سریال جذاب و پر بیننده ی خانه ی کاغذی یا money heist
سرقت پول (به اسپانیایی: La casa de papel، "خانه کاغذ") یک مجموعه تلویزیونی درام جنایی اسپانیایی است که توسط الکس پینا ساخته شده است. این سریال دو سرقت آماده شده به رهبری پروفسور (varlvaro Morte) را دنبال می کند ، یکی در ضرابخانه سلطنتی اسپانیا و دیگری در بانک اسپانیا، که از دیدگاه یکی از سارقان، توکیو (Úrsula Corberó) گفته می شود.
روایت به شیوه ای شبیه به زمان واقعی روایت می شود و برای ایجاد پیچیدگی ها به فلاش بک ها، پرش های زمان، انگیزه های شخصیت پنهان و یک راوی غیرقابل اعتماد متکی است.
این سریال در ابتدا به عنوان یک سریال محدود در نظر گرفته شد که در دو قسمت روایت شود ودر 15 قسمت اصلی خود را در شبکه اسپانیایی Antena 3 از 2 مه 2017 تا 23 نوامبر 2017 اجرا کرد.
Netflix در اواخر سال 2017 حقوق پخش جهانی آن را به دست آورد. این مجموعه را مجدداً به 22 قسمت کوتاه تر تقسیم کرد و در سراسر جهان منتشر کرد، با اولین قسمت در 20 دسامبر 2017، و قسمت دوم در 6 آوریل 2018.
در آوریل 2018، Netflix این مجموعه را با افزایش بودجه قابل توجهی برای 16 قسمت جدید به تولید رساند. قسمت 3، با هشت قسمت، در 19 ژوئیه 2019 منتشر شد. قسمت 4، همچنین با 8 قسمت، در 3 آوریل 2020 منتشر شد. یک مستند شامل تهیه کنندگان و بازیگران در همان روز در Netflix با عنوان Money Heist: The Phenomenon نمایش داده شد.
سران نتفلیکس دلیل تغییر نام سرقت پول در زبان انگلیس را جلوگیری از شباهت آن به سریال House of Cards عنوان کرده اند.
در ژوئیه 2020، نتفلیکس نمایش را برای قسمت پنجم و پایانی تمدید کرد، که به ترتیب در دو سری پنج قسمتی در 3 سپتامبر و 3 دسامبر 2021 منتشر می شود. این سریال در مادرید اسپانیا فیلمبرداری شده است. بخشهای قابل توجهی نیز در پاناما، تایلند، ایتالیا (فلورانس) و دانمارک فیلمبرداری شد.
این مجموعه چندین جایزه از جمله جایزه بین المللی امی در بهترین سریال درام از چهل و ششمین دوره جوایز بین المللی امی و همچنین تحسین منتقدان برای طرح پیچیده، درام های بین فردی، کارگردانی و تلاش برای نوآوری در تلویزیون اسپانیا را دریافت کرد.
آهنگ ضد فاشیستی ایتالیایی "Bella ciao"، که چندین بار در طول این مجموعه پخش شد، در سال 2018 در سراسر اروپا تبدیل به یک محبوبیت تابستانی شد. تا سال 2018 ، این سریال پربیننده ترین سریال غیر انگلیسی زبان و یکی از پربیننده ترین سریال ها در سطح جهانی با 65 میلیون بیننده بود و البته با طنین خاصی از بینندگان اروپای مدیترانه ای و مناطق آمریکای لاتین.
روایت کلی داستان خانه کاغذی
مرد اسرارآمیز معروف به "پروفسور" در مادرید گروهی هشت نفره را انتخاب می کند که نام شهرها را به نام مستعار خود انتخاب می کنند تا نقشه بلند پروازانه ای را شروع کنند که شامل ورود به ضرابخانه سلطنتی اسپانیا و فرار با 984 میلیون یورو می شود.
پس از گروگان گیری 67 نفر در داخل ضرابخانه، این تیم قصد دارد 11 روز درآنجا بماند تا فرا رسیدن زمان برخورد با نیروهای نخبه پلیس این پول را چاپ کند.
در حوادث پس از سرقت اولیه و کشته شدن تعدادی از اعضای گروه بقیه موفق به فرار می شوند اما اعضای گروه مجبور می شوند مخفی بمانند و برای سرقت دوم آماده شوند، این بار در سواحل اسپانیا و با برنامه ریزی حساب شده ی دیگری از جانب پروفسور، زیرا در سرقت جدید دوباره با گروگان ها و نیروهای پلیس مواجه خواهند شد.
روند تولید خانه کاغذی
انتخاب بازیگران در اواخر سال 2016 انجام شد و بیش از دو ماه طول کشید. در آغاز این فرآیند شخصیت ها آمیخته نشده و صرفا بر اساس بازی بازیگران شکل گرفتند.
Eva Leira و Yolanda Serrano؛ مدیران بازیگران، به دنبال بازیگرانی بودند که توانایی بازی در نقش سارقان همدل را با عشق باورنکردنی و ارتباطات خانوادگی داشته باشند. آنتن 3 گروه بازیگران را در مارس 2017 اعلام کرد.
پروفسور به عنوان یک شرور کاریزماتیک و در عین حال خجالتی طراحی شده بود که می توانست سارقان را متقاعد کند که از او پیروی کنند و دلسوزی مخاطبان را به مقاومت سارقان در برابر بانک های قدرتمند برانگیزد. با این حال، توسعه نقش پروفسور دشوار بود، زیرا شخصیت از قراردادهای کهن الگویی پیروی نمی کرد و تهیه کنندگان از میزان درخشش او مطمئن نبودند.
در حالی که تهیه کنندگان شخصیت Salva او را در اوایل پیدا کردند، آنها در اصل به دنبال یک استاد 50 ساله هاروارد با ظاهر بازیگر اسپانیایی خوزه کرونادو بودند. این نقش به خاویر گوتییرز پیشنهاد شد، اما او قبلاً متعهد به بازی در فیلم Campeones بود.
در همین حال، مدیران بازیگران از آلوارو مورته حمایت می کردند، که او را از همکاری در اپرای طولانی مدت اسپانیایی El secreto de Puente Viejo می شناختند، حتی اگر تجربه تلویزیونی او در آن زمان محدود بود.
مورته با گذراندن مراحل بازیگری کامل و نزدیک شدن به نقش از طریق تجزیه و تحلیل خارجی و نه تجربه شخصی ، پروفسور را "جعبه ای شگفت انگیز" توصیف کرد که "در نهایت باعث شکل گیری این شخصیت می شود زیرا او هرگز از ایجاد عدم قطعیت دست نمی کشد"، و این امر برای او نامشخص است. تهیه کنندگان همچنین دریافتند که ظاهر او به عنوان معلم دبستانی اعتبار بیشتری به شخصیت می بخشد.
پدرو آلونسو برای بازی در نقش برلین انتخاب شد ، که به عنوان شخصیتی "سرد، هیپنوتیزم کننده، پیچیده و مزاحم توصیف می شود، یک ماچوی عمیق با مشکلات همدلی جدی با دیگر اعضای گروه، یک دزد یقه سفید که از همکاران خود بیزار است و آنها را پست تر می داند.
آلونسو مهارت های مشاهده بالا و درک غیرمعمول از محیط اطراف خود در برلین را مشاهده کرد و منجر به رفتارهای غیر متعارف و غیرقابل پیش بینی شخصیت شد. ارتباط خانوادگی بین پروفسور و برلین در فیلمنامه اصلی نبود، اما پس از آنکه مورته و آلونسو مکرراً چنین کاری را پیشنهاد کرده بودند، در پشت قسمت شخصیت ها ساخته شد.
تهیه کنندگان راوی داستان توکیو را در بین سخت ترین شخصیت ها برای گسترش نقش او یافتند، زیرا آنها در اصل به دنبال یک بازیگر مسن برای بازی در این شخصیت بودند که قبل از ملاقات با پروفسور چیزی برای از دست دادن نداشت.
ارسولا کوربرو سرانجام نقشی را برای آوردن انرژی بازیگوش روی میز بازی کرد. صدای او در زمان بازیگری بسیار مورد توجه قرار گرفت، زیرا او اولین صدایی بود که تماشاگران در نمایش می شنوند.
خیمه لورنته در بین دیگر بازیگران بازی خنده برانگیز دنور را ایجاد کرد.
دو بازیگر زن در مجموعه های تلویزیونی قبلی الکس پینا حضور داشتند: پاکو توس (مسکو) در سریال تلویزیونی لوس هومبرس د پاکو در سال 2005 بازی کرده بود و آلبا فلورس (نایروبی) در فیلم Locked Up بازی کرده بود. هنگامی که پینا در اواخر مراحل متوجه شد که این نمایش به یک عضو زن دیگر نیاز دارد، از فلورس خواسته شد بدون ممیزی نقش نایروبی را بازی کند.
برای نقش مقابل سارقین، ایتزیار ایتانو برای بازی در نقش بازرس راکل موریلو انتخاب شد، کهشخصیت او به عنوان "زنی قوی و قدرتمند در دنیای مردان، اما در زندگی خصوصی خود نیز حساس" توصیف شود. او از شخصیت سکوت بره ها، کلاریس استارلینگ، دانشجوی FBI با زندگی خانوادگی آشفته که از یک جنایتکار همدردی می گیرد، الهام گرفت.
بازیگران قبل از تماس تهیه کنندگان با نتفلیکس از تمدید نمایش توسط نتفلیکس مطلع شدند. در اکتبر 2018، Netflix بازیگران قسمت 3 را اعلام کرد. بازیگران اصلی بازگشت شامل پدرو آلونسو بودند، و گمانه زنی ها در مورد نقش او در قسمت 3 افزایش یافت.
در میان اعضای جدید بازیگران می توان به رودریگو د لا سرنا، بازیگر آرژانتینی اشاره کرد که ارتباط احتمالی بین نام شخصیت او و اسطوره فوتبال آرژانتین مارتین پالرمو و ستاره Locked Up، ناجو نیمری را می توان مشاهده کرد.
طرح اصلی داستان سریال خانه کاغذی
سالوادور دالی، نقاش سوررئالیست اسپانیایی، به عنوان طراحی ماسک تیم سرقت انتخاب شد.
ظاهر و فضای نمایش توسط خالق آن الکس پینا، کارگردان Jesús Colmenar و مدیر تصویربرداری Migue Amoedo، مطابق " La Vanguardia "پرکارترین سه گانه تلویزیونی در سال های اخیر شکل گرفته است.
Money Heistرنگ قرمز را "یکی از ویژگی های متمایز سریال" می دانست که روی مجموعه های خاکستری ایستاده بود. آبی، سبز و زرد به عنوان رنگ ممنوعه در طراحی تولید مشخص شدند. برای دستیابی به "کیفیت مطلق فیلم"، رنگ های قرمز با انواع مختلف پارچه، بافت و نور مورد آزمایش قرار گرفت.
شمایل نگاری لباس های قرمز سارقان، کد لباس زرد زندان را در Locked Up نشان می دهد. برای فصل 3، شرکت پوشاک خرده فروشی ایتالیایی دیزل لباس های قرمز را برای تناسب بهتر بدن تغییر داد و یک خط لباس با الهام از خود سریال راه اندازی کرد.
سالوادور دالی به دلیل طراحی قابل تشخیص دالی که به عنوان مرجع فرهنگی نمادین اسپانیا نیز شناخته می شود، به عنوان ماسک سارقان انتخاب شد و دن کیشوت به عنوان یک طرح ماسک جایگزین کنار گذاشته شد. البته این انتخاب باعث انتقاد بنیاد گالا-سالوادور دالی به دلیل عدم درخواست مجوزهای لازم شد.
برای واقعی تر شدن طرح ، تهیه کنندگان از پلیس ملی و وزارت کشور اسپانیا مشاوره دریافت کردند. اسکناس های سارقان با مجوز بانک اسپانیا چاپ شد و اندازه آنها به عنوان یک اقدام ضد تقلبی افزایش یافت. حمایت مالی بیشتر Netflix برای فصل 3 امکان ساخت بیش از 50 مجموعه در پنج مکان اصلی فیلمبرداری در سراسر جهان را فراهم کرد.
آماده سازی یک جزیره دور افتاده و خالی از سکنه در پاناما برای نشان دادن مخفیگاه سارقان دشوار بود، زیرا نیاز به تمیز کردن، ایمن سازی و ساخت و ایجاد سفرهای چند ساعته با حمل و نقل مواد و مصالح داشت.
بانک واقعی اسپانیا برای بازدید و فیلمبرداری به دلایل امنیتی در دسترس نبود، بنابراین تهیه کنندگان با الهام از معماری اسپانیایی دوران فرانسیسکو فرانکو، باتصویر سازی شخصی خود، بانک را در دو مرحله بازسازی کردند. از اطلاعات عمومی در دسترس برای شبیه سازی سالن اصلی بانک به محل واقعی استفاده شد.
دیگر مجموعه های داخلی با الهام از دوره های مختلف و به طور مصنوعی برای برجسته کردن تاریخ ساختمان ساخته شده اند. مجسمه ها و نقوش برنزی و گرانیتی از Valle de los Caídos برای نمای داخلی بازآفرینی شد، و بیش از 50 نقاشی برای تقلید بانک از Ateneo de Madrid نقاشی شده است.
مکان های مورد استفاده برای فیلمبرداری
مقر شورای ملی تحقیقات اسپانیا، محل اصلی فیلمبرداری فصل 1 و 2 Money Heist
Nuevos Ministerio ( یک مجموعه ی دولتی در مرکز مادرید ) محل اصلی فیلمبرداری فصل 3 Money Heist
فصل های 1 و 2 پشت سر هم در شهر مادرید از ژانویه تا آگوست 2017 فیلمبرداری شد. قسمت آزمایشی در 26 روز ضبط شد ، در حالی که همه قسمت های دیگر حدود 14 روز فیلمبرداری داشتند. برای صرفه جویی در وقت ، تولید به دو واحد تقسیم شد ، با یک واحد صحنه های فیلمبرداری با حضور پروفسور و پلیس ، و دیگر صحنه های فیلمبرداری با سارقان.
داستان اصلی در ضرابخانه سلطنتی اسپانیا در مادرید تنظیم می شود، اما صحنه های بیرونی در مرکز شورای تحقیقات ملی اسپانیا (CSIC) به دلیل شباهت بی نظیر آن با ضرابخانه و در پشت بام مدرسه عالی فنی و در بخش مهندسان هوانوردی قسمتی از دانشگاه فنی مادرید فیلم برداری شده است .
محل برنامه ریزی ها که سارقان قصد کودتای خود را در آنجا تنظیم می کنند در املاک مزرعه Finca El Gasco در Torrelodones فیلمبرداری شد. فیلمبرداری داخلی در مجموعه های سابق Locked Up در Colmenar Viejo و روزنامه ملی اسپانیایی ABC در Torrejón de Ardoz برای چاپ صحنه های مطبوعات انجام شد. از آنجا که این نمایش به عنوان یک سری محدود طراحی شده بود، پس از اتمام تولید فصل 2، همه مجموعه ها از بین رفتند.
فصل های 3 و 4 نیز پشت سر هم فیلمبرداری شد، با 21 تا 23 روز فیلمبرداری در هر قسمت. نتفلیکس شروع فیلمبرداری را در 25 اکتبر 2018 اعلام کرد و فیلمبرداری فصل 4 در آگوست 2019 به پایان رسید.
در سال 2018 ، Netflix اولین مرکز تولید اروپایی خود را در Tres Cantos در نزدیکی مادرید برای تولیدات جدید و موجود Netflix افتتاح کرد؛ فیلمبرداری اصلی به مجموعه ای سه برابر اندازه مجموعه مورد استفاده برای فصل های 1 و 2 منتقل شد.
داستان اصلی در بانک اسپانیا در مادرید تنظیم شده است، اما نمای بیرونی آن در مجتمع وزارت توسعه Nuevos Ministerios فیلمبرداری شده است. صحنه ای که پول از آسمان به زمین می افتد در میدان کالائو فیلمبرداری شد.
صحنه های موتورخانه پروفسور و لیسبون در سواحل متروک لاس سالیناس در آلمریا فیلمبرداری شد تا تماشاگران احساس کنند که شخصیت ها از دست پلیس در امان هستند، اگرچه در ابتدا مکان دقیق آنها مشخص نیست. صحنه های زیر آب داخل طاق در استودیو Pinewood در انگلستان فیلمبرداری شد.
شروع قسمت سوم نیز در تایلند، در جزایر گونا یالا در پاناما و فلورانس ایتالیا فیلمبرداری شد که به مقابله با احساس کلاستروفوبیک (تنگنا هراسی) دو قسمت اول کمک کرد و فیلمبرداری پنجمین و آخرین فصل در 14 مه 2021 به پایان رسید.
روایت کلی داستان در فصل های 1، 2، 3 و 4
شروع داستان: فصل 1
قسمت 1 با روایت سرقت ناموفق بانک توسط زنی به نام "توکیو" آغاز می شود که در ادامه مردی به نام "پروفسور" او را از دستگیری توسط پلیس نجات می دهد و به او پیشنهاد دزدی با ابعاد وسیع و جدی تر را می دهد.
پس از خلاصه ای از سرقت برنامه ریزی شده، داستان به آغاز حمله چند روزه به ضرابخانه سلطنتی اسپانیا در مادرید می پردازد. نام این هشت سارق بر اساس شهرهای توکیو، مسکو، برلین، نایروبی، ریو، دنور، هلسینکی و اسلو است.
گروه سارقان با پوشیدن لباس های قرمز با ماسک نقاش اسپانیایی سالوادور دالی، 67 نفر را به عنوان بخشی از برنامه خود برای چاپ و فرار با 2.4 میلیارد یورو از طریق یک تونل فرار خود ساخته، گروگان می گیرند. پروفسور سرقت را از مکان خارجی هدایت می کند.
فلاش بک هایی که در طول سریال وجود دارد، پنج ماه آماده سازی در یک ملک شکار متروکه در حومه تولدو را نشان می دهد. سارقان نباید اطلاعات شخصی خود را به اشتراک بگذارند و در روابط شخصی شرکت نکنند و این حمله باید بدون خونریزی باشد.
در فصل های1 و 2، سارقان داخل ضرابخانه در پایبندی به قوانین از پیش تعیین شده با مشکل روبرو هستند و با گروگانهای مشکل ساز، خشونت ناخواسته، انزوا و شورش روبرو می شوند. توکیو وقایع را از طریق مونولوگ یا خودگویی روایت می کند.
در حالی که دنور با گروگان مونیکا گازتامبید رابطه عاشقانه ای را آغاز می کند، بازرس راکل موریلو از نیروهای پلیس ملی در خارج با پروفسور مذاکره می کند و رابطه صمیمی خود را با "سالوا" ( پروفسور ) تغییر می دهد. تا زمانی که راکل به هویت واقعی او پی نبرد، هویت پروفسور بارها در معرض افشا شدن قرار می گیرد، اما در نهایت راکل او را شناسایی می کند و با این وجود به مرور متوجه می شود که از نظر احساسی قادر نیست و نمی خواهد او را به پلیس تحویل دهد.
در پایان فصل دوم، پس از 128 ساعت، سارقان با 984 میلیون یورو چاپ شده اما با از دست دادن جان برخی از همکاران خود از جمله اسلو، مسکو و برلین، با موفقیت از ضرابخانه فرار می کنند. یک سال پس از سرقت، راکل یک سری کارت پستال از پروفسور پیدا می کند که مختصات مکانی را در پالاوان در فیلیپین نوشته است، جایی که دوباره با او ملاقات می کند.
قسمت های 3 و 4 (2019-20)
قسمت سوم دو تا سه سال پس از سرقت در ضرابخانه سلطنتی اسپانیا آغاز می شود و نشان می دهد که سارقین از زندگی خود به صورت زوج در مکان های مختلف لذت می برند. با این حال، وقتی پلیس ریو را با یک تلفن رهگیری می کند، پروفسور برنامه های قدیمی برلین را برای حمله به بانک اسپانیا برای مجبور کردن پلیس به واگذاری ریو برای جلوگیری از شکنجه او، کلید می زند.
او و راکل بار دیگر اعضای گروه را دوباره به هم می رسانند و سه عضو جدید را جذب می کنند: بوگوتا، پالرمو و مارسی، با سرپرستی پالرمو. فلاش بک به پروفسور و برلین نقشه سرقت جدید برنامه ریزی شده و رویکردهای متفاوت آنها در مورد عشق را نشان می دهد.
سارقان پنهان شده به سرعت وارد بانک تحت مراقبت شدید می شوند، گروگان می گیرند و در نهایت به طلا و اسرار دولتی دسترسی پیدا می کنند. در همان زمان ، پروفسور و لیسبون در حال برقراری ارتباط با سارقان و پلیس، با RV و سپس با آمبولانس حرکت می کنند.
یک رخنه از طرف پلیس توسط سارقان در بانک خنثی می شود و پلیس که رهبری آن هارا سرهنگ لوئیس تامایو و بازرس باردار آلیشیا سیرا به عهده دارند مجبور می شوند ریو را آزاد کنند و به دست سارقان برسانند. نایروبی در اثر تیراندازی تک تیرانداز به سینه به شدت مجروح می شود و طی حوادثی هیجان انگیز پلیس لیسبون را می گیرد.
با حمله ای نفس گیر از طرف پلیس به ورودی بانک و اعتقاد به اینکه لیسبون توسط پلیس اعدام شده است، پروفسور با پالرمو تماس می گیرد و DEFCON 2 (میزان آمادگی دفاعی) خود را به پلیس اعلام می کند. بخش سوم لیسبون را زنده و در بازداشت نشان می دهد و توکیو روایت می کند که پروفسور به دام نقشه های خود افتاده و "جنگ آغاز شده است".
قسمت چهارم با عجله سارقان برای نجات جان نایروبی که تیر خورده است آغاز می شود. در حالی که توکیو کودتا می کند و فرماندهی را از پالرمو به عهده می گیرد، پروفسور و مارسی نتیجه می گیرند که لیسبون هنوز باید زنده باشد و توسط سیرا در چادر خارج از بانک بازجویی شود.
آنها دستیار سرهنگ را متقاعد می کنند که به آنها کمک کند و پروفسور می تواند با پلیس آتش بس 48 ساعته برقرار کند. همانطور که گروه می تواند جان نایروبی را نجات دهد، پالرموی خویشتن دار هرج و مرج را ایجاد می کند تا با تبانی با گاندیا، رئیس حراست بانک اسپانیا که در دام سارقان گرفتار آمده، فرماندهی خود را دوباره برقرار کند.
گاندیا که ماموری زبده و خلاق و البته بی رحم است فرار می کند و بخاطر اطلاعات کامل خود از تمامی محل های ورودی و خروجی ساختمان و مخفیگاه های حفاظتی با پلیس از داخل یک اتاق وحشت در بانک ارتباط برقرار می کند و در یک بازی موش و گربه خشونت آمیز با گروه شرکت می کند.
پالرمو اعتماد گروه را جلب می کند و دوباره به آنها می پیوندد. گاندیا در نهایت طی یک زد و خورد به سر نایروبی شلیک می کند و فوراً او را می کشد، اما گروه بعداً دوباره او را دستگیر می کنند.
در حالی که پلیس حمله دیگری را به بانک آماده می کند، پروفسور شکنجه غیرقانونی ریو و برگزاری لیسبون را در معرض دید عموم قرار می دهد. به دلیل این افشاگری، سیرا اخراج می شود و تعقیب پروفسور را به تنهایی آغاز می کند. پروفسور پس از انتقال وی به دیوان عالی، از لیسبون کمک می گیرد. قسمت 4 با پیوستن لیسبون به باند داخل بانک پایان می یابد و سیرا مخفیگاه پروفسور را پیدا می کند و او را زیر اسلحه نگه می دارد.
فصل 3: قسمت 5 (2021)
قسمت 5 با حضور سیرا و ناک اوت پروفسور پس از یافتن وی توسط سیرا آغاز می شود. باند سارقان با تغییر اولویت های خود در مورد استخراج طلا پس از ورود لیسبون به بانک، برای حمله ارتش اسپانیا آماده می شوند، و گاندیا پس از موافقت سارقان برای آزادی او، توسط تامایو فرستاده می شود.
لیسبون پس از پی بردن به دستگیری پروفسور به باند می گوید که تسلیم نخواهند شد. وقتی بنیامین، یکی از دوستان قدیمی پروفسور که به او کمک کرد لیسبون را به بانک برساند و مارسی پروفسور را پیدا می کنند، سیرا نیز آنها را ناک اوت می کند.
در حالی که سیرا در تلاش است تا بچه خود را بدون کمک پروفسور به دنیا بیاورد، او، مارسی و بنیامین را آزاد می کند و آنها به او کمک می کنند تا دختر بچه اش را به دنیا بیاورد، که سیرا بعداً بچه را ویکتوریا نامگذاری می کند. دنور از آرتورو رومن، گروگان مشکل ساز در ضرابخانه رویال و بانک اسپانیا متنفر است زیرا قبل از سرقت اول با استکهلم معشوقه ی جدیدش که روزی گروگان بود رابطه داشته است.
وقتی آرتورو، فرماندار و دیگر گروگان ها شورشی را آغاز می کنند، استکهلم به آرتورو شلیک می کند و او به بیمارستان فرستاده می شود و پایان نفسگیر قسمت آخر این فصل گمانه زنی ها را برای چگونگی اتفاقات و سرنوشت باند سارقان بالا برد. انتظار ها برای پخش فصل پایانی این مجموعه سریال جذاب و دیدنی ادامه دارد تا زمان موعود پخش فرارسد.
دلایل محبوبیت این سریال در سطح مخاطب جهانی
این سریال به دلیل شکلی از براندازانه ای از شکل روتین در ژانر دزدی مورد توجه قرار گرفت. در حالی که فیلم های سرقت معمولاً با تمرکز منطقی مردانه بر محور اصلی روایت می شوند، این سریال با ارائه هویت قوی اسپانیایی و بیان روایت آن از منظر زنانه و از طریق توکیو، داستان سرقت را بازسازی می کند.
تهیه کنندگان هویت فرهنگی را به عنوان بخش مهمی از شخصیت سریال در نظر گرفتند، زیرا داستان را برای بینندگان بیشتر محسوس و دارای همذات پنداری می ساخت. آنها همچنین از تطبیق سریال با سلیقه های بین المللی اجتناب کردند که این امر باعث تمایز آن از مجموعه های تلویزیونی معمول به شیوه ی آمریکایی شد و آگاهی بین المللی را نسبت به حساسیت های اسپانیایی بالا برد.
پویایی های احساسی مانند اشتیاق و چالش های حسی برمبنای دوستی و عشق، نفس ارتکاب جرم را در فضاهای پرتنش سریال بالانس می کند. تقریباً همه شخصیت های اصلی، از جمله پروفسور که مخالف رابطه عاطفی در حین ماموریت حرفه ای است، سرانجام تسلیم عشق می شوند، که این سریال برای این کیفیت های متناقض جنبه ای متمایز یافت.
عناصر کمدی، که با فلاش بک به آینده و کمدی سیاه مقایسه ایجاد کرد نیز تنش سرقت را جبران نمود. فرمول سرقت که توسط مغز متفکر باند سارقین بلافاصله پس از شروع تیتراژ آغاز می شود، در روند شکل گیری ماجرا های هیجان انگیز جنبه ی معکوس پیدا می کند، به جای اینکه در مورد نحوه جمع آوری باند صحبت کند.
محتوای شورش برانگیز سریال در سطح اجتماعی کشور اسپانیا چه واکنش هایی را برانگیخت؟
با شروع مجموعه پس از بحران مالی 2007-2008 ، که منجر به اقدامات سختگیرانه شدید در اسپانیا شد ، منتقدان استدلال کردند که این سریال تمثیلی صریح از شورش علیه سرمایه داری است و در نظر برخی منتقدان اساسا این سریال "خرابکارانه" معرفی می شود که به نوعی دزدی برای مردم و انتقام از یک دولت است.
قیاس رابین هود از نمایش غارت ثروتمندان و بخشیدن به فقرا تفاسیر مختلفی را باز آفرینی کرد. El Español ( روزنامه ی اسپانیایی ) استدلال کرد که این قیاس ارتباط بینندگان را با نمایش آسان تر می کند، زیرا جامعه مدرن از بانک و سیاست خسته شده است.
از سوی دیگر، Mireia Mullor از Esquire قیاس رابین هود را فقط یک استراتژی حواس پرتی برای سارقان می دانست، زیرا آنها در ابتدا قصد نداشتند از پول اولین سرقت خود برای بهبود کیفیت زندگی افراد عادی استفاده کنند. به همین دلیل، Mullor همچنین استدلال می کند که تعداد زیادی از دزدان در بخش 3 دیگر قابل درک برای حس های همذات پنداری عمومی نیستند، حتی اگر آنها کانالی برای نارضایتی کسانی بوده باشندکه بی عدالتی های اقتصادی و سیاسی را تحمل می کردند.
شخصیت ها به عنوان هماورد های چند بعدی و مکمل و ضد قهرمان طراحی شده اند که اخلاق آنها همیشه در حال تغییر است. به عنوان مثال می توان به برلین، که از یک سارق با بدرفتاری با گروگان ها تبدیل می شود، به یکی از دوست داشتنی ترین شخصیت های سریال.
گروگان مونیکا گازتامبید، و همچنین بازرس راکل موریلو که سرانجام هر دو به سارقان پیوستند. گونزالوز از "هافینگتون پست "دریافت که ممکن است مخاطبین در ابتدا دزدان را به خاطر ارتکاب جنایت بد بدانند، اما با پیشرفت سریال، سیستم مالی را به عنوان شر واقعی معرفی می کند و نشان می دهد که سارقان برای سرقت یک توجیه اخلاقی و همدلانه دارند؛ سارق قدرتمند و جوانمرد.
بازیگر بازرس سیرا در قسمت 3، گفت که "چیز پیچیده ای در یک شرور به او جنبه ای از انسانیت می دهد. این جایی است که همه نگران می شوند، وقتی که می بینیم حتی یک شرور هم دل دارد". او افزود که میزان اطلاعات و فناوری که ما را احاطه کرده است به ما این امکان را می دهد تا متوجه شویم که "هر کس جنبه تاریکی دارد."
پینا استدلال کرد که این قابلیت تغییر دیدگاه است که باعث اعتیاد آور بودن سریال و موفقیت آن شد.
با توجه به اینکه تعداد نسبی شخصیت های اصلی زن در برنامه های تلویزیونی رو به افزایش است، این سریال توجه مردها را به شخصیت های زن نشان می دهد، که بی بی سی آن را یک نوآوری برای تلویزیون اسپانیا می دانست.
در حالی که بسیاری از خطوط داستان در مجموعه سرقت هنوز به مردان مربوط می شود، شخصیت های زن به طور فزاینده ای از مسائل مربوط به جنسیت آگاه می شوند، مانند مونیکا که در قسمت 3 استدلال می کند که زنان، درست مانند مردان، می توانند هم دزد و هم والدین خوبی باشند.
منتقدان بیشتر موضوعات فمینیستی و رد فاشیسم را در این مجموعه مطرح می کنند که از طریق نایروبی و عبارت "پاتریارشی "(زنان قربانی خشونت) آغاز می شود.
منتقدان در تایید این ادعا درفصل 2 و قسمت 3 ، صحنه ای مقایسه ای را بررسی کردند، جایی که پالرمو در یک لحظه ادعای مردسالاری می کندکه بیشتر برای خنده پخش می شود.
البته برخی منتقدان نیز هرگونه ادعای توانمندسازی زنان را در این مجموعه به چالش کشیدند، زیرا ارسولا کوربرو (توکیو) اغلب با لباس های اندک نمایش داده می شد، و منتقدی دیگر از این که چگونه مشکلات روابط بین شخصیت ها در قسمت 3 اغلب با مقصر جلوه دادن زنان نشان داده می شود، انتقاد کرد.
واکنش عمومی در بین بینندگان جهانی این سریال
پس از انتقال به Netflix، این سریال به مدت شش هفته متوالی پرفروش ترین سریال در Netflix باقی ماند و به یکی از محبوب ترین سریال ها درIMDB تبدیل شد. به طور مرتب در سراسر جهان در توییتر رواج داشت، عمدتا به این دلیل که افراد مشهور در مورد آن اظهار نظر کردند، مانند بازیکنان فوتبال نیمار و مارک بارترا، خواننده آمریکایی رومئو سانتوس، و نویسنده استفان کینگ.
در حالی که کاربران شبکه های اجتماعی خود را به شکلی نمایش می دادند که لباس سارقان را پوشیده بودند، لباس سارقان در کارناوال ریو پوشیده شد و نمادهای دالی بر روی بنرهای بزرگ در استادیوم های فوتبال عربستان نشان داده شد.
تصاویر مستند این رویدادها بعداً در بخش 3 به عنوان ادای احترام به موفقیت بین المللی نمایش نشان داده شد. موزه گروین در پاریس مجسمه سارقان را در تابستان 2018 به موزه موم خود اضافه کرد. شمایل نگاری نمایشی به طور برجسته توسط اشخاص دیگر برای تبلیغات ورزشی و تبلیغات دیگر استفاده شد.
اگرچه دو قسمت اول این نمایش محبوب بود، اما بازار داخلی اسپانیا نتوانست آنتن 3 را برای ادامه سریال متقاعد کند و تا زمانی که واکنش بین المللی به حدی نرسید که بازیگران و نیروی تولید برای دو فصل دیگر فراخوانده شوند، متوقف شد.
همچنین واکنش های منفی به تأثیرات منفی در اثر نمایش سریال برانگیخته شد چرا که در حوادث متعدد، سارقین واقعی لباس های قرمز و ماسک های دالی را در حملات خود می پوشیدند یا از نقشه های نفوذ سارقان داستانی کپی می کردند. لباس سارقان در جشنواره کارناوال لیماسول 2019 به عنوان یک اقدام امنیتی ممنوع شد.
بار دیگر این لباس در حمله سایبری به یوتیوب مورد استفاده قرار گرفت، هنگامی که هکرها بیشترین آهنگ های پخش شده در تاریخ این پلتفرم ، "Despacito" را حذف کردند و به جای آن تصویری از این برنامه گذاشتند. در گزارش های غیرمرتبط، یک روزنامه نگار از کانال دولتی AkitTV ترکیه و یک سیاستمدار آنکارایی هردو نسبت به این برنامه به دلیل ادعای تشویق تروریسم و "نماد خطرناک شورش" هشدار داده اند.
روزنامه اسپانیایی ال موندو واکنش مردم را بازتابی از "جو ناامیدی جهانی" می داند که در آن سارقان "ضد قهرمانان کامل" را نشان می دهند و نیو استیتسمن توضیح می دهد که طنین این نمایش با مخاطبان بین المللی ناشی از این است که تنش های اقتصادی را در سطح اجتماع به تصویر می کشد.
واکنش بینندگان به ویژه در اروپای مدیترانه ای و جهان لاتین، به ویژه اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، پرتغال، برزیل، شیلی و آرژانتین بسیار زیاد بود. بنابراین به نظر نمی رسید که زبان اسپانیایی به عنوان یک زبان مشترک دلیل موفقیت این نمایش باشد.
خاویر گومز سانتاندر نویسنده و بازیگر پدرو آلونسو (برلین) بیشتر معتقد بود که جهان لاتین خود را در سطحی حاشیه ای از لحاظ اهمیت جهانی احساس می کرد، اما احساس جدیدی در راه است که اسپانیا می تواند از نظر سطح تولید رسانه با بازیگران جهانی رقابت کند و به این امر کمک کند.
این مجموعه یکی از دو مجموعه تلویزیونی اسپانیایی زبان است که در 50 برنامه تلویزیونی پربیننده TV Time تا کنون به نمایش درآمده است، در حال حاضر پنجمین سریال پربیننده در پلتفرم است.
دیدگاه