جک ما، کارآفرین چینی و موسس گروه علی بابا است که با مالکیت تعدادی از بزرگترین وبسایتهای تجارت الکترونیک جهان، در حال حاضر یکی از ثروتمند افراد کشور چین و جهان محسوب میشود.
جک ما (Jack Ma) کیست؟
جک ما (Jack ma) مدیرعامل شرکت علی بابا از جمله افراد موفق در حوزه فناوری اطلاعات است که نام او به عنوان چهارمین فرد در فهرست باهوش ترین مدیران دنیای فناوری به ثبت رسیده است.
داستان زندگی جک ما، نمونهای کامل از رسیدن به موفقیت از دل شکست است. او پیش از تأسیس وبسایت علی بابا و شرکتهای دیگرش، شغلهای زیادی را امتحان کرد و در اکثر آنها شکست خورد. موسس علی بابا در دنیای امروز تجارت بهعنوان سمبلی از صبر، پشتکار و عزم و ارادهی قوی شناخته میشود.
ما یان (Ma Yun) در ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۴ در شهر هانگژو (Hangzhou) در استان ژجیانگ (Zhejiang) چین متولد شد. در همان دوران کودکی او خود به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت و تلاش کرد با حضور در هتل بینالمللی هانگژو بهواسطه مکالمه با افراد انگلیسیزبان، مهارت انگلیسی خود را تقویت کند.
با این کار جک ما هم پولی به جیب میزد و هم مهارت زبان انگلیسی خود را تقویت میکرد. بعد از آن، او باز هم به علت همین علاقه به زبان انگلیسی با خارجیها نامهنگاری میکرد و اصطلاحا با آنها پن فرند (Pen Friend) بود. همین خارجیها بودند که اولین بار به او نام «جک» را دادند. بعد از آن بود که ما یان، خود را جک ما نامید.
جک ما بهزور توانست وارد دانشگاه شد. او چهار سال پشت سر هم امتحان ورودی دانشگاههای چین را داد که سه سال هم پذیرفته نشد و در نهایت توانست به موسسه معلمی هانگژو وارد شود و در سال ۱۹۸۸ با لیسانس زبان انگلیسی فارغالتحصیل شد.
بعد از فارغالتحصیلی نیز توانست شغلی در دانشگاه دیانزی هانگژو (Hangzhou Dianzi University) بیابد.
او پس از آن شغل، برای ۳۰ فرصت شغلی دیگر هم اقدام کرد و هیچکدام او را قبول نکردند.
میگویند وقتی در آن روزها جک ما میخواست پلیس شود، او را قبول نکردند. احتمالا هم به خاطر قد کوتاه و بدن لاغرش بود که او را برای شغل پلیسی نپذیرفتند. در مصاحبه دیگری نیز روایت میکند که او برای کارکردن در فستفود KFC که بهتازگی در شهر آنها رستورانی باز کرده بود هم اقدام کرد.
جک ما در جایی گفته است که ۲۴ نفر برای کارکردن در آنجا درخواست داده بودند که این رستوران ۲۳ نفر را استخدام کرد و آن یک نفر هم که رد شد، من بودم.
جک ما همواره توانایی خوبی برای رد شدن داشت. بعدها حتی او چهار بار برای ورود به مدرسه کسبوکار هاروارد (Harvard Business School) تلاش کرد و هر چهار بار را رد شد.
اینترنت و جک ما
جک ما در سال ۱۹۹۴ با اینترنت آشنا شد و اولین شرکت خود را بنا کرد. موسسه ترجمه هانگژو هایبو (Hangzhou Haibo Translation Agency) اولین شرکتی بود که او برپا کرد. او در سال ۱۹۹۵ با دوستانش سفری به آمریکا داشت که باعث شد بیشتر با اینترنت آشنا شود.
در آنجا جک ما در اینترنت نام یک نوشیدنی را جستجو کرد و توانست کشورهای گوناگون سازنده آن نوشیدنی را بیابد؛ اما وقتی نام چین را جستجو کرد، چیزی در اینترنت نیافت. یادتان باشد که اینترنت تازه به دنیا آمده بود و خبری هم از گوگل نبود.
پس از آن جک ما، چیزهای دیگری در مورد چین جستجو کرد و باز هم چیزی نیافت. بعد این مسئله او به همراه دوست برنامهنویسش به چین بازگشت و یک وبسایت «زشت» درباره چین ساختند.
آنها میخواستند در این سایت اطلاعاتی از چین را قرار دهند. اطلاعاتی در مورد محصولات مختلف چین، شرکتهای چینی و هر چیزی در مورد چین. نکته جالب اینجاست که آنها ساعت 9:40 قبلازظهر سایت را فعال کردند و در سال 12:30 ایمیلهایی از سرمایهگذاران چینی دریافت کردند که پیشنهاد سرمایهگذاری در سایتشان را به او داده بودند.
از اینجا بود که جک ما قدرت اینترنت را درک کرد. در آوریل 1995 این دو نفر اولین دفتر برای شرکت یا سایت خود را که حالا نام China Pages گرفته بود، باز کردند.
یک ماه بعد آنها بهصورت رسمی دامنه chinapages.com را برای سایت خود خریدند. شرکت آنها در سه سال توانست 800 هزار دلار درآمد داشته باشد. تجربه جک ما در این شرکت برای او کافی بود که بتواند آینده کسبوکار را ببیند و درسهای کافی یاد بگیرد.
پس از آن جک ما در یک شرکت فناوری اطلاعات که بخشی از وزارت تجارت و اقتصاد چین بود، کار میکرد؛ اما او این کار را کنار گذاشت و به هانگژو برگشت و شرکت علیبابا را در سال 1999 بنیان گذارد.
راه اندازی علی بابا
شرکت چینی علی بابا در سال ۱۹۹۹ در آپارتمان مدیر عامل امروز این شرکت یعنی جک ما در شهر هانگ ژو افتتاح شد. جک ما درخصوص نام گذاری و جرقه های اولیه راه اندازی علی بابا می گوید: یک روز در سانفرانسیسکو در کافی شاپ نشسته بودم و فکر می کردم که اسم علی بابا جالب است و هنگامی که گارسون آمد از او پرسیدم علی بابا را می شناسی؟ او هم گفت بله می شناسم، پرسیدم در موردش می دانی؟ گفت علی بابا و چهل دزد. و من گفتم آرِ خودشِ! شخصی که رمز ورود به یک غار پر از جواهرات را می دانست و آن را مرتباً می گشود. به خیابان رفتم و از عابران که از ملیت های مختلفی چون هندی، آلمانی، چینی، ژاپنی و… بودند همین سؤال را کردم و همگی همان جواب را دادند. علی بابا به راحتی تلفظ و در همه جهان شناخته شده است.
در واقع جک ما، را مغز متفکری می دانند که با تأسیس شرکت علی بابا، تجارت الکترونیکی را دچار تحولات عظیمی کرد. جک ما وقتی علی بابا را در آپارتمان خود راه اندازی می کرد یک معلم ساده انگلیسی بود حتی سواد جک ما به اندازه یک متخصص کامپیوتر معمولی هم نبود. جک ما تا سال ۱۹۹۵ از اینترنت استفاده نمی کرد و البته هنوز هم کدنویسی بلد نیست. جک ما کسی بود که مجموعه رستوران های کی اف سی او را در دورانی که به دنبال شغل برای خود بود به علت قد کوتاه و لاغر اندام بودنش استخدام نکردند. با این وجود، به واسطه مغز اقتصادی خوبی که داشت توانست در عرض چند سال شرکت تازه تأسیس خود را به موفقیت های بزرگی برساند به طوری که طی چند سال پس از سال ۲۰۰۰ میلادی، eBay را از عرصه رقابت در چین خارج کند.
هدف از راه اندازی علی بابا
جک ما با هدف آسان کردن معاملات تجاری بین خریداران و فروشندگان و از بین بردن محدودیت زمانی و مکانی سایت علی بابا را راه اندازی کرد. این سایت ابتدا با یک گروه ۱۸ نفرِ و سرمایه ای کوچک راه اندازی شد و به تدریج برای گسترش آن در سطح جهان تلاش شد. این شرکت هم اکنون ۲۵ هزار کارمند و نزدیک به ۳۰۰ میلیون مشتری دارد. جک ما، مدیر عامل و مؤسس شرکت علی بابا عقیده داشت افراد باید بتوانند در محیط اینترنت معاملات خود را بسیار راحت تر از قبل انجام دهند.
جک ما به این موضوع نیز توجه کامل داشت که بسیاری از افراد شاید نتوانند از وب سایت های الکترونیکی استفاده کنند و به عبارتی علم و مهارت آن را نداشته باشند بنابر این طراحی بسیار ساده و در عین حال هوشمندانه در سایت یکی از عوامل جذابیت این نوع تجارت خواهد بود. به این ترتیب همه افراد فارغ از متخصص بودن در حوزه تجارت اینترنتی یا فردی عادی با آگاهی معمولی خواهند توانست از قابلیت های شرکت های دیجیتالی استفاده کنند بنابر این وب سایت علی بابا را با در نظر گرفتن این نکته، در کشور چین راه اندازی کرد. حالا جک ما با این تفکر توانسته است «علی بابا دات کام» را به عنوان جاده ابریشم دیجیتالی کشور چین در دهکده جهانی وب، به جهانیان معرفی کند.
مدل کسب و کار علی بابا
مدل کسب و کار علی بابا به این صورت طراحی شده که یک بستر بدون محدودیت زمانی و مکانی را برای همه مصرف کنندگان و خریداران ایجاد می کند. در واقع با این زیر ساخت تمام تأمین کنندگان و تولید کنندگان می توانند با خریداران در سراسر جهان آشنا شوند و خریداران نیز می توانند تولیدکنندگان کالا و محصول مورد نظر خود را پیدا کنند. سایت علی بابا هزاران کسب و کار مختلف را به همراه محصولاتشان معرفی و از این طریق میان خریدار و فروشنده ارتباط برقرار می کند. فروشندگان می توانند مشخصات و آگهی محصولات خود را در سایت بگذارند تا سایت آنها را به خریداران معرفی کند.
فرض کنیم ما خریدار هستیم و می خواهیم در این سایت درباره محصول مورد نظرمان آگهی ثبت کنیم. با مراجعه به سایت علی بابا و ثبت آگهی مورد نظر بسیاری از تأمین کنندگان و تولیدکنندگان این محصول آگهی ما را می بینند، زیرا این آگهی علاوه بر وب سایت علی بابا از طریق موتورهای جست و جو هم قابل دسترسی است. آگهی مان برای اشخاصی که در زمینه خواسته ما فعالیت دارند فرستاده می شود و آنها هم پیام هایی برایمان می فرستند که در آن به شرایط خرید، کاتالوگ ها، نحوه خرید و مواردی از این دست اشاره شده است.
حالا ما می توانیم از بین این پیام ها بهترین ها را انتخاب کنیم و با فروشندگان ارتباط بعدی را داشته باشیم. همچنین خریدار می تواند در این سایت با توجه به ناحیه جغرافیایی خود شرکت های فعال در همان ناحیه را پیدا کند. بعد از آن هم از طریق سفارش آنلاین درخواستی برای شرکت تولید کننده کالا یا خدمات فرستاده می شود و آن شرکت شرایط خرید و نحوه ارتباط برای خرید را به خریدار ارائه می کند. از طرفی چون خریداران و فروشندگان از طریق وب سایت علی بابا این تعامل را انجام میدهند همه مراحل کاملاً حساب شده و مطمئن پیش می رود.
بسیاری مدل کاری این شرکت چینی را با مدل آمریکایی آن یعنی آمازون مقایسه می کنند، اما برخلاف آمازون، علی بابا خودش کالا را به مصرف کننده نهایی نمی رساند. بلکه مانند بازار بزرگی برای عرضه کالای تجار و کمپانی های بزرگ است. علی بابا سود خودش را ازطریق قرار دادن آگهی های مبتنی بر سرچ با استفاده از لغات کلیدی (مثل گوگل) یا دریافت حق کمیسیون به دست می آورد، همچنین این شرکت، با فروش حق عضویت ویژه، سرویس های پردازش ابری و دسترسی به اطلاعات درآمد قابل توجهی را کسب می کند.
زندگی شخصی جک ما
جک ما در دوران تحصیل با همسرش ژانگ یینگ آشنا شد. آنها پس ار فارغالتحصیلی با هم ازدواج کردند و هر دو بهعنوان معلم شروع به کار کردند. این زوج میلیاردر در حال حاضر صاحب یک پسر و یک دختر هستند. جک ما هیچگاه خانوادهی خود را در مرکز توجه رسانهها قرار نداده است.
جک ما پس از تبدیل شدن به یک میلیاردر چینی، خریدهای آنچنان بزرگی برای خودش انجام نداد و هنوز هم عاداتی ساده دارد. نویسندگی، هنرهای رزمی، مدیتیشن و تمرین تایچی، از سرگرمیهای همیشگی او هستند. فعالیتهای بشردوستانه و حفاظت از محیط زیست نیز از علایق این تاجر موفق هستند که فعالیتهایی جدی در آنها دارد.
جک ما از سال ۲۰۰۹ بهصورت جدی به یادگیری هنرهای رزمی پرداخته و سبک تایچیچوان را زیر نظر استاد بزرگ چین، وانگ ژیان آموخته است. او در سال ۲۰۱۱ تعدادی از برترین قهرمانان تایچی را استخدام کرد تا این هنر رزمی را در علی بابا آموزش دهند. وانگ، جت لی و ما از اساتید این دورهها هستند و شرکت کارمندان در این کلاسها اجباری است. موسس علی بابا معتقد است روزی مردم دنیا او را به خاطر موفقیتهایش در سبک تایچی (و نه بهعنوان موسس علی بابا) به یاد خواهند آورد.
درس های کارآفرینی جک ما Jack Ma
- ایده ها و رویاهای خود را پرورش دهیم. حتی اگر الان، سرمایه گذاری برای عملی کردن آنها در دسترس نباشد.
- تسلیم شرایط محیطی و مکانی نشویم. دنیای دیجیتال، محصور شدنی نیست.
- افراد و دوستان خوبی برای خود پیدا کنیم و به مشتریانمان عشق بورزیم. سعی کنیم زیاد یاد بگیریم.
- من در سال ۲۰۰۰ گفتم اگر ۹ خرگوش در دنیا وجود داشته باشد، اگر بخواهیم یکی از آنها را شکار کنیم، کافی است به یکی از آنها خوب فکر کنیم و روی گرفتن آن تمرکز کنیم. تاکتیک خود را تغییر دهیم، خرگوش را تغییر ندهیم!
- فرصت های زیادی پیش روی است، همه را نمی توان به دست آورد، اگر یک فرصت خوب را به دست آوریم کافی است. مسیر رشد را پله پله طی کنیم.
- یکی از دلایل عمده ای که باعث می شود افراد فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در ایجاد یک محیط کارآفرین و بسترسازی یک کسب و کار آنلاین، با شکست و موفقیت های بسیار ضعیف رو به رو شوند، آن است که آنها، ICT را خوب می شناسند، اما نحوه عرضه آن را در محیط کسب و کار نمی دانند و مشتریان، از کسب و کار آنها استقبال نمی کنند.
- هیچگاه تسلیم نشوید؛ چرا که امروز دشوار است، فردا دشوارتر خواهد بود، اما پسفردا، روز زیبایی خواهد بود.
- فردی را استخدام کنید که برای شغل مورد نظر مناسب باشد نه اینکه استعداد بالایی داشته باشد. وقتی بخواهید یک تراکتور بسازید نیاز به موتور بوئینگ ندارید.
- هیچگاه دیگران را در زندگی شخصی و کاری فریب ندهید. در سال ۱۹۹۵، چهار شرکت مرا فریب دادند و اکنون هیچ کدام از آنها وجود خارجی ندارند.
- برای مدیریت افراد نابغه، نیاز به فردی ساده است. او از دیدی متفاوت به مسائل نگاه میکند و تیم را بهتر مدیریت میکند.
- این سه اصل را همیشه در ذهن داشته باشید: چه کاری را دوست دارید، چه کاری را باید انجام دهید و برای چه مدت باید آن را انجام دهید.
- از رقیبانتان بیاموزید؛ اما هیچگاه کار آنها را کپی نکنید.
۱ دیدگاه