امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 276376
۵۴۲
۱
۰
نسخه چاپی

هرمان هسه | تاثیر فلسفهٔ هندی در اندیشه هرمان هسه

هرمان هسه به‌خاطر قدرتش در نویسندگی و شکوفایی اندیشه و شجاعت ژرف در بیان اندیشه‌های انسان‌مدارانه و سبک عالی نگارش به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات نایل شد.

هرمان هسه | تاثیر فلسفهٔ هندی در اندیشه هرمان هسه

زندگی هرمان هسه

هرمان هسه در ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ در یکی از شهرهای آلمان متولد شد. پدر و مادرش افرادی فرهنگی و اهل کتاب و مطالعه بودند. پدرش مدیر مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان و مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر هرمان گوندرت و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود.

هرمان هسه به واسطه شغل والدین و کتابخانه پربار پدربزرگ، از کودکی با ادبیات آشنا شد و به مطالعه در مورد هند و تفکرات فلسفی هند پرداخت.

هرمان هسه روحیه حساسی داشت و به دلیل نابرابری های موجود در جامعه و اختلافات درونی با پدر و مادرش از مدرسه کلیسایی که در آن مشغول به تحصیل در رشته الهیات پروتستانتیسم بود فرار کرد. او بعد از فرار به افسردگی شدیدی مبتلا شد و سرانجام اقدام به خودکشی کرد. سپس والدینش او را به آسایشگاه کودکان عقب افتاده فرستادند. هسه چند سال بعد به کارآموزی در یک کارگاه ساعت سازی مشغول شد و پس از اتمام این دوره به مدت سه سال مشغول به کار در یک کتابخانه شد. او در اوقات فراغت خود به نقاشی و باغبانی می پرداخت. نقاشی های آبرنگ او دارای دو سبک رئال و تخیلی هستند.

پس از موفقیت رمان پتر کامنتسیند وی با ماری برنولی که دختر خانواده‌ای سرشناس از ریاضیدانان بازل بود، ازدواج کرد و آن ها تا سال ۱۹۱۲ میلادی زندگی مشترک خود را ادامه دادند.این ازدواج 19 سال دوام داشته و حاصل آن سه فرزند بود. هسه در سال 1912 به سوئیس مهاجرت کرد و در سال 1923 تبعه این کشور شد. هسه بعدها دو بار دیگر نیز ازدواج کرد.

هرمان هسه به‌عنوان پرخواننده‌ترین نویسندهٔ اروپایی در سده بیستم شناخته شده ‌است. رضا نجفی در کتاب شناختی از هرمان هسه می‌گوید: «هسه از هنگام تولد در کالو و نزدیک جنگل سیاه تا هنگام مرگ در مونتانیولا در کنار دریاچه لوگانو، هرگز از طبیعت جدا نبود و تاثیر طبیعت را نمی‌باید در آثار هسه دست کم گرفت.» به گفته این منتقد، شباهت و همانندی جغرافیایی و طبیعت سوییس با ناحیه شواب (زادگاه هسه) در آلمان او را به پدیده مرزهای سیاسی بی اعتقاد ساخت و به مخالفت با ناسیونالیسم آلمانی برانگیخت. طبیعت آشنای سوییس مهاجرت را برای او ممکن کرد و با انزوا گزیدن در طبیعت، آفرینش ادبی هسه به ثمر رسید.

هرمان هسه متأثر از بیماری همسرش که مبتلا به شیزوفرنی بود، در ۱۹۱۶ میلادی به یک بحران عمیق روحی (افسردگی) مبتلا شد و تحت مداوا قرار گرفت. سال های (۱۹۱۸ - ۱۹۱۹ میلادی) سال‌های جدایی از خانواده، گوشه‌گیری و اقامت در «تسین» بود و این حوادث در داستان‌های کوتاه وی رد پای خود را به روشنی به جای گذاشته ‌است. هرمان هسه در (۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی) در تسین واقع در سوئیس درگذشت.

تاثیر فلسفهٔ هندی در اندیشه هرمان هسه

 بنیادهای فکری هسه بر پایه‌ی مجموعه‌ای از تفکرات مختلف شکل گرفته و دین و فلسفه‌ی هند، نقشی اساسی در تشکیل این بنیادها ایفا کرده‌اند. خودِ هسه همیشه به این موضوع اشاره کرده است که روش‌های تفکر هندی تأثیر زیادی بر تفکرات بنیادین و آثار هنری او داشته و به اندازه‌ی مسیحیت و تائوئیسم برای او مهم بوده‌اند.

هسه بر این باور بود كه در اروپا و آسیا، جهانی ناپیدا و لایزال از ارزش‌ های معنوی وجود دارد.

هسه در سال ۱۹۱۱ میلادی به هند سفر كرد، به فلسفه و ادیان این سرزمین پهناور علاقه ‌مند شد و گزارشی نیز از سفر خود با عنوان از هند در سال ۱۹۱۳ میلادی منتشر كرد.

بر اساس ریشه های خانوادگی و پیشینه ای که هسه در ارتباط با فرهنگ هندوستان و شرق داشت، در سال ۱۹۲۲ روایتی به نام سیدارتا منتشر کرد که از جمله پرخواننده‌ترین آثار وی است. این کتاب نگرشی بر ریشه‌های روانشناسی در مذاهب جهانی و مکاتب عقلی است و هسه نیز در جستجوی رسیدن به مؤلفه‌ای است که تفاهم بین دو فرهنگ شرق و غرب را عملی کند. این در حالی است که تعدادی از صحنه‌های "سیدارتا" تابلوهای مثنوی مولوی را برای خواننده به تصویر می کشد.

هنری میلر درباره این کتاب می‌گوید: سیدارتا داروی شفابخشی است که از انجیل عهد جدید مؤثرتر است.

هرمان هسه | تاثیر فلسفهٔ هندی در اندیشه هرمان هسه

آثار هرمان هسه

پیتر کامنسیند که هسه آن را در سال  ۱۹۰۴ نوشت، درباره زندگی جوانی است که دهکده محدود و کوچک خود را ترک می‌کند تا سراسر جهان را زیر پا گذارد، اما او جویای هنر است و به زندگی از خلال زیبایی‌ها می‌نگرد و هسه به وسیله او می‌تواند نظرهای شخصی را درباره هنر و سرنوشت آن بیان کند و در جریان این جهانگردی برتری زندگی طبیعی را بر تمدن شهری نشان دهد و تمدن غرب را سخت به باد انتقاد گیرد.

رمان زیر چرخ که در ۱۹۰۶ میلادی نوشته شد و یکی از آثار محوری هرمان هسه است که منعکس‌کننده نشان‌های موجود در مجموعهٔ آثار او است. این کتاب نمایشی از تضاد

بین آزادی‌های فردی و فشارهای تخریبی در جوامع مدرن است.

یکی از مشهورترین آثار هسه دمیان نام دارد که او آن را در ۱۹۱۹ میلادی نوشته است. دمیان داستانی است، درباره خود هسه.

شاید بتوان گفت، نخستین ثمره تولد دوباره هسه این رمان بود. این داستان نخستین بار در سالی که هرمان هسه هشتاد و پنج ساله بود و به عنوان اعتراض به سیاست‌های نظامی آلمان در سوئیس می‌زیست، منتشر شد. دمیان شرح کندوکاو درونی مرد جوانی است که در پی دست یافتن به هویت و ارزش‌های شخصی است و بدین‌ترتیب افسانه‌ای است، فرادنیوی و تقریباً اسطوره‌وار.

رمان گرترود که مربوط به ۱۹۱۰ میلادی است، بخشی از سرگذشت نویسنده ‌است و شناخت فلسفی او را از «مسأله تنهایی» شرح می‌دهد. "رُسهالده " هم که در سال ۱۹۱۴ نوشته شده به نوعی مکمل گرترود به شمار می رود و درباره اعترافات یک نقاش هنرمند است.

در سیدارتا که در ۱۹۲۲ میلادی نوشته شده هرمان هسه اشتیاق خود را به یافتن روشی در جهت حل بحران جوامع بشری نشان داده‌ است.

داستان گرگ بیابان نوشته شده در  ۱۹۲۷ به صورتی استعاری روح آسیب دیده مردم پس از جنگ و مردم شهرنشین و متمدن را نشان می‌دهد که ناگهان در وجود خود ظهور خوی حیوانی یا مردی گرگ‌صفت را مشاهده می‌کنند. شخصیت اصلی کتاب، «هاری هالر»، نماد مبارزه با معضلات دههٔ سوم قرن بیستم است.

هسه در کتاب نارسیس و گلدموند مربوط به سال ۱۹۳۰ در پی یافتن راه حلی مسالمت‌آمیز به منظور آشتی است.

سفر به شرق در ۱۹۳۲ میلادی ادراک تازه‌ای از زندگی به دست می‌دهد و از عالم انسانیت پرتویی از کمال مطلوب عرضه می‌کند که زندگی، مداوم و تولدی از نو است.

بازی مهرهٔ شیشه‌ای (بازی تیله‌های شیشه‌ای) که یک رمان بزرگ است در ۱۹۴۳ میلادی در ۲ جلد منتشر شد. حوادث این رمان در سده بیست و سوم میلادی می‌گذرد و هسه خواننده را با خود به سرزمین کمال مطلوب که به آن نام کاستالی داده، می‌کشاند، سرزمینی که مشتاقان عالم معنا، دور از غوغای جهان در آن سکونت دارند.

جدای از این، تألیفات هسه مشتمل بر ده‌ها هزار نامه، هفتاد میلیون نسخه کتاب و نوشته‌های مختلف در سرتاسر جهان است. علاوه براین، هرمان هسه با بیش از شصت نشریهٔ پیشرو همکاری می‌کرد. وی در سال ۱۹۴۶ میلادی به دریافت جایزه نوبل در ادبیات نایل شد.

قسمتی از کتاب سیذارتا اثر هرمان هسه

فکر می‌کرد که چقدر زندگی‌اش شگفت‌انگیز است. در راه عجیبی سرگردان بود؛ در دوران کودکی پیوسته سرگرم خدایان و قربانی‌ها و در زمان جوانی پایبند ریاضت و تفکر و اندیشه بود.

با خود گفت: «من در جست‌وجوی برهمن بودم و ابدیت را در آتمان دیده و محترم می‌شمردم. در جوانی توجهم به نفی نفس بود. در جنگل زندگی کردم، از سرما و گرما رنج بردم، یاد گرفتم که چگونه روزه بگیرم و بدن خود را مسخر سازم.

آن‌وقت به‌شگفتی تعالیم بودای بزرگ را کشف کردم. آن‌گاه احساس کردم که دانش و وحدت جهان همه در رگ‌های من جریان دارد و آن زمان احساس کردم که باید بودا و آن دانش بزرگ را ترک کنم.

رفتم و لذت عشق را از کماله و بازرگانی را از کاماسواتی آموختم. ثروت اندوختم، مال خود را دور افکندم. برای غذاهای عالی میل و رغبت پیدا کردم و سرانجام فرا گرفتم که چگونه حواس خود را تحریک کنم. به یقین سالیان درازی را بدین گونه گذراندم. فهم و ادراک و نیروی تفکر را از دست دادم و وحدت چیزهایی را که مرا احاطه کرده بود فراموش کردم، شاید به‌آرامی و در طی زمان‌های متعدد از صورت بلوغ گذشته و کودکی شدم؟

مگر من از حالت مردی متفکر بیرون نیامده و به جامۀ مردم عادی درنیامده‌ام؟ در عین حال این راه بسیار پسندیده بود، مرغی که در سینۀ من جای داشت نمرده است، چون برای آنکه دوباره کودک شوم و بار دگر زندگی را از سر گیرم، باید این همه نادانی کنم، این همه گناه مرتکب شوم، این‌قدر در اشتباه باشم، گرفتار این همه نفرت شوم، این‌قدر ناامیدی ببینم و رنج ببرم. اما درهمه‌حال راه رسیدن به مقصود همین است. دل من و دیدگان من بر صحت آن گواهی می‌دهند.

برای اینکه بتوانم کلمۀ مقدس اُم را بار دیگر بشنوم، برای آنکه به خواب روم و از خواب دوباره بیدار شوم و احساس تازگی را احساس کنم و این همه زیبایی را به تجربه دریابم باید طعم ناامیدی را می‌چشیدم، باید تا پایین‌ترین مرتبۀ بی‌فکری سقوط کرده و به فکر خودکشی می‌افتادم.

برای آنکه آتمان را در خود بیابم باید دوباره نادانی می‌کردم و برای زندگی، بار دیگر مرتکب گناه می‌شدم.این راه مرا به کجا می‌کشد؟ این راه بسیار ابلهانه است. نکند که این راه پر پیچ‌و‌خم دایره‌وار و پیوسته باشد، ولی هرگونه که باشد آن را می‌پویم.

زندگی جروم دیوید سالینجر | رمان ناطوردشت | PDF رمان ناطوردشت یا ناتوردشت

خوشه های خشم | خلاصه کتاب خوشه‌های خشم | PDF رمان خوشه های خشم

میلان کوندرا | رمان بار هستی | PDF رمان بار هستی

رمان 1984 جرج اورول | خلاصه رمان 1984 | PDF رمان 1984

ماریو بارگاس یوسا و رمان سور بز یا جشن بز نر | درباره رمان سور بز | PDF رمان سور بز یا جشن بز نر

آندره ژید | مائده های زمینی اثر آندره ژید | PDF کتاب مائده های زمینی

ویرجینیا وولف | رمان خانم دالووی | PDF رمان خانم دالووی

  • منبع
  • ایرنا
  • انتشارات اندیشمندان
  • موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
  • کافه کاتارسیس

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید