امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 280518
۶۴۳
۱
۰
نسخه چاپی

تنها اصل مورد نیاز برای پاکسازی درهم و برهمی ذهن برای همیشه

تنها اصل مورد نیاز برای پاکسازی درهم و برهمی ذهن برای همیشه

ما باید شروع به انتخاب افکارمان کنیم، مثل اینکه لباس‌هایمان را برای روز انتخاب می‌کنیم.

واقعیت: هیچ دو جسم فیزیکی نمی توانند در یک زمان فضای یکسانی را اشغال کنند.

این فقط فیزیک پایه است. ما باید بین این تکه مبلمان و آن قطعه یکی را انتخاب کنیم تا فضای معینی در گوشه اتاق نشیمن پر شود. برای کاسه باید بین یک مشت زغال اخته یا یک مشت آجیل یکی را انتخاب کنیم. ما باید بین این لباس یا آن کت و شلوار یکی را انتخاب کنیم تا بدنمان را بپوشانیم.

ما باید انتخاب کنیم زیرا نمی‌توانیم هر دو یک فضا را اشغال کنند. و ما این را دریافت می کنیم. ما آن را در کودکی یاد می گیریم. ما با آن زندگی می کنیم، حتی اگر هر چند وقت یک بار با آن مبارزه کنیم.(کمی چمدان را بیش از حد پُر کنید)

در واقع، ما حتی می‌توانیم از این قانون فیزیک تشکر کنیم، زیرا بسیاری از ما را وادار کرده است که راهی برای زندگی ساده‌تر انتخاب کنیم، با کمتر زندگی کنیم تا بتوانیم فضای بیشتری ایجاد کنیم و فضای بازتری برای نفس کشیدن و داشتن سبک زندگی مینیمالیستی ایجاد کنیم.

ما انتخاب کرده‌ایم که در ازای آرامش، سادگی و زندگی غنی‌تر، آشفتگی‌های فیزیکی را که در فضاهایمان انباشته شده است، از بین ببریم.

اما درمورد به هم ریختگی غیر فیزیکی که ذهن ما را پر می کند و دید ما را هر روز و حتی هر ثانیه مه می کند، چطور؟

چرا نمی‌توانیم همان اصل را برای افکارمان به کار ببریم، چرا که می‌تواند هزاران برابر از تمیز کردن اتاق زیر شیروانی غبارآلود آنها سود ببرند؟

اگر بدانیم که یک فکر مثبت و یک فکر منفی نمی توانند همزمان فضای یکسانی را در ذهن ما اشغال کنند، چه کار می کنیم؟ اینکه اصلاً نمی توانند با هم وجود داشته باشند؟

ما باید شروع به انتخاب افکارمان کنیم، همانطور که لباس هایمان را برای روز انتخاب می کنیم.

برای طولانی ترین زمان، نمی توانستم با جنبش مثبت اندیشی کنار بیایم. در ابتدا کرکی و کم عمق به نظر می رسید. به نظر می‌رسید که مشکلات من را روشن می‌کند و مهمتر از همه، به نظر نمی‌رسد که کار کند.

من کتاب می خواندم، صدها پست وبلاگ را اسکن می کردم، حتی چند مورد از خودم را می نوشتم، و جملات تاکیدی مثبت را بارها و بارها برای خودم تکرار می کردم، همگی کم یا بی فایده. در اعماق درونم، هنوز تا حد زیادی احساس منفی، ناراحتی و به دور از مثبت یا صلح داشتم.

بدتر از همه این بود که احساس می کردم جعلی هستم. می خواستم مثبت باشم. من در مورد مثبت بودن صحبت کردم، و می‌خواستم به آن باور داشته باشم، اما این روی من جادویی نداشت.

و این به خاطر عدم تلاش نبود. من واقعا تلاش کردم شوهرم می تواند در مورد تلاش های صادقانه من به شما بگوید. اما مثبت اندیشی هنوز برای من کارساز نبود. در اینجا دلیل است.

ببینید، من به همان اندازه که افکار منفی را نگه داشتم، به افکار مثبت متعهد بودم. داشتم فکر می‌کردم: «من فوق‌العاده قدرتمند هستم. من می توانم یک تجارت موفق را اداره کنم.» اما به همان اندازه فکر می کردم «این کار نمی کند. من می خواهم آن را به هم بزنم. برای شروع دوباره خیلی دیر است.» من به همان اندازه خوب که را تکرار و تقویت کردم بد را هم تکرار نمودم.

از آنجایی که هر دو فکر نمی توانستند فضای یکسانی را در ذهن من اشغال کنند، قدرت عادت در کنار چیزی قرار گرفت که برای پرورش آن عادت داشت: فکر منفی. این صدای آشنایی بود که می‌شناخت و برای باور کردن صدای آشنا تلاش بسیار کمتری می طلبد تا اینکه با صدای جدید و ناآشنا کنار بیایید.

پس چگونه می‌توانیم این اصل را برای پاکسازی ذهن به هم ریخته برای همیشه اعمال کنیم؟

بیایید رویکرد گام به گام زیر را دنبال کنیم تا درهم و برهمی در ذهن را پاک کنیم:

1. آماده حرکت از قلعه خود شوید. تصور کنید ذهن شما در یک قلعه غول پیکر پر از چیزهایی است که ذهن ها را پر می کند: افکار، نگرانی ها، اضطراب ها، ترس ها، خاطرات، خواسته ها، سوالات، آرزوها، ... و افکار دیگر.

حالا تصور کنید قصد دارید از این قلعه غول پیکر خارج شوید. بدون شک برای شما خوب بوده است، اما اجاره بها بالا رفته است و دیگر نمی توانید آن را بپردازید، و در حال نقل مکان به یک فضای کوچک، تمیز، باز، با نور خوب اما کوچک در نقطه مورد علاقه خود در جهان هستید.

2. آنچه را که بسته بندی می کنید با دقت انتخاب کنید. باید خیلی سبک بسته بندی کنی و شما فقط می توانید آنچه را که قصد استفاده از آن را دارید با خود ببرید. از خود بپرسید (واقعاً، با صدای بلند و واضح، از خود بپرسید): آیا قرار است از نگرانی ها، اضطراب ها، ترس ها و افکار منفی استفاده کنم؟ آیا قرار است از خاطرات، آرزوها و افکار مثبت استفاده کنم؟ در مورد هر یک طوری تصمیم بگیرید که گویی این یک حرکت واقعی است (چون اینطور است). آگاهانه و با نیت تصمیم بگیرید. چه چیزی را انتخاب می کنید و چه چیزی را پشت سر می گذارید؟

3. هنگام نقل مکان به مکان جدید، برای هر چیزی که آورده اید، فضایی پیدا کنید. همه چیز باید فضایی را اشغال کند و هیچ دو چیز نمی توانند در یک زمان یک فضا را اشغال کنند، بنابراین بهتر است که شما نه چندان زیاد بیاورید. به هر حال فقط برای نیمی از چیزها در سر شما جا وجود دارد!

4. همین حالا قانون را برای زندگی بدون درهم و برهم اعمال کنید. اگر تصمیم گرفتید نگرانی‌ها، اضطراب‌ها، ترس‌ها و افکار منفی را پشت سر بگذارید، پس از همان ابتدا ذهن خود را شلوغ کرده‌اید. شما واقعاً یک قهرمان هستید، در مینیمالیسم و در تفکر مثبت (و بقیه به شما حسادت می کنند!) اما همه ما نمی توانیم به این سرعت از دنیای آشنای دنج خود جدا شویم، حتی اگر به معنای افکار منفی ما باشد.

بنابراین اگر تصمیم بگیرید همه چیز را بیاورید - خوب، بد و زشت - فضای کوچک شما فراتر از بهم ریختگی خواهد بود. اشکالی ندارد فقط آگاهانه این قانون را اعمال کنید: هیچ دو چیز نمی توانند در یک زمان فضای یکسانی را در ذهن شما اشغال کنند. یک فکر منفی یا مثبت را برای این روز یا این ساعت یا همین دقیقه انتخاب کنید. دیگری را دور بریزید.

به عنوان مثال، می توانید یک خاطره آرام یا یک نگرانی بزرگ، ترس یا شجاعت، پذیرش یا انکار را انتخاب کنید و گوش کنید، اگر بخواهید می‌توانید نگرانی را انتخاب کنید. فقط آن را آگاهانه انتخاب کنید. خودتان گول نزنید و بعد تا زمانی که از آن خسته شدید نگران باشید. خیلی نگران باش سپس اگر باید ترس را انتخاب کنید و تا آنجا که می توانید بترسید. سپس اضطراب را انتخاب کنید و چند ساعت مضطرب باشید.

من نمی گویم شما نمی توانید بد را انتخاب کنید. من فقط می گویم شما نمی توانید هر دو را انتخاب کنید و اینجاست که ما در نهایت شروع به پیشی گرفتن از آن ذهن باهوش خود می کنیم و اینجاست که اکنون ساده‌تر فکر می‌کنید: می‌توانید در هر لحظه یک فکر داشته باشید، اما نه دو یا ده فکر.

گاهی اوقات درست انتخاب می‌کنید، گاهی اوقات یاد می‌گیرید، اما اگر به اجرای این قانون ادامه دهید، هر روز به آزادی و آرامشی نزدیک‌تر می‌شوید که فقط یک ذهن بدون درهم‌ ریخته می‌تواند به شما بدهد.

اما اگر نتوانید انتخاب کنید چه؟ در مورد مواقعی که احساس می کنید بلاتکلیف هستید یا برایتان مهم نیست چطور؟

هر بار که از انتخاب خود دست می کشید، به آنچه می دانید برمی گردید، به حالت پیش فرض برمی گردید، به چهره آشنا، بو و طعم خوب قدیمی.

ما می خواهیم شاد، عاری از نگرانی و اضطراب، بدون استرس و ترس، و قطعاً عاری از درهم و برهمی باشیم. ما می خواهیم ذهن خود را با افکار مثبت و قلب خود را با آرامش و شادی و عشق پر کنیم. نه؟ما می خواهیم شاد، عاری از نگرانی و اضطراب، بدون استرس و ترس، و قطعاً عاری از درهم و برهمی باشیم. ما می خواهیم ذهن خود را با افکار مثبت و قلب خود را با آرامش و شادی و عشق پر کنیم. نه؟

بنابراین همانطور که در فضای جدید و تمیز و بدون درهم و برهمی خود در مکان مورد علاقه خود در جهان مستقر می شوید، تنها برای مثبت اندیشی، شادی، آرامش، خوش بینی و شادی جا باز کنید. این یک فرآیند است، عزیز من، این یک تعدیل است، زمان می برد اما کار می کند.

انتخاب کنید که محل اقامت جدید خود را به این شکل یک فکر در زمان پر کنید و متعجب خواهید شد که چگونه چیزهای کوچک جمع می شوند تا شما را به جایی که همیشه به آن تعلق داشتید ببرند: با ذهنی آرام و آرام و بدون درهم و برهمی.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید