زندگینامه فروچیو لامبورگینی بنیان گذار کمپانی لامبورگینی
شرکت لامبورگینی را بسیاری بزرگترین تولید کننده ی خودروهای خوش آب و رنگ و باکلاس ترین اتومبیل های اسپرت در جهان به حساب می رود. این شرکت تاریخچه ی داستانی جالبی دارد که بسیاری از افراد با شنیدن آن شگفت زده می شوند.
فروچیو لامبورگینی کارآفرین ایتالیایی و مؤسس کمپانی خودرو سازی لامبورگینی است، که فعالیت خود را با هدف تولید اتومبیل های ایده آل و لوکس آغاز کرد. این کمپانی همچنان در زمینه ی طراحی و ساخت خودروهای سوپر اسپرت کار می کند.
دوران کودکی فروچیو لامبورگینی
فروچیو لامبورگینی در ۱۸ آوریل ۱۹۱۶ در شهر «بولونیا» واقع در شمال ایتالیا به دنیا آمد. پدرش «آنتونیو» و مادرش «اولینا» هر دو به مزرعه داری و کشاورزی مشغول بودند. اگرچه فروچیو در دوران کودکی و نوجوانی سعی می کرد در امور مزرعه و کشاورزی به والدین خود کمک کند، اما به این کار علاقه ای نداشت. او از همان زمان کودکی عاشق ماشین آلات بود، به گونه ای که در اکثر اوقات پدر و مادرش او را در حال جدا کردن یا سر هم کردن قطعات و وسایل می دیدند.در دوران نوجوانی در یکی از انبارهای مزرعه برای خود یک کارگاه کوچک ریخته گری ساخت تا به ریخته گری قطعات ماشین آلات مشغول باشد.
پدر و مادر فروچیو که متوجه علاقه ی فراوان او به ماشین ها شده بودند، به این فکر افتادند تا او را در مدرسه ی فنی «فراتلی تادیا» ثبت نام نمایند. تحصیل در دبیرستان فنی اشتیاق او را به ماشین ها بیشتر کرد.فروچیو بعد از اتمام تحصیلات خود در رشته ی ماشین های صنعتی و کشاورزی در سال ۱۹۴۰ وارد ارتش شد و در قسمت نیروی هوایی سلطنتی مشغول به کار شد.آن زمان ایتالیا درگیر جنگ جهانی دوم بود و فروچیو به عنوان یکی از تعمیرکاران اصلی وسایل نقلیه نظامی در ارتش مشغول به کار شد؛ و در مدت زمان اندکی موفق شد به عنوان کسی که می تواند با کمترین امکانات هر وسیله ای را تعمیر کند، معروف شود و به عنوان سرپرست بخش تعمیرات خودروهای پادگان منصوب گردد.
آغاز فعالیت حرفه ای فروچیو لامبورگینی
بعد از جنگ، فروچیو خیلی سریع گاراژ خود را راه اندازی کرد و بیرون از تعمیرگاهش از باقی مانده های ماشین آلات نظامی از رده خارج و تجزیه قطعات آن ها تراکتورهایی را ساخت. ساخت تراکتور آن هم از یک سری خودروهای جنگی واقعا کاری دشوار بود ولی با تعمیر و طراحی مجدد خودروهای جنگی توانست به موفقیت های بیشتری دست پیدا کند. به گونه ای که موفق شد طراحی و ساخت نخستین تراکتور خود را با نام «کاریوکا» شروع کند.
فروچیو لامبورگینی یک ماشین مدل فراری خرید که دارای مشکلات زیادی بود و آن مشکلات را نمی توانست از طریق نمایندگی ها حل کند، به همین دلیل به مودنا رفت تا به صورت رو در رو با «اِنزو فراری» ملاقات کند و مشکلات فراری را با او در میان بگذارد. اما اِنزو فراری با بی ادبی پاسخ او را داد و در جواب گفت: «مشکل از فراری نیست، مشکل از کشاورز آن است!» فروچیو بعد از شنیدن این جواب تصمیم گرفت اتومبیل ۲۵۰GT را برای رقابت با کمپانی فراری بسازد به گونه ای که هیچ تولید کننده ای قادر به ساخت آن نباشد.
فروچیو لامبورگینی عاشق اتومبیل های سریع بود. در سال ۱۹۴۷ با تقویت یک خودروی فیات یک ماشین مسابقه ای تولید کرد و در سال ۱۹۴۸ با این اتومبیل در یک مسابقه محلی شرکت کرد. در سال ۱۹۴۹ لامبورگینی کمپانی خودش را تاسیس کرد. این کمپانی کار خود را با تولید سیستم های هوایی گرمازا و سرمازا آغاز نمود.فروچیو لامبورگینی در سال ۱۹۶۲ برای شروع یک کسب و کار جدید برنامه ریزی های خود را به طور جدی آغاز کرد و شرکت «اتومبیل فروچیو لامبورگینی» را در سانتاآگاتای بولونیا تاسیس نمود. او مکان و موقعیت کارخانه را بسیار دقیق تعیین کرده بود، به گونه ای که هم به سایر کارخانه های لامبورگینی مانند تراکتورسازی و سیستم های تهویه نزدیک بود و هم در مسیر کارخانه های فراری و مازراتی قرار گرفت.
رؤیای ساخت اتومبیل سبب شد که فروچیو در سال ۱۹۶۳ تصمیم بگیرد اتومبیل های مدرن بسازد. صحبت هایی که بین فروچیو و اِنزو فراری که برای ساخت کلاچ های با کیفیت صورت گرفت، این دو شرکت را به رقبای سرسختی برای یکدیگر تبدیل کرد. لامبورگینی تصمیم گرفت هرگز از اتومبیل های فراری استفاده نکند و با ساخت سوپر اسپرت های فوق العاده ی خودش فراری را شکست دهد.کمپانی لامبورگینی تمام قطعات مورد نیاز برای اتومبیل هایش را داخل کارخانه ی خودش تولید می کرد. فروچیو برای تولید خودروی رویایی خودش یک گروه از مهندسان خبره تشکیل داده بود، ماشین موردنظر آن ها باید تست جاده ای را با موفقیت پشت سر می گذاشت. او در سال ۱۹۶۴ «گیربکس پنج دنده ی زِد اف» را ساخت، که به یکی از بهترین گیربکس های ساخته شده در آن زمان تبدیل شد. همان موقع بود که لامبورگینی توانست خود را به عنوان رقیب جدی کمپانی فراری به دنیا معرفی کند.
اولین مشکلات در سال ۱۹۷۴ پدیدار شدند. بخش تراکتور سازی لامبورگینی سفارش بزرگی دریافت کرد که فروچیو را برای افزایش ظرفیت تولید و خرید مواد مورد نیاز مجبور کرد که سرمایه ی فراوانی را هزینه کند. اما این سفارش لغو شد. فروچیو هنوز شانس زیادی داشت ولی برای افزایش ظرفیت تراکتور سازی مجبور شد شرکت را به شرکت «سِیم» بفروشد. شرکتی که نهایتاً توسط «فیات» خریداری شد و این مشکل فروچیو را برای ادامه ی کار دلسرد کرد.تولید اتومبیل ها رویایی این شرکت از ۳۵۰ دستگاه در سال ۱۹۸۹ به ۲۵۰۰ دستگاه در سال ۱۹۹۴ رسید. این کمپانی همچنان یکی از بهترین تولید کننده های اتومبیل های اسپرت در جهان است و چندی پیش درآمدی بالغ بر ۸۰ میلیون دلار به دست آورد که در مقایسه با ۶۵۰ میلیون دلار سال ۲۰۰۸ کاهش چشم گیری داشته است. در حال حاضر این کمپانی تحت مالکیت شرکت آلمانی «آئودی» قرار دارد و مدل های جدید این شرکت مثل «گالاردو» و «مورسیه لاگو» در زمان مالکیت آئودی بر این شرکت به بازار ارائه شدند.
بازنشستگی فروچیو لامبورگینی
فروچیو لامبورگینی پس از خارج شدن از تجارت اتومبیل، کار خود را در سایر شرکت هایش از جمله لامبورگینی کالور و سیستم های تهویه ادامه داد. پس از مدتی در سال ۱۹۷۴ به طور رسمی بازنشستگی خود را اعلام کرد و از دنیای صنعتی خداحافظی کرد. فروچیو پس از بازنشستگی به ریشه های کشاورزی خود بازگشت و گاهی با شکار خودش را سرگرم میکرد. همچنین یک زمین گلف طراحی کرد و چندین تجارت کوچک را مدیریت کرد و به این امور ادامه داد.
درگذشت فروچیو لامبورگینی
فروچیو لامبورگینی در ۲۰ فوریه سال ۱۹۹۳ یعنی در سی امین سالگرد تاسیس کمپانی خود، بر اثر یک حمله ی قلبی در بیمارستان سیوسترینی پروجیا از دنیا رفت.تمام شرکت هایی که فروچیو تاسیس کرده بود پس از مرگ او همچنان فعالیت خود ادامه داده اند البته برخی از فعالیت ها و سیاست های خود را تغییر داده اند. «تونیو» فرزند بزرگ فروچیو، برند خود را با نام تونیو لامبورگینی تاسیس نمود و در زمینه ی فروش لوازم تزئینی، لباس و طراحی شهری مشغول است. «پاتریزیا» دختر او نیز مدیریت و اداره ی کارخانه ی دیگر فروچیو را در شهر اومبریا بر عهده دارد. پاتریزیا موفق شد در سال ۱۹۹۵ موزه ای از میراث و املاک پدرش برپا کند که این موزه پس از گذشت چند سال در سال ۲۰۱۴ از فرارا به بولونیا انتقال داده شد.
نماد تجاری لامبورگینی
برخلاف اعتقاد بعضی افراد، استفاده از گاو در لوگوی شرکت لامبورگینی، صرفا به دلیل مقابله با نشان فراری (اسب ایستاده روی پاها) نبوده است. فروچیو لامبورگینی، از کودکی به گاو علاقه داشت و بعدها نیز به طرفدار مسابقات گاوبازی اسپانیا تبدیل شد. دیگر نکتهی جالب، همزمانی تولد بنیانگذار لامبورگینی در برج گاو (ثور) است که اردیبهشتماه را شامل میشود. فروچیو لامبورگینی، پیش از تأسیس شرکت خودروسازی (هنگامی که سازندهی تراکتور بود) هم از طرح گاو روی محصولات تجاری خود استفاده میکرد.
نماد تجاری لامبورگینی به وضوح یک گاونر را نشان میدهد که با دم برافراشته حالتی تهاجمی دارد. حتی اولین محصول این شرکت هم دارای همین لوگو با رنگ طلایی روی زمینهی سیاه بوده است. عبارت مربوط به نام شرکت سازنده (Lamborghini) از سال ۱۹۷۲ به نماد تجاری اضافه شد و بالاتر از تصویر گاو قرار گرفت.
استفاده از نام گاو برای محصولات
بعد از تولید 350GT و 400GT، فروچیو تصمیم گرفت از نامهای خاص برای تولیدات تجاری خود استفاده کند؛ البته این ترفند، به شخصیتسازی برای محصولات لامبورگینی کمک میکرد و ارزش تبلیغاتی داشت.
میورا، اصطلاحی اسپانیایی برای نوعی از گاوهای نر قدرتمند، باهوش و خطرناک در مسابقات گاوبازی است که اواسط قرن نوزدهم در مزرعهی میورا پرورش داده میشدند. این اسم برای نخستین سوپراسپرت لامبورگینی انتخاب شد تا کوتاه و بهیادماندنی باشد. بسیاری دیگر خودروهای این برند هم نامهایی مرتبط با گاوهای مشهور مسابقات گاوبازی دارند. مثلا اونتادور، گالاردو، اوروس (صورت فلکی گاو) و حتی مورسیهلگو که در زبان اسپانیایی خفاش معنی میدهد؛ از این موارد هستند.
ادوار مختلف خودروسازی لامبورگینی
تاریخچه لامبورگینی از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۳
فروچیو لامبورگینی در سال ۱۹۴۹ شرکت تولید تراکتور خود را به نام لامبورگینی تراتوری، بنیان نهاد. شرکت لامبورگینی در اواسط دهه ۱۹۵۰ تبدیل به بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات کشاورزی ایتالیا گردید. همچنین شرکت لامبورگینی در راستای ساخت سیستمهای تهویه گرمازا و سرمازا هم فعالیت میکرد.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۵
دلایل متعددی از چگونگی ورود لامبورگینی به دنیای خودروها وجود دارد. بر اساس یک افسانه، بحث بین انزو فراری (رئیس کارخانه خودرو سازی فراری) و فروچیو لامبورگینی این گونه نقل شده است که آن دو بر سر اینکه چه کسی توان تولید خودروهای بهتری را دارد بحث میکردند. داستان دیگر حاکی از آن است که فروچیو لامبورگینی دائما از خودروی فراری خود شکایت و عدم رضایت داشت. (به عللی از قبیل تعداد دفعات بردن ماشین به تعمیرگاه، خدمت رسانی ضعیف و غیره). واقع بینانهترین استدلال، پیش زمینه دانش مکانیکی و کار منحصر بهفرد فروچیو لامبورگینی در حس تجارت بوده است.
فروچیو لامبورگینی اوقات فراغت خود را به پیادهسازی موتور و سایر قطعات خودرو شخصیاش که در اکثر اوقات فراری یا مازراتی بود؛ میگذراند. پس از آن شاسی، سیستم تعلیق، ترمز خودرو و سیستم برقکشی آنها را بررسی مینمود. آنچه که او دریافت، این بود که بسیاری از قسمتهای وسایل نقلیه او در واقع شبیه به قسمتهای بکار رفته در تراکتورهای تولید شده در کارخانه او بودند. با این وجود مبلغ دینام یا تایر ایتالیایی نصب شده در خودروی فراری، سه برابر قیمت معمول بود. بنابراین در حقیقت اولین چشم انداز کسب و کار او آنچنان در رابطه با طراحی لامبورگینی میورا نبود؛ بلکه به نوع فرصت کسبوکار/درآمد موجود در بازار قطعات ارتباط داشت.
فروچیو لامبورگینی و انزو فراری (بنیانگذار خودروسازی فراری در سال ۱۹۴۸) به واسطهی حضور در نمایشگاههای خودرو یا مسابقات سرعت، شناخت نسبی از یکدیگر داشتند. البته نمیتوان ادعا کرد، رابطهی دوستانه و صمیمی میان آنها شکل گرفته بود؛ اما طی سالهای مختلف تصاویر متعددی از فروچیو و انزو در حال گفتوگو وجود دارد.
بعضی مورخان بر این باورند که سخن تحقیرآمیز انزو فراری مشوق فروچیو لامبورگینی شد تا با تأسیس یک شرکت خودروسازی، رقیبی برای فراری بسازد. از سویی دیگر، اوایل دههی ۶۰ میلادی، لامبورگینی به واسطهی ثروت قابلتوجه و توانایی فنی، بهدنبال تأسیس کارخانهی ساخت هلیکوپتر هم بود؛ اما با مخالفت شدید نهادهای دولتی و نظامی ایتالیا مواجه شد. به هر صورت، میتوان نتیجه گرفت که فروچیو از دیرباز به ساخت خودروهای اسپرت مطابق سلیقه و استانداردی که در ذهن داشت، علاقهمند بود.
در سال ۱۹۶۲ فروچیو لامبورگینی با برداشت ذهنی از کسبوکار مکمل، شروع به پایهگذاری شرکت خود نمود. در ماه می ۱۹۶۳ او شرکت فروچیو لامبورگینی "اتومبیلی" را بنیان نهاد و زمین بزرگی را هم در سنآگاتا بولونیز برای راهاندازی فروشگاه خود خرید. فروچیو در آن هنگام طراحی فوق مدرن و تاسیسات تولید را در کنار فضای اداری خود مد نظر قرار داد. در طی چند ماه بعد از پایه گذاری فروشگاه خودرو خود در سال ۱۹۶۳ لامبورگینی تواناییهای تیم خود را مورد سنجش قرار داد.
این سنجش در قالب یک طرح مفهومی خودرو برای نمایشگاه اتومبیل تورین؛ در نوامبر همان سال به اجرا درآمد. با وجود شانس کم و زمان محدود، فروچیو لامبورگینی و تیمش به گونهای موفق به ادامه کار خود و غلبه کردن بر مشکلات گردیدند. با گسترش به موقع برای نمایشگاه خودروی تورین ۱۹۶۳، اولین خودروی لامبورگینی با نمونه اولیه لامبورگینی ۳۵۰جیتیوی فعالیت خود را آغاز نمود. این مدل خودرو در نمایشگاه، نظر منتقدان را به سوی خود معطوف نمود. در کل این خودرو نه فقط به عنوان تلاش فوقالعاده فروچیو لامبورگینی به شمار میرفت؛ بلکه به سهم خود یک خودروی عالی هم بود . موتور ۳۶۰ اسب بخار ۱۲ سیلندر، نیروی کافی برای این مدل خودرو را تامین مینمود؛ که از سوی مهندس سابق فراری، "جیوتو بیتزارینی" طراحی گردیده بود و همچنین تاثیر بسزایی هم در پروژههای آینده لامبورگینی داشته است.
بعد از نمایشگاه اتومبیل تورین، فروچیو لامبورگینی قصد تولید مدل ۳۵۰ جیتیوی، اما با طراحی فرانکو اسکالیونه را داشت. او پس از آن با مشهورترین موسسه طراحی میلان، کاروزریا تورینگ، تماس برقرار نمود. فیلیس بیانکی آندرلونی از کاروزریا تورینگ، طراحی ۳۵۰جیتیوی را برای تولید مدل جدید لامبورگینی ۳۵۰جیتی و در ادامه آن [لامبورگینی ۴۰۰جیتی] را مکفی دانست. در طی سالهای ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ شرکت لامبورگینی برای نخستین بار حس احترام و تقدیر را از سرتاسر دنیا دریافت نمود و مورد توجه بزرگان صنعت خودروسازی واقع شد. بعد از چندین بررسی کیفیت به وسیله نشریات اتومبیل و روزنامههای آمریکایی و اروپایی، محصولات شرکت لامبورگینی آغاز به جذب خریدار نمود.
تاریخچه خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۹
در اوایل سال ۱۹۶۵ لامبورگینی دائما تاکید مینمود که هرگز علاقهای به انجام پروژههای مربوط به آینده و یا عجیب، نداشته است. فروچیو لامبورگینی به طرحهای مفهومی (نمایشی) علاقهمند نبود. او به راحتی میخواست که اتومبیلهای معمولی فوق العاده سریع و بی عیب و نقص را بسازد. دو مهندس باهوش جوان از بولونیا، فروچیو را درک کردند و بر روی یک طراحی مفهومی در ذهن خود به کار پرداختند. ایده این بود که یک خودروی مسابقهای، اندکی رامتر برای جادهها و همچنین کاربردی در حومه شهر طراحی نمایند.
پروژه آنها به شکل مخفیانه با نام تیپی ۴۰۰ و یک طراحی موتور رده متوسط، با موتور ۱۲ سیلندر ۴ لیتری ۴۰۰جیتی که به صورت اریب در پشت کابین تعبیه گشته بود، آغاز گردید. این جای قرارگیری موتور، از ویژگیهای خاص و یکتا در این خودرو بود. چرا که تا آن هنگام هیچ خودرو جادهای اسپرت، موتور خود را در پشت کابین نصب ننموده بود. شاسی لامبورگینی میورا از ورق فلزی خم شده و جوش داده تولید شده بود که سبب کم شدن وزن بیشتر و بهبود کارایی و امکان هندلینگ میگردید. برای فراهم نمودن سابقهای برای اکثر لامبورگینیهای آینده، نام این خودرو مدل جدید "میورا" برگرفته از کلمه گاوهای مسابقهای بود. گاوهای میورا از قوی ترین گاوهای نر مسابقهای بودند و همچنین به عنوان باهوشترین و درندهترین آنها نیز به حساب میآمدند. هنگامی که به اتومبیل میورا از جلو با دربهایی که رو به جهت بالا باز میشوند مینگریم؛ نام آن بسیار مطلوب و مورد پسند است.
مجددا با وجود زمان کم و فشرده، بدنه خودروی میورا برای نمایش در نمایشگاه خودروی تورین در اکتبر ۱۹۶۵، سر موعد تکمیل گردید. این نمونه اولیه، هدفی لحظهای بود. اما منتقدان مخالف، به طراحی موتور جلوی آن انتقاد نمودند و قانع نشدند که میورا بتواند به صورت یک ماشین جادهای موفق عمل نماید. نوچیو برتون و تیم طراحی وی، طرح میورا را اندکی عجیبتر از طرحهای امروزی تولید کردند، ولی مارچلو گاندینی، میورا را به یک ابر خودرو جادهای پایدار مبدل کرد. مدتها بعد گاندینی اظهار داشت که از اکتبر ۱۹۶۵ تا فوریه ۱۹۶۶، تمام کارکنان لامبورگینی در هفت روز هفته و ساعتها جهت آماده کردن میورای مناسب جاده برای رونمایی در نمایشگاه اتومبیل ژنو و بلافاصله بعد از آن برای انبوه سازی تلاش میکردند.
اولین نمونه میورا در اکتبر ۱۹۶۵ به صورت یک شاسی هموار به نمایش گذاشته شده بود و فقط در چهار ماه به اولین ابر خودرو دنیا تبدیل شد. این پروژه چندان هم عاری از مشکل نبود. در آن هنگام که این مدل خودرو برای سایرین شناخته شده نبود و برای نخستین بار با پروژه جیتیوی ۳۵۰ روی داد، موتورهای میورا تماما با مکان خود تطبیق نداشتند. این گونه به نظر میرسید که کاربراتور برای تامین هوا اندکی تحت فشار بود و به سهم خود سبب بروز مشکلات فاصلهای در کاپوت عقب ماشین میگردید. بر این اساس برای سنگینی اتومبیل، متعادل کننده ساختگی به محفظه موتور افزوده شد. این امر تصوری از یک ماشین را عرضه کرد که در حقیقت به صورت انتقال دهنده نیرو محرکه، قابل پیاده سازی بود. برای اجتناب از انتقادهای موجود از جانب انواع رسانههای کنجکاو، پوشش موتور جهت احتیاط قفل گردیده بود. ولی حتی بدون موتور نیز شور و شوق و جذابیت لازم در میورا بسیار بود.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲
بعد از موفق شدن میورا، شرکت لامبورگینی همچنان به سنجش و تکامل راه خود پرداخت. از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۱ لامبورگینی گونههای متنوعی از خودروها را تجربه نمود. طرح مفهومی مارزال، احتمالا یکی از عجیبترین آنها بود. درهای گالوینگ، موتور درون خطی ۶ سیلندر، فضای گسترده شیشهای و صندلی برای چهار نفر؛ این کانسپت ثابت را به یک فضای آزمایشی برای مدلهای آینده و مخصوص لامبورگینی اسپادا ۴ نفره تبدیل کرده بود. اسپادا انواع شیشه را در طراحی خود دارد؛ البته نه به شکل همه پسند. این خودرو به طور نامطلوبی بزرگ میباشد و دارای پایان عقب، کاپوت با همان ابعاد بلند و شیشه بیشتر است. ویژگی مهم اسپادا در توان ۳۲۵ اسب بخاری آن، موتور جلوی V12 و عملکرد چند وظیفهای آن برای حمل چهار نفر بود.
اسپادا، با ساخت سه تیپ از آن در طی سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸، تاکیدی بر موفقیتهای لامبورگینی میباشد. شرکت فروچیو لامبورگینی اینک وارد دهه ۱۹۷۰ با خط تولید چشمگیری میگردید. همراه با اسپادا، میورا اس جدید با موتور جلوی جیتی شبیه مدل جیتی۳۵۰ با نام لامبورگینی ایسلرو تولید شد. در کمتر از هشت سال شرکت لامبورگینی به اوج موفقیت خود رسیده بود.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۸
در ابتدای سال ۱۹۷۰ مشکلاتی از جمله ناآرامیهای کارگری در ایتالیا، افزایش مبلغ گاز و معاملات بزرگ تراکتور، استرس زیادی را در فروچیو لامبورگینی و شرکتش به وجود آورد. بر این اساس در سال ۱۹۷۲ بعد از هشت سال در راس بودن، فروچیو ۵۱٪ درصد از سهام شرکت را به یک کارخانه دار سوئیسی با نام ژرژ هنری روزتی واگذار کرد. سال بعد او باقیمانده سهام خود را نیز به دوست خود "رنه لایمری" واگذار نمود. بنابراین مردی که نیروی محرکه صعود این کمپانی بود مجبور به حذف خود از این معامله گردید. دهه ۱۹۷۰ زمان مطلوبی برای خودروسازیها نبود و شرکت لامبورگینی سه مرتبه خود را بین سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ در آستانه شکست دید تا در انتها در سال ۱۹۷۸ورشکست شد.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۶
در سال ۱۹۸۰ برادران میمران اهل سوئیس تصمیم به یاری رساندن به لامبورگینی را گرفتند. در طی دهه ۱۹۸۰ تلاشهای برادران میمران برای روی پا آوردن شرکت لامبورگینی در آخر با شکست مواجه گردید و برادران میمران در اواسط دهه ۱۹۸۰ آغاز به مذاکره با مدیران شرکت خودروسازی کرایسلر کردند. این مذاکرهها در آخر در سال ۱۹۸۶ به پیوستن لامبورگینی به کرایسلر منجر شد.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸
در سال ۱۹۹۰ با وجود اینکه شرکت لامبورگینی همچنان زیر بار مالکیت کرایسلر بود؛ در طراحی لامبورگینی دیابلو موفق شد. با سرعت ۳۲۰ کیلومتر در ساعت، دیابلو از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۱ مشغول به کار بود. اگرچه دیابلو درآمدساز کلیدی شرکت لامبورگینی برای دهه ۱۹۹۰ بود؛ ولی برای حفظ بقای شرکت لامبورگینی مکفی نبود.
در سال ۱۹۹۴، کرایسلر با مشکلاتی در شرکت خود روبرو شد. کرایسلر، لامبورگینی را به عنوان یک مسئولیت برای خود میدانست. براین اساس در سال ۱۹۹۴ مجددا لامبورگینی به گروهی از سرمایهگذاران اندونزیایی فروخته شد. این تغییر امیدوار کننده نتیجهای جز عدم ثبات بیشتر برای لامبورگینی در بر نداشت. این شرایط همچنین با درگذشت فروچیو لامبورگینی در سن ۷۶ سالگی در ایتالیا مصادف گردیده بود. فروچیو لامبورگینی بدون مشاهده اینکه خودروهای او دوباره ابهت دهه ۱۹۶۰ را کسب نمودند، از دنیا رفت. در سال ۱۹۹۷ فردیناند پیک، نوه فردیناند پورشه و مدیرعامل گروه فولکس واگن به لامبورگینی علاقهمند شد. در حقیقت این وارث پورشه برای چندین سال از طرفداران لامبورگینی بوده است. فردیناند پیک، در جایگاه یک مهندس جوان در ابتدای زندگی حرفهای خود از لامبورگینی بازدید نموده بود. در ۱۹۹۷ لامبورگینی باید به آئودی در حیطه یک پروژه همکاری موتور نزدیک میگردید. پروژهای که مدتها بعد لامبورگینی گایاردو را پدید آورد. فردیناند این پیشنهاد موتور را مد نظر قرار داد. ولی هنگامی که شانس بدست آوردن لامبورگینی را پیدا کرد، فورا در این مسیر قدم گذاشت تا اطمینان حاصل کند که این شرکت به سوی دیگر شرکتها کشیده نمیشود.
خودروسازی لامبورگینی از سال ۱۹۹۸ تا اکنون
در نهایت سال ۱۹۹۸ گروه خودروسازی فولکس واگن لامبورگینی را با قیمت ۱۱۰ میلیون دلار خریداری نمود. نخستین مدل ساخته شده زیر نظر مدیریت خودروسازی فولکس واگن، لامبورگینی مورسیهلاگو بود، که در سال ۲۰۰۱ ساخته شد. این مدل خودرو، اولین طراحی نوین لامبورگینی بعد از ۱۱ سال بود که دارای سیستم محرک تمام چرخراز آئودی بوده و فضایی برای دو نفر را ایجاد مینمود. همچنین تجهیز شده به دربهای گالوینگ و موتور ۱۲ سیلندر، با حجم ۶٫۲ لیتر بود. نخستین نسل این خودرو توان ۵۷۲ اسب بخار را با گشتاور ۶۴۹ نیوتن متر تولید مینمود. پانلهای خارجی بدنه مورسیهلاگو به استثنای پانلهای سقف و درب فولادی از فیبر کربن کامپوزیت تولید شده است. این مدل شامل یک سیستم فعال ورودی مخفی شده در بالای جناحین عقبی میباشد و هنگامی که نیاز به خنک کننده موتور باشد بالا میآیند. این خودرو از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ با میانگین تعداد ۴۱۰۰ دستگاه، فروخته شد. مدل "لامبورگینی گایاردو" برای این شرکت همچون "موستانگ" برای فورد در دهه ۱۹۶۰ میباشد.
گایاردو با ویژگیهای به طور قابل ملاحظهای، کوچکتر از مورسیهلاگو، تقریبا مقرون به صرفهتر و با یک موتور قابل توجه و محرک کل چرخ، پر سودترین ساخته این شرکت از زمان آغاز به کار آن در سال ۲۰۰۳ بوده است. گایاردو با قالب آلیاژ آلومینیوم، نخست از موتور ۵ لیتری ۱۰ سیلندر و اتصال یافته به گیربکس ۶ سرعته دستی یا اتوماتیک بهره میبرد که توان ۵۰۰ اسب بخار و سرعت ۳۰۹ کیلومتر بر ساعت و شتاب صفر تا صد ۴ ثانیهای را فراهم میآورد. از سال ۲۰۰۳ این طرح به سوی پیشرفت و طراحی شده به وسیله جیوجیارو ولوک دانکروولک، با چندین تغییر سبکی و فنی روبرو بوده است. مدل گایاردو ۲۰۱۰ با موتور ۵٫۲ لیتری ۴۰ سوپاپ ۱۰ سیلندر که توان ۵۶۲ اسب بخار و گشتاور ۵۴۰ نیوتن متر را ایجاد مینماید، تجهیز شد. شتاب صفر تا صد ۳٫۴ ثانیه و بیشینه سرعت ۳۲۵ کیلومتر بر ساعت از دیگر ویژگیهای این خودرو میباشد. خودروی لامبورگینی اونتادور در سال ۲۰۱۱ برای جایگزینی مورسیهلاگو معرفی گردید. لامبورگینی اونتادور ساختار فیبر کربنی با قابهای جلو و عقب آلومینیومی را دارا میباشد. بدنه آن شامل پوشش فیبر کربنی برای موتور، اسپویلرهای با قابلیت تنظیم و ورودیهای کناری هوا، کاپوت و گلگیرهای جلو و دربهای آلومینیومی است. با وجود این قسمتهای فیبر کربنی انتظار وزن کمتری برای این مدل لامبورگینی میرفت ولی اونتادور با وزن نه آنچنان کم ۱۵۷۵ کیلوگرم تولید شده بود. با این وجود خودرو نام برده به لطف موتور ۷۰۰ اسب بخار وی۱۲ با تولید ۶۹۰ نیوتن متر گشتاور، بسیار سرعتی میباشد. این خودرو شامل لاستیکهای ۱۹ اینچی در جلو و لاستیکهای عقب ۲۰ اینچی است.
دیدگاه