نکات مهم برای موفقیت در کار
قانون 80-20 را به دل نگیرید
اغلب این مورد وجود دارد که کسانی که بسیار مولد هستند یا کسانی که به شدت وجدان کار دارند، درک نمی کنند چرا دیگران مانند آنان نیستند. برای افراد بسیار مولد مستأصل کننده است که با افراد کم کار در یک جا باشند؛ کسانی که ظاهرا کمتر از آنچه می توانند، کار انجام می دهند. بنا به دلایلی، این گونه افراد از آن رنجیده و در نتیجه آزرده می شوند.
مشاهده کرده ام که بسیاری از افراد بسیار مفید حتی خود را فردی مفید نمی دانند، بلکه فردی عادی می دانند که فقط کاری را انجام می دهند که برای موفقیت لازم است یا کار را به اتمام می رساند. آنان صادقانه نمی توانند درک کنند که چرا دیگران مانند ایشان نیستند. زمانی مردی بسیار بسیار مفید را می شناختم که اصرار داشت:«من فردی بسیار مفید نیستم. فقط موضوع این است که اکثر مردم، کم کار هستند.» من او را به اندازه ی کافی می شناختم و می دانم که قصد فخر فروشی نداشت. بلکه او دید واقعی خود را نسبت به جهان با من در میان می گذاشت. او صادقانه احساس می کرد که اکثر مردم به اندازه ی کافی سخت کار نمی کنند و تقریبا هیچ کس با به کارگیری حداکثر توان بالقوه ی خود زندگی نمی کند. اگر واقعا عقیده داشته باشید که این حقیقت دارد، می توانید تصور کنید که اکثر مواقع چه قدر مستأصل و خشمگین می شدید. دیدگاه شما طوری بود که متوجه همه ی چیزهایی می شدید که انجام نمی گرفت یا می توانست یا می بایست به گونه ای متفاوت انجام شود. دنیا را برحسب کاستی هایش مشاهده می کردید.
شما احتمالا دیدی تا بدین حد افراطی ندارید (بدون شک من هم ندارم)، ولی شما هم ممکن است دنیا را از بعدی بسیار مولد و سودمند مشاهده کنید. اگر این طور است، ممکن است قبول (یا درک) اینکه افراد دیگر در الویت ها، اخلاقیات کاری، درجات راحتی، استعداد ها، توانایی ها و تنظیمات فکری با هم تفاوت دارند، دشوار باشد. افراد به امور از دیدگاه هایی کاملا متفاوت می نگرند و با سرعت هایی بسیار متفاوت کار می کنند. به خاطر داشته باشید افراد مختلف از مولد بودن تعریف های متفاوت دارند.
یک راه آسان برای آرامش یافتن در موضوع مولد بودن این است که کمتر به آنچه افراد دیگر انجام نمی دهند، توجه کنید و تأکید بیشتری داشته باشید بر آن چه از میزان مولد بودن خود- از لحاظ مالی، توان و انرژی، عاطفی و حتی معنوی- کسب می کنید. به عبارت دیگر، پذیرش این امر که شما ترجیح می دهید فردی بسیار مولد باشید، مفید است. انتخاب با شماست و این انتخاب، منافعی قطعی به همراه دارد. به نسبت زمانی که کمتر مولد بودید، احتمالا احساسی بهتر در مورد خود خواهید داشت، یا احساس می کنید که مأموریت خود را به اتمام رسانده اید. یا در حد توان بالقوه ی خود زندگی می کنید. احتمالا نسبت به زمانی که کمتر مولد بوده اید، بیشتر پول درمی آورید، یا از کار خود بیشتر لذت می برید. احتمالا امنیت مالی بهتری در انتظارتان خواهد بود، یا احتمالی فزاینده برای باز کردن دروازه های فرصت به روی خود خواهید داشت. یا شاید از اضطراب خود، با انجام حجم معینی از کارهای روزانه، بکاهید. به عبارت دیگر، شما منافعی دارید که باعث تحرک شما می شود. بنابراین، قربانی افرادی که انتخاب های متفاوتی دارند یا کسانی که به هر دلیلی، به اندازه ی شما مولد نیستند (دست کم بر مبنای معیار های شما) نخواهید بود.
برای قرار دادن این موضوع در جایگاه درست خود، اندیشیدن راجع به اخلاق کاری خودتان و سرعت ترجیحی کار کردن و توانایی کل تان در به انجام رساندن کارها، مفید می باشد. از خود بپرسید:«آیا من اساس انتخاب های مولد بودن خود بر آنچه دیگران تصور می کنند که من باید انجام دهم، قرار داده ام؟ آیا من دارم تلاش می کنم دیگران را با شیوه ی کارم مستأصل و عصبانی کنم؟» البته که نه. انتخاب های شما نتیجه ی آهنگ، شیوه ترجیحی کار کردن شما و نتایج خودخواسته ی شماست. ممکن است لازم باشد در سطحی معین عمل کنید، ولی کلا سطح کارآیی شما از تصمیمات و منافع مورد نظرتان ناشی می شود.
همین مطلب درباره ی همه صادق است. این قضیه شخصی نیست، راجع به من و شما نیست. هر شخصی در درون خود با توجه به همه ی موارد، تصمیم می گیرد که چه میزان کار مناسب است. هرکس باید جنبه های مخالف و موافق را بسنجد، بهای آن را مورد ملاحظه قرار دهد، و تصمیم بگیرد که می خواهد تا چه حد زحمت بکشد و تا چه اندازه می خواهد مولد باشد.
شاید برای پیروی از معیار ها و درجات مولد بودن معین، متکی بر سایر افراد- همقطاران، همکاران، پیمانکاران، کارمندان -باشید. من قطعا همین طور هستم. من نمی گویم که سهل گیر باشید یا معیارهای خود را تنزل دهید. بلکه منظورم آن است که راهی برای مشاهده ی سطوح مختلف مولد بودن به گونه ای سالم و کارآ وجود دارد که بتواند شما را از آشفتگی زیاد و رنجش از آن حفظ کند. من دریافته ام که وقتی قادر به حفظ دیدگاه خود و تسلط بر سطح تنش خود باشم، برایم آسان می شود که بدون آن که دیگران احساس دفاعی یا بی میلی پیدا کنند، بهترین های آنان را شکوفا سازم.
من شما را تشویق می کنم که تقاضاها و توقعات ریز خود را در این باب که دیگرانمانند شما کار کنند بررسی کنید. به محض پذیرش این حقیقت که از آن نرنجید، احتمالا به اندازه ای سبک خواهید شد که تفاوت بین مردم و روش های انتخابی کارکرد آنان را پذیرا خواهید شد. به این ترتیب، بیشتر احساس آرامش و آسودگی می کنید.
بیشتر بخوانید:
100 کلید موفقیت در کار (9)
تهیه کننده: محمدی
منبع: 100 کلید موفقیت در کار - ریچارد کارلسون
پایگاه خبری حقوق نیوز - گزیده کتاب
دیدگاه