اولیای دم به کسانی گفته میشود که قصاص و عفو قاتل در اختیارشان است و در واقع اولیای دم همان ورثه مقتول هستند به استثنای شوهر یا زن که در قصاص یا عفو نقشی ندارند.
گذشت اولیای دم از قصاص
یکی از مواردی که قصاص را منتفی میکند اعلام گذشت اولیایدم از اجرای حکم قصاص است که این امر ممکن است با گرفتن غرامت به میزان دیه یا به مصالحه کمتر یا بیشتر از دیه باشد یا عفو مجرم بدون گرفتن دیه و بهصورت مجانی صورت بگیرد.
هنگامی که قتلی رخ میدهد، بستگان مقتول در پی قصاص قاتل و گرفتن تاوان خون عزیز خود برمی آیند. قصاص حق است، اما ممکن است برخی از اولیای دم به دلایل متفاوت خواه نیاز مالی، خواه نیکوکاری و بخشش قاتل از قصاص گذشت و جان انسان دیگری را حفظ کنند.
اولیا دم یا ولی دم همان ورثه مقتول هستند به عبارت دیگر همان کسانی که در فوت مقتول از او ارث می برند که که قانون زن و شوهر را اگرچه از هم ارث می برند از داشتن حق قصاص استثنا کرده است به عنوان مثال اگر مردی به قتل برسد و دارای پدر و مادر و فرزند و همسر باشد همه وراث او اعم از پدر و مادر و فرزند حق قصاص دارند جز همسر مقتول ولی اگر اولیا دم مقتول از قصاص بگذرند و از مرتکب دیه بگیرند همسر از دیه مقتول ارث می برد.
وراث مقتول یا همان اولیای دم عبارتند از: طبقه اول؛ پدر، مادر و فرزندان (در صورت نبود فرزند، نوه مقتول صاحب حق است)، طبقه دوم؛ پدربزرگ، مادربزرگ، خواهر و برادر (در صورت نبود خواهر و برادر، خواهرزاده یا برادرزاده صاحب حق است)، طبقه سوم؛ عمه، عمو، خاله و دایی (درصورت نبود هیچیک از اینها، فرزندانشان صاحب حق هستند.)
در توضیح این دستهبندی باید گفت که وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد؛ بهعبارت بهتر اگر فردی کشته شود و فرزند، نوه یا پدر و مادر نداشته باشد، افراد طبقه دوم یعنی خواهر و برادر و پدربزرگ و مادربزرگ او صاحب حق قصاص هستند، اما اگر مقتول حتی یک فرزند هم داشته باشد، دیگر نوبت به افراد طبقه بعد نمیرسد و آن فرزند تنها، ولی دم مقتول به حساب میآید که حق قصاص یا گذشت از آن را دارد.
البته باید به این نکته توجه کرد که اگر مرتکب جرم از ورثه باشد، ولی دم بهشمار نمیآید و حق قصاص و دیه ندارد.
برای مثال پسری که پدر خود را به قتل رسانده، دیگر، ولی دم پدر خود نیست؛ بنابراین گذشت وی از خون پدرش، مانع از مجازات او نیست.
کسانی که صاحب حق قصاص هستند یا اولیا دم می باشند می توانند در هر مرحله از مراحل رسیدگی به پرونده و یا حتی اجرای حکم با مرتکب یا قاتل مصالحه نمایند این مصالحه یا توافق می تواند به طور مجانی باشد یا در برابر حق یا مالی از مرتکب گذشت نمایند که البته در صورتی که اولیای دم قصد گذشت داشته باشند باید برای بخشیدن مرتکب همگی موافق باشند .
گذشت یا مصالحه از قصاص قبل از صدور حکم و یا بعد از اینکه حکم از مرجع قضایی صادر شده است باعث از بین رفتن قصاص می شود .
زمان گذشت از قصاص
صاحبان حق قصاص در هر زمانی تا قبل از اجرای حکم قصاص میتوانند قاتل را ببخشند؛ لذا حتی اگر قاتل بالای چوبهدار باشد، با گذشت اولیای دم از قصاص رهایی مییابد.
لازم به ذکر است که بر طبق ماده 364 قانون مجازات اسلامی رجوع از گذشت پذیرفته نیست. بر همین اساس اگر اولیا دم از قصاص مرتکب گذشت کنند و قصاص ساقط بشود نمی توانند بعد از آن دوباره از گذشت خود رجوع کنند.
ماده 364 قانون مجازات اسلامی: رجوع از گذشت پذیرفته نیست. اگر مجنیٌ علیه یا ولی دم، پس از گذشت، مرتکب را قصاص کند، مستحق قصاص است.
تعدد اولیای دم و اختلاف درباره قصاص
اول- حالتیکه مقتول صرفاً یک ولیدم دارد و یا اگر اولیایدم متعدد دارد، همه با هم یک نظر دارند. در این صورت طبق توافق جمعی (مثلا مطالبه دیه) عمل میشود.
دوم- حالتیکه یک نفر از اولیای دم خواهان قصاص است و سایرین خواهان دیه هستند. در اینصورت کسی که خواهان قصاص است قاتل را قصاص میکند؛ اما باید حق دیگران از دیه را به آنها بپردازد. مثلا اگر اولیای دم مقتول، سه پسر او هستند و دو نفر از آنان قصاص و یک نفر دیه میخواهد، قصاص توسط دو پسر اجرا میشود و آنها باید یکسوم دیه پدرشان را به برادر دیگرشان که مطالبه دیه میکرده، بدهند.
سوم- حالتی است که یک نفر مطالبه قصاص میکند و دیگری قاتل را عفو میکند (یعنی بدون گرفتن دیه او را میبخشد) در این صورت هم مانند حالت قبل قصاص اجرا میشود و کسی که خواهان قصاص است، سهم دیه کسی را که عفو کرده، به قاتل میدهد که بعد از اعدام او این پول به ورثه قاتل میرسد. مثلا اگر مقتول دو خواهر و یک برادر داشته باشد و یکی از دو خواهر گذشت کند و خواهر و برادر دیگر قصاص بخواهند، قصاص اجرا میشود، اما یکچهارم دیه که سهم خواهر عفوکننده بوده، توسط قصاصکنندگان به قاتل پرداخت میشود.
بهطور خلاصه هر کدام از اولیای دم که خواهان قصاص باشد، میتواند بهتنهایی قصاص را اجرا کند، اما باید حق سایر اولیایدم از دیه را بهترتیبی که ذکر شد پرداختکند.
چهارم- حالتیاست که یکی از اولیایدم دیه میخواهد و دیگری گذشت میکند. در این حالت کسی که دیه میخواسته سهم خود را از دیه میگیرد و کسی که گذشت کرده، پولی دریافت نمیکند.
با فوت هر یک از اولیای دم در هر مرحله از رسیدگی کیفری به پرونده (چه در دادسرا و چه در دادگاه) حق اجرای قصاص به ورثه متوفی منتقل می شود و در واقع همان حقی را که برای قصاص یا عفو مورث شان داشته، آنان دارا هستند.
اگر مقتول قبل از مرگ، اعلام گذشت کند و قاتل را از قصاص عفو نماید حق قصاص از ورثه او ساقط میشود و اولیای دم نمیتوانند پس از مرگ مورث شان تقاضای قصاص کنند و حتی عده ای معتقدند که اگر مقتول قبل از مرگ، قصاص و دیه را ببخشد و قاتل را عفو کند ورثه حتی حق مطالبه دیه هم ندارند.
سکوت اولیای دم درباره قصاص
قانونگذار در ماده 429 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد: «در مواردی که محکوم به قصاص، در زندان است و صاحب حق قصاص، بدون عذر موجه … مرتکب را در وضعیت نامعین رها نماید، با شکایت محکومٌعلیه از این امر، دادگاه صادرکننده حکم، مدت مناسبی را مشخص و به صاحب حق قصاص اعلام میکند تا ظرف مهلت مقرر نسبت به گذشت، مصالحه یا اجرای قصاص اقدام کند. در صورت عدم اقدام او در این مدت، دادگاه میتواند پس از تعیین تعزیر بر اساس کتاب پنجم «تعزیرات» و گذشتن مدت زمان آن با اخذ وثیقه مناسب و تأیید رئیس حوزه قضایی و رئیس کل دادگستری استان تا تعیین تکلیف از سوی صاحب حق قصاص، مرتکب را آزاد کند.»
ماده 429 قانون مجازات اسلامی: در مواردی که محکوم به قصاص، در زندان است و صاحب حق قصاص، بدون عذر موجه یا به علت ناتوانی در پرداخت فاضل دیه یا به جهت انتظار برای بلوغ یا افاقه ولی دم یا محکوم علیه، مرتکب را در وضعیت نامعین رها نماید، با شکایت محکوم علیه از این امر، دادگاه صادرکننده حکم، مدت مناسبی را مشخص و به صاحب حق قصاص اعلام می کند تا ظرف مهلت مقرر نسبت به گذشت، مصالحه یا اجرای قصاص اقدام کند. در صورت عدم اقدام او در این مدت، دادگاه می تواند پس از تعیین تعزیر بر اساس کتاب پنجم«تعزیرات» و گذشتن مدت زمان آن با اخذ وثیقه مناسب و تایید رئیس حوزه قضائی و رئیس کل دادگستری استان تا تعیین تکلیف از سوی صاحب حق قصاص، مرتکب را آزاد کند.
بنابراین در فرض سکوت اولیای دم مقتول، با چهار شرط قاتل آزاد میشود:
1- اولیای دم مقتول در مدت تعیینشده توسط دادگاه اعلامنظر نکنند.
2- حبس تعزیری 3 تا 10 سال توسط قاضی تعیین شود و قاتل این حبس را تحمل کند.
3- وثیقه مناسبی از طرف قاتل یا خویشاوندانش گذاشته شود.
4- رئیس حوزه قضائی و رئیسکل دادگستری آزادی قاتل را تائید کنند.
بعد از این آزادی، خانواده مقتول همچنان حق دارند که قصاص قاتل یا دیه را از دادگاه مطالبه کنند.
معافیت از قصاص قاتل در صورت نداشتن اولیای دم
چه مقتول ورثه نداشته باشد و چه داشته باشد ولی ورثه اش شناخته نشوند یا به آنها دسترسی نباشد (برای مثال ورثه او در افغانستان باشند و در منطقه ای زندگی کنند که دسترسی به وی ممکن نباشد و …) ولی دم مقتول مقام معظم رهبری یعنی ولی امر مسلمین است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از ولی امر و تفویض اختیار به دادستانها نسبت به تعقیب مجرم و تقاضای قصاص یا دیه اقدام میکند.
دیدگاه