امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 278824
۸۶۵
۱
۰
نسخه چاپی

چرا سوء تفاهم بین زوجین اتفاق می افتد؟

چرا سوء تفاهم بین زوجین اتفاق می افتد؟

سوء تفاهم ها ریشه درگیری در بسیاری از روابط است و ممکن است از سوء تفاهمات جزئی تا سوء تفاهمات سمی متغیر باشد.

آنها باعث استرس، ناامیدی، آشفتگی و احساس شنیده نشدن و درک نشدن می شوند.

با گذشت زمان، اگر شخصی همچنان احساس نکند که شریک زندگی اش به او گوش می دهد، فاصله بیشتر می شود.

در حالی که هر رابطه ای هر از گاهی با سوء تفاهم مواجه می شود، برخی از روابط نیز به آنها گرفتار می شود.

سوء تفاهم‌ها به سادگی تعریف می‌شوند، زمانی که تصورات دو نفر با هم برخورد می‌کنند. شریک زندگی شما به یک شکل به موقعیت فکر می کند و شما آن را به گونه ای دیگر می بینید.

در اینجا پنج مورد از رایج‌ترین دلایلی که زوج‌ها یا آنهایی که در رابطه هستند، دچار سوءتفاهم می‌ شوند، آورده شده است.

چرا سوء تفاهم بین زوجین اتفاق می افتد؟

سوء تفاهم دام شماره 1: ذهن خوانی

ذهن خوانی یک ابزار رفتاردرمانی شناختی است که به این ایده اشاره می کند که ما گاهی اوقات ذهن دیگران را می خوانیم و همچنین از دیگران انتظار داریم که ما را ذهن بخوانند. سوء تفاهم ها ریشه در این ایده دارد که ما (گاهی) از دیگران انتظار داریم که به سادگی «فقط بدانند» که ما به چه چیزی فکر می کنیم یا احساس می کنیم، بدون اینکه هرگز در مورد آن صحبت کنیم.

به عنوان مثال: شما در محل کار هستید و همکارتان از شما دور است این عادت او نیست، بنابراین شما شروع به فکر کردن با خود می کنید "شاید در جلسه ای است که دیروز داشتیم. کمی پرخاشگر بودم". در پاسخ، از اینکه همکارتان اینقدر حساس است، کمی ناراحت می شوید. شما شروع می کنید به فاصله گرفتن. شما به این موضوع اشاره نمی کنید، اما ناگهان هر دوی شما از یکدیگر دور می شوید.

حالا فقط برای یک ثانیه تصور کنید که واقعاً نمی دانید چرا آنها ناراحت هستند. شما یک فرضیه دارید. به همین سادگی ممکن است حق با شما باشد، ممکن است اشتباه کنید، یا ممکن است جایی در وسط باشید.

شاید روز بدی داشته، شاید گربه اش مرده است، شاید خواب وحشتناکی دیده یا شاید در جلسه پرخاشگر بودید. نکته اینجاست: اغلب اوقات، ما موقعیت‌ها را ذهن می‌خوانیم، و سپس تصمیم‌های اصلی روابط را از آن‌ها مبتنی می‌کنیم. بدتر از همه، ما ممکن است کاملا در اشتباه باشیم!

برای پایان دادن به ذهن خوانی، ما به سادگی از همکار، همسر یا شریکمان می‌پرسیم: «می‌خواهم در مورد چیزی با شما تماس بگیرم...» و با فرض نکردن، و پذیرفتن پاسخ‌های بی‌شماری که ممکن است دریافت کنیم، ما یک کانال اصلی ارتباط را باز کرده ایم - و از سوء تفاهم جلوگیری کرده ایم.

سوء تفاهم دام شماره 2: جنگ ادراکات و حافظه

دام دیگری که بسیاری از روابط در آن گرفتار می شوند، نبرد ادراکات است. برخی معتقدند که تصور آنها حقیقت مطلق است. یک باور اصلی وجود دارد که ادراک یک واقعیت است و قابل بحث نیست. اگرچه ممکن است در لحظه احساس درستی داشته باشید، اما می تواند باعث سوء تفاهم شود.

این را باید بدانید حافظه معیوب است و آنقدر که ما می خواهیم فکر کنیم قابل اعتماد نیست. تحقیقات بارها و بارها آن را نشان می‌دهد، با این حال بسیاری از ما نسبت به آن حالت تدافعی داریم.

همچنین، سختگیری در درک شما می تواند باعث بدتر شدن سوء تفاهم شود. به زبان ساده، ادراکات ذهنی هستند، نه عینی. مهارت اصلی رابطه این است که خود را در برابر این پیچیدگی باز کنید، که در نهایت به شما امکان می دهد تجربه شریک زندگی خود را بشنوید، بدون اینکه بر سر جزئیاتی که ممکن است درست باشد یا نباشند، مبارزه کنید.

سوء تفاهم دام شماره 3: درست بودن

یکی دیگر از مشکلات رایج سوء تفاهم که هر رابطه‌ای را از بین می‌برد، وسواس در مورد «درست بودن» است. اگر در تعارض هستید و هدف شما این است که ثابت کنید طرف مقابل اشتباه می کند، خود را برای یک دعوای بزرگتر آماده می کنید.

دلیل اینکه کنار گذاشتن «درست بودن» بسیار مهم است این است که مردم می خواهند شنیده شوند. مردم می خواهند درک شوند. به ندرت به حق با شما ربط دارد یا خیر.

مهارت مهم‌تر برای مهار کردن، کشف اطلاعات گمشده‌ای است که شریک زندگی‌تان دارد، و گرفتار نشدن در گرداب «تو اشتباه می‌کنی و من درست می‌گویم» است. وقتی سوء تفاهم هایی رخ می دهد، می خواهیم از شریک زندگی خود بپرسیم: «چه اتفاقی افتاده است؟ چرا برات مهم بود؟ چه کاری می توانم متفاوت انجام دهم؟ چه چیزی شما را بیشتر ناراحت کرد؟»

دست از حق بودن بردار؛ این یک میدان نبرد است که نتایج بسیار کمی دارد و می تواند به قیمت رابطه شما تمام شود.

سوء تفاهم دام شماره 4: مشغولیت به خود

 بسیاری از روابط در دام قربانی می افتند. مردم جملاتی مانند «چطور می‌توانند...» یا «اگر فقط به من گوش می‌دادند» می‌گویند! در حالی که موضع قربانی به شما این امکان را می دهد که احساسات را توجیه کنید، اما اغلب مانعی برای حل یک سوء تفاهم است.

وقتی افراد با خودشان مشغول می شوند، فرصت درک دیدگاه طرف مقابل را از دست می دهند. چگونه متوجه می شوید که در این مکان هستید؟ بهترین ابزار این است که در طول درگیری با خودتان چک کنید. بپرسید: "چقدر علاقه مندم که درباره اتفاقی که برای شریک زندگیم افتاده یاد بگیرم؟"

اگر متوجه شدید که فقط نگران شنیده شدن داستان خود هستید، در حالتی هستید که درگیر خودتان هستید.

بایستید، نفس عمیقی بکشید و تا جایی که می توانید دلسوزانه گوش کنید. وقتی صحبت کردن همسرتان تمام شد، در مورد تجربه خود با او صحبت کنید.

سوء تفاهم دام شماره 5: فرضیات

سوء تفاهم های زیادی وجود دارد که مبتنی بر فرضیات است.

حقیقت این است که شما نمی دانید کسی چه احساسی دارد. شما نمی دانید که یک نفر به چه چیزی فکر می کند. و همچنین نمی دانید که آیا همه حقایق را دارید یا خیر.

ادراکات چیزی است که ما می خواهیم وقتی در محل سوء تفاهم ها هستیم، با آن کار کنیم، نه فرضیات.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید