پیر امیدیار کیست؟
«پیر (پییِر) مُراد امیدیار» دانشآموز سرکش و گریزان از کلاسهای درس دوران کودکی، همان میلیاردر نیکوکار ایرانی-آمریکایی و بنیانگذار و رئیس eBay، بزرگترین سایت مزایده و خریدوفروش آنلاین جهان است. وی در ۳۱ سالگی با عرضه عمومی اولیه eBay در بورس میلیاردر شد.
امیدیار و همسرش پاملا از افراد نیکوکار شناخته شدهای هستند که در سال ۲۰۰۴ بنیاد امیدیار را تاسیس کردند؛ بنیاد سرمایهگذاری بشردوستانهای که از قدرت بازارها فرصتی برای بهبود زندگی مردم ایجاد میکند. درواقع این بنیاد برای مقابله با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در شرکتهای نوآورانه سرمایهگذاری و کمک میکند.
در سال ۲۰۱۳، نام پیر امیدیار در لیست ۴۲ فرد ثروتمند آمریکا دیده میشد. او همچنین پنجمین میلیاردر فرانسه و ثروتمندترین ایرانی حال حاضر دنیا است.
مجله فوربز اعلام کرده که خالص ثروت پیر امیدیار تا سپتامبر ۲۰۱۶ بالغبر ۸٫۱ و تا ماه مه ۲۰۱۷، بالغبر ۸.۷ میلیارد دلار بوده است.
از کودکی تا دانشگاه امیدیار
پیر در ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷ در پاریس فرانسه متولد شد. پیشتر والدینش نام را پرویز برای بر او نهاده بودند اما بعد از مهاجرت به آمریکا نام او را تغییر دادند.
پدر و مادرش مهاجران ایرانیای بودند که به هنگام تحصیل در فرانسه باهم آشنا شده بودند. پدرش جراح اورولوژی و «الهه میر جلالی امیدیار» یک زبانشناس مشهور و از استادان دانشگاه «سوربون» بود.
ششساله بود که پدرش دعوت به کار بیمارستان دانشگاه جان هاپکینز بالتیمور آمریکا را پذیرفت و همین امر موجب مهاجرت پیر که در آن زمان ششساله بود به همراه خانوادهاش به ایالت مریلند آمریکا شد.
مادر نیز به تدریس مطالعات زبان فارسی در جورج تاون پرداخت. پس از مهاجرت دیری نپایید که والدین پیر هم جدا شدند و مادر سرپرستی فرزند را بر عهده گرفت.
پیر تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در مدرسه مذهبی «سنت اندرو» در مریلند آغاز کرد. همانجا بود که علاقهاش به رایانه کشف شد.
اولین برنامهی رایانهای را در ۱۴ سالگی و در کتابخانهی همین دبیرستان نوشت. او که دانشآموز سرکشی بود، گریزان از کلاسهای درس، تنها جایی که آرام میگرفت کارگاه و لابراتوار مدرسه بود. پیر آنجا میتوانست ساعتها با کامپیوترها سروکله بزند.
مدیر مدرسه که از تنبیه او به نتیجه نرسیده بود، علاقه پیر را به برنامهنویسی کامپیوتر کشف کرد. او از پیر خواست که برنامهای برای فهرست کتابهای کتابخانه بنویسد و کارتهای مخصوص به هر کتاب را ساماندهی کند. کاری که برای پیر به ازای هر ساعت ۶ دلار درآمد به همراه داشت و او همچون یک تکنسین حرفهای از پس آن برآمد.
ایدهی موفقیتآمیزی که پایهی فعالیتهای هدفمند پیر درزمینهی کامپیوتر را بنا نهاد. وی پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، در سال ۱۹۸۴ به دانشگاه تافتز سامرویل در ماساچوست رفت تا مهندسی برق بخواند؛ رشتهای که فورا جای خود را لیسانس علوم کامپیوتر داد تا در سال ۱۹۸۸ پیر در این رشته فارغالتحصیل شود.
ورود امیدیار به دنیای فناوری
در دوران دانشگاه، پیر شغلی پارهوقت در یکی از بخشهای فرعی شرکت کامپیوتری اپل به نام کلاریس مشغول به کار شد که زیر نظر برنامه نویسان مکینتاش اپل فعالیت میکرد.
دورهای که طی آن پیر برنامهنویسی کامپیوترهای مکینتاش را بهطور حرفهای یاد گرفت و چند نرمافزار هم با مجوز شرکت برنامهنویسی کرد.
تیم او مسئولیت داشت اپلیکیشن گرافیکی MacDraw را به ۲ MacDraw ارتقاء دهد و بهروزرسانی کند. برنامه آنلاینی که از کاربران میخواست هرچقدر که میتوانند بابت نرمافزار بپردازند. کاری که بهزحمت حتی هزینهی اجارهی صندوق پستیاش را تامین کرد و بیشتر از سر علاقه به علوم کامپیوتری بود تا کسب درآمد.
پیر امیدیار بر پایه علاقه، تجربه و دانشی که تا آن زمان به دست آورده بود توانست در سال ۱۹۹۱ او به همراه سه تن از دوستانش یک شرکت محاسباتی مبتنی بر برنامهنویسی به نام Ink Development در زمینهی «رابط کاربری رایانه با استفاده از قلم استایلوس» تأسیس کند که یک بخش فروش اینترنتی هم داشت.
چندی بعد این بخش تبدیل به یک شرکت تجارت الکترونیک کامل شد و از دل آن، یک وبگاه تجارت الکترونیک به نام eShop بیرون آمد که بعدا خود شرکت هم به همین نام تغییر داده شد. ای-شاپ در سال ۱۹۹۶ توسط مایکروسافت خریداری شد، ولی امیدیار همچنان مجذوب چالشهای تجارت الکترونیک باقی ماند.
ازدواج پیر امیدیار
سال ۱۹۹۴، امیدیار در منطقه Bay Area سانفرانسیسکو زندگی میکرد. او در یک شرکت نرمافزاری به نام جنرال مجیک مشغول به کار بود و در کنار شغل اصلی خود، با طراحی و برنامهنویسی وبسایت هم کسب درآمد میکرد که با پاملا وسلی آشنا شد.
پاملا دانشجوی ارشد بیولوژی بود. پیر عاشق دختری شده بود که به جمعآوری جعبههای آبنباتهای Pez علاقهی زیادی داشت. پاملا که میخواست مجموعهی خود را تا حد ممکن کامل کند از پیر کمک خواست. پیر هم برای اینکه پاملا را خوشحال و نظر او را جلب کند یک بخش خریدوفروش و حراج آنلاین به نام Auction Web (حراجی وب) به وبسایت شخصی خود اضافه کرد تا پاملا یا هر فرد دیگری بتواند برای تکمیل مجموعه خود با سایر کلکسیونرها وارد معامله شود. اتفاقی که کمی بعد جهان را خیره کرد. در کمال تعجب این صفحه با چنان استقبالی از سوی خریداران و فروشندگان مواجه شد که پیر مجبور شد برای حراجیاش یک وبگاه مستقل درست کند.
امیدیار بعدها گفت:
«این حادثه شاید فقط یک جرقه بود؛ اما نه آنطور که رسانهها به آن پروبال دادند. هیچوقت فکر نمیکردم شرکتی راه بیندازم و روزی به موفقیت برسد. تنها انگیزهام این بود که روی فناوریهای هیجانانگیز کار کنم؛ بهعلاوه اصلا اینطور نبود که برنامهریزی کرده باشم تا eBay را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنم؛ وقتی این اتفاق خودش افتاد من فقط از آن بهدرستی استفاده کردم.»
او همیشه مشتاق بود وبسایتی راهاندازی کند که مردم بتوانند اقلام اجناس خود را در آن بدون واسطه، خریدوفروش کنند و نفع ببرند. گرچه در آن سالها اطرافیان وی معتقد بودند که مردم نمیتوانند از طریق اینترنت به هم اعتماد کنند، موضوعی که امیدیار به آن باور نداشت. او در سال ۱۹۹۵ و در سن ۲۸ سالگی بالاخره ایدهی خود را به اجرا درآورد. پیر امیدیار و پاملا وسلی در فاصلهی کوتاهی نامزد و سپس ازدواج کردند، ازدواجی که بهجز ۳ فرزند فواید دیگری برای خودشان و دنیا در پی داشت.
اولین کالایی که در سایت حراج امیدیار به فروش رفت آبنبات نبود، بلکه یک فتوکپی شکسته بود که به مبلغ ۱۴.۸۳ دلار قیمتگذاری شده بود.
درحالیکه امیدیار متعجب بود چه کسی ممکن است بابت یک نشانگذار شکسته پول بدهد، خریدار به او اطمینان داد که او کلکسیون فتوکپی های شکسته و خراب است.
با این فروش، بخش حراج آنلاین رسماً به راه افتاد و متعاقب آن خریدوفروشهای عجیب دیگری هم اتفاق افتاد. طرح اولیه سایت ساده بود: هیچ واسطهای بین خریداران و فروشندگان وجود نداشت و البته سیستمی هم برای جلوگیری از تقلب و شیادی در نظر گرفته نشده بود و اگر کسی اشتباهی میکرد، مسئولی برای رسیدگی به تخطی و خلاف وجود نداشت.
کسبوکار سادهی پیر امیدیار ناگهان رونق غیرمنتظرهای گرفت و مردم زیادی شروع به ثبتنام در سایت کردند تا کالاهای متنوع و غیرقابل تصوری را معامله کنند.
امیدیار برای هر آگهی فروش بین ۲۵ سنت تا ۲ دلار بعلاوه درصد کمی از قیمت کالا را دریافت میکرد. او با هر آگهی حراج و درصد جزئی از هر فروش، توانست بهراحتی به درآمد خوبی از محلی که برای اجماع خریداران و فروشندگان درست کرده بود برسد.
او از این پول برای تثبیت شرکت و گسترش سرمایهگذاری آن استفاده میکرد. با توجه به رشد غیرمنتظرهی خریدوفروشها، پیر شغل خود را در جنرال مجیک؛ شرکت تلفن اینترنتی زیرمجموعهی اپل، ترک کرد تا تمام انرژی و وقت خود را به کسبوکار جدیدش اختصاص دهد.
در سال ۱۹۹۶، قراردادی برای فروش بلیتهای هواپیما از طریق این سایت امضا شد که باعث شد آنها میزبان ۲۵۰ هزار معامله آنلاین باشند.
پیر ریاست هیئتمدیره را به جف اسکول واگذار کرد تا وقت خود را صرف بهبود و نوآوریهای جدید حراج آنلاین کند. در اواسط سال ۱۹۹۷، آنها بیش از ۸۰۰ هزار معامله در روز را مدیریت میکردند.
در سپتامبر ۱۹۹۷، پیر تصمیم گرفت نام تجاری سایت را به اکوبی (EchoBay) تغییر دهد ولی این نام قبلاً توسط کاربر دیگری گرفتهشده بود، به همین دلیل نام سایت را به eBay تغییر دادند و یک کمپین بازاریابی فعال برای آن به راه انداختند.
درست یک سال بعد، در سپتامبر سال ۱۹۹۸، شرکت برای اولین عرضهی عمومی سهام خود آماده شد. درحالیکه پیشبینی میشد ارزش هر سهم ۱۸ دلار باشد، در همان روز اول رکوردها شکسته شد و هر سهم باقیمتی معادل ۵۳.۵۰ دلار به فروش رسید و امیدیار و اسکول را تبدیل به میلیاردرهای جدید بازار کسبوکار کرد.
امیدیار بهعنوان رئیس کل eBay، بهمنظور ساماندهی سیستماتیک مدیریت و تبلیغات eBay، در سال ۱۹۹۸ مگ ویتمن را به سمت مدیر ارشد اجرایی این شرکت برگزید.
با مدیریت مگ ویتمن، ای بی رشد فوقالعادهای کرد و در کشورهای مختلف جهان ازجمله استرالیا، آلمان، کانادا، انگلیس و ژاپن فعالیت خود را آغاز کرد و حتی برای توسعهی بیشتر چند شرکت را به تملک خود درآورد.
موفقیتهای تجاری و بازرگانی در زندگی امیدیار
در پایان سال ۱۹۹۸، eBay بیش از ۲٫۱ میلیون عضو داشت و از طریق آنها ۷۵۰ میلیون دلار درآمد کسب میکرد. این اعداد آنقدر وسوسه کننده بود که آمازون، غول تجارت الکترونیک هم به فکر تاسیس یک حراجی آنلاین انداخت.
آمازون در ۱۹۹۹ حراجیاش را راه انداخت؛ کمی بعد وبگاههای کوچک دیگری هم برای این کار تاسیس شدند و حسابی کسبوکار را آشفته کردند.
ایدهی حراجی آنلاین آنقدر گرفته بود که بسیاری از ناظران این صنعت پیشبینی میکردند این شیوه حراجی در آینده مدل غالب کسبوکار الکترونیک میشود.
در ماه دسامبر همین سال بنیاد eBay تأسیس شد و امیدیار جایزه بهترین کارآفرین ملی سال را از آن خود کرد. امیدیار در ژانویهی ۲۰۰۰ میلادی برای اولین بار به عضویت هیات مدیرهی یک شرکت دیگر درآمد. به او سمتی در شرکت ePeople پیشنهاد شد که یک فروشگاه آنلاین برای عرضهی پشتیبانی فنی بود. در همین سال بخش ای بی موتورز (eBay Motors) به سایت اضافه شد که درواقع بازار آنلاین اتومبیل بود.
در سال ۲۰۰۲، eBay برای پروسههای پرداختی خود شرکت پی پال (PayPal) را به خدمت گرفت تا خریدوفروشها بااعتبار و اعتماد بیشتری ردوبدل شوند و همزمان خدمات متنوع دیگری نیز ارائه کرد که به فروشندگان حق انتخاب میداد کالاهای خود را باقیمت ثابت یا مثل حراجیهای قدیم، به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشند.
توسعهدهندگان نرمافزار نیز میتوانستند اپلیکیشنهای جدید خود را به سایت پیوست کنند.
در سال ۲۰۰۵، eBay بخش جدیدی برای خریدوفروش ماشینها و دستگاههای صنعتی به سایت خود اضافه کرد.
در حال حاضر بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا برای قیمتگذاری کالاها و خدمات خود از سایت eBay استفاده میکنند. ده سال بعد از اولین فروش عمومی سهام، eBay با ۱۵ هزار کارمند در ۳۰ کشور ازجمله چین و هند گسترش یافته بود و خدمات خود را به صدها میلیون نفر ارائه میکرد.
در طول فصل تعطیلات سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۶۵ میلیون تراکنش خرید و فروش از طریق سایت eBay ثبت شد. در سال ۲۰۱۶ درآمد خالص سالانه این سایت در بازار جهانی بیش از ۸.۵ میلیارد دلار بود.
ماه مه سال ۱۹۹۷، عروسکهای بینی بیبیز (Beanie Babies) کمپانی وارنر به مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار فروخته شد. این مبلغ ۶ درصد بیش از کل مبادلاتی بود که در eBay صورت میگرفت.
تابستان سال ۲۰۰۰، قدیمیترین شلوار مارک Levi’s به مبلغ ۴۶ هزار دلار فروخته شد که در تاریخچه مد و فشن یک رکورد محسوب میشد.
در پاییز سال ۲۰۰۱ هم یک هواپیمای جت به مبلغ ۴.۹ میلیون دلار خریدوفروش شد که بیشترین مبلغ مبادله در تاریخ eBay محسوب میشد.
دنیای خبرنگاری و پیر امیدیار
پیر امیدیار که همیشه به دنیای خبرنگاری علاقهمند تصمیم گرفت بخت خود را در این زمینه هم محک بزند. روزنامهنگاری پژوهشی را خیلی دوست داشت و میخواست محلی برای جمعکردن و هدایت این روزنامهنگاران درست کند.
به همین دلیل با همکاری گلن گرینوالد ژورنالیست سابق گاردین، نشریه First Look Media را راهاندازی کرد.
گرینوالد همان روزنامهنگاری است که اسناد محرمانهی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) را «ادوارد اسنودن» (Edward Snowden) در اختیار داشت منتشر میکرد.
او در سال ۲۰۱۰ سرویس خبری تحقیقی Honolulu Civil Beat را باهدف پوشش اخبار سیاسی و اجتماعی هاوایی تأسیس کرد که به مدت سه سال پیاپی بهعنوان بهترین نشریه آنلاین هاوایی انتخاب شد. این نشریه در سال ۲۰۱۳ با هافینگتون پست ادغام شد و هاف-پست هاوایی نام گرفت.
امیدیار قصد داشت در همین سال روزنامه واشنگتنپست را بخرد، ولی درنهایت مالک این روزنامه آن را به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار به جف بزوس مؤسس و بنیانگذار آمازون واگذار کرد.
امیدیار اوایل سال ۲۰۱۴ اولین نسخه آنلاین رسانهای شرکت را به نام The Intercept منتشر کرد.
او در بیانیهای با تأیید سرمایهگذاری و حمایت مالی خود، بر اهمیت بنیادی رسانههای آزاد و مستقل تأکید کرد:
علاقهی او به دنیای فیلم و سینما، باعث شد تهیهکنندگی دو فیلم را به عهده بگیرد: Merchants of Doubt در سال ۲۰۱۴ و اسپاتلایت (Spotlight) در سال ۲۰۱۵. اسپاتلایت دو جایزه اسکار را برای بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم غیر اقتباسی از آن خود کرد.
اقدامات بشردوستانه امیدیار و همسرش
در سال ۲۰۰۴ پیر امیدیار و همسرش؛ امیدیار نت ورک (Omidyar Network) را تأسیس کردند که یک بنگاه خیریه و بشردوستانه است و فعالیتهای گستردهای را برای بهبود زندگی مردم فقیر انجام میدهد.
این موسسه همچنین از سازندگان نرمافزار «ارتباطات اضطراری» حمایت میکند. این نرمافزار کمک میکند با استفاده از دادههای مخابره شده از تلفن همراه کاربران، مسیر و نقشهی موردنیاز به تصویر کشیده شود.
این نرمافزار در سال ۲۰۱۰ برای نجات بازماندگان زلزله هائیتی مورد استفاده قرار گرفت. با حمایت بنیاد امیدیار، در حال حاضر یک نسخه رایگان این نرمافزار بهصورت آنلاین در دسترس عموم است. از آغاز تأسیس امیدیار نت ورک تاکنون، این مؤسسه ۹۹۲ میلیون دلار به سازمانهای خیریه اهدا کرده است.
در نوامبر سال ۲۰۰۵، پیر و پاملا امیدیار مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار باهدف کمک به مردم فقیر کشورهای درحالتوسعه به صندوق خیریهی تافتز-امیدیار هدیه کردند.
در سال ۲۰۱۰، پیر امیدیار به فهرست ۴۰ میلیاردری که عهدنامهی نیکوکاری را امضا کردهاند پیوست. از دیگر امضاکنندگان این عهدنامه میتوان به بیل گیتس و وارن بافت اشاره کرد.
طبق این عهدنامه آنها سوگند خوردهاند نیمی از ثروت خود را طی دوران زندگیشان به خیریه اهدا کنند. گرچه مدتی بعد، پیر و پالما تصمیم گرفتند کل دارایی خود را بهجز یک درصد، طی مدت بیست سال به این امر تخصیص دهند.
پیر امیدیار و همسرش همچنین بزرگترین فعالان بخش خصوصی مبارزه با قاچاق انسان هستند و تاکنون ۱۱۵ میلیون دلار در پنج کشور مختلف به همین منظور سرمایهگذاری کردهاند.
در سال ۲۰۱۱ آنها با تلاشهای بدون وقفه خود در حوزه خدمات اجتماعی، مدال افتخار بشردوستی ماندگار را از آن خود کردند.
در همین سال امیدیار دکترای افتخاری دانشگاه تافتز را دریافت کرد. در فوریه سال ۲۰۱۷ امیدیار اعلام کرد به ۲۶ هزار نفر از مردم کنیا، درآمد ثابت ماهیانهای اختصاص داده است که تا ۱۲ سال آینده قطع نخواهد شد.
فعالیتهای خیریه امیدیار، ریشه در باور عمیق او به انسانیت دارد. او اعتقاد دارد تا زمانی که انسانها با کرامت، محبت و احترام باهم برخورد میکنند این جهان دلیلی برای ادامه و بقا و پیشرفت دارد.
نکات طلایی امیدیار که باعث موفقیتش شد
چرا باید باکسی کار کنم که حتی به قیمت شکست دست به اقدام نمیزند؛ یا کسی که از شکستهایش درس نمیگیرد؟ تغییر پایدار زمانی اتفاق میافتد که شما قدرت خود را کشف و باور کنید و البته آنچه شما را در انجام هر کاری به موفقیت میرساند، اشتیاق است.
1– امتحان کنید
امیدیار می گوید وقتی به دست آوردهای افراد موفق نگاه می کنی و می گویی: «عجب کار سختی بوده!»، مطمئن باش کار سختی بوده و وقتی به کارهایی نگاه می کنی که به نظر آسان می رسند، احتمالا آن ها هم سخت بوده اند.
تا وقتی خودت دست به کاری نزنی، هیچ وقت نمی فهمی که واقعا چه طور بوده است. تو در بعضی چیزها شکست خواهی خورد، این تجربه ی آموزنده ای است که تو نیاز داری آن را با خودت ببری و در تجربه بعدی ات استفاده کنی.
۲– دنبال علایق خود باشید
موسسeBay تاکید می کند، اگر به چیزی خیلی علاقه داشته باشی و سخت کار کنی، فکر می کنم موفق خواهی شد. ولی اگر تجارتی را شروع کنی تنها به این امید که کلی پول پارو کنی، احتمالا موفق نخواهی شد. چون این دلیل اشتباهی برای شروع یک کار تجاری است.
تو باید واقعا به کاری که داری انجام می دهی، باور داشته باشی، باید آن قدر به آن علاقه داشته باشی که بتوانی زمان و تلاش لازم را برای رساندن آن کار به موفقیت، کنار بگذاری. آن وقت است که به موفقیت خواهی رسید.
وی می گوید من به دنبال چیزی بودم که از انجام دادنش لذت می بردم. در واقع علاقه خودم را دنبال می کردم. اگر از کار لذت ببرید، دیگر کار حساب نمی شود.
من همیشه دوست داشتم با کامپیوترها سروکار داشته باشم، محرک و انگیزه من این بود که بتوانم نرم افزاری ایجاد کنم که برای آدم ها سود داشته باشد و بر روی آن ها تاثیر بگذارد.کاری که من می کردم واقعا کار نبود، مانند این بود که دارم تفریح می کنم.
۳– از پیرامونتان ایده بگیرید
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم شبى در سال ۱۹۹۵ پیر امیدیار، مهندس جوان برنامه نویس ایرانى الاصل، با نامزدش که عاشق جمع آوری Pez بود (Pez یک نوع شیرینى است که معمولا در یک ظرف کوچک پلاستیکى به شکل عروسک قرار میگیرد)، مشغول خوردن شام بود که نامزدش ازآنکه شریکى براى ایجاد یک کلکسیون Pez در سانفراسیسکو ندارد گله کرد.
امیدیار به او پیشنهاد کرد که از اینترنت براى پیدا کردن شریک تجارى استفاده کند. بنابراین وی در وب سایت کوچک خود براى نامزدش بخشى را براى این موضوع آماده کرد و نام آن را Auction Web گذاشت، برنامه ایکه او بر روى وب سایت شخصى خود ایجاد کرد و به کاربران امکان لیست کردن وسایل مختلف خود از جمله کلکسیون نامزدش را می داد.
وقتی امیدیار به مساله از دید خودش نگاه کرد، شیفته حل چالش فنی راه اندازی یک بازار اینترنتی برای حراج شد. حالا همسر امیدیار بیشتر از ۴۰۰ عدد Pez در کلکسیون خود دارد!
۴– هر چیزی ممکن است
کار بر روی eBay از یک روز تعطیل وقتی پیر امیدیار ۲۸ ساله بود، شروع شد. روز ۴ سپتامبر ۱۹۹۵، اولین روز کار سایت حراج اینترنتی امیدیار بود. پدربزرگ eBay، سایتی بود به نام Auction Web که حتی میزبان مستقلی هم نداشت.
خدمات این سایت در ابتدا به رایگان ارایه شد و پس از مدتی برای تامین هزینه های میزبان اینترنتی، قرار شد تا از هر حراج کمیسیون دریافت شود.
همه با توانایی برابر به دنیا می آیند ولی فاقد فرصت های برابر هستند.
مبدع eBay ، به صورت کاملا اتفاقی یک دستگاه فتوکپی را به صورت آنلاین به فروش گذاشت و خوشبختانه خریدار هم برای آن پیدا شد. وقتی به خریدار اعلام کرد که دستگاه شکسته است، فرد خریدار اظهار داشت که «من یک کلکسیونر فتوکپی های شکسته هستم». این زمانی بود که پیر امیدیار متوجه شد که هر چیزی امکان پذیر است.
۵– کسب سود را هدف اصلی خود قرار ندهید، سود خودش می آید !
امیدیار با دریافت مبلغ ناچیزی بین ۲۵ سنت تا دو دلار به فروشندگان اجازه داد که اجناس خود را براى شرکت در حراج در سایت eBay معرفى کنند. همچنین درصدى از خریدوفروشها به او میرسید و به این ترتیب eBay موجب شد که فروشندگان و خریداران با هم به راحتى به خرید و فروش بپردازند.
بنیانگذار ایرانی eBayهمه چیز را برنامه ریزی نکنید!
در حال حاضر، حجم گردش سرمایه از طریق eBay از ۸ میلیارد دلار فراتر رفته است ، درآمد سایت نیز بالغ بر ۲ میلیارد دلار است و تنها در آمریکا بیش از نیم میلیون کاربر ثبت شده دارد.
۶– به فکر همنوعان خود نیز باشید
همواره انگیزه نوشتن نرم افزارهایی که فایده ای داشته باشند یا روی آدم هایی که از آنها استفاده می کنند، تأثیر بگذارند ، من را به جلو می برد. برای همین من از نرم افزارهایی که به درد بازار مصرف مردم می خورد و این فکر که قادر باشی یک کار خوب انجام بدهی، انگیزه می گرفتم.
۷– بر روی یک کار تمرکز کنید
استاد تجارت الکترونیک ما می گوید: من اشتیاق و علاقه شدیدی دارم برای حل مسائلی که فکر می کنم می توانم آنها را با راه جدیدی حل کنم. منظورم این است که انجام یک کار جدید به ما آدم ها حس غرور می دهد.
ایده eBay نیز اینگونه بود، فکر من فقط کمک به آدم هایی بود که می خواستند با همدیگر در اینترنت داد و ستد کنند، مردم فکر می کردند این کار غیرممکن است، آنها می گفتند آخر چطور می توانند از طریق اینترنت به همدیگر اعتماد کنند؟ (حواستان باشد داریم از سال ۱۹۹۵ حرف میزنیم.) چطور می توانند همدیگر را بشناسند؟ ولی من فکر می کردم تصورات مردم احمقانه است، چون آدم ها اساسا خوب و درستکار هستند.
۸ — احترام به دیگران بسیار مهم و حیاتی
کل ایده eBay این است که با دیگران طوری رفتار کنید که انتظار دارید با خودتان رفتار کنند. این گونه است که مردم می توانند با یکدیگر تجارت کنند.
در سال ۱۹۹۹، سایت چندین بار دچار وقفه در خدمت رسانی شد که یکی از آن ها ۲۲ ساعت به طول انجامید. اما پیر امیدیار به فکر بازپس گرفتن اعتماد کاربران بود، در آن روز شرکت با برقراری ۱۰,۰۰۰ تماس تلفنی با کاربران اصلی سایت، از آن ها عذرخواهی کرد و به آن ها اطمینان داد که همه چیز به سرعت به وضع طبیعی باز می گردد. با همین فعالیت های امیدیار بود که دیگر سایت های حراج آمدند و رفتند، اما eBay باقی مانده و هم چنان در حال رشد است.
۹– افراد متخصص همواره سودآور هستند
eBay که از ابتدا با هدف ایجاد بازاری برای فروش اجناس و سرویس های افراد مختلف بوجود آمده بود، در سال ۱۹۹۸ شروع به گسترش نمود.
پیر از خانم مگ وایتمن (Meg Whitman) که فارغ التحصیل دانشکده تجارت دانشگاه هاروارد بود برای کمک در این فرآیند دعوت به عمل آورد. مگ کارمندان اصلی خود را از کمپانی های دیسنی و پپسی انتخاب کرد و یک تیم مدیریتی مجرب با حداقل ۲۰ سال تجربه کاری فراهم کرده و دیدگاه بی نظیری برای سازمان بوجود آورد.
دیدگاه