در مورد هوش مصنوعی و آینده آن نظرات بسیار متفاوت است. هر یک با توجه به مطالعاتی که در زمینه فناوری یا تاریخ بشریت و فلسفه دارند، آیندهای را پیش چشم میآورند. یکی هوش مصنوعی را به زوال برنده کامل هوش و خلاقیت انسانی میداند. دیگری تصور میکند که دست کم از نظر اقتصادی و اشتغال در میان مدت انسانها دچار مشکل میشوند و تا انسانها مهارتهای شغلهای جدید را پیدا کنند، یکی دو نسل لازم است. برخی تصور میکنند با وضع قوانینی میتوان انطباق نرمی با فناوریهای هوش مصنوعی داشت.
البته کسانی که افق درازمدتی را میبینند به چیزهای دیگر هم فکر میکنند با تکمیل فناوری هوش مصنوعی و روباتیک و تراشههای مغزی و تبدیل شدن ما به سایبورگ، شاید تمدنی شکل بگیرد که دیگر ترسی به اینگونه از فناوری نباشد.
یک تفکر فلسفی دیگر این است که اصلا چه میشود دنیایی وجود داشته باشد که در آن کار به آن صورتی که الان داریم «لازم» نباشد. آیا لزوما کار نکردن به معنی رخوت و پایان تمدن انسانی است. اگر هوش مصنوعی منابع غذایی و انرژی و مسکن در اختیار ما نهد، ما واقعا چه خواهیم کرد. آیا تبدیل به آدمهای خنگ و تنآسای انیمیشن وال ئی میشویم یا نیروی خلاقهمان را برای کار دیگری استفاده میکنیم.
البته همان طور که از بشر انتظار میرود بعید است هوش مصنوعی را تمام و کمال در بخش نظامیگری استفاده نکند و شاید همه سناریوها با یک جنگ فراگیر، تمام شوند.
اما در اینجا میخواهیم به نوشتهای نگاه کنیم که تقریبا کوتاه مدت یعنی مثلا ۱۰ سال آینده را مینگرد. در این بازه زمانی آیا هوش مصنوعی از کار بیکارمان خواهد کرد یا خیر؟
هنگامی که با رشد سریع فناوری هوش مصنوعی (AI) در بازار کار امروز مواجه میشویم، احتمالاً کارفرمایان به فرآیندهای خودکاری فکر میکنند که کار را آسانتر، سریعتر و کارآمدتر میکند. از سوی دیگر، کارمندان احتمالاً میترسند شغل خود را از دست بدهند و با ماشین جایگزین شوند.
اما با وجود اینکه هوش مصنوعی برای جایگزینی کارهای دستی با روشی مؤثرتر و سریعتر برای انجام کار طراحی شده، نمیتواند نیاز به کار انسان در فضای کاری را از بین ببرد. در ادامه این مقاله خواهید دید که چرا انسانها هنوز در محل کار بسیار ارزشمند هستند و هوش مصنوعی نمیتواند به طور کامل جایگزین آنها شود.
1. هوش مصنوعی فاقد هوش هیجانی است
هوش هیجانی و داشتن احساس یکی از عوامل متمایزکننده است که باعث میشود پیشرفت انسانها در کارهایشان میشود. هوش هیجانی در هنگام برخورد با مشتریان اهمیت بیشتری پیدا میکند.
انسانها به اصطلاح حیوانات اجتماعی هستند، یکی از نیازهای اساسی و غیرقابل انکار انسان، نیاز به ارتباط عاطفی با دیگران است. هوش مصنوعی سعی میکند هوش انسان را تقلید کند، اما ایجاد هوش هیجانی در آن به آسانی هوش فکری نیست. چرا؟ زیرا نیاز به همدلی و درک عمیق از تجربه انسانی، به ویژه درد و رنج دارد و هوش مصنوعی این درد و رنجها و حساسیتها را نمیتواند درک کند.
صاحبان کسب و کار و مدیران شرکتها اهمیت جلب توجه به احساسات کارکنان و مشتریان را درک میکنند. یک ماشین نمیتواند به چنین سطوحی از ارتباط انسانی دست یابد، در حالی که یک انسان، حتی اگر از اول هوش هیجانی زیادی نداشته باشد، راههایی برای ارتقای آن دارد.
صرف نظر از اینکه ماشینهای هوش مصنوعی چقدر برنامهریزی شدهاند تا به انسانها پاسخ دهند، بعید است که دست کم در کوتاهمدت انسان و ماشین بتوانند ارتباط عاطفی قوی پیدا کنند.
2. هوش مصنوعی فقط بر اساس دادههای ورودی کار میکند
هوش مصنوعی تنها بر اساس دادههایی که دریافت میکند میتواند کار کند. اگر چیزی فراتر از آن بخواهیم، نمیتواند کاری برای شما انجام بدهد. بنابراین،در حوزه جدید یا شرایط پیشبینی نشد،، دستگاه بیاستفاده میشود.
در صورتی که در صنایع، فناوری مدام این نیاز پیدا میشود که راهحلهای موقتی پیدا شود. اینایده که ابزارهای هوش مصنوعی با هر موقعیتی سازگار میشوند، یکی از چند افسانه رایج در مورد هوش مصنوعی است.
بنابراین، اگر میترسید که هوش مصنوعی به همه صنایع نفوذ کند و تقاضا برای مهارتهای حرفهای شما را از بین ببرد، میتوانید مطمئن باشید که این اتفاق نخواهد افتاد. استدلال انسان و قدرت مغز انسان برای تجزیه و تحلیل، خلق، بداههسازی، مانور و جمعآوری اطلاعات نمیتواند به راحتی توسط هوش مصنوعی تکرار شود.
3. خلاقیت هوش مصنوعی هم محدود به دادههای ورودی اش است
وقتی به طوفان فکری خلاقانه و روشهای ارتقای کار، نیاز پیدا میشود ، هوش مصنوعی فاقد توان هماوردی با انسان است. هوش مصنوعی تنها میتواند راه حلهای از پیش مشخص به شما بدهد.
کارفرمایان و کارمندان میدانند که خلاقیت در فضای کاری چقدر مهم است. خلاقیت به جای اعمال خستهکننده و تکراری که هوش مصنوعی برای عملکرد در آنها طراحی شده، احساس خوشایند چیزی جدید و متفاوت به ما میدهد. اما خلاقیت غالبا خارج از چهارچوب اندیشههای روتین است. در صورتی هوش مصنوعی طوری طراحی شده که قالبی فکر کنند.
انسانها با الهامگیری و آفریدن چیزهای پیچیده از دادههای کن فعلا بر هوش مصنوعی برتری دارند.
4. هوش مصنوعی مهارتهای نرم ندارد
مهارتهای نرم برای هر کارگر در فضای کاری ضروری است. اینها شامل کار گروهی، توجه به جزئیات، تفکر انتقادی و خلاق، ارتباط مؤثر و مهارتهای بین فردی میشوند. این مهارتهای نرم در هر کاری لازم هستند و باید توسعه یابند.
این مهارتها به انسانها آموزش داده میشود و از آنها خواسته میشود که این مهارتها را افزایش دهند. توسعه آنها برای همه، صرف نظر از موقعیت، ارزشمند است. از مدیران شرکت گرفته تا کارگران میدانی همین مهارتهای نرم به شما دست برتر را در فضای کاری نسبت به هوش مصنوعی میدهد.
با این حال، مهارتهای نرم با ماشینهای دارای هوش مصنوعی «فعلا» بیگانه است. هوش مصنوعی نمیتواند این مهارتهای نرم را که برای توسعه و رشد محیط کار حیاتی است توسعه دهد. توسعه این مهارتها مستلزم سطح بالاتری از استدلال و هوش هیجانی است.
5. انسان ها هستند که هوش مصنوعی را می سازند
بدون هوش انسانی هیچ هوش مصنوعی وجود نخواهد داشت. اصلا اصطلاح هوش مصنوعی به معنای طراحی آن توسط انسان است. انسانها هستند که خطوط کدی را مینویسند که هوش مصنوعی با آن توسعه یافته است. دادههایی که ماشینهای هوش مصنوعی با آنها کار میکنند توسط انسان وارد میشود و این انسانها هستند که از این ماشینها استفاده میکنند.
به موازات رشد برنامههای هوش مصنوعی، خدمات انسانی به آن نیز باید رشد پیدا کند. کسانی باید فرآیندهای ارتقا یافته هوش مصنوعی ماشین را طراحی کنند، این ماشینها را بسازند، سر پا نگه دارند و نگهداری کنند. «فعلا» فقط انسانها میتوانند این کار را انجام دهند.
6. هوش مصنوعی به منظور تکمیل توانایی و هوش انسان طراحی شده، نه رقابت با آن
کاربردهای هوش مصنوعی واقعاً در محیط کار در حال افزایش است و جایگزین بسیاری از مشاغلی میشود که امروزه افراد انجام میدهند. با این حال، کارهایی که انجام میدهد اغلب محدود به کارهای تکراری است که نیاز به استدلال کمتری دارند. علاوه بر این، نیازمندیهای متغیر کاری، نقشهای جدیدی را برای انسان ایجاد میکند، زیرا جهان به سمت چشم انداز فناوری یکپارچهتر حرکت میکند.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد که در حالی که ماشینهای دارای هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ جایگزین حدود ۸۵ میلیون شغل خواهند شد، حدود ۹۷ میلیون شغل در همان سال به لطف هوش مصنوعی ایجاد میشوند. بنابراین، سؤال بزرگ این است: چگونه انسانها میتوانند به جای ترس از جایگزین شدن با هوش مصنوعی با آن کار کنند؟ این باید تمرکز ما باشد.
در عصر حاضر، زندگی بدون هوش مصنوعی، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است. سازمانهای آیندهنگر در حال توسعه راههایی برای ترکیب قابلیتهای انسانی و هوش مصنوعی برای دستیابی به سطوح بالاتر بهرهوری و نوآوری هستند.
7. هوش مصنوعی نیاز به بررسی واقعیت دارد
مشکل بزرگ چت رباتهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT این است که به صورت عیرقابل پیشبینی اطلاعات نادرست هم می دهند و نیاز به بررسی واقعیت توسط ناظران انسانی دارند.
هوش مصنوعی قادر به یادگیری بسیار سریع است، اما فاقد عقل سلیم است و قادر به استدلال و مخالفت چیزی که مخالف با با حقایق قبلی باشد، نیست.
به همین دلیل است که احتمالاً باید از پرسیدن چیزهای حساس از رباتهای چت هوش مصنوعی خودداری کنید.
از آنجایی که هوش مصنوعی قادر به کنترل خود نیست و نیاز به تعدیل خارجی دارد، بررسی حقایق و اصطلاحا فکتهای خروجی هوش مصنوعی احتمالاً در آینده به یک حرفه انسانی تبدیل خواهد شد.
و دست آخر تکرار این مورد که: یاد بگیرید با هوش مصنوعی کار کنید، نه اینکه از آن بترسید:
هوش مصنوعی چیزی نیست که از آن باید ترسید. با این حال، شما باید قدرت خود را افزایش دهید تا هوش مصنوعی جایگزین شما نشود. مهارت بالا داشته باشید، با آخرین روندهای رشته خود آشنا شوید و نوآور و خلاق باشید. به این ترتیب، شما همیشه در سطحی میمانید که هیچ کارفرمایی جرات جانشین کردن شما را نخواهد داشت.
دیدگاه