خروج جان بولتون از کاخ سفید یک زلزله سیاسی تمام عیار بود. اتفاقی که بسیاری آن را آغاز عصر واقعی ترامپ یا در حقیقت خروج او از سایه بولتون نامیدند و البته عدهای نیز نشانه چراغ سبز آمریکا به جمهوری اسلامی ایران.
به گزارش شفقنا از واشینگتنپست ؛ این اتفاق اما فارغ از اهمیت یا تغییراتی که در سیاست آمریکا حاصل خواهد آورد، روندی جذاب و مهم داشت. یک بازی تاج و تخت درست و حسابی. چنان مهم که سه تن از نویسندگان ارشد واشینگتنپست، کارن دی یانگ، جاش داوزی و جان هودسون نشستهاند و گزارش این رخداد مهم را نوشتهاند- که نسخه خلاصه آن را میخوانیم:
در یک دوره ۱۷ ماهه آشفته، رئیس جمهور ترامپ و جان بولتون، مشاور امنیت ملی او درمورد موضوعات مختلفی با هم اختلاف داشتند؛ موضوعاتی که از کره شمالی، تا ونزوئلا و البته جمهوری اسلامی ایران را شامل بود. .
هفته گذشته اما سرانجام پس از بحث و گفتگوهای تند و داغ در دفتر بیضی کاخ سفید، ترامپ تصمیم گرفت که معاون اول امنیتی خود را برکنار کند. دلیل این اقدام زیاد بودند: از اتهامات سایر مقامات دولت مبنی بر اینکه بولتون اطلاعات محرمانه را در اختیار رسانههای خبری قرار میدهد، تا این اتهام که بقیه مقامات را هم درگیر دعواهای خودش با وزیر امور خارجه، مایک پمپئو بهخصوص در مورد افغانستان میکند، و البته این اتهام بزرگ که نظرات خود را مقدم بر افکار و نظرات رئیس جمهور میداند.
ترامپ بعد از ظهر دوشنبه در حالی که داشت آماده میشد به یکی از کارزارهای انتخاباتیاش در کارولینای شمالی برود، بولتون را برای یک ملاقات رو در رو فراخواند.
بعضی از مقامات دولتی جان بولتون را منبع اصلی افشای خبر مخالفت بولتون و معاون رئیس جمهور پنس با توافق صلح با طالبان میدانند- که وزارت امور خارجه داشت مذاکراتی را در این زمینه پیش میبرد. درست قبل از این نشست، ترامپ توییت کرده بود که اختلاف نظر چندانی در کاخ سفید وجود ندارد و این اخبار را فیک نیوزها منتشر میکنند.
البته بولتون این اتهام را رد کرده و این نکته را که اخبار محرمانه را به رسانهها داده است، تکذیب کرده بود؛ اما مسئله افغانستان یک نکته مهم بود.
از جمله نارضایتیهای انباشته شده ماههای اخیر میتوان به این موضوع اشاره کرد که ظاهرا ترامپ از اینکه بولتون مرتباً با اعضای کنگره تماس میگرفت و ازشان میخواست ترامپ را در پذیرش سیاستهایی که مدنظر بولتون بود، تحت فشار قرار دهند، ناراضی بوده است. این ادعا را یک مقام ارشد که بهشرط ناشناس ماندن با واشینگتنپست حرف زده است، به تاکید مطرح کرده است. همچنین بسیاری از کارکنانی که بولتون دستچینشان کرده بود، بهنحو غیرقابل فهمی سایر بخش های بوروکراسی امنیت ملی تقابل ایجاد میکردند. به ادعای مقامات کاخ سفید شکایات زیادی در این مورد به دست ترامپ رسیده بود. پنس و رئیس دفتر کار کاخ سفید، میک مولوانی هم که دوشنبه گذشته منتظر ورود ترامپ بودند میگویند که بولتون بهطور فزایندهای درباره حقانیت خودش علیه ترامپ حرف میزند.
مقامات میگویند که استیون منوچین وزیر خزانهداری و مایک پمپئو بارها به ترامپ گفته بودند که مشاور امنیت ملی وی به او کمک نمیکند. حتی در هفتههای اخیر بولتون از حضور در تلویزیون و دفاع از سیاست های رئیس جمهور در مورد افغانستان و روسیه نیز امتناع کرده بود. بنابراین تمام اینها باعث شد تا رئیس جمهور احساس کند بولتون دیگر بهش وفادار نیست. او دیگر در تیم نبود. پس از اینکه ترامپ نظرات خود را در این زمینه ابراز کرد، بولتون پیشنهاد استعفا داد. بعداً بولتون گفت که ترامپ در پاسخ او گفته که بهتر است فردا در مورد این موضوع بحث کنند. این آخرین باری بود که بولتون رئیس جمهور را دید.
یکی از افرادی که با تفکر بولتون آشنا است میگوید: “او با اشاره به اینکه چند ساعت بعد جلسه دارد، دفتر را ترک کرد. اما رئیس جمهور ازش نخواست که بماند و این برای بولتون کافی بود».
صبح سهشنبه، بولتون نامهای دو جملهای به یکی از دستیاران ترامپ داد و از ساختمان خارج شد. او بدون اینکه حرفی از گذراندن زمان بیشتر با خانواده یا آرزوی موفقیت برای ترامپ زده باشد، استعفا داده بود.
اما قبل از ظهر، ترامپ دوباره طوفان بهپا کرد و در توئیتی تند اعلام کرد که سومین مشاور امنیت ملی خود را اخراج کرده است: “من با بسیاری از پیشنهادات وی مخالفت کردم، مانند سایرین در دولت. هفته آینده مشاور جدید امنیت ملی را معرفی خواهم کرد.”
سناتور لیندزی گراهام متحد نزدیک ترامپ گفته که حدسش را میزده که این اتفاق بیفتد. او تفاوت شخصیت این دو سیاستمدار قدرتمند را دلیل بروز اختلاف بینشان عنوان کرد. گراهام گفته: “رئیس جمهور در شرایطی بود که دوست نداشت درباره بعضی از مطالب در روزنامهها مطلع شود. این باعث شده بود که اعتماد او از بین برود.
در کاخ سفید، توییت ترامپ خیلیها را متحیر کرد. در پنتاگون هم خیلیها شادمانی کردند. وقتی اندکی پس از توئیت ترامپ، پومپئو در یک برنامه خبری حضور یافت، در پاسخ سؤالات ناخوشایند راجع به بولتون تنها چیزی که گفت این بود که او درمورد “مسایل داخلی دولت” صحبت نخواهد کرد. پومپئو گفت: “بارها و بارها من و بولتون با هم مخالفت کردیم، اما مطمئناً این در مورد بسیاری از همکاران دیگر من هم صادق است.” سپس پومپئو لبخند زد. یکی از مقامات نزدیک میگوید که پومپئو با آن لبخند در واقع با خودش حرف زده است.
شاهین شناختهشده
در پی برکناری یا استعفای بولتون، تعدادی از مقامات ارشد دولت و جمهوریخواهان نزدیک به کاخ سفید -که فقط به شرط ناشناس ماندن در مورد مسایل داخلی کاخ سفید صحبت کردند- فهرستهایی طولانی از کسانی را که اخراج بولتون باعث شادمانیشان شده است، ارائه کردند. این فهرست شامل بانوی اول ملانیا ترامپ، پنس، مولوانی، پومپئو، منوچین، بیشمار مقامات وزارت دفاع و البته بیشمار رهبران بینالمللی میشود. این چیزی است که خیلیها حدس میزدند که پیش خواهد آمد. در زمان انتصاب بولتون، وقتی ترامپ در آوریل سال گذشته او را جایگزین ژنرال مکمستر کرد، خیلیها این پرسش را مطرح کردند که رئیس جمهور از جایگزین کردن یک چهره همیشه حاضر در رسانهها با یک مقام نظامی چه هدفی دارد!
دشوار است تصور کنیم که ترامپ از افکار و کارنامه بولتون بی اطلاع بوده باشد. یکی از حامیان بزرگ حمله به عراق در دولت جورج دبلیو بوش، که در سیاست خارجی به روشهای سخت معتقد بود. بولتون سالهای ریاستجمهوری اوباما را در اتاقهای فکر محافظهکاران گذرانده بود. معتقد به تغییر رژیم در ایران، حملات پیشگیرانه به کره شمالی و خروج کامل ایالات متحده از توافقنامهها و سازمانهای بینالمللی شناختهشدهتر از آن بود که تصور کنیم ترامپ او را نمیشناخته است.
انتصاب بولتون همزمان با پومپئو که او نیز یکی از تندروترین مقامات آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بود، نشان از سیاستهای تهاجمیتر دولت در سیاست خارجی میداد. در پایان آن سال با استعفای وزیر دفاع پیشین جیم ماتیس نفوذ شاهینها در دولت کامل شد. موضوعی که آن زمان از نگاه ترامپ اتفاق عجیبی نبود و او حتی در مورد بولتون گفته بود که «او دیدگاههای خوبی نسبت به همه چیز دارد. من در واقع جان را تحریک میکنم ، که بسیار شگفتانگیز است. من کسی هستم که او را وسوسه میکند. تندروی او اشکالی ندارد و من افرادی با علایق و افکار مختلفی دارم، افرادی چون جان بولتون و البته افراد دیگری که کمی بدتر از او هستند. من جان را دوست دارم. ».
اختلافات سیاسی
یک هفته پس از روی کار آمدن بولتون، ترامپ اجازه حمله موشکی به سوریه را صادر کرد. یک ماه بعد ایالات متحده را از توافق هستهای ایران خارج کرد. در هر دوی این اقدامات رد پایی از بولتون دیده میشد.
اما بولتون در عین حال در موارد زیادی نیز در طول یک سال و نیم حضور در کاخ سفید شکست خورد. که در آن بین میتوان به دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی؛ تصمیم ناگهانی ترامپ درباره خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه که موجب نگرانیهای ترکیه در مورد متحدان کرد آمریکا در سوریه شد؛ روابط دوستانه ترامپ با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه؛ اظهار آمادگی برای دیدار بدون پیش شرط با حسن روحانی؛ و مذاکرات تحت رهبری پومپئو با طالبان اشاره کرد.
ترامپ در موارد بسیاری کوشید تا بولتون را از دیدارها و مذاکرات مهمش دور نگه دارد تا مبادا اطلاعات آن نشستها به رسانهها درز کند. اما مهمترین مورد در افزایش اختلافات بولتون- ترامپ بدتر شدن روابط بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران بود که تنش میان ترامپ و بولتون را هم افزایش داد. در ماه ژوئن، پس از آنکه ترامپ تصمیم گرفت دستور حمله نظامی به ایران را لغو کند، به گفته یکی از مقامات نزدیک به این موضوع بولتون از عصبانیت دیوانه شده بود.
درخواستهای مداوم بولتون برای تشدید تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران، باعث نارضایتی متحدان ایالات متحده و البته پومپئو بود. این اختلافات تا جایی رسید که پومپئو به مشاوران خود در زمینه مشاوره با تیم بولتون در خصوص ایران هشدار دهد.
افغانستان هم کاتالیزور اختلافات بولتون با پومپئو و البته ترامپ بود. روز سهشنبه وقتی خبر اخراج بولتون منفجر شد، او گفت که در مورد اظهارات پنس درباره هیچ چیز، هرگز با هیچ کس در خارج از حلقه سیاسیون نزدیک با رئیس جمهور حرف نزده است.
با اینکه بولتون در این اواخر گفته بود که با ترامپ اختلاف نظرهای عمیق فلسفی در مورد جهان و سیاست دارد؛ اما بیراه نیست اگر بگوییم که افغانستان کاتالیزور اصلی اخراج یا استعفای او بود. بولتون هرگز از مذاکره و صلح با طالبان برای خاتمه جنگ خوشحال نبود. او بهخصوص از اینکه پمپئو نقش اصلی را در این مذاکرات داشت ناراحت بود. اما در کل بولتون هم مانند خیلیهای دیگر تصور میکرد که این یک معامله بد است. اما ترامپ بیش از حد به فکر این بود که خروج نیروهای نظامی چه تاثیر خوبی بر کمپین انتخاباتیاش خواهد گذاشت.
اما وقتی ترامپ دید که همه از این مذاکرات انتقاد میکنند، شروع به جستجوی راهی برای خروج کرد و سرانجام روز پنجشنبه در حمله طالبان کشته شدن یک نیروی ایالات متحده این بهانه را در اختیار او قرار داد و ترامپ تصمیم گرفت که این قرارداد را به طور کلی فسخ کند. او شامگاه شنبه مواضع خود را توئیت کرد تا نقطه پایانی بر این امر گذاشته باشد.
این اتفاق در برنامههای خبری روزهای بعدی میتوانست مهر تاییدی باشد بر پیروزی بولتون در رقابت با کسانی که در پی صلح با طالبان بودند. اما زمان آبستن حادثهای مهمتر بود: اخراج جان بولتون!
انتهای پیام
دیدگاه