تعریف همسرگریزی
شاید شما هم در میان همکاران یا دوستان خود افرادی را بشناسید که از خانه گریزانند و بهرغم اینکه ظاهرا مشکلی ندارند، از همسر خود فراریاند و دوست ندارند در کنار هم باشند؛ همسرانی که هرگز لذت با هم بودن را نچشیدهاند و تجربه نکردهاند، یک سفر دونفره یا یک شام دو نفره و حتی نوشیدن یک فنجان چای در کنار همدیگر چهقدر لذتبخش است.
امروزه شاهد افزایش نارضایتی، ناسازگاری، بی تعهدی، طلاق و به طورکلی؛ کاهش کیفیت روابط زناشویی زوج ها هستیم که موجب آسیب به کانون گرم و مقدس خانواده و پیکره اجتماع می گردد.
همسرگریز به افرادی اطلاق می شود که از خانه گریزانند و تمایل چندانی به سپری کردن زمان با خانواده و همسر خود تدارند و ترجیح می دهند که بیشتر زمان خود را با مشغله های کاری یا دوستانشان سپری کنند و در واقع خیلی کم با همسرشان وقت می گذرانند.
تفاوت اعتیاد به کار با همسرگریزی
ما باید افرادی را که به طرز شدیدی وابسته به کارشان هستند و به شدت از انجام کارشان لذت میبرند (و اصطلاحا معتاد به کارشان هستند) را از کسانی که همسرگریز هستند، جدا کنیم. درست است که این افراد هم اکثر وقت خود را در محیط کارشان میگذرانند و تمام مدت کار میکنند و روز تعطیل و غیرتعطیل نمیشناسند اما دلیل این رفتار آنها وابستگی روانی شدیدی است که به کار کردن دارند.
با اینکه در نگاه اول این گروه را متهم به همسرگریزی میکنند اما اصولا این افراد ( اغلب معتادان به کار مرد هستند هر چند که در میان خانمها نیز چنین حالتی گاهی دیده میشود ) با همسر و فرزند خود مشکلی ندارند. تنها مساله این آقایان آن است که تنها لذتشان در دنیا کار کردن است و هویت خود را صرفا در انجام کار میبینند. برای همین، حتی در روزهای تعطیل و ایامی که به اجبار از کارشان جدا میشوند با تلفن یا پشت میز کامپیوتر، مشغول کار میشوند.
خانوادههای این آقایان، به آنها نام «ماشین پولسازی» میدهند و سعی میکنند نیازهای خود را به وسیله پول در ابعاد مختلف تامین کنند اما پس از مدتی با مشکلات عاطفی و غیره مواجه میشوند.
حضور نداشتن والدی که به کار معتاد است میتواند به سلامت بچهها صدمه بزند و آنها را دچار خلأهای خاصی کند.
توصیه میکنم همه کسانی که فقط در زندگی از کار کردن تمام وقت لذت میبرند و بس، با یک روانشناس مشورت کنند و در صورت تشخیص اعتیاد به کار میتوانند مطمئن باشند که با رواندرمانی به خوبی درمان میشوند.
اما در مورد همسرگریز بودن باید گفت شباهت آنها به گروه پیشین در این است که چنین افرادی به دلیل فرار از خانه و همسر مجبورند به کار پناه بیاورند.
همسرگریزها برخلاف معتادان به کار، از کار کردن لذت نمیبرند و چهبسا در تمام مدتی که سر کار هستند فقط با همکاران مشغول وقت تلف کردن و خوشگذرانی باشند. آنها فقط دلشان میخواهد وقت خود را پر کنند و پناه بردن به محیط کار از صبح تا شب بهانه خوبی برایشان است.
همسرگریزی در مردان
عموما زمانی که صحبت از همسرگریزی است ذهن متوجه همسرگریزی در مردان می شود. مردان معمولاً به دلایل مختلف ممکن است به همسرگریزی گرایش یابند.
نداشتن تفاهم اخلاقی با همسر، داشتن مشکلات روحی و روانی که توان مطرح کردن آن را با همسر خود ندارند، غُر زدن و گلایه های متعدد زنان، علاقه به تنهایی و پشیمانی از تأهل و ترجیح گذران وقت با دوستان از جمله دلایل مردان برای همسرگریزی است.
همسرگریزی در زنان
همسرگریزی ممکن است برای هر یک از زوجین پیش بیاید و این طور نیست که بتوان با قطعیت گفت این مشکل فقط در آقایان وجود دارد و یا صرفا خانم ها دچار همسرگریزی می شوند. خانم هایی که دچار همسرگریزی می شوند سعی می کنند بیشتر وقت خود را صرف بودن در کنار دوستان ، خانواده و همکاران خود کنند و زمان کمی را به همسر خود اختصاص می دهند. خانم های همسرگریز مانند شوهران خود سعی می کنند تمامی انرژی و وقت خود را صرف کارهای دیگر کنند و زمانی که نزد همسر خود هستند بی انگیزه و خسته اند. این قبیل زوج ها در روابط جنسی خود هیچ احساس و عاطفه ای ندارند و می توان گفت که آنها باهم اما تنها هستند.
دلایل زنان نیز برای همسرگریزی می تواند متعدد باشد از جمله: پشیمانی از ازدواج، تندخویی و بداخلاقی مرد، عدم توان طرح مشکلات عاطفی و جنسی، خستگی از کارهای روزمره.
دلایل همسرگریزی
در جواب به این سوال می توان گفت اولین مسئله انتخاب نادرست همسر می باشد. این زوج ها متاسفانه در انتخاب همسر خود اشتباه کرده اند و بعد از ازدواج متوجه این موضوع شده اند که مناسب زندگی با همسر خود نیستند و هیچ تفاهم و نقاط مشترکی با یکدیگر ندارند.
این مشکل از جایی شروع می شود که زن و مرد بطور عاقلانه و منطقی تصمیم نمی گیرند بلکه از روی احساساتی که باعث به وجود آمدن عشق ناگهانی و زودگذر در آنها می شود اقدام به ازدواج می کنند و پس از جاری شدن خطبه عقد و زمانی که زندگی خود را زیر یک سقف شروع می کنند، متوجه فروکش کردن شعله های عشق روزهای اول آشنایی می شوند ، حرف های هم را نمی فهمند، نمی توانند یکدیگر را درک کنند و به محض اینکه مشکلی پیش می آید دچار کشمکش، بحث و دعوا می شوند و همین موضوع باعث می شود که به مرور زمان از یکدیگر فاصله بگیرند و روابط بین آنها هر روز سردتر شود و برای حل این مشکل سعی می کنند خودشان را با کارهای دیگر سرگرم کنند، مثلا ساعات طولانی را صرف صحبت کردن با دوستان خود می کنند. در بسیاری موارد تلاش زوجین برای بهتر شدن اوضاع و رابطه بینشان بی نتیجه است.
عوارض همسرگریزی
اگر زوجین به مرور زمان همین روند را ادامه دهند گرچه با یکدیگر زندگی می کنند ولی به مروز زمان ابتدا طلاق عاطفی و سپس ممکن است برای همیشه از یکدیگر طلاق بگیرند.
همچنین یکی از مهمترین عوارض همسرگریزی گرایش به ارتباط با جنس مخالف و خیانت می باشد. زیرا زوجین نمی توانند نیازهای عاطفی یا جنسی خود را با همسر خود برطرف نمایند از این رو به روابط خارج از ازدواج گرایش می یابند.
درمان همسرگریزی
زوج درمانی از مهمترین درمان های همسرگریزی است.
زوجین می توانند با مراجعه به یک روانشناس خوب و با استفاده از تجربیات و راهکارهای ارائه شده توسط او سعی در بهبود روابط خود کنند گرچه ممکن است برای ساختن یک زوج ایده آل تعداد جلسات زوج درمانی زیادی لازم باشد ولی با کمک گرفتن از یک روانشناس باتجریه می توان حتی در چند جلسه تاحدی رابطه را بهبود بخشید. به این صورت که زوج درمانی باعث می شود زوجین در وهله اول ویژگی های شخصیتی خود و انتظاراتی که از همسر خود دارند را بشناسند و سپس آنها را تغییر دهند.
دیدگاه