امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 276616
۳۵۳۳
۳
۰
نسخه چاپی

انواع تلف | تلف حقیقی و تلف حکمی چیست؟

انواع تلف | تلف حقیقی و تلف حکمی چیست؟

تلف چیست؟

تلف در لغت به معنای نابود شدن مال و هلاک گردیدن است در اصطلاح فقهی و حقوقی به از بین رفتن مال، خود به خود یا به موجب حوادث، تلف می گویند.

طبق ماده ۳۲۸ قانون مدنی: هرکس مال غیر را تلف کند، ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد اعم از این که از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از این که عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است.

انواع تلف

تلف به دو نوع تقسیم می شود:

- تلف حقیقی

- تلف حکمی

تلف حقیقی

تلف حقیقی به این معناست که مال واقعا از بین رفته باشد مثل آتش گرفتن و سوختن و خاکستر شدن مال و یا شکستن مال در اموال شکستنی و یا خوردن مال در اموال خوردنی.

برای مثال اگر یک لیوانی بشکند و یا یک غذایی خورده شود این عبارت بر آن صدق می کند که آن مال از بین رفته و به این نتیجه می خواهیم برسیم که دیگر مالی که شکسته قابل فروش نیست به همان نحوی که مالی که فروخته شده است.

تلف حکمی

تلف حکمی به این معناست که مال در حقیقت تلف نشده و صرفا سلطه و تسلطی که مالک بر روی آن داشته از بین رفته است بدون آن که مال در خارج و در عالم ماده از بین رفته باشد.

تلف حکمی در مسائل بازار امروزه تصور کنید فردی مال شما را دزدیده، مال شما در عالم خارج از بین نرفته است اما این طور نیست که شما بتوانید در بین عرف بگویید من ماشین دارم یا حتی بخواهید آن را بفروشید. چون مالی دیگر وجود ندارد که بخواهید بفروشید و این عدم وجود به این علت است که شما به آن دسترسی ندارید و یا گم شدن یک مال یکی از مصادیق تلف مال است.

بحث و آثاری که در تلف حکمی به وجود می آید در یک سری خیارات است تصور کنید مالی را که خریده اید عیبی در آن وجود داشته و با وجود داشتن یک عیب در مال قانون این حق را به شما می دهد که فسخ معامله کنید (به عبارت عرف و اصطلاح محاوره ای حق دارید بروید پس بدهید و فروشنده موظف است که پس بگیرد چون حق شما است و این حق شما بر او تحمیل می شود).

فرض کنید آن مال که خریده اید یک پارچه است حال پارچه ای را در نظر بگیرید که نخ کش می شود و شما آن را به خیاط سپرده اید که برایتان لباسی بدوزد و به شما اطلاع می دهد که با این پارچه نمی شود تا زیر چرخ می رود نخ کش شده که نمی شود بر روی آن کاری کرد بعد که شما می خواهید مال را پس بدهید فروشنده اعلام می کند که شما روی این کار برش زده اید چطور پس بگیرم؟ این برشی که زده شده می شود گفت یک از مصادیق تلف حکمی است مال در خارج و عالم ماده از بین نرفته ولی دیگر همان مال اول نیست.

مثال دیگر برای تلف حکمی این است که گندمی را فروخته اید متوجه می شوید که آن گندم برای شما نبوده و حق فروش نداشته می روید تا پس بگیرید که متوجه می شوید آن گندم را خریدار تبدیل به آرد کرده است که این خودش جز مصادیق تلف حکمی است با این دو مصداق متوجه شدیم که تغییر دادن مال به نحوی که دیگر نام همان مال اول بر روی آن صدق نکند جز تلفات حکمی است مثل تبدیل پارچه به لباس،تبدیل گندم به آرد و یا تبدیل چرم به کفش.

در اقتصاد و تجارت امروزه بحث از تلف حکمی کاربردی می باشد چون ممکن است برای فردی که معامله ای انجام داده است اشتباه کند که آیا این مصداقی که برایش اتفاق افتاده تلف است یا تلف نیست.

قانونگذار قانون مدنی برای اشتباه نشدن مصداق ها و جابجایی آن ها مثال هایی را که در اصل تلف نیست را، تلف فرض کرده است و از کلمه تلف حکمی استفاده نموده که آن در توضیح آن آورده شده است که تلف حقیقی نیست و صرفا مال از بین نرفته اما تصور می کنیم که مال از بین رفته است.

برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله اتلاف حكمی و موضوعی در حقوق ايران مراجعه نمایید.

  • منبع
  • بنیاد بین المللی حقوقی سنا

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید