رونالد ریگان چهلمین رئیس جمهور ایالات متحده بود که از ژانویه 1981 تا 1989 خدمت کرد. او سیاست اقتصاد نئولیبرالی را دنبال کرد - به دنبال کاهش مالیات، کاهش هزینه های دولت و خصوصی سازی بود.
در اواخر دوره ریاست جمهوری خود، او درگیر مذاکرات با میخائیل گورباچف، رئیس جمهور روسیه بود که منجر به امضای معاهداتی برای کاهش توانایی های هسته ای هر دو کشور و پایان جنگ سرد شد.
او همچنین رویکردی فعالانه برای حفاظت از منافع ایالات متحده در خارج از کشور اتخاذ کرد - از جمله تصمیمات بحث برانگیز، مانند بمباران لیبی، و حمله به گرانادا برای معکوس کردن کودتای کمونیستی.
اوایل زندگی ریگان
رونالد ریگان در 6 فوریه 1911 در تامپیکو، ایلینوی متولد شد. او در دبیرستان دیکسون تحصیل کرد و در آنجا به بازیگری و ورزش علاقه مند شد. سپس به کالج اورکا رفت و در آنجا به عنوان رئیس هیئت دانشجویی انتخاب شد.
در دهه 1930، ریگان به عنوان یک مجری رادیویی و اظهار نظر در مورد بازی های بیسبال مشغول به کار شد. او به دلیل ارائه واضح و صدای جذابش تأثیر زیادی گذاشت.
در سال 1937، ریگان به هالیوود نقل مکان کرد و در آنجا با برادران وارنر قرارداد بست. او بازیگری پرکار بود که تا پایان سال 1939 در نوزده فیلم ظاهر شد. ریگان بعداً اظهار داشت که با بسیاری از فیلمهایی که روی آنها کار کرد، کارگردانان مشتاق بودند که فیلم در سریعترین زمان ممکن به پایان برسد.
در سال 1942 او در "Kings Row" بازی کرد - فیلمی درباره یک فرد قطع عضو. بازی او مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و او را به عنوان یک بازیگر هالیوود کاملاً مشهور کرد. اما مدت کوتاهی پس از آن، او به خدمت فعال در ارتش ایالات متحده فراخوانده شد. در طول جنگ، بینایی ضعیف باعث شد که او از خدمت در خارج از کشور محروم شود. او در روابط عمومی کار کرد و چندین فیلم تبلیغاتی ساخت و در وام جنگ برای جمع آوری پول برای هزینه جنگ کمک کرد.
ریگان برای اولین بار در سال 1940 با بازیگر جین وایمن ازدواج کرد و دو فرزند داشت. وایمن بعداً در سال 1948 درخواست طلاق داد، زیرا نمی خواست از جاه طلبی های سیاسی ریگان حمایت کند.
پس از جنگ، ریگان رئیس انجمن بازیگران سینما شد. این شامل نمایندگی بازیگران در اختلافات کارگری بود. او همچنین اطلاعاتی را در مورد بازیگران بالقوه با کمونیست ها به FBI داد.
به عنوان رئیس SAG بود که با نانسی ریگان ملاقات کرد - از قضا به این دلیل که نانسی به اشتباه در لیست "طرفدار کمونیست" قرار گرفته بود. آنها در سال 1952 ازدواج کردند و صاحب دو فرزند به نام های پتی و رون شدند.
زندگی سیاسی ریگان
ریگان فعالیت سیاسی خود را به عنوان یک دموکرات آغاز کرد. او در انتخابات 1948 از هری ترومن حمایت کرد. با این حال، همسرش نانسی جمهوری خواه بود و در دهه 1950، او به سمت حزب جمهوری خواه رفت. او از مبارزات ریاست جمهوری آیزنهاور (52 و 56) و ریچارد نیکسون (1960) حمایت کرد.
در سال 1962، او به طور رسمی به حزب جمهوری خواه پیوست و اظهار داشت که حزب دموکرات را ترک نکرد، اما حزب او را ترک کرد.
باورهای محافظه کارانه
وجهه سیاسی او در جنبش جمهوری خواه در سال 1964 هنگام ایراد سخنرانی «زمان انتخاب» برای بری گلدواتر، نامزد ریاست جمهوری، به شدت افزایش یافت. ریگان بر فلسفه خود که نمایانگر دیدگاه های سیاسی او بود تأکید کرد. ریگان معتقد بود که دولت برای جلوگیری از نفوذ به آزادی های فردی باید محدود شود. ریگان از محافظه کاری حمایت می کرد که در آمریکا محبوبیت پیدا می کرد. او یکی از اعضای انجمن ملی تفنگ بود و در دهه 1960 با برخی از قوانین حقوق مدنی مخالفت کرد زیرا مردم در صورت تمایل باید از آزادی تبعیض در مسکن برخوردار باشند. با این حال، او ادعا کرد که این انگیزههای نژادپرستانه نبوده و زمانی که در جنوب جدا شده بزرگ شد، به سیاهپوستانی که قادر به اقامت در هتل نبودند، پیشنهاد اقامت داده بود.
رونالد ریگان بعداً به مارتین لوتر کینگ برای جنبش صلح آمیز حقوق مدنی در دهه 1960 اعتبار داد.
او می گوید: آبراهام لینکلن مرد سیاه پوست را آزاد کرد. از بسیاری جهات، دکتر کینگ مرد سفید پوست را آزاد کرد. او چگونه به این شاهکار عظیم دست یافت؟ در جایی که دیگران - سفید و سیاه - نفرت را تبلیغ می کردند، او اصول عشق و عدم خشونت را آموزش می داد
آزادی خواهی و محافظه کاری
ریگان شکلی از محافظه کاری را ترویج کرد که از بسیاری جهات مشابهتی با آزادی خواهی داشت - شکل بسیار محدودی از حکومت.
او می گوید: دولت مثل بچه است مجرای گوارشی با اشتهای زیادی در یک طرف و بدون مسئولیت در طرف دیگر.
خلاصه ای از ایدئولوژی او برای حکومت محدود در این مصاحبه بیان شده است.
«اساس محافظهکاری میل به دخالت کمتر دولت یا اقتدار کمتر متمرکز یا آزادی بیشتر فردی است... اما باز هم، من بر این گفتهام ایستادهام که فکر میکنم آزادیخواهی و محافظهکاری در یک مسیر هستند.»
در دهه 1960، ریگان علیه "مراقبت های بهداشتی اجتماعی" صحبت کرد و از کاهش دولت رفاه حمایت کرد.
فرماندار کالیفرنیا
در سال 1966 به عنوان فرماندار کالیفرنیا انتخاب شد. برنامه های اصلی سیاست او کاهش مخارج دولتی، به ویژه کاهش هزینه های رفاهی، و مقابله با اعتراضات دانشجویی ضد جنگ/ضد تشکیلات بود که در پاسخ به جنگ ویتنام به وجود آمده بود.
از آنجایی که فرماندار ریگان به سرعت نیروهای خود را برای سرکوب اعتراضات به برکلی و سایر دانشگاه ها اعزام کرد. وقتی در مورد "پنجشنبه خونین" سوال شد - جایی که یک معترض توسط پلیس کشته شد. ریگان عذرخواهی نکرد. «اگر حمام خون لازم است، بیایید آن را تمام کنیم. دیگر از مماشات خبری نیست.» ریگان از جنگ ویتنام حمایت می کرد.
در سال 1976، جایگاه او در جنبش محافظه کار، او را تشویق کرد که برای نامزدی جمهوری خواهان شرکت کند. او از جرالد فورد میانهروتر شکست خورد، اما مبارزات انتخاباتی او قدرت محافظهکاران را به نمایش گذاشت و در سال 1980 نامزدی جمهوریخواهان را برای مبارزه با جیمی کارتر به دست آورد.
رئیس جمهور 1981-1989
در پس زمینه تورم بالا، رشد پایین و بحران گروگانگیری در ایران. ریگان یک دستور کار رادیکال از نئولیبرالیسم اقتصادی، یک موضع تندرو علیه کمونیسم، حقوق دولتی و دفاع قوی ملی ارائه داد.
ریگان در سال 1981 به پیروزی قانعکنندهای در انتخابات دست یافت و او را در سن 69 سالگی مسنترین فردی کرد که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
ریگان به عنوان یک ارتباطگر عالی در نظر گرفته میشد که مردم با سبک شخصی و بیمعنای او برخورد میکردند. این تعامل با مردم عادی نقش اساسی در موفقیت انتخاباتی و محبوبیت طولانی مدت او داشت.
در عرض سه ماه از دوران ریاست جمهوری خود، ریگان در تلاش برای ترور هدف گلوله قرار گرفت. او به سختی زنده ماند و بهبودی کامل پیدا کرد.
ارزش های اجتماعی
ریگان ارزش های اجتماعی محافظه کارانه را ترویج کرد. این شامل تلاش برای ایجاد اصلاحیه قانون اساسی برای اجازه دادن به دعا در مدرسه بود. او با سقط جنین مخالف بود (اگرچه از قضا به عنوان فرماندار جدید کالیفرنیا لایحهای را امضا کرد که اجازه سقط جنین را میداد. ریگان بعداً گفت که از این تصمیم پشیمان است.)
او همچنین یک «جنگ علیه مواد مخدر» را آغاز کرد که رویکردی سختگیرانه برای مصرف مواد داشت. این منجر به حبس های بیشتری شد (به ویژه برای آفریقایی-آمریکایی ها، بزرگترین کاربران کرک). به عنوان مثال، دستورالعملهای محکومیتی به این معنی است که فردی به ارزش 5 گرم (دو بسته شکر) کراک به طور خودکار به پنج سال زندان محکوم میشود. جمعیت زندانیان در دوره ریگان افزایش یافت. (و پس از ریاست جمهوری ریگان به رشد خود ادامه داد.)
موفقیت آمیزتر، کمپین آگاهی بخشی به مواد مخدر «فقط بگو نه» بود که به دنبال تشویق جوانان به رد مواد مخدر تفریحی بود. بانوی اول نانسی ریگان در بالا بردن شهرت خود در سراسر آمریکا فعال بود.
در مورد مهاجرت ریگان نسبتا لیبرال بود. در سال 1982، او به 3 میلیون مهاجر غیرقانونی موجود اجازه داد تا شهروندی ایالات متحده را درخواست کنند. برای جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی بیشتر، او قانونی را تصویب کرد که بهکارگیری مهاجران غیرقانونی را غیرقانونی میداند.
سیاست اقتصادی
در اقتصاد، او موضع سختی علیه اتحادیه های کارگری اتخاذ کرد، او کاهش مالیات بر درآمد را اجرا کرد و تلاش کرد هزینه های دولت را کاهش دهد.
صفحه ای از سیاست اقتصادی او «اقتصاد چکه کن» نام داشت. این ایده که اگر وضعیت ثروتمندان بهتر شود، ثروت و درآمد به همه افراد جامعه سرازیر خواهد شد.
علیرغم لفاظیها برای کاهش هزینههای دولت، هزینههای کلی دولت در دوره ریگان افزایش یافت، تا حدی به دلیل افزایش هزینههای نظامی (افزایش 40 درصدی بین سالهای 1981 و 1985).
همچنین، اگرچه نرخهای بالای مالیات بر درآمد از 70 درصد به 50 درصد کاهش یافت، در سال 1981 مالیاتهای دیگر افزایش یافت.
او مسئولیت کسری بودجه رو به رشد را برعهده داشت و بدهی کل ملی از 997 میلیارد دلار به 2.85 تریلیون دلار رسید، چیزی که ریگان آن را بزرگترین ناامیدی خود توصیف کرد. با این حال، ریگان ادعا کرد که رشد اقتصادی قوی در طول دهه 1980 دلیلی بر سیاست های اقتصادی او بود.
ریگان از کاهش قیمت نفت و رونق اقتصادی دهه 1980 سود برد که شاهد افزایش درآمد واقعی بود. اما، این دوره همچنین شاهد افزایش نابرابری با افزایش شکاف بین پردرآمدها و کم درآمدها بود.
شعارهای جنگ سرد
ریگان در تمام عمر خود یک ضد کمونیست سرسخت بود. با به دست آوردن ریاست جمهوری، او به دلیل تشدید تنش ها با اتحاد جماهیر شوروی مورد انتقاد قرار گرفت و اتحاد جماهیر شوروی را "امپراتوری شیطان" نامید (1983) و به طور قابل توجهی قدرت نظامی ایالات متحده را تقویت کرد. با این حال، ریگان در حالی که برنامه جنگ ستارگان را گسترش می داد، رویکرد خود را به سیاست خارجی تشریح کرد.
او می گوید: سیاست دفاعی ایالات متحده مبتنی بر یک فرض ساده است: ایالات متحده شروع به دعوا نمی کند. ما هیچ وقت یک متجاوز نخواهیم بود.
در دوره اصلاحات ریاست جمهوری میخائیل گورباچف، اتحاد جماهیر شوروی از طریق سیاست پرسترویکا و گلاسنوست گورباچف به کاهش تسلیحات و آزادسازی بیشتر متعهد شد. چندین معاهده امضا شد که زرادخانه های هسته ای هر دو طرف را کاهش داد.
در سال 1988، ریگان از اتحاد جماهیر شوروی بازدید کرد و در آنجا با استقبال خوبی روبرو شد. وقتی از ریگان پرسیده شد که آیا او هنوز اتحاد جماهیر شوروی را امپراتوری شیطانی میداند، پاسخ داد: «نه، من درباره زمان دیگری صحبت میکردم، دورهای دیگر».
گورباچف بعداً در مورد ریگان گفت: [ریگان] مردی که در پایان جنگ سرد نقش داشت و او را "یک رئیس جمهور بزرگ" می دانست.
در سال 1987، ریگان اتحاد جماهیر شوروی را به چالش کشید تا فراتر رود.
او گفت: دبیر کل گورباچف، اگر به دنبال صلح هستید، اگر به دنبال رفاه برای اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی هستید، اگر به دنبال آزادسازی هستید، به این دروازه بیایید! آقای گورباچف، این دروازه را باز کنید! آقای گورباچف این دیوار را خراب کنید
ده ماه پس از ترک پست او، در سال 1989، دیوار برلین فرو ریخت و جنگ سرد رسماً در کنفرانسی در مالت پایان یافت.
اقدام پنهان ضد کمونیستی
به عنوان رئیس جمهور، ریگان همچنین از کمک به جنبش های ضد کمونیستی در سراسر جهان حمایت کرد. هدف سرنگونی هر رژیم متحد اتحاد جماهیر شوروی بود. برخی از این جنبش های ضد کمونیستی نیز به نقض شدید حقوق بشر متهم شدند. این کمپین ها مخفیانه و توسط سیا حمایت می شد. این شامل حمایت از نیروهای افغان در جنگ با اتحاد جماهیر شوروی بود. اگرچه از قضا، این تسلیحات آمریکایی بعداً توسط طالبان علیه نیروهای آمریکایی که در دهه 2000 به افغانستان رفتند استفاده شد.
در سال 1983، ریگان نیروهایی را برای حمله به گرانادا و سرنگونی دولت همسو مارکسیست فرستاد.
در سال 1986، سیا در فعالیت های مخفیانه در فروش تسلیحات به ایران و استفاده از عواید آن برای تأمین مالی کنتراهای ضد کمونیست در نیکاراگوئه شرکت داشت. این موضوع در رسوایی ایران کنترا علنی شد. این امر با یک اقدام کنگره غیرقانونی شده بود، اما سیا آن را به ابتکار خود انجام داده بود. ریگان آگاهی مستقیم را انکار کرد.
این یک مورد نادر از رسوایی بود که به محبوبیت ریگان برخورد کرد. معمولاً او این توانایی را داشت که توجه را از رسوایی ها منحرف کند.
در سال 1986، بمبی در یک کلوپ شبانه برلین منفجر شد و یکی از نظامیان آمریکایی را کشت. ریگان با استناد به دخالت لیبی، دستور یک سری حملات هوایی علیه لیبی را صادر کرد و به حق دفاع از خود ایالات متحده اشاره کرد. در پاسخ، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه ای را تصویب کرد که حمله آمریکا را محکوم کرد.
یک لحظه حساس در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان، فاجعه چلنجر در سال 1986 بود، جایی که یک شاتل فضایی ایالات متحده منفجر شد و هر هفت فضانورد حاضر در آن را کشت.
ریگان پس از ریاست جمهوری مورد تحسین بسیاری از منتقدان و همچنین انتقادات زیادی قرار گرفت. در آگوست 1994، تشخیص داده شد که او به بیماری آلزایمر مبتلا شده است - که شامل یک وخامت آهسته و پیوسته در مغز است. پس از تشخیص، ریگان از دید عموم عقب نشینی کرد. او در 5 ژوئن 2004 بر اثر ذات الریه درگذشت.
دیدگاه