همدردی و همدلی
برای درک بهتر بحث همدلی در مقابل همدردی، بهتر است تعاریف مختلف هر کلمه را درک کنید.
بر اساس تعاریف همدردی صرفاً یک نگرانی صادقانه نسبت به کسی است که در حال گذراندن شرایط دشوار یا دردناک است.
به عنوان مثال، اگر دوستی به شما بگوید که در حال جدایی است یا کسی یا چیز مهمی را از دست داده است و شما احساس ترحم یا ناراحتی می کنید، این همدردی است. در اصل، شما برای آنها ناراحت هستید.
و اما همدلی فراتر از همدردی است. با همدردی، بدون اینکه خود را به جای او بگذارید، به سادگی برای یک شخص احساس ناراحتی و اندوه می کنید. این احساسی است که توسط کسی که از بیرون به ماجرا نگاه می کند بیان می شود.
از سوی دیگر، همدلی شامل درک احساساتی است که طرف مقابل تجربه و از زاویه دید او به مسائل نگاه می کند. فردی که همدل است احساسات، ادراکات و افکار شخص دیگری را درک می کند یا حتی آن ها را تجربه می کند.
به بیان ساده تر همدلی و همدردی هر دو روشی برای پاسخ دادن به درد و رنج اطرافیان ما است. با این حال، این دو با یکدیگر یک تفاوت اساسی دارند: همدردی به منزله اعتراف به درد و مشکل دیگران است. ولی همدلی انتخاب این است که درد را با او احساس کنیم. به عبارت دیگر، همدردی میگوید «من به تو اهمیت میدهم» ولی همدلی میگوید «من با تو صدمه میبینم».
انواع همدلی
در حالی که انواع مختلفی از همدلی وجود دارد، دو نوع اصلی که افراد تجربه می کنند عبارتند از:
همدلی شناختی
این توانایی درک این است که یک نفر چگونه فکر می کند یا احساس می کند.
به عنوان مثال یکی از دوستان تمام تلاش خود را در محل کار انجام داده است به این امید که برای یک پروژه جدید انتخاب شود یا واجد شرایط ترفیع باشد. متأسفانه با وجود همه زحماتشان انتخاب نمی شود. همدلی شناختی به ما کمک می کند تا بفهمیم چرا دوستمان از این موضوع صدمه دیده و احساس ناامیدی می کند.
همدلی عاطفی
این توانایی درک احساسی است که شخص مقابل تجربه و از آن عبور می کند. یعنی احساسات یک دوست، شریک یا یکی از اعضای خانواده می تواند بر احساسات شما نیز تأثیر بگذارد.
مثال بالا را در نظر بگیرید. با همدلی شناختی، می توانید احساسات دوست خود را درک کنید. با این حال، با همدلی عاطفی، احساسات دوست شما، خواه خشم، ناامیدی یا غم باشد، بر احساسات شما نیز تأثیر می گذارد.
همانطور که به او گوش می دهید، ممکن است متوجه شوید که احساس او را نیز بازتاب می دهید. اگر آنها گریه می کنند، در نهایت غمگین می شوید. اگر آنها ناامید هستند، ممکن است از بی عدالتی یا موقعیت به وجود آمده عصبانی شوید و احساس خشم کنید.
توانایی همدلی با دیگران را می توان به وجود نورون های آینه ای نسبت داد. این دسته متمایز از نورونها که در نواحی مختلف مغز یافت میشوند، زمانی آزاد میشوند که شخص حرکتی را انجام میدهد و فرد دیگری را در حال انجام همان حرکت میبیند.
گفته میشود که سیستم نورون آینهای در همدلی زمانی فعال میشود که کسی را میبینیم که در حال عبور از مشکل یا مسئله ای است که قبلاً آن را تجربه کردهایم. این نورونها تمایل دارند همان افکار، عواطف و احساسات را شبیهسازی کنند که ما نیز در همان شرایط مشابه تجربه کرده ایم.
به بیان ساده، تفاوت در تعریف همدلی با همدردی این است که در تعریف همدردی، شما به سادگی نسبت به کسی و موقعیت او احساس ترحم می کنید و ابراز تاسف می کنید، در حالی که در تعریف همدلی، احساساتی را که فرد تجربه می کند درک و احساس می کنید.
نمونه هایی از همدردی
همه ما قطعا در زندگی خود این احساس را ابراز کرده ایم. برخی از نمونه های رایج همدردی عبارتند از:
• اطمینان دادن به یک دوست یا همکار بعد از اتفاق بد - به عنوان مثال، متاسفم که شریک زندگیتان از شما جدا شد، یا متاسفم که رئیس سر شما فریاد زد.
• عرض تسلیت مانند ارسال گل و پیام تسلیت برای بازماندگان.
• دلسوزی نسبت به بی خانمان ها و خرید غذا و نوشیدنی برای آن ها یا دادن مقداری پول برای این کار.
وقتی با کسی همدردی میکنید، اغلب دیدگاهها یا احساسات او را کاملاً درک نمیکنید، اما رنج/سختی او را تصدیق میکنید و کاری انجام میدهید تا به او اطمینان خاطر دهید. در برخی موارد گفته میشود که همدردی به مشاهدهگر (نه لزوماً شخصی که موقعیت را پشت سر میگذارد) کمک میکند تا احساس بهتری داشته باشد.
نمونه هایی از همدلی چیست؟
در حالی که همدردی ممکن است حتب بعضی اوقات خودخواهانه باشد، همدلی اینطور نیست. روانشناسی امروز این احساس را به عنوان توانایی فرد برای تشخیص و سهیم شدن در احساسات شخص دیگر، و ارائه رفتار دلسوزانه ای که به طور طبیعی به وجود می آید، توصیف می کنند.
از طریق همدلی، میتوانید موقعیت معین را از منظر شخص دیگری ببینید و همزمان در احساس او که به دلیل موقعیت به وجود آمده، شریک شوید. این احساسات می تواند از شادی و هیجان گرفته تا غم، ناامیدی و حتی ناراحتی باشد.
متضاد همدلی معمولاً بی علاقگی، سنگدلی، خشن بودن یا خونسردی است.
برای درک نحوه عملکرد همدلی، باید به خاطر داشته باشید که این پاسخ شناختی از «قرار دادن خود به جای دیگران» ناشی می شود. چند نمونه از پاسخ های همدلانه می تواند شامل موارد زیر شود:
پیشنهاد ناهار به همکار خسته و پرمشغله ای که نمی تواند میز خود را برای صرف ناهار ترک کند.
در حالی که پیشنهاد برای برعهده گرفتن برخی از حجم کاری آن ها می تواند گزینه ی خیلی خوبی باشد، ممکن است شما در بخش دیگری کار کنید و نتوانید کار آنها را تا حدودی بر عهده بگیرید. به جای اینکه فقط برای آنها متاسف باشید که کار زیادی دارند و نمی توانند برای ناهار بیرون بروند، پیشنهاد دهید که وعده غذایی یا میان وعده آنها را بخرید تا بتوانند در حین کار راحت غذا بخورند.
بودن در کنار دوستی که بخاطر از دست دادن شوهرش گریه می کند.
"من واقعا متاسفم از اینکه همسر خود را از دست داده ای. باید عمیقاً دلت برایش تنگ شود. می خواهم بدانید که من اینجا هستم تا در این شرایط سخت از شما حمایت کنم.»
تأیید احساسات دوست خود که از موقعیتی عصبانی است
اگر کسی ناراحت یا عصبانی است، میتوانید احساسات او را درک کنید و با گفتن این جمله، «میتوانم بفهمم چرا چنین احساسی دارید» یا «احساسات شما کاملاً درست است»، احساسات او را درک کنید.
گوش دادن فعال بدون قضاوت
گاهی ممکن است دوستی به خاطر چیزی یا کسی که صریحاً به او گفته بودید که از آن دوری کند با ناراحتی به سراغ شما بیاید. به جای اینکه او را سرزنش کنید و بگویید «من به شما این را گفته بودم»، قضاوت را کنار بگذارید و به حرف های آنها گوش دهید. در صورت نیاز، شانه ای برای گریه کردن ارائه دهید. حتی میتوانید جلوتر بروید و با انجام کارهای سرگرمکننده مانند قرار دوستی، راههایی برای تغییر روحیه آنها از غم و اندوه پیدا کنید. همچنین توجه و «گوش دادن» به نشانه های غیرکلامی مانند زبان بدن و لحن صدای آنها بسیار مهم است.
کدام بهتر است: همدردی یا همدلی؟
از تعاریف همدلی در مقابل همدردی، می بینیم که داشتن همدلی بسیار بهتر از همدردی ساده است.
یک مطالعه که از طریق مصاحبه روی 53 بیمار سرطانی انجام شد، تفاوت های زیر را بین همدلی و همدردی نشان داد.
همدردی | همدلی | |
---|---|---|
تعریف خصوصیات | غیر مفید، فاقد درک، مبتنی بر نفس و حفظ خود | رنج را بر اساس احساسات و درک واقعی و پاسخ عاطفی می پذیرد |
نوع پاسخ | یک واکنش ناخودگاه و ساده به یک موقعیت ناراحت کننده | اعتراض و واکنش عاطفی به یک موقعیت ناراحت کننده |
احساسات که شخص از خود ارائه می دهد | ناهماهنگی عاطفی (ناهماهنگی بین احساساتی که باید بیان شود و احساس بیان شده) | طنین عاطفی که می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و بر احساسات دیگران تأثیر بگذارد |
انگیزه های پاسخ ارائه شده | ترحم یا نفس و خودخواهی | احساس وظیفه، ارتباط با بیمار، استحقاق بیمار برای همدلی |
نتیجه مورد نظر از پاسخ توسط پاسخ دهنده | حفظ خود | درک عینی و عاطفی فرد مبتلا |
پیامدهای گزارش شده توسط بیماران در مطالعه به پاسخ | رنج مرکب، احساس پریشانی، ترجیح به نبودن همدردی | ایجاد احساس حمایت و اهمیت داشتن برای بیمار |
با استفاده از مثالهای همدلی در مقابل همدردی در مورد احساس مردم، واضح است که همدلی به مراتب بهتر از همدردی ساده است.
3 تفاوت اصلی بین همدردی و همدلی چیست؟
عاطفه
همدردی مبتنی بر نفس است، در حالی که همدلی از قلب می آید. همدلی شامل توانایی تشخیص و درک شرایط و احساسات فرد دیگر است، در حالی که همدردی به احساس ترحم در پاسخ به ناملایمات دیگران مربوط می شود.
زاویه دید و نوع تفکر
همدلی شامل نگاه کردن به یک موقعیت از منظر شخص مقابل است، در حالی که همدردی شامل نگاه کردن به موضوع از دیدگاه خودمان است.
میزان درک
همدردی بسیار سطحی درکی از شرایط وجود ندارد، در حالی که همدلی مستلزم درک عمیقتر احساسات و تجربیات شخص دیگر است.
قضاوت
همدردی به طور معمول مستلزم درک سطحی از موقعیت فرد مقابل است که شخص را مستعد قضاوت کردن میکند، در حالی که همدلی افراد را قادر میسازد تا در افکار و عواطف شخص دیگر غوطهور شوند و احتمال قضاوت را کاهش دهد.
اصول همدلی چیست؟
برخی از کارهایی که می توانید برای بهبود این مهارت انجام دهید عبارتند از:
• به حرف های طرف مقابل توجه کنید.
• نشان دهید که گوش می دهید، این می تواند از طریق حرکات ساده مانند تکان دادن سر، نشان دادن واکنش های مناسب در صورت لزوم، لمس دست ها و غیره باشد.
• به موقعیت فرد احترام بگذارید. طعنه آمیز صحبت آمیز نکنید و اگر موقعیت یا مکالمه باعث بروز احساسات منفی در شما شد، به عنوان مثال عصبانیت، قبل از ادامه، بخواهید کمی استراحت کنید تا آرام شوید.
• در مکالمه شرکت کنید. جدای از اینکه نشان می دهید در حال گوش دادن هستید، سؤالات مناسب یا شفاف سازی برای چیزهایی که ممکن است متوجه نشده باشید بپرسید.
• احساسات فرد را تأیید کنید. همیشه اینطور نیست که یک نفر به سراغ شما بیاید و شما بلافاصله با او موافقت کنید یا بفهمید که او در چه حالی است. با وجود این، آنها یا احساسات آنها را رد نکنید.
دیدگاه