جمهوری قرقیزستان کشوری محصور به خشکی در آسیای مرکزی است. پایتخت و بزرگترین شهر آن بیشکک است.80 درصد از مردم این کشور مسلمان هستند.قرقیزستان به همراه قزاقستان تنها کشورها در آسیای مرکزی هستند که زبان روسی را در کشورهای خود به عنوان زبان رسمی نگه داشتهاند. در قرقیزستان روسی و قرقیزی هر دو، زبانهای رسمی کشور هستند.
مراسم ازدواج در قرقیزستان
مراسم ازدواج در قرقیزستان با رعایت آداب و رسوم اجدادی و بجای آوردن سنتهای خاص برگزار میشود. در قرقیزستان و در برخی خانوادهها دخترها در خانه پدری مشغول آموزش خانهداری از مادر خانواده برای اداره یک زندگی راحت و بدون دغدغه برای شوهرانشان هستند و همچنین در برخی مواقع ادامه تحصیل یکی از سرگرمیهای آنها در خانه است. در میان قرقیزها نیز خانواده پسرها به خواستگاری دخترها میروند و مراسم آنها با قبول پیشنهاد از طرف عروس آغاز میشود.
در سنت قرقیزها، خانواده داماد با بردن هدایایی برای عروس، درخواست خود را بیان میکنند و با قبول کردن شرایط از طرف خانواده عروس و همچنین نظر خود عروس، گوشوارهای را برای نشان کردن در گوش عروس میکنند. دختر قرقیزی با انجام این مراسم رسماً به نامزدی داماد درمیآید ضمن اینکه جشن بلهبران قرقیزها معمولاً در خانه انجام میشود. همچنین در قرقیزستان هنگامیکه داماد عروس را از خانه میبرد، باید مبلغی را به خانواده عروس پرداخت کند که قرقیزها به آن «کالیم (مهریه)» میگویند. این مسئله در حالی است که میزان کالیم (مهریه) به نوع منطقه بستگی دارد، مثلاً در شهرستان «تالاس» گرانترین کالیم (مهریه) پرداخت میشود.
عروس و داماد برای ثبت ازدواج رسمی باید یک یا ۲ ماه قبل به محضر مراجعه کرده و در نوبت ثبت رسمی باشند و موقع ثبت رسمی یک روحانی نیز حضور دارد تا خطبه نکاح را برای عروس و داماد جاری کند. بعد از ثبت رسمی ازدواج، مراسم عروسی با حضور میهمانان دو طرف برگزار میشود و اقوام طرفین با دادن هدیه و آرزوی خوشبختی برای عروس و داماد، آنها را همراهی میکنند. این مراسم با بردن عروس به سمت خانه داماد ادامه پیدا میکند و هزینه این مراسم بر عهده داماد است.
در مراسم ازدواج قرقیزها، رسم گوش کشان بهمنظور درخواست پول از عروس و داماد نیز اجرا میشود که در این مراسم اقوام نزدیک عروس و داماد مثل خواهر و برادر گوش عروس و داماد را میکشند و از آنها پول طلب میکنند. همچنین ریختن آرد و شیرینی بر سر عروس و داماد از سنتهای قدیمی قرقیزها است و با آمدن عروس به خانه داماد، مادر داماد یک روسری سفید را بر سر عروس خود میگذارد که نماد خلوص و اطاعت است. این در حالی است که عروس در یکگوشه از اتاق بر روی یک پارچه زیبا مینشیند و میهمانان میتوانند برای گفتن تبریک به داخل اتاق بیایند.
سپس پدر و مادر عروس از خانه داماد میروند و هنگام خداحافظی بستگان داماد در دامن عروس یک سنگ یا یک جسم سنگین میگذارند که این نماد صبور و قوی ماندن عروس در خانه شوهر است و این بهمنزله این است که عروس از این لحظه به بعد به خانه شوهر تعلق دارد و در خانه پدری تنها یک میهمان محسوب میشود.
در ضمن، پدر و مادر عروس مقداری وسایل و جهیزیه عروس را بهعنوان هدیه به خانه داماد روانه میکنند که قرقیزها به آن «سپ» میگویند. در انتها اینکه اگر داماد کوچکترین فرد یا تنها پسر خانواده باشد، باید زن و شوهر جوان در کنار پدر و مادر داماد زندگی مشترک خود را شروع کنند. علاوه بر این، احترام به بزرگترها و پذیرایی با غذاهای سنتی از دیگر آداب و رسوم قرقیزها بهویژه در هنگام جشن عروسی است.
آلا کاچو یا عروس دزدی
بیش از نیمی از همسران مردان قرقیز زنانی هستند که با سنت عروس دزدی با آنان ازدواج کردهاند.
بیش از نیمی از همسران مردان قرقیز زنانی هستند که با سنت عروس دزدی با آنان ازدواج کردهاند.
این رسم در میان آنها به «آلا کاچو» معروف است. از سال 1370 که قرقیزستان استقلال خود را کسب کرد آلا کاچو این رسم کهن در قرقیزستان دوباره رواج پیدا کرده است. اسمش را گذاشتهاند: «آلا کاچو» یعنی «بردار (بگیر) و فرار کن». بر اساس آمار یک سازمان مردم نهاد محلی 40 درصد زنان قوم قرقیز از طریق ربوده شدن توسط مردانی که شوهرشان شدهاند ازدواج کردهاند. به عبارتی ازدواج 40 درصد زنان قرقیز به سبک آلا کاچو بوده است. دو سوم این عروس رباییها بدون اطلاع و توافق عروس بوده است.
در بعضی موارد ربودن عروس بر اساس برنامه قبلی و با توافق دختر و پسر صورت گرفته است. با وجودی که دولت این عمل را از سال 1373 غیرقانونی اعلام کرده است با این وجود مسئولین و مقامات محلی چشم خود را به روی آن به آسانی میبندند و به ندرت سختگیری نشان میدهند. روش معمول در آلا کاچو در قرقیزستان به این صورت است که داماد آینده گروهی از جوانان را جمع میکند و با هم سوار بر خودرویی مترصد فرصت میشوند و به جستجوی عروس آینده یعنی دختری که مرد میخواهد با او ازدواج کند میپردازند. دختر بدون اینکه بویی ببرد و به چیزی شک کند از خیابان ربوده میشود و با گرفتن دست و پایش او را به زور به داخل ماشین کشیده و مستقیم به خانه مرد میبرند. در خانه، خانواده مرد قبلا مقدمات عروسی را آماده کردهاند.
زمانی که دختر به داخل خانه مردی که او را فراری داده برده میشود زنان مسن خانه (گیس سفیدان) نقش کلیدی را در متقاعد کردن او به قبول پیشنهاد مرد بازی میکنند. زنان سعی میکنند سر عروس را با روسری سفیدی بپوشانند. روسری سفید در سر علامت این است که عروس راضی شده و آماده است تا با رباینده خود ازدواج کند. بعد از ساعتها تقلا و جنگ و جدل تقریبا 84 درصد دختران ربوده شده موافقت خود را با عروس شدن اعلام میکنند. بقیه 16 درصد باقی مانده موفق میشوند به خانه برگردند. والدین دختر ربوده شده نیز اغلب دختر خود را برای ازدواج تحت فشار میگذارند چرا که زمانی که دختر به خانه ربایندهاش قدم گذاشت دیگر دختر به حساب نمیآید و بازگشت به خانه مایه شرمساری خانوادهاش میشود. برای حفظ آبرو بیشتر دختران مایلاند با ربایندگان خود زیر یک سقف زندگی کنند.
زمانی بود که اکثریت ازدواج دختران در میان قوم قرقیز توسط والدین و بزرگترها انجام میگرفت. امروزه ربودن عروس به طرز وحشتناکی در قرقیزستان رواج یافته است. اگرچه بعضی از این ازدواجها به ازدواجهای موفقی منتهی شده و زوجهای خوشبختی به وجود آمده اما عقیده بر این است که ازدواجهایی که از این رویداد ناشی میشود به طور چشمگیری باعث بروز رقم بالایی از سوء استفاده در خانه، طلاق و خودکشی میشود. نوریکو هایاشی یک عکاس حرفه ای است که ماهها وقت صرف کرده و روستاهای سراسر قرقیزستان را زیر پا گذاشته و موفق شده تا به طور زنده شاهد این نوع از ازدواجها باشد و آنها را ثبت و مستند کند
این سنت به گونهای جا افتاده که بیانگر غرور و مردانگی مردان قرقیز است. اغلب اوقات، نزدیکان داماد طی یک برنامهریزی نسبت به ربودن دختری که برای همسری پسر خود در نظر گرفتهاند اقدام ميكنند.
بیش از نیمی از همسران مردان قرقیز، زنانی هستند که با سنت عروس دزدی با آنان ازدواج کردهاند. این سنت به گونهای جا افتاده که بیانگر غرور و مردانگی مردان قرقیز است.
این سنت دور از انسانیت به دوران قبل از ورود اسلام، قبل از قرن ۱۲ برمی گردد. در آن دوره قبایلی زندگی میکردند که کارشان دزدی حیوانات و زنان یکدیگر بود.
آداب و رسوم نوروزی در قرقیزستان
واژه «نوروز» در میان مردم قرقیزستان که به زبان قرقیزی صحبت میکنند و به خطر سیریلیک مینویسند، واژهای نامانوس نیست زیرا عید نوروز برای آنان از مقدسترین اعیاد است و آیینهای نوروزی را با شکوه تمام برگزار میکنند، طوری که هیچیک از مراسم ملی و مذهبی آنان جلو و جلال نوروز را ندارد. نوروز در این سرزمین تنها یک روز است که در ۲۱ ماه مارس (اول یا دوم فروردین) برگزار میشود.
خانوادههای قرقیزی از نخستین ساعات صبح روز عید از خانههایشان بیرون میآیند و در میدانها و پارکهای بزرگ شهر جمع میشوند. در این میدانها که بویژه در شهرهای بزرگ نظیر بیشکک، اوش، جلال آباد و تلاس آذینبندی و چراغانیهای چشمگیر صورت میگیرد، بازارهای موقت ایجاد شده و در آنها انواع اجناس، خوردنیها، پوشیدنیها، صنایع دستی و اسباببازیها عرضه میشود. با فرا رسیدن نوروز بزرگترین شخصیت دولتی کشور ضمن بر شمردن نیکیهای نوروز، از قداست و ارزشهای مکتوم در آن سخن میگوید و با ذکر تبریک و تهنیت نوروز سخن را به پایان میبرد. سپس ورزشکاران و دانشآموزان اعم از دختر و پسر که با لباسهای رنگارنگ و محلی در میدانها گرد آمدهاند به پایکوبی و هنرنمایی میپردازند و با شور و نشاط خود حاضران را به وجد و طرب وا میدارند تا همراه با طبیعت خرمی و پویایی از سرگیرد.
دو شخصیت اصلی در نمایشهای نوروزی قرقیزها «همای انه» (مادر زمین) و «خضر آتا» (پیرمرد خضر) هستند. آنان با سوزاندن برگ کاج کوهی (آرچا در زبان قرقیزی) و پخش دود آن دور مردم این دعا را میگویند: آلاس آلاس بلا به دور، سال گذشته برفت، سال نو آمد. برای پسران ما راه راست باز بشود و دختران جای خود را در زندگی پیدا کنند. چراگاه های ما پر از دام شود و دشمنان ما به مقام ما رشک بورزند. انبارهایمان پر از خرمن و سفرههای من پر از غذا باشد.
این مراسم در شهرهای بزرگ ساعتها به طول می انجامد و مراسمی از قبیل نمایشهای سوارکاران با لباسهای عشایری و جنگی در حالی که سلاحهای نظیر شمشیر، خنجر، نیزه، سپر، تیر و کمان با خود حمل میکنند، موجب میشود تا مردم زمان را فراموش کنند. در دوره حکومت کمونیستی که برگزاری این مراسم ممنوع بود، مردم این جشنها را با گرد آمدن در منازل یکدیگر به صورتی محدود برگزار کرده و ثابت میکردند که نوروز فراموش شدنی نیست.
از دیگر آداب و رسوم این جشن این است که قرقیزها برای کودکانی که در عید نوروز به دنیا بیایند نامهای مرتبط با نوروز و بهار انتخاب میکنند، نظیر نوروزگل، نوروزبیک، نوروزبای، مایرام گل یا مایرام (گل جشن)، جازگل (گل بهاری) و… در عید نوروز مردان و جوانان طبق یک سنت به درختکاری میپردازند و رودخانهها و نهرها را پاکیزه میکنند.
یکی از رسمهای نوروزی در قرقیزستان برگزاری مشاعره و مسابقات بداههگویی و ماناسخوانی است. این مشاعرهها و مسابقات بدههگویی براساس مضمون صورت میگیرد به این معنا که دو شاعر در برابر جمع در مورد مضامینی که معمولاً خیر و شر، سرما و گرما، نور و ظلمت، مردم و دولت، پیر و جوان، فقیر و ثروتمند است به مشاعره میپردازند.
در ایام نوروز جوانان بازی های ملی مانند «اولاق تارتیش» یا «کوک بورو» (بزکشی) برگزار میکنند. «اولاق» به معنی بز است. در این بازی که بسیار قدیمی است و نزد بسیاری از اقوام ترکزبان رواج دارد بزی را در میدانی قرار میدهند و سپس جوانان اسب سوار شرکتکننده پس از اعلام شروع مسابقه، شتابان به سمت بز میروند. هرکس زودتر آن را به چنگ بیاورد و به محلی که قبلاً تعیین شده حمل کند برنده مسابقه خواهد شد.
طبق سنت قرقیزی در ایام نوروز بهترین غذاها را تهیه می کنند. اما مهمترین مراسم نوروزی قرقیزها سمنوپزی است که به آن سومولوک میگویند. پختن سومولوک معمولاً در هنگام شب توسط خانمهای روستا یا محله انجام میشود و صبح که بانوی خانه سردیگ سومولوک را بر میدارد و در حالی که از آن در کاسههای متعدد می ریزد دعای خیر و برکت برای خانواده خود میکند.
در خصوص تاریخچه غذای نوروزی قرقیزها «سومولوک» یک افسانهای وجود دارد: یک زن بیوه که توان سیر کردن بچههایش را نداشت برای آرام کردن آنان چند قلوهسنگ داخل یک دیگ ریخت و ادعا کرد که مشغول پخت غذاست و روز بعد قلوه سنگها تبدیل به غذایی خوشبو شدند و زن و بچهها که سر سفره نشستند احساس کردند که سر سفره جشن نشستهاند از آن روز سومولوک به غذای نوروزی قرقیزها تبدیل شد.
همچنین پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل بش بارماق، مانتی، بورسوق و کاتما در جشن نوروز در قرقیزستان مرسوم است و معمولاً به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش میشود.
سومولوک (سمنوی قرقیزی)
سومولوک که در فارسی همان سمنو است نوعی غذای شیرین تهیه شده از جوانههای گندم است. جوانه گندم را آسیاب کرده و در دیگ بزرگی میریزند و به آن روغن نباتی و آراد اضافه میکنند. قلوه سنگهای با اندازههای ریز به دیگ میاندازند تا سومولوک ته نگیرد. همچنین مویز، زردآلوی خشک نیز برای عطر خوب سومولوک به آن اضافه میکنند. این غذا را معمولاً از شب قبل تهیه میکنند زیرا حدود ۲۰-۲۴ ساعت برای پخت آن زمان میبرد. سومولوک را معمولاً بانوان قرقیز میپزند. آنان در شب قبل از آغاز نوروز دور هم جمع میشوند و از آنجایی که در طول شب باید بیدار بمانند و مدام سومولوک را هم بزنند رسم شده است که این اوقات همراه با آوازخوانی، قصه گویی و پایکوبی گذرانده شود. از صبح عید نوروز هر مهمان یا اعضای خانهای که میخواهند پای سفره غذا بنشینند ابتدا باید سومولوک را بچشد و سپس غذای اصلی را میل کند.
از ویژگیهای سفرههای قرقیزی انواع نانهای شیرین مانند بورساق (تکههای خمیر سرخ شده در روغن داغ)، چاک چاک (شیرینی مخصوص نانی تهیه شده از خمیر، عسل و مویز و روغن) است.
اعتقادات و باورهای مردم در ایام نوروز
اگر در ایام نوروز برف ببارد سال آینده پربرکت و موفقیتآمیز خواهد بود.
شب عید باید تمام ظروف خانه را پر از شیر و آب و غلات کرد تا سال نو پربرکت باشد.
اگر در کاسه سومولوک خود سنگی را پیدا کردید آرزوی شما برآورده خواهد شد.
در روز عید مردم تلاش میکنند ارواح خبیث را از خانههایشان دور کنند زیرا برگهای درخت کاج کوهی به نام «آرچا» میسوزانند. مردم قرقیز اعتقاد دارند که در ایام نوروزی تمام بیماریها درمان و بلا و بدیها رفع میشود.
در این روز رسم است که به نیازمندان و فقرا کمک شود. به همین دلیل آنان را به میهمانی دعوت کرده و پس از پذیرایی با هدایایی آنها را بدرقه میکنند.
ماه رمضان در قرقیزستان
ماه رمضان در قرقیزستان ماه دوستی، همدلی و کمک به همنوعان محسوب می شود. حضور گسترده نمازگزاران در مساجد، بخشیدن و کنار گذاشتن کینه ها، آشتی و پشت سر گذاشتن کدورت ها ا زویژگی های این ماه در نزد مسلمانان قرقیز هستند.
زمان بندی آغاز و پایان ماه رمضان توسط نهادی با نام اداره امور مسلمانان در این کشور اعلام می شود و مفتی ها اعلام کننده آن هستند.
رسم شعرخوانی در رمضان
رسم شعرخوانی کودکان در ماه رمضان با نام «جامازان» یا «جار رمضان» یکی از رسوم مردم قرقیزستان است. شعرخوانی کودکان که یک سنت استثنایی برای آسیای میانه می باشد، رسمی است که به پیش از تاریخ اسلام برمی گردد اما پس از اسلام نیز همچنان ادامه یافته است. کودکان به درب خانه ها رفته و آوازهای رمضانی می خوانند.
جاررمضان از عبارت «جار سالو» در زبان قرقیزی و زبانهای ترکی به معنی «ندا کردن و آگاهی رساندن» گرفته شده است.
معمولاً خواندن جار رمضان از پانزدهمین روز ماه رمضان وقت عصر بعد از افطار شروع میشود. در گذشته ها این عمل را فقیران انجام می دادند ولی هم اکنون به رسمی در میان جوانان و نوجوانان تبدیل شده که به در خانه مردم رفته و آن ها نیز مبلغی پول یا خوراکی به آن ها می دهند.
مسلمانان در قرقیزستان مدارای مذهبی بالایی دارند و در ایام رمضان نیز این روند ادامه دارد.
قربانی بز
یکی از رسوم عشایر قرقیز در ایام رمضان، قربانی کردن است و برای جشن های رمضان بز قربانی می کنند و از گوشت آن برای مراسم افطاری خوراک درست می کنند.
نماز تراویح هر شب و در طول ماه رمضان در مساجد اقامه می شود. علاوه بر این؛ همزمان با خواندن نماز تراویح در اثنای آن قرآن کریم را نیز ختم میکنند. برای قرقیزها عیادت از افراد بیمار و در راه مانده و دادن صدقه فطر به خانوادههای نیازمند و فقیر، از سنتهای مرسوم در ماه مبارک رمضان است.
سفره های افطاری
در سفره افطاری مسلمانان قرقیزستان حتماً خرما، نان، سالاد، آب و نوشابههای سنتی مانند چایی و «چالاپ»، خوراکیهایی مانند پلو، شوربا و انواع سوپها یافت میشود.
عید فطر در قرقیزستان
عید فطر در شمار مهمترین اعیاد مردم قرقیزستان به شمار می رود ،در روز عید فطر مردم قرقیزستان عید را به یکدیگر تبریک میگویند، لباس نو میپوشند، نان سنتی یعنی باورسوق می پزند که خمیر آن را به شکل گرد یا اشکال دیگر آماده کرده در روغن سرخ می کنند. ترکیبات باورسوق عبارت است از آرد، خمیر مایع، شیر، روغن، نمک و شکر. غیر از باورسوق بیشتر خانواده ها غذای بش بارماق یا پلو درست می کنند. بش بارماق یکی از مهمترین غذا های سنتی قرقیزی است که به معنای "پنج انگشت" است، برای تهیه این غذا ابتدا تکه های گوشت گوسفند یا اسب یا گاو را در دیگ قرار داده تا با حرارت کم در آب بپزد پس از پختن گوشت با تخم مرغ، آب ، نمک و آرد خمیر "بش بارماق" را آماده می کنند سپس خمیر را پهن می کنند و آن را به شکل ماکارونی در می آورند. همزمان پیاز های خرد شده را با نمک، فلفل و سبزی آماده می کنند.
علاوه بر بارسوق و بش بارماق در سفره قیرقیزها انواع شیرینی ها، سالاد، نوشابه، انواع مربا، عسل و ... .وجود دارد در قرقیزستان مرسوم است که در روز عید فطر به هفت خانه حتما سر بزنند و عید را تبریک بگویند. دادن فطریه قبل از اقامه نماز انجام می شود که مبلغ آن را شورای علمای قرقیزستان تعیین می کند.
دیدگاه