امروز: سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 272027
۲۰۳۶
۱
۰
نسخه چاپی
آنچه برای رهبری باید بدانید

راهنمای رهبران (قسمت 1)

رهبران باشخصیت پیوسته در حال یاد گرفتن اند. آنان چیزهایی جدید می آموزند و به سرعت خود را با تغییرات تطابق می دهند. تلاش می کنند خود را بهبود دهند و درصدد این هستند که واکنش های دیگران را دریابند و مطابق آن عمل کنند.

حقوق نیوز/ کسب و کار/ گزیده کتاب

راهنمای رهبران (قسمت 1)

راهنمای رهبران

رهبری حرفه ای

آیا باید به توسعه ی مهارت های رهبری خود اهمیت بدهید؟

بله، با توسعه ی این مهارت ها، مسیر شغلی کارآمد و موفق تری خواهید داشت و در هر سازمانی که مشغول کار هستید منشأ تغییرات بسیار خواهید بود. عملکرد دیگران را بهبود می بخشید و اگر به دنبال وظایف والاتر و موفقیت های بیشتر هستید، آموختن اینکه چگونه رهبری مؤثرتر باشید به شما کمک می کند به هدف تان دست یابید. اگر رهبری کارآمد باشید، بی تردید فرصت های رشد و موفقیت را در سازمان خود افزایش خواهید داد.

سازمان تان (چه یک بیمارستان، شرکت دولتی، تجارتی معمولی یا یک مدرسه) از شما انتظار دارد رهبری قوی و مؤثر باشید.

سازمان تان از شما می خواهد رهبری ماهر و بالاتر از سطح معمولی باشید. در حالی که کسانی که مهارت های رهبری را می آموزند نتایج بهتری کسب می کنند.

متأسفانه مفهوم رهبری هنوز به درستی درک نشده است. اگر از صد نفر بخواهید که «رهبری» را برایتان تعریف کنند، صد پاسخ متفاوت خواهید شنید.

بسیاری از رهبران به اشتباه گمان می کنند که راه پیشرفت، شناخت مهارت های ضعیف و تقویت این به اصطلاح نقطه ضعف هاست. این رهبران باور دارند با بهبود این نقاط ضعف، کارآیی خود را افزایش می دهند.

رهبران بزرگ با تعداد اندکی از نقاط قوت خود شناخته شده اند. رهبران استثنایی به علت بی خطا بودن فوق العاده نشده اند و همه چیز را به درستی انجام نمی دهند.

رهبران بزرگ باعث ایجاد تفاوت های بزرگی می شوند

وقتی به موضوع رهبری می رسیم، ناگزیر این سؤالها پیش می آیند: « آیا رهبری همان چیزی است که شما دارید؟ آیا رهبران این گونه متولد می شوند؟ آیا افراد واقعا می توانند رهبران بهتری شوند؟ این سؤالات به سخت جانی یک سوسک است - آنها هیچ وقت نمی میرند!

در واقع ویژگی های رهبری می تواند بهبود یابند. شما می توانید رهبر بهتری باشید.

این درست است که برخی مشخصه های رهبری در همان کودکی خود را نشان می دهند، اما این هم واقعیت دارد که مردم غالبأ نمی توانند پیش گویی کنند که چه کسانی در آینده رهبرانی بزرگ خواهند شد.

برخی افراد با اعتماد به نفس و هوش سرشار پا به این دنیا می گذارند. واضح است که این خود یک امتیاز محسوب می شود. اما تقریبا همه ی افراد با انجام فعالیت های ویژه توسعه یافته می توانند رهبران بهتری شوند. در واقع رهبران، بیشتر ساخته می شوند تا رهبر به دنیا بیایند.

یکی از بهترین دلایلی که نشان می دهد رهبران می توانند از میان مردم عادی خلق شوند، نیروی دریایی آمریکاست؛ جایی که بیشتر استخدام شوندگان در آن اغلب از خانواده های مشکل دار یا خشن می آیند، معمولا از مصرف کنندگان موقت مواد مخدر یا الكل هستند یا جرم های کوچکی مرتکب شده اند و غالبا هم به دانشگاه نرفته اند.

در یک کلام هیچ یک از پیش بینی های معمول برای رسیدن به موفقیت، در مورد این افراد صادق نیست. با این حال بسیاری از آنان بعد از گذشت ۲ تا ۳ سال، به رهبرانی تأثیر گذار تبدیل شده اند و با پیش رفتن در حرفه شان، توانایی های چشمگیری در رهبری از خود نشان داده اند.

متخصصان رهبری جیمز كوزس و باری پازنر می نویسند: «از لحاظ فکری این بی صداقتی است اگر نگوییم که در برخی افراد احتمال تبدیل شدن به یک رهبر، به وضوح بیش از دیگران است. اما این بدین معنا نیست که مدیران معمولی نمی توانند یک رهبر خارق العاده شوند. پتانسیل رهبری می تواند پرورش داده شود. با تلاش و تمرین، می توانید از استعدادهای ذاتی تان برای یک رهبر فوق العاده بودن فراتر بروید.»

هدف ما در نوشتن این نوشتار، روشن کردن مفهوم رهبری است - توضیح اینکه برای تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند چه کار باید کرد. برای انجام این مهم، ما تحقیق کردیم که مردم در خصوص رهبران واقعی چه می گویند.

برای کسب مهارت های رهبری:

باور داشته باشید که مدیران معمولی نیز می توانند به مدیرانی فوق العاده تبدیل شوند

سیستم ذهنی شما می تواند این تفاوت را ایجاد نماید.

خود را متعهد به یادگیری مفاهیم این نوشتار کنید

هر چه بیشتر در مورد آنچه باعث ساخته شدن یک رهبر فوق العاده می شود، بدانید، شانس بیشتری برای پدیده شدن دارند.

مهارت های تان را به کار گیرید

این ایده ها را به عمل در آورید. خود را یک رهبر بهتر بسازید.

راهنمای رهبران (قسمت 1)

رهبران بزرگ باعث ایجاد تفاوت های بزرگ می شوند

در پژوهش های مان به شواهدی قطعی دست یافتیم که رهبران ضعیف نتایجی ضعیف کسب می کنند. این نکته خیلی شگفت آور نیست، بلکه هر کس که برای مدت کوتاه چند هفته نیز در سازمانی کار کرده باشد از آن آگاهی دارد. همچنین واضح است که در مقابل، رهبران خوب برای سازمان شان نتایجی خوب کسب می کنند.

مهم تر این است که برای درک تفاوت میان رهبران خوب و بد نیاز به ارزیابی های پیچیده نیست. درک این تفاوت بسیار ساده است. حتی می توان این نکته را در سطح روابط شخصی نیز متوجه شد.

در حالت کلی رهبران خوب از تمامی جهات کارآمدتر از رهبران بد هستند. رهبران فوق العاده موجب بهبود بهره وری می شوند، میزان جابه جایی کارکنان را کاهش می دهند، خدمات به مشتریان را تقویت می کنند و میزان تعهد کارکنان را نیز افزایش می دهند.

تحقیقات ما نشان داده است که تفاوت بسیار مهم دیگری میان رهبران خوب و رهبران فوق العاده وجود دارد.

رهبران فوق العاده در مقایسه با رهبران خوب تفاوت های بسیاری دارند. آنان حتا می توانند میزان جابه جایی کارکنان را به حداقل برسانند، در کارکنان انگیزه ایجاد کنند و میزان عملکرد آنان را به حداکثر برسانند و خدمات به مشتریان را تا حد زیادی تقویت کنند.

در تحليل از نتایج چند پژوهش متوجه شدیم که در برخی شغل ها تفاوت میزان بهره وری میان کارکنان بسیار خوب و اکثریت بقیه ی کارکنان، بسیار زیاد است. نتایج این تحقیق ثابت کرد که میزان بهره وریِ موفق ترین کارمند، ۱۲۷ درصد از میزان متوسط بهره وری دیگر کارکنان بیشتر است.

هدف ما بررسی این نکته بود که میزان تأثیر رهبری فوق العاده می تواند تا چه اندازه بهره وری را افزایش دهد. برای نمونه در یک بانک، دریافتیم که رهبران فوق العاده سود را در مقایسه با رهبران خوب حتی به دو برابر می رسانند. در بررسی دیگر در یک سازمان تجاری نتایج نشان داد که رهبران فوق العاده، در مقایسه با رهبران معمولی هفت برابر فروش داشتند.

به منظور افزایش تأثیر مثبت رهبران می توانید نکات زیر را به کار بندید:

برای «خوب» شدن رهبران «بد» تلاش کنید

رهبران ضعیف کارکنان و مشتریان را فراری می دهند و به تجارت شان ضرر می رسانند. در هر بخش قابل ارزیابی در عملکرد سازمانی، رهبران خوب بهتر از رهبران بد عمل می کنند.

برای «کمی بهتر شدن» رهبران «خوب» تلاش نکنید

تفاوت زیادی میان نتایج عملکرد رهبران خوب و کمی بهتر وجود ندارد. اصلاحات اندک در میزان تأثیرگذاری رهبران، نتایج سازمانی را تغییر زیادی نمی دهد.

هدف تان «عالی شدن» رهبران «خوب» باشد

تفاوت میان رهبران فوق العاده و رهبران خوب یا متوسط، بسیار زیاد است. اگر با هزینه ای منطقی می توانید رهبران خوب یا متوسط تان را تا سطحی عالی ارتقا دهید، سودی که از این کار عاید سازمان تان می شود، قابل توجه خواهد بود.

رهبران خوب را به رهبران عالی تبدیل کنید

یکی از دلایل شکست برنامه های توسعه ی رهبری این است که انتظاراتی دست بالا از رهبران خود ندارند.

میکل آنژ گفته است:

«بزرگترین خطری که بسیاری از ما را تهدید می کند این نیست که هدفهایی دست بالا برای خود در نظر می گیریم که نمی توانیم به آنها دست یابیم، بلکه هدف های مان خیلی سطح پایین هستند.»

بسیاری از رهبران خوب گمان می کنند که خوب بودن کافی است، آنها نمی دانند که می توانند عملکردی فوق العاده داشته باشند. آنان فکر می کنند که رهبران فوق العاده نابغه هایی هستند که از زمان تولد استعدادهایی غیرعادی دارند.

نگاه آنان نسبت به رهبران فوق العاده مانند کسی است که نوازنده ای را می بیند که بسیار عالی پیانو می زند و با خود می گوید: «خیلی خوب می شود اگر بتوانم مثل او پیانو بزنم، ولی من که نمی توانم. او استعدادی عالی در نواختن پیانو دارد.»

البته استعدادهای ذاتی نشان دهنده ی این نیستند که چه کسی بهترین نوازنده ی پیانو است و همین طور رهبری فوق العاده؛ آنچه موجب تفاوت می شود نظم و تمرین است.

استاد دانشگاهی در این باره می گوید: «نظم و تمرین همیشه بسیار مهم تر از توانایی های ذاتی است. کسانی که نظم و ترتیب دارند و سرسختانه تمرین می کنند می توانند از کسانی که استعدادهای ذاتی دارند، پس از مدتی پیشی بگیرند. بدون نظم و توانایی آموختن، حتی استعدادهای ذاتی نیز نمی تواند بر تمرین فراوان برتری یابد.»

در واقع شواهد نشان می دهد که موسیقیدان ها به این دلیل در کار خود مهارت می یابند که برای مدت ده سال، دو تا چهار ساعت در روز به تمرین می پردازند. آنان علاقه و نظم مورد نیاز برای این کار را دارند!

بسیاری از کسانی که به تازگی مدیر شده اند، دوره های فشرده ی آموزشی را را می گذرانند. آنان ساعت های طولانی به کارآموزی می پردازند و این پس با ایده ها و پیشنهادات مدیران باتجربه آشنا می شوند. زمان صرف باور می کنند تا درباره ی برگزاری جلسات و ارزیابی عملکرد کارکنان خود مطالب مورد نیاز را بیاموزند. همچنین با دقت به دیگران توجه می کنند و تا شیوه های به کار رفته توسط آنان و مهارت های شان را بیاموزند.

آنان رهبری را تمرین می کنند تا در این زمینه بهتر شوند. منحنی نشان دهنده ی میزان مطالب آموخته شده ی آنان شیبی تند دارد. هنگامی که مهارت های کافی را یافتند، از مرحله ی تمرین وارد مرحله ی اجرای مطالب آموخته شده می شوند. اجرای این مهارت ها سرگرم کننده تر است، ولی توسعه ی مهارت ها سرعتی کم دارد و و گاهی اوقات حتی متوقف می شود.

به منظور بهبود توانایی های رهبری می توانید:

همه ی کارکنان را وادار به بهتر شدن کنید

مقصر دانستن رهبران بد برای شکست های سازمان بسیار ساده است. قبول کنید که هر کس باید تا حدودی بار بهبود را بر دوش بکشد.

علاقه مند شوید

چرا برخی دانش آموزان علاقه دارند سخت تر و بیشتر تمرین کنند؟ تفاوت کلیدی در اینجا توانایی های آنان نیست، بلکه علاقه شان است. با تیزهوشی، مهارت های به کار گرفته شده ی دیگر رهبران را در نظر داشته باشید و آنها را الگوی کار خود قرار دهید.

در اجرای مهارت های رهبری قبل از اجرای جدی، سخت تمرین کنید

رهبران بد تصور می کنند تمرین آگاهانه تفاوتی در کارشان ایجاد نمی کند. به همین دلیل از همان ابتدا سعی در اجرای جدی مهارت های رهبری دارند و هرگز پیشرفت نمی کنند. رهبران خوب دقت می کنند و ابتدا سعی می کنند به سطح قابل قبولی از خُبرگی در این مهارت برسند.

راهنمای رهبران (قسمت 1)

چادر رهبری را برپا کنید

سالهاست که کارشناسان رهبری در حال یافتن فهرستی از ویژگی های رهبران بزرگ هستند. گمان آنان بر این است که هر ویژگی برای خود از اهمیت خاصی برخوردار است. مهارت های رهبری، مستقل و منحصر به فردند و هیچیک با دیگری ارتباطی ندارد.

برای درک بهتر این مهارت ها می توان رهبری را به چادری بزرگ تشبیه کرد. ستون های این چادر در واقع همان ویژگی های رهبران است.

در واقع پنج ویژگی وجود دارد که رهبران بزرگ را از دیگر رهبران متمایز می سازد:

1. شخصیت

۲. توانایی های فردی

٣. تمرکز بر نتیجه

۴. توانایی های روابط انسانی

۵. راهبری تغییرات سازمانی

پارچه ای که این چادر از آن ساخته شده نیز همه ی قابلیت های دیگری است که یک رهبر ممکن است از خود نشان دهد.

کلید تأثیرگذاری بیشتر رهبران این است که بتوانند سطح بیشتری از این چادر را توسط ستون های ذکر شده در هوا نگاه دارند. با برپا کردن یک ستون می توان بخشی از چادر را از زمین بلند کرد. با بلند کردن ستون دوم بخشی دیگر از چادر بلند می شود و فضایی میان دو ستون به وجود می آید. با بلند کردن هر یک از این ستونهای پنج گانه، بخشی از چادر از زمین بلند می شود تا اینکه فضای کافی در زیر چادر به وجود آید.

برخی از راهکارهای بر پا کردن چادر رهبری عبارتند از :

قابلیت های مهم را گسترش دهید

تلاش کنید در هر یک از ویژگی های پنج گانه ی ذکر شده در بالا توانایی کافی را کسب کنید.

ترکیبی مناسب از این قابلیت ها به وجود آورید

این چادر تنها با یک یا دو ستون برپا نمی شود. رهبران بزرگ به ترکیبی متعادل از این ویژگی های پنج گانه نیاز دارند.

هرچه بیشتر، بهتر

رهبرانی که از این ویژگی های پنج گانه به خوبی برخوردارند، پادری باشکوه و عظیم برپا می کنند.

شخصیت، عصاره ی رهبری موفق است

در مثال چادر رهبری ستون مرکزی شخصیت رهبر است. پژوهش های اما نشان می دهد رهبری که نمره ی خوبی در شخصیت نگرفته است به هیچ وجه نمی تواند در طولانی مدت رهبری عالی باشد. رهبرانی که از این ویژگی بی بهره اند پیوسته نگران این هستند که حقیقت درباره ی آنان یافت شود. درست همانند دکورهای فیلم های هالیوودی که از روبه رو واقعی به نظر می رسند، این رهبران نگران این هستند که صورت باطنی شان شناخته شود.

عناصر کلیدی شخصیت قوی در یک رهبر چه هستند؟ رهبران دارای این ویژگی، کارها را با تعهد دنبال می کنند. آنها به حرف های شان عمل می کنند و به نفع سازمان شان تصمیم می گیرند تا اینکه سود شخصی خود را در نظر داشته باشند. این رهبران با روشن و واضح عمل کردن، احترام دیگران را جلب می کنند. در واقع هر چه دیگران از درون رهبران آگاه تر باشند، برایشان احترام بیشتری قائل خواهند بود.

رهبران با شخصیت با دیگران محترمانه برخورد می کنند. از آن دسته افرادی نیستند که در ظاهر لبخند می زنند اما در درون بدخواه دیگرانند. به خدمتکاران و مدیران اجرایی توجهی یکسان می کنند. این رهبران به دیگران با دیدگاهی مثبت می نگرند. آنان فرض می کنند که دیگران نیات خوب دارند و به جای اینکه در پی رقابت باشند، به دنبال همکاری با همه هستند.

رهبران باشخصیت پیوسته در حال یاد گرفتن اند. آنان چیزهایی جدید می آموزند و به سرعت خود را با تغییرات تطابق می دهند. تلاش می کنند خود را بهبود دهند و درصدد این هستند که واکنش های دیگران را دریابند و مطابق آن عمل کنند.

بی تردید برخی از شما از خود می پرسید: «آیا می توانم شخصیتم را بهبود دهم؟» پاسخ به این سؤال ممکن است سبب حیرت تان شود. برخی باور دارند که فرایند زیر معمولا رخ می دهد:

شخصیت---- دیدگاه---- رفتار

مطابق این روند ابتدا باید شخصیت خود را به شکل دیدگاه خود در آورید و سپس رفتارتان مطابق این دیدگاه تغییر خواهد کرد. واقعیت این است که به ندرت فردی می توان یافت که روی دیدگاه هایش کار می کند و رفتارش با شخصیت او تناسب داشته باشد. اگر بتوانید رفتارتان را به شکل موفقیت آمیزی تغییر دهید، در دیدگاه و شخصیت تان دگرگونی ایجاد خواهد شد.

در حقیقت باور ما بر این است که فرایند زیر بهتر با واقعیت تطابق دارد:

رفتار----- دیدگاه---- شخصیت

برای تغییر رفتار و در نتیجه شخصیت تان می توانید گام های زیر را بردارید:

همیشه به تعهدات خود عمل کنید

مراقب تعهدات خود باشید. قولهایی ندهید که نمی توانید به آنها عمل کنید. اگر می دانید که از عهده ی برخی تعهدات خود بر نمی آیید، آن را پنهان نکنید. آن را بپذیرید و قصد خود را بیان کنید.

فروتنی پیشه کنید

توانایی خندیدن به خود را داشته باشید. اختیار خود را به رخ دیگران نکشید. فروتنی موجب می شود که قابل دسترسی باشید. و در عین حال راه های ایجاد روابط را هموار می سازد.

آینه ای بیابید

باید بدانید که نظر دیگران درباره ی شخصیت تان چیست. این آینه می تواند مربی یا مشاوری شخصی، یک دوست، همکاری قابل اطمینان و یا حتا فرایندی طراحی شده برای درک نظر زیردستان تان باشد. بدون این خودارزیابی، تلاش برای تأثیر گذاشتن بر گروه کاری تان بیهوده خواهد بود.

راهنمای رهبران (قسمت 1)

رهبران به توانایی های شخصی نیاز دارند

دومین ستون اصلی این چادر توانایی های شخصی رهبر است. این توانایی ها جدا از مهارت های رهبری است.

پژوهش های ما نشان داده است برای اینکه رهبری قدرت و نفوذ کافی داشته باشد باید از این توانایی ها برخوردار شود.

برخی از این توانایی ها عبارتند از:

دانش فنی: بهترین رهبران حداقل از یکی از توانایی های فنی تجارتی که به آن مشغول هستند، برخوردارند.

اطلاعات کافی دربارهی محصول: رهبران بزرگ باید درک و دانش کافی داشته باشند از آنچه سازمان شان تولید می کند. . همچنین آنان باید بدانند که چرا این محصول تولیدی از دیگر محصولات رقیب برتر است.

مهارت تحليل و حل مسئله: این مهارت شامل توانایی شناخت تحلیل و یافتن راه حل نهایی برای حل مشکلات پیچیده است.

مهارت های حرفه ای: رهبران عالی باید از مهارت کافی و مناسب نوشتاری، معرفی و ارائه ی محصول، برنامه ریزی کارآمد فعالیت ها، نظارت بر پیشرفت و پیش بردن کار بدون نظارت پنهان برخوردار باشند.

نوآوری: نوآوری یعنی توانایی رهبر برای یافتن دیدگاه های جدید در حل مشکلات، رهایی از شیوه های قدیمی و ناکارآمد و دیدن فرصت های تازه.

ابتکار عمل: بهترین رهبران همیشه مراقب مواردی هستند که می تواند در روند پیشرفت کار اختلال ایجاد کند و بی درنگ این موارد را حل و فصل می کنند.

کاربرد مؤثر فناوری اطلاعات: رهبران عالی پیوسته از فناوری های اطلاعاتی جدید مانند نامه های الکترونیک، نرم افزارهای جامع و سودمند و هرگونه فناوری دیگری که روند پیشرفت کار را تسهیل می کند، استفاده می کنند.

کارشناسان حرفه ای، جین دالتون و پاول تامپسون توضیح می دهند که رهبران موفق در طی چهار مرحله ی حرفه ای پیشرفت می کنند. هیچ یک از این مراحل قابل حذف نیست.

مرحله ی اول مربوط به زمانی است که رهبران باید ثابت کنند توانایی آموختن نکات مربوط به تجارت مورد نظر را دارند و می توانند زمینه ای قدرتمند از اطلاعات کارشناسی فنی در این باره را به وجود آورند.

در مرحله ی دوم نیز رهبران به آموزش ادامه می دهند تا اینکه به صورت استقلال یافته بتوانند امور مربوط به خود را پیش ببرند.

در مرحله ی سوم آنان به مربیان و خبرگانی تبدیل می شوند که می توانند این توانایی ها را در دیگران ایجاد کنند و به آموزش آنان بپردازند.

در مرحله آخر آن ها تبدیل به کارشناسان دوراندیش و ماهر سازمان خود شده اند و می توانند سازمان شان را در مسیرهایی جدید راهبری کنند.

بسیاری اوقات رهبران به مرحله ی آخر، یعنی به کارشناسان دوراندیش و ماهر سازمان خود تبدیل شده اند و می توانند سازمان شان را در مسیرهایی جدید راهبری کنند.

بسیاری اوقات رهبران به مرحله ای می رسند که احساس می کنند دیگر نیازی به آموختن چیزی ندارند. آنان گمان می کنند که زمانی را باید صرف آموزش خود کنند و پس از آن، زمان عمل بر اساس این آموزش ها فرا رسیده است و دیگر به آموزش نیازی ندارند. بهترین رهبران هرگز روند آموختنی را متوقف نمی کنند.

در این جا چند شیوه برای به حداکثر رساندن توانایی های شخصی تان آمده است:

فناوری مورد نظر را به خوبی بشناسید

زیر دستانتان به خوبی از تلاش شما برای کسب اطلاعات و دانش درباره ی فناوری های مورد نظرتان باخبر می شوند. آنچه را که نمیدانید با فروتنی بپذیرید.

مهارت های حرفه ای خود را تکمیل کنید

مدیران بدون توانایی ارتباط برقرار گرفتن با کارکنان نمی توانند مدیریت کنند.

شیوه های نو را بیازمایید

مدیران بزرگ به نوآوری و ابتکار عمل می پردازند. آنان از چارچوب های متداول خارج می شوند و برای آزمودن شیوه های جدید تردیدی به دل راه نمی دهند.

منبع: راهنمای رهبران - جان .زنگر - جوزف فولکمن - ترجمه فرشید قهرمانی - سید مهرداد هاشمی

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید