نوام چامسکی
نوآم چامسکی، زبانشناس و نظریه پرداز یهودی - آمریکایی در سال ۱۹۲۸ در فیلادلفیای آمریکا متولد شد.
پدر چامسکی ویلیام چامسکی یک روس یهودیتبار بود که از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بود. او آموزگار زبان عبری بود و کتابی درسی در زمینه دستور زبان یهودی دوران میانه به چاپ رسانده بود.
چامسکی در خانوادهای یهودی و تحت تاثیر فرهنگ یهودیان رشد یافت. پدر و مادر وی جزو یهودیان اوکراین و بلاروس امروزی بودند که به دست آلمان نازی اخراج شدند و به مناطق تحت تسلط صهیونیست ها پیش از اعلام تشکیل رژیم یهودی در فلسطین اشغالی و سپس به آمریکا مهاجرت کردند.
وی در دهه ۴۰ میلادی به گروه های فعال صهیونیستی پیوست؛ گروه هایی که اکنون از آنها با عنوان گروه های ضد صهیونیستی نام می برند. چرا که این شاخه از یهودیان، مخالف تشکیل دولت یهودی بودند و گرایشی سوسیالیستی داشتند. شاخه یاد شده که چامسکی در آن، نقش یک رهبر را ایفا می کرد به تشکیل دولت سوسیالیست فلسطین با همکاری اعراب و یهودیان و زندگی در کنار یکدیگر معتقد بودند.
در حیطه سیاست و اجتماع، چامسکی یک سوسیالیست آنارشیست رادیکال است و به خاطر فعالیتهایش علیه سیاست خارجی خصمانه آمریکا و به خصوص سابقه مبارزاتیاش در دهه ۶۰ میلادی علیه جنگ ویتنام شهرت جهانی دارد. حجم اطلاعات و آثار چامسکی در حوزه سیاست و اجتماع باورنکردنی است و دخالتش در این حوزهها محدود به سطح تفنن و فعالیت سیاسی نیست، بلکه سابقه تدریس و مشاوره در پایاننامههای دکتری در این حوزهها را نیز دارد.
چامسکی همچنان درباره طیف متنوعی از موضوعات اظهار نظر میکند. از بحثهای تخصصی زبانشناسی گرفته تا مسایل مربوط به آبوهوا، سیاست خارجی آمریکا و برجام.
زندگی شخصی نوام چامسکی
چامسکی با کارول دوریس شتس (چامسکی) در سال ۱۹۴۹ ازدواج کرد و این ازدواج تا زمان مرگ همسرش در سال ۲۰۰۸ ادامه یافت. آنها با یکدیگر سه فرزند دارند.
تحصیلات چامسکی
نوام چامسکی در دوران کارشناسی، سخت تحت تأثیر زلیگ هریس، استاد زبانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا بود. چامسکی در خلال تحصیل در دانشگاه پنسیلوانیا، کتاب روشهایی در زبانشناسی ساختاری، اثر استادش زلیگ هریس، را بازخوانی و تحشیه کرد و در عین حال به دیدگاههای سیاسی هریس گرایش یافت. گرایش چامسکی به دیدگاههای سیاسی هریس، خود انگیزهای شد که او رشته زبانشناسی را برای ادامه تحصیلات خود برگزیند. از سال ۱۹۵۵ در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست به عنوان استاد زبانشناسی مشغول به تدریس شد. چامسکی در سال ۱۹۷۶ در مؤسسه تکنولوژی ماساچوست به مقام استادی رسید.
چامسکی از چهرههای برجسته فلسفه تحلیلی و از پیشگامان مطالعه در زمینه علومشناختی محسوب می شود که بیش از ۱۰۰ جلد کتاب در ارتباط با موضوع هایی همچون زبانشناسی، جنگ، سیاست و رسانههای جمعی تألیف کرده است.
نوام چامسکی و تحول زبان شناسی
چامسکی را به عنوان یکی از فیلسوفان، زبان شناسان و نظریه پردازان برجسته آمریکا و جهان می شناسند. از او به عنوان پدر زبان شناسی مدرن نیز یاد می شود. نظریه معروف وی دستور زایشی-گشتاری است که در دهه ۶۰ میلادی انقلابی در زبانشناسی معاصر ایجاد کرد. مقالات و کتابهای نوام چامسکی آغازگر پژوهشهای نوینی در عرصهی روانشناسی زبان شد. همچنین وی مقالات متعددی در نقد سیاستهای خارجی دولت ایالات متحده آمریکا دارد.
وضعیت رشته زبانشناسی در جهان پس از ظهور چامسکی در دهه ۵۰ میلادی در روشها، هدفها و دانستهها و مدلها به کلی متحول شد. چامسکی مطالعه علمی و نظاممند دستور زبان را وارد زبانشناسی مدرن کرد و اگرچه او به هیچ وجه، نخستین زبانشناس حوزه نحو نبود اما اثرش در آوردن نحو به مرکز توجهات در زبانشناسی چشمگیر است. در زبانشناسی غربی در دهههای پیش از ظهور چامسکی، تمرکز بیشتر بر نظام آوایی زبانها و صَرف بود.
چامسکی این ایده را مطرح کرد و تا حد خوبی جا انداخت که ذهن انسان زبان را مثل چیزهای دیگر یاد نمیگیرد. به طور خاص، زبان آنقدر پیچیده است و میزان دادهای که کودک با شنیدن حرف زدن اطرافیانش میشنود، آنقدر ناچیز است که امکان ندارد که کودک قواعد پیچیده دستوری را تنها با نتیجهگیریهای منطقی و آماری از روی جملاتی که از اطرافیان میشنود، فرا گرفته باشد. در ادامه چامسکی نتیجه گرفت که ذهن کودک از هنگام تولد بخشی از مهمترین قواعد انتزاعی و پایهای دستور زبان را به صورت فطری در خود دارد و با شنیدن سخن گفتن اطرافیان از صفر شروع به یادگیری نمیکند، بلکه تنها شروع به یادگیری جزئیاتی میکند که مخصوص زبان بهخصوصی که میشنود (مثلا فارسی، ترکی یا هندی) است.
بخش بزرگی از قواعد بنیادی که زبان بر آنها استوار است از نظر چامسکی به صورت فطری در ذهن وجود دارند و در نتیجه میان همه افراد مشترکند. نتیجه منطقی چنین ادعایی این است که مجموعه قواعد و محدودیتهای انتزاعی هستند که همه زبانهای بشری آنها را رعایت میکنند. به این مجموعه قواعد مشترک، دستور جهانی می گویند.
ایده های سیاسی چامسکی
نوام چامسکی روشنفکری شناختهشده و منتقد سیاست خارجی ایالات متحده و دولتهای دیگر است. وی خود را سوسیالیستی آزادیخواه و همچنین هوادار آنارکو-سندیکالیسم میداند.
چامسکی اگرچه از برچیدن دیوار برلین استقبال کرد، اما ترس او از اینکه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مجموعه درهمپیچیده نظامی-صنعتی آمریکا به دنبال دشمنانی جدید خواهد گشت تا وجود خود را موجه جلوه دهد، با اتفاقاتی که بعداً در جهان رخ داد تأیید شد. به نظر چامسکی اجرای موفقیتآمیز این برنامه وامدار «اتحادی نامقدس» میان دولت آمریکا و شرکتهای رسانهای است.
چامسکی در زمان جنگ ویتنام به عنوان منتقد اجتماعی سیاست خارجی آمریکا به شهرت رسید. نخستین اثر سیاسی مهم او کتاب قدرت آمریکا و ماندارینهای نوین (۱۹۶۹) بود که در انتقاد به طبقه روشنفکران لیبرال نوشته شده بود.
درک چامسکی از سازوکار امپریالیسم آمریکا و توانایی همیشگی او برای فهم دورنمای کلی سیاستهای آمریکا به مخالفت او با دخالت نظامی آمریکا در کوزوو، افغانستان و عراق و همچنین جنگ بوش بر ضد تروریسم منجر شد.
او در سال ۱۹۸۰ بر کتاب روبر فوریسون که در حقیقت داشتن هولوکاست تردید کرده بود، مقدمهیی نوشت. اگرچه این مقدمه تنها به دفاع از آزادی بیان میپرداخت، با واکنشهای سختی مواجه شد. وی بعدها آشکار ساخت که از وی مطلبی در دفاع از آزادی بیان خواسته شده بود و او از استفاده از آن به عنوان مقدمهٔ کتاب مذکور اطلاع نداشت.
در دهههای ۷۰ و ۸۰ میلادی چامسکی به همراهی جان پیلجر از معدود کسانی بودند که از نسلکشی «پنهان» در تیمور شرقی سخن گفتند. وی به تمامی رؤسای جمهور آمریکا، حتی جان اف کندی که محبوبیتی باور نکردنی دارد، با دیدی انتقادی مینگرد. او درین باب کتاب «تفکری دوباره به کاملوت: جان اف کندی، جنگ ویتنام و فرهنگ سیاسی آمریکا» را نوشتهاست. چامسکی در بیانیهای مشترک با برخی اندیشمندان آمریکایی، انگلیسی و کانادایی درباره نقش رسانهها در نبرد اسرائیل و غزه ۲۰۱۲ از رسانههای غربی به خاطر پوشش یکجانبه جنگ انتقاد کرد و این مسئله را غیرقابل قبول و ظالمانه خواند و از خبرنگاران خواست در اعتراض به استفاده ابزاری خبرگزاریهای غربی از آنها، اعتصاب و از همکاری با این خبرگزاری خودداری کنند.
وی همچنین در این بیانیه از مردم غزه درخواست کرد با استفاده از امکانات موجود با همه مراکز خبری تماس بگیرند و واقعیتها را بهطور منصفانه منعکس کنند. چامسکی معتقد است: «در پس ظاهر بیطرفانه شرح مسائل اجتماعی (از طریق گزارشهای تلویزیونی، تحلیلهای سیاسی یا اخبار رادیو) پیش فرضها و اصول ایدئولوژیکیای نهفتهاست که وقتی آنها را افشا میکنیم، فرو میریزند.»
چامسکی همواره با سیاست های نظامی آمریکا مخالفت کرده است و عنوان می کند که آمریکا هیچ سرکشی و سرپیچی موفقیتآمیزی را به خصوص در منطقه خاورمیانه نمی پذیرد و به همین دلیل هم سیاست های نظامی در این منطقه در قبال عراق، افغانستان و ... دنبال می کند. او از زمان جنگ ویتنام تاکنون پیوسته سیاست های کاخ سفید در نقاط مختلف جهان را به چالش کشیده و همچنین در زمینه نقش مرعوب کننده رسانه ها در آمریکا، کتاب نوشته است.
چامسکی معتقد است که حمله به ایران یکی از عناصر برنامه بینالمللی آمریکا برای نمایش قدرقدرتی خود است تا از این طریق بر هر سرپیچی یا مبارزهطلبی موفقیتآمیزی در برابر ارباب جهان خط پایان بکشد. دلیل اصلی اینکه آمریکا ۶۰ سال کوباییها را زجر داد، همین بود.
وی در همین خصوص می گوید: در آمریکا، ایران مرتباً به عنوان بزرگترین تهدید برای صلح جهان تصویر میشود. در افکار عمومی جهان اما بزرگترین تهدید برای صلح جهان خود آمریکاست اما رسانههای آزاد از مردم آمریکا در مقابل اخبار ناخوشایند محافظت میکنند!
نظرات چامسکی درباره ترامپ
یکی از مهمترین سخنان این شخصیت سیاسی و فرهنگی، پیش از انتخاب شدن ترامپ به رییس جمهوری آمریکا زده شد و عنوان کرد که درست نمیدانیم او چه تفکراتی دارد. مطمئن نیستم که خودش هم تفکراتش را بداند. او کاملا قادر است در آنِ واحد حرفهای ضدونقیض بزند. اما ایدئولوژی او مؤلفههای تقریباً ثابتی هم دارد؛ البته اگر بشود چنین چیزی را درباره او گفت. یکی از آن مؤلفهها این است: تغییرات آبوهوایی در حال وقوع نیست. او گفته است: فراموشش کنید. این برای بشر صدای ناقوس مرگ است. نه برایِ فردا، بلکه تصمیماتی که اکنون میگیریم، بعد از چند دهه تأثیرات خود را بروز میدهند و چنین تصمیماتی پس از چند نسل ممکن است فاجعهبار باشند و اما در روزهای برگزاری انتخابات که اقبال عمومی به ترامپ زیاد شد، چامسکی گفت که بخشی از اقبال مردم به ترامپ عمیقاً منبعث از احساس ترس و خشم است؛ احساساتی که به طور بالقوه کشنده هستند.
او معتقد است که اگر پشت رفتارهای ترامپ به دنبال تفکر و طرح ژئوپلتیک بزرگی باشیم، اشتباه کرده ایم. چامسکی رفتار و اعمال ترامپ را رفتار یک آدم خودشیفته و خودبزرگبین اما فاقد اعتماد به نفس می داندکه دکترینش حفظ قدرت شخصی است و البته این زرنگی سیاسی را دارد که پایگاههای رای خود را راضی نگه دارد.
انتقاد چامسکی از دانشگاه ها
چامسکی دیدگاه هایی درباره دانشگاه دارد و می گوید که دانشگاه بنگاه تجاری شده است او در فوریه ۲۰۱۴ میلادی در سخنانی برای جمعی از اساتید دانشگاههای آمریکا گفت: پدیده استخدام حق التدریسی، بخشی از مدلی تجاری است؛ بهنوعی شبیه به استخدام کارمندان والمارت است؛ کارمندانی که از مزایا محروماند. اساتید دانشگاه، امروزه بیش از پیش، براساس مدل والمارت، یعنی بهشکل حقالزحمهای استخدام میشوند. مدل استخدام ِتجاریِ کمپانیها بهگونهای طراحی شده است که هزینه نیرویکار را کاهش دهد و در عوض، بهرهکشی از نیروی کار را افزایش دهد. وقتی دانشگاههای آمریکا به کمپانی تجاری تبدیل شود -که در طول یک نسل، بهصورت مطلق و سیستمیک، تجاری شده است- مدل والمارتی نیز در آن پیاده میشود. این اتفاق بخشی از فرآیندِ یورش نئولیبرالها به مردم است.
او اعتقاد دارد از آنجاییکه دانشگاه دارد، روزبهروز بیشتر به مدل تجاری ِکمپانیها نزدیک میشود، تحمیل کردن تزلزل و بیثباتی به دانشگاه به راهکاری اساسی تبدیل شدهاست.
نظرات چامسکی درباره ایران و برجام
چامسکی در گفت وگویی که با پل جی (Paul Jay) در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ میلادی داشت از سیاستهای هستهای ایران دفاع و عکسالعمل ایران را در برابر عدم پایبندی کشورهای غربی به تعهداتشان، طبیعی تلقی کرد. او همچنین در مصاحبهای که با روزنامه تهران تایمز در ۱۵ آوریل ۲۰۰۹ میلادی داشت به صراحت سیاستهای یکبامودوهوای آمریکا درباره حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی انتقاد کرد. او در این گفت وگو با استناد به یکی از مصاحبههای زیبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رییس جمهوری وقت آمریکا ،اینگونه نتیجهگیری می کند که مشکل اصلی آمریکا با ایران، برنامه اتمی صلحآمیز تهران نیست، بلکه آن است که ایران دیگر در سلک مجموعه کشورهای تابع سیاستهای آمریکا بهشمار نمیرود.
چامسکی معتقد است که برای گذاردن نقطه پایان بر به اصطلاح تهدید سلاح هستهای ایران راه زیادی باید پیموده میشد. نقطه شروع، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود که رسماً مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. درحالی که ایرانیها کاملاً به تعهدات خود پایبند بودند، دولت ترامپ از این توافق خارج شد.
او می گوید: بازهای جنگطلب مدعی اند که توافق برجام به اندازه کافی همه مسایل را دربرنمیگرفت اما برای حل این مشکل راهحلهای سادهتری وجود دارد. سرراستترین راهحل حرکت به سمت تبدیل خاورمیانه به یک منطقه خالی از سلاح هستهای است؛ راهحلی که دولتهای عرب، ایران و گروه ۷۷ (اعضای سابق جنبش عدم تعهد) قویاً مدافع آن هستند. یک مانع اصلی اما وجود دارد. این درخواست غالباً توسط آمریکا در کنفرانسهای بازنگری پیمان منع اشاعه تسلیحات اتمی (ان پی تی) وتو میشود، آخرین بار این اتفاق در سال ۲۰۱۵ در زمان اوباما افتاد. دلیلش، همانطور که همه میدانند، این است که چنین طرحی مستلزم آن است که آمریکا رسماً تأیید کند که اسرائیل بمب اتمی دارد و اجازه بازرسی هستهای از این کشور را بدهد و این چیزی نیست که آمریکا تحمل کند.
همچنین چامسکی در خصوص تهدید رژیم صهیونیستی و برنامه هسته ای ایران معتقد است که ایران تهدید کننده امنیت جهانی نیست و فشارها و تهدیدهای رژیم صهیونیستی در شرایطی که این رژیم خود مجهز به سلاح هسته ای است به هیچ وجه قابل قبول نیست.
دیدگاه