و درمانده که اگر همسرش نباشد، حتی نمیتواند جرعهای آب بنوشد. مردی که نماد اقتدار پوشالی ارتش شاهنشاهی آن دوران است که بعد از بازنشستگی هیچ ارزشی ندارد و حتی دخترانش پشیزی برای او ارزش قائل نیستند.
فیلم به خاطر صراحت زیاد و گزندگی فوقالعادهاش خیلی زود توقیف شد و چند سال بعد به صورت محدود به نمایش درآمد.
ناصر تقوایی و نقد سرمایه داری و بورژوازی
نفرین فیلم سوم ناصر تقوایی بعد از صادق کرده را میتوان ادامهای بر آرامش در حضور دیگران دانست. داستان فیلم درباره کارگر جوانی است که به خانه یک خان تنها که با همسرش زندگی میکند میرود و...
داستان نفرین هم مانند دیگر فیلم های بلند تقوایی در جنوب و این بار در آبادان و جزیره مینو می گذرد. در این فیلم بهروز وثوقی در نقش کارگر نقاش و جمشید مشایخی در نقش ارباب بازی می کنند. نفرین نخستین همکاری تقوایی با نعمت حقیقی به عنوان فیلمبردار بود اما مانند دیگر فیلم های بلند تقوایی، عباس گنجوی در نهایت پشت میز تدوین نشست و این فیلم را برای او تدوین کرد.
نفرین در واقع نقد گزندهای است بر بورژوازی که هیچ خاصیتی برای جامعه ندارد و تنها هنرش این است که خون جامعه را میمکد و مردم را در زندانی بزرگ اسیر میکند.
ناصر تقوایی و شاهکار ماندگار در تاریخ سریال سازی در ایران
ناصر تقوایی بعد از ساخت فیلم نفرین به تلویزیون بازگشت و در ۱۳۵۴ خورشیدی، شاهکار خودش و یکی از برجسته ترین و به یادماندنی ترین سریال تاریخ تلویزیون را ساخت. «دایی جان ناپلئون» بدون شک از ماندگارترین مجموعه های تلویزیونی تاریخ تلویزیون در ایران است.
رمان ایرج پزشکزاد هجو کاریکاتورگونهای است از طبقه متوسط بیریشهای که خودش را محور همه عالم میداند. دایی جان ناپلئون، نماد این بورژوازی است. بسیاری از منتقدان، این کار پزشکزاد را با توجه به طبقهای که از آن سربرآورده نوعی خودزنی توصیف میکنند.
تقوایی در سریال مقداری از فضای کاریکاتوری کار کاسته و روی عشق سعید و لیلی تمرکز می کند. عشقی کودکانه و نافرجام که عاقبتی ندارد. مناسبات حاکم بر سریال و فضای آن، این سریال را بدل به یک اثر درجه یک میکند.
دایی جان متوهم که یک افسر جز ارتش میداند، با کمک پیشکار و نوکر ساده دلش مش قاسم با بازی پرویز فنی زاده میان خانواده خودش را قهرمان جنگهای کازرون و ممسنی جا میزند و آقا جان (پدر سعید) که به دروغ بودن این داستانها آگاه است، تلاش میکند به هر شکلی شده به بهانههای مختلف دست دایی جان را رو کند.
ناصر تقوایی و بهترین اقتباس سینمای ایران
ناخدا خورشید چهارمین فیلم بلند ناصر تقوایی و نخستین فیلم بعد انقلاب ناصر تقوایی، به گواه بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینما بهترین و به بیان دقیق تر از برجسته ترین آثار اقتباسی سینمای قبل و بعد انقلاب به شمار می آید. تقوایی داستان ارنست همینگوی را با استادی تمام بومیسازی کرد.
او داستان همینگوی را به جنوب برد و از ناخدا هری مورگان داستان که گرایشهای واضح سیاسی دارد، یک قهرمان تلخاندیش ساخت که تحت هیچ شرایطی از اصول خودش عدول نمیکند و در ستایش مبارزه فیلم ساخت و شخصیتی بزرگ در تاریخ سینمای ایران ایجاد کرد. در جایی از فیلم به مستر فرحان میگوید: «زندگی مثل خرگوشه. نصفش حلاله. نصفش حروم» و از همه مهمتر تنها است.
توانایی تقوایی در خلق شخصیتی چنین تراژیک با تسلط تقوایی به روی جغرافیا اثر چنان در هم آمیخته که ناخدا خورشید را بدل به یک شاهکار کامل میکند و فیلمی میسازد در ستایش مبارزه با استعمار.
فیلمنامه ناخدا خورشید را میتوان به عنوان یک الگوی درخشان از اقتباس ادبی و فیلمنامهنویسی در کلاسهای این رشته در آموزشگاه های سینمایی تدریس کرد. برای درک عظمت کار تقوایی کافیست این فیلم را با اقتباس هاوارد هاکس از این رمان مقایسه کنید تا متوجه عظمت کار تقوایی شوید.
ناصر تقوایی، آخرین ساخته و دو دهه دوری از سینمای ایران
ناصر تقوایی در میان دوستداران سینما به عنوان فیلمسازی گزیده کار شناخته می شود که با وجود اینکه تعداد آثارش به انگشتان ۲ دست هم نمی رسد اما از لحاظ کیفیت کارنامه هنری بسیار پربار و درخشانی را تداعی می کند. کاغذ بی خط به عنوان آخرین فیلم ساخته شده به وسیله ناصر تقوایی محصول ۱۳۸۰ خورشیدی است که با اینکه چند پروژه سینمایی و تلویزیونی بعد ازآن به او پیشنهاد و در مرحله اجرا قرار گرفت اما به دلایل مختلف به سرانجام نرسید تا نه تنها ناصر تقوایی بلکه مخاطبان سینمای ایران از تماشای آثار باکیفیت و لذتبخش این فیلمساز کهنه کار معاصر محروم بمانند.
رویا رویایی با بازی درخشان هدیه تهرانی بازیگر نقش اصلی در فیلم «کاغذ بیخط» است، زنی خانهدار و مادر ۲ کودک که کم کم رو به نویسندگی میآورد. همسرش که خسرو شکیبایی بازیگر آن است، رویا را متخصص چاخان می داند و میگوید بچههایش از دست دروغها و تخیلات او گیج و گنگ و خُل شده اند.
تقوایی در کاغذ بیخط که نگاه همیشه منتقدش را دارد و در این فیلم به قتلهای زنجیرهای و توقیف مطبوعات اشاره میکند. سکانس پاشیدن خون روی روزنامهای که تیتر قتلهای زنجیرهای بر آن نقش بسته، لایه زیرین شخصیت مرد فیلم (با بازی خسرو شکیبایی) را نشان میدهد.
این فیلم که تعداد بازیگر بسیار کمی دارد، نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم، کارگردانی، نقش اول مرد و زن شد.
دیدگاه