برای خیلی از ما، حتی فکرکردن به هیچ کاری نکردن نیز میتواند اضطرابآور باشد. شغل، برای خیلی از ما به معنای جایگاه و درآمد است. این دو همان چیزهایی هستند که زندگی را به جریان میاندازد و نبودشان میتواند مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل، هیچ کاری نکردن برای خیلی از ما تنها یک رؤیای شیرین است.
ایده «زندگی آهستهتر» این روزها در بین نسل هزاره (متولدین ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی) حسابی محبوب شده است. البته این موضوع، تنها محدود به این نسل نیست و میلیونها نفر دیگر نیز در اینکه باید کمتر کار کرد، اتفاق نظر دارند.
آشنایی با جنبش زندگی آهستهتر (#SlowLiving )
اگر بخواهیم خیلی ساده درباره این موضوع صحبت کنیم، باید چنین بگوییم که این جنبش، بیشتر از هر چیز، روی کاهش سرعت زندگی روزمره تمرکز دارد. این مفهوم را میتوان درست در نقطه مقابل زندگی پرسرعت و مدرن امروزی دانست. افرادی که به این جنبش پیوستهاند، سعی دارند تا بیشتر روی جنبههای عاطفی و معنیدارتر زندگی تمرکز کنند و کار را در اولویت دوم قرار دهند.
این جنبش، مردم را تشویق میکند که بیشتر از لحظه لذت ببرند. همچنین سلامت جسم و روان خود را قبل از هر چیز دیگر و در اولویت قرار دهند. ارتباط دوباره با طبیعت نیز از دیگر شعارهای این جنبش به شمار میرود. این جنبش، بهشدت مخالف این است که افراد همیشه باید فعال، سازنده و پویا باشند. بهطورکلی، این جنبش بر این باور است که باید سرعت زندگی را کاهش داد و در عوض با آگاهی بیشتری زندگی کرد. آن هم نه فقط در بُعد شغلی، بلکه برای تمام ابعاد دیگر زندگی.
نگاهی به ریشههای تاریخی جنبش زندگی آهستهتر
برای این که بدانیم ریشه اصلی این جنبش از کجا آغاز شده است، باید به سال 1980 میلادی برگردیم. ایتالیا اولین کشوری بود که این مفهوم در آن مطرح شد. در این جنبش ایتالیاییها علیه فست فودهای آمریکایی قیام کردند و جنبشی به اسم «غذای آهسته» را مطرح کردند. آن زمان این جنبش تنها واکنشی در مقابل صنعتیشدن دنیای آشپزی بود. این جنبش که در ابتدا تنها برای حفظ ارزشهای فرهنگ آشپزی خانگی به راه افتاده بود، خیلی زود جای خود را به فلسفهای عمیقتر و بزرگتر در سبک زندگی داد.
این فلسفه امروزه بخشهای مختلفی از زندگی روزمره را در بر میگیرد و بیشتر از هر چیز روی ارزشهایی مانند پایداری، ثبات، سادگی و آگاهی تمرکز دارد. اگر بخواهیم به هسته مرکزی این فلسفه نگاهی داشته باشیم، سنتهای باستانی و کلاسیک مختلفی را خواهیم دید. مواردی از جمله رواقیگری (Stoicism)، ذهنآگاهی و برخی از مفاهیم فلسفی غربی در دل این سبک زندگی تازه جمعآوری شدهاند.
هدف والای تمام این مفاهیم و سنتهای فلسفی تنها یک چیز است: زندگی هدفمندتر و با حضور قلب بیشتر. اصول این سبک زندگی تازه بسیار ساده است؛ کاهش سرعت زندگی بهاندازهای که بتوان از جزئیات زندگی بیشتر لذت برد. فرقی نمیکند که این جزئیات دقیقاً چه چیزی باشد: نوع غذاخوردن باشد تا ارتباط با دیگران یا چگونگی گذراندن زمان در طول روز.
مبانی و مفاهیم مطرح در جنبش زندگی آهستهتر
هرچند که پیشتر از مفاهیم مطرح در این جنبش صحبت کردیم، اما اجازه بدهید که در این بخش، بیشتر راجع به آنها بگوییم. در یککلام، مبانی اصلی این جنبش را میتوان در یک عبارت ساده خلاصه کرد: «کیفیت، مهمتر از کمیت». به واسطه این عبارت اصلی، جنبش زندگی آهستهتر از مردم دعوت میکند که بیشتر بر کارها و ارتباطاتی تمرکز داشته باشند که رضایت حداکثری آنها را فراهم میکند؛ نه کارهایی که باعث حرص، طمع یا «بیشتر خواستن» میشود.
فلسفه جنبش زندگی آهستهتر، کاملاً بر ضد فرهنگ شلوغی (hustle culture) و مصرفگرایی است. این جنبش، بر این باور است که خشنودی و خوشحالی قلبی، نه با خواستن چیزهای بیشتر (مانند پول زیادتر، مقام بالاتر، داراییهای بیشتر و موارد مشابه) بلکه با سادهتر کردن زندگی محقق خواهد شد. این کار نیز تنها با حذف حواسپرتیهای موجود امکانپذیر است تا فرد بتواند با تمرکز و با تمام وجود در لحظه حال زندگی کند.
استراحت و تأمل بیشتر، دو عنصر اصلی در این جنبش هستند. در دنیایی که مشغله بیشتر به نوعی نشان افتخار و ابزاری برای فخرفروشی به شمار میرود، جنبش زندگی آهستهتر این سؤال را مطرح میکند که آیا تمام این دوندگیها ارزشش را دارد؟ آیا اینهمه پرکردن فهرست کارهای روزانه و اختصاص زمان بسیار در طول روز برای انجام آنها، برای چیزی است که به زندگی ما معنی میبخشد؟
تمرکز اصلی جنبش زندگی آهسته، بر افزایش هدفمندی در زندگی و استراحت بیشتر است. هدفش این است که بتواند بین «پویایی و سازندگی» با «سلامت جسمی و روحی»، تعادل منطقی ایجاد کند.
مزایای هیچ کاری نکردن چیست؟
هرچند که شاید جواب این سؤال را خودتان شخصاً تا به اینجای مطلب دریافت کرده باشید، اما بد نیست که یکبار دیگر ما نیز برایتان ذکرشان کنیم. هیچ کاری نکردن شاید بهلطف فرهنگ مدرن امروزی چندان ظاهری مثبت نداشته باشد، اما میتواند مزایا و فواید زیر را برای شما به همراه داشته باشد:
۱. کمک به سلامت روانی و عاطفی
یکی از مهمترین جنبههای جنبش زندگی آهستهتر آن است که عمداً هیچ کاری نکردن را تمرین کنید. در بسیاری از جوامع امروزی، تأکید بسیاری بر فعالیت مداوم و بهرهوری بالا وجود دارد. این موضوع باعث میشود که افراد مدام دچار انواع فشارهای روانی باشند که خود در نهایت به فرسودگی، اضطراب و عدم رضایت از زندگی منجر خواهد شد. این در حالی است که جنبش زندگی آهستهتر بر استراحت و بیحرکتی تمرکز دارد و میتواند به سلامت عاطفی و روانی ما کمک کند.
۲. افزایش خلاقیت و خودآگاهی
لازم است بدانید که هیچ کاری نکردن بهمعنای تنبلی و بیکاری نیست. بلکه این موضوع، در حقیقت بهمعنای آن است که فضای کافی برای تأمل عمیق برای خودتان فراهم کنید. در نتیجه، با این کار نیز خلاقیت و خودآگاهی شما افزایش پیدا خواهد کرد. خیلی از افراد زمانی که از کار و مشغله روزانه خود فاصله میگیرند، افزایش خلاقیت را به بهترین شکل تجربه میکنند. هیچ کاری نکردن به شما کمک میکند که بتوانید ذهن خود را پاکسازی کنید و با انرژی و تمرکز بیشتری به زندگی روزمره قبلی بازگردید.
۳. بهبود عملکرد شناختی مغز
از دیگر مزایای هیچ کاری نکردن، باید به بهبود عملکرد شناختی مغز نیز اشاره کرد. مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، نشان میدهد که استراحت ذهن میتواند مهارتهای حل مسئله را تقویت کند. همچنین استراحت ذهنی در بهبود حافظه و تفکر خلاقانه نیز نقش مثبت دارد. در دنیای پرسرعت امروز که نیاز به تمرکز و توجه حداکثری ما دارد، هیچ کاری نکردن میتواند ما را دوباره شارژ کرده و با ذهنیتی روشنتر به میدان بازی بازگردید.
چگونه در عمل زندگی آهستهتر را تجربه کنیم؟
برای اینکه بتوانیم به جنبش زندگی آهستهتر جامه عمل بپوشانیم، تنها کافی است که تغییراتی بسیار ساده، ناچیز و عامدانه در زندگی خود ایجاد کنیم. همین چند قدم در ظاهر ساده، میتوانند به زندگی آگاهانهتر و رضایتبخشتر منتهی شوند. در همین راستا، میتوان موارد زیر را برای تجربه زندگی آهستهتر ذکر کرد:
۱. انجام تنها یک کار در لحظه
از جمله چیزهایی که در زندگی مدرن امروزی، ضرورت به نظر میرسد، مالتی تسکینگ یا انجام چندین کار بهصورت همزمان است. درست به همین دلیل، در زندگی آهستهتر موضوع سینگل تسکینگ یا انجام تنها یک کار در لحظه مطرح میشود. برای محقق کردن این مورد، تنها کافی است که در بازه زمانی مشخص، حواس خود را تنها به انجام یک کار خاص جمع کنید. این کار باعث میشود که نهتنها کیفیت انجام آن کار بیشتر شود، بلکه شما نیز استرس کمتر و رضایت بیشتری تجربه کنید.
۲. پاکسازی اطراف از چیزهای اضافی
از دیگر اقداماتی که میتوان در راستای زندگی آهستهتر انجام داد، پاکسازی و خانهتکانی است. باید توجه داشته باشید که این کار صرفاً برای محیط اطراف نیست، بلکه باید آن را بهصورت معنوی نیز انجام داد. سبک زندگی و بار ذهنی شما نیز باید پاکسازی شود. برای تجربه این موضوع، کافی است که هر چیز اضافی، هر دارایی بهدردنخور و هر مسئولیت و تعهد بیجا را دور بیندازید. این کار کمک خواهد کرد که بتوانید از زندگی خود لذت بیشتری ببرید و همچنین، آرامش و رضایت بیشتری داشته باشد. کافی است که کیفیت را جایگزین کمیت در زندگی و روابط خود کنید.
۳. آشتی و ارتباط دوباره با طبیعت
یکی از مهمترین اقدامات دیگری که میتوانید برای تجربه زندگی آهستهتر انجام دهید، ارتباط دوباره با طبیعت است. این کار از جمله مهمترین مراحل برای تجربه این جنبش در عمل است. فرقی نمیکند که بخواهید در طبیعت قدم بزنید، باغبانی کنید یا اینکه فقط به تماشای طبیعت بنشینید، درهرصورت این کار میتواند آرامشبخش باید و خودآگاهی شما کمک کند. طبیعت، خصلتهای شگفتانگیزی دارد که به افراد کمک میکند تا بتوانند با محیط اطراف و بهخصوص با خودشان، ارتباط عمیقتری برقرار کنند. هیچ کاری نکردن بهصورت عامدانه و حضور در طبیعت، راهکاری برای تنظیم سرعت زندگی است.
۴. کاهش مدتزمان استفاده از تکنولوژی
در نهایت، باید کاهش مدتزمان استفاده از تکنولوژی را نیز در میان بهترین راهکارها برای کاهش سرعت زندگی دانست. امروزه، زندگی بسیاری از ما به صفحهنمایش رایانه یا گوشیهای موبایلمان گره خورده است. به همین دلیل، کاهش استفاده از آنها میتواند اقدامی انقلابی برای پیوستن به جنبش زندگی آهستهتر باشد. اگر کمتر در دنیای مجازی باشیم و کمتر در شبکههای اجتماعی بگردیم، به همان اندازه نیز میتوانیم بیشتر با دنیای اطراف خود ارتباط داشته باشیم. همچنین بیشتر میتوانیم با خودمان مکالمههای عمیق داشته باشیم و در نتیجه، بیشتر هم احساس خوشبختی خواهیم کرد.
نقش پایداری و ثبات در جنبش زندگی آهستهتر
باید بدانید که جنبش زندگی آهستهتر، ارتباط تنگاتنگی با پایداری زیستمحیطی دارد. این ارتباط را میتوان در ۳ قالب بررسی کرد:
• این جنبش افراد را تشویق میکند که مصرفگرایی را کنار بگذارند و درباره این موضوع آگاهانهتر رفتار کنند. همین موضوع میتواند منجر به حمایت از اقتصادهای محلی و تشویق مردم به اتخاذ سبک زندگی سازگارتر با محیطزیست شود. این جنبش مردم را وامیدارد که بهجای خرید کالاهای ارزان، به سراغ اجناس باکیفیتتر با طول عمر بیشتر بروند.
• همچنین باید گفت که این جنبش، با تشویق مردم به استفاده از روشهای آهستهتر برای رفتوآمد (مانند دوچرخه یا مترو) میتواند به کاهش ردپای کربنی نیز کمک کند. این تغییر ساده در استفاده از روشهای جابهجایی، نهتنها به افراد کمک میکند که سبک زندگی آهستهتری داشته باشند، بلکه میتواند در پایداری زیستمحیطی نیز نقش مهمی ایفا کند.
• در نهایت، تأثیر جنبش زندگی آهستهتر را میتوان در خوردوخوراک افراد نیز شاهد بود. این جنبش از دنبالکنندگان خود دعوت به عمل میآورد که بیشتر از محصولات محلی و ارگانیک استفاده کنند؛ حتی اگر امکانش را دارند، محصولات موردنیاز را خودشان پرورش دهند. همچنین تهیه غذا در خانه نیز از دیگر آموزههای این جنبش است. این رویکرد، علاوه بر کاهش آثار مخرب بر محیطزیست، میتواند بین افرادی که غذا را تهیه کردهاند نیز ارتباط عمیقتری شکل دهد.
غلبه بر چالشها و باورهای غلط درباره زندگی آهستهتر
در سبک زندگی آهستهتر و هیچ کاری نکردن، میتواند با چالشهای بسیار زیادی همراه باشد. بهخصوص اگر در جوامعی زندگی میکنید که مشغله و کار بیشتر با موفقیت هممعنا است. از جمله مهمترین چالشها و باورهای غلطی که پیرامون این جنبش وجود دارد، باید موارد زیر را نام برد:
• برای بسیاری از افراد، بزرگترین چالش برای پیوستن به این جنبش آن است که بخواهند بر مفاهیم و احساساتی مانند «همیشه هوشیار بودن» و «همیشه چیزهای بیشتری خواستن» غلبه کنند. در دنیایی که لذت و رضایت فوری در آن یک ارزش محسوب میشود، هیچ کاری نکردن و زندگی آهستهتر میتواند اقدامی ضدفرهنگی و حتی توهینآمیز باشد.
• یکی از مهمترین تصورات اشتباهی که درباره هیچ کاری نکردن وجود دارد، این است که همه فکر میکنند که این مفهوم، با تنبلی و بیانگیزگی هممعنی است. درست بهعکس، زندگی آهستهتر به معنای آن نیست که هیچ کاری انجام ندهیم، بلکه به آن معناست که کارها را با هدفمندی بیشتر و نیتی بهتر انجام دهیم. بهجای زندگی توأم با عجله، افراد در این جنبش کاری را انجام میدهند که برای آنها اولویت و ارزش بیشتری دارد.
• باور غلط دیگر نیز این است که خیلی از افراد گمان میکنند زمان کافی برای زندگی آهستهتر ندارد. خیلیها برنامه روزانه بسیار پرمشغله یا پرباری دارند و به همین دلیل، ایده زندگی آهستهتر میتواند برایشان اندکی غیرواقعی باشد. زندگی آهستهتر، به این معنا نیست که کارها را با سرعت کمتری انجام دهیم، بلکه به آن معنا است که عمر خود را آگاهانه بگذرانیم. اولویتبندی و لغو برخی از تعهدها و مسئولیتهای اضافی میتواند در این میان برای ما کمککننده باشد.
تنها یک قدم ساده برای شروع کافی است
برای آن دسته از افرادی که میخواهند به جنبش آهسته زیستن ملحق شوند، تنها یک راهکار وجود دارد. میخواهید قدم در این راه بگذارید؟ این کار را با قدمهای ساده و کوچک آغاز کنید. انجام روزانه تمرینهای ذهنآگاهی یا کاهش مدت استفاده از تکنولوژی، بهترین اقدامات برای شروع این مسیر هستند. یادتان باشد که استمرار در کوچکترین تغییرات، میتوانند بزرگترین نتایج را برای شما به همراه داشته باشند.
دیدگاه