در ابتدای مقاله به مفهوم لغوی و حقوقی داوری می پردازیم…
مفهوم لغوی داوری: داور نام خداوند بلند مرتبه است و عادل و پادشاه نیز می گویند یعنی کسی که فصل خصومت نماید و به نیکی و بدی حکم نماید. در فرهنگ فارسی معادل داوری حکمیت معنا شده است و عبارت از داوری و میانجیگری میان دو یا چند نفر در رسیدگی به آن در خارج از محکمه و ختم قضیه در شرایط معین.
مفهوم حقوقی داوری: مفهوم حقوقی داوری عبارت است از رفع اختلاف بین متداعبین در خارج از دادگاه به وسیله اشخاص حقوقی یا حقیقی مرضی الطرفین انتخابی.
داوری به این معناست که طرفین دعوا با میل و اراده خود توافق نمایند به جای آن که دعوای آنها در دادگستری مورد رسیدگی واقع گردد توسط داور های انتخابی آنها صورت پذیرد.
به موجب ماده ۴۵۴ آیین دادرسی مدنی کلیه اشخاصی که اهلیت اقامه دعوا دارند می توانند با تراضی یکدیگر منازعه و اختلاف خود را خواه در دادگاه مطرح شده باشد خواه نباشد و در هر مرحله از رسیدگی که باشد به داوری یک یا چند نفر ارجاع دهند.
با توجه به این موضوع که قرارداد مبنای داور می باشد و رای داور در محدوده قرارداد معتبر است و داور فقط در محدوده این قرارداد اختیار داوری دارد نمی تواند رایی صادر کند که با اختیاراتی که طرفین قرارداد تعیین کردند متفاوت باشد اگر مبنای رای داور موضوع قرارداد باشد صحیح است اما چنانچه رای داور خارج از چهارچوب قرارداد باشد محل تردید خواهد بود.
ابطال رای داوری
مستند قانونی ابطال رای داوری ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی است که بر اساس آن رای داور در موارد زیر باطل است و قدرت اجرایی ندارد در این موارد باید مهلت مقرر قانونی برای اعتراض رعایت گردد که در این ماده به صورت حصری به شرح آمده است
الف) رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد: در صورتی که رای داور مخالف با قوانین موجد حق باشد یعنی به عبارت دیگر، چنانچه رای داور با قوانین ماهوی معارض باشد رای داور قابلیت اجرا ندارد و باطل است برای مثال چنانچه رای داور مبنی بر صحت قرارداد مجنون صادر گردد رای باطل است. نکته قابل توجه اینکه تنها این مورد از از مواد ماده ۴۸۹ آیین دادرسی مدنی است که جنبه ماهوی دارد.
ب)داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رای صادر کرده:همانطور که دادگاه نمی تواند خارج از خواسته به موضوع رسیدگی نماید و رای صادر کند رای داور هم خارج از موضوع قرارداد باطل است و فاقد اعتبار بوده و قابلیت اجرایی ندارد.
پ) داور خارج از حدود اختیارات خود را صادر کرده است: در اینصورت فقط آن قسمت از مرگ خارج از اختیارات داور است ابطال می گردد مانند آنکه زمان صدور رای در خصوص نفقه دستور پرداخت مهریه را میدهد در این صورت فقط آن قسمت که مربوط به پرداخت مهریه است ابطال می گردد.
ت) رای داوری پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شده باشد:مطابق ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی در صورت داور تعیین می گردد باید موضوع و مدت داوری نیز تعیین و ابلاغ شود.
نکاتی در خصوص مدت داوری
1- عدم توافق در خصوص مدت داوری: طبق ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که طرفین در خصوص مدت داوری توافق نکرده باشد مدت آن سه ماه است.
2- ابتدای مهلت داوری: ابتدای مهلت داوری بعد از تعیین داور و اخذ قبولی از وی از تاریخ ابلاغ مشخصات طرف و مشخصات دیگر داوران در صورت تعدد داوران و موضوع اختلاف به داوران می باشد.
3- پایان مدت داوری: زمانی که داور یا داور ها رای خود را صادر کرده و جهت ابلاغ مطابق روش مقرر برای ابلاغ رای را در آن تسلیم می کند.
4- تمدید مدت داوری: تنها در صورت توافق طرفین امکان تمدید داوری ممکن است. حتی اگر داور توسط دادگاه انتخاب شده باشد تمدید مهلت داوری با توافق دو طرف دعوا صورت می گیرد نه به وسیله دادگاه. اگر داور توسط دادگاه تعیین شده باشد و طرفین توافقی در خصوص داوری نکرده باشند همچنین مدت داوری سه ماه است و این اختیار برای دادگاه نمی باشد که مدتی بیشتر یا کمتر در نظر بگیرد.
5- ضمانت اجرای عدم رعایت مهلت داوری: رایی که خارج از مهلت داوری صادر گردد باطل بوده و قابلیت اجرایی نخواهد داشت و در صورت عدم صدور رای توسط داور در مهلت مقرر و انقضای مدت داوری مورد از موارد زوال داوری است. چنانچه رای پس از اتمام مهلت داوری صادر گردد، مطابق قانون هر یک از طرفین می تواند صدور حکم بطلان را از دادگاه تقاضا نماید.
ث) اگر رای داور با آنچه در دفتر املاک مابین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده دارای اعتبار قانونی مخالف باشد. تمامی اسناد رسمی تا زمانی که عدم اعتبار آن از طریق مراجع ذیصلاح اثبات می گردد صدور رای برخلاف از مصادیق مغایرت با بندم ماده ۴۸۹ آیین دادرسی مدنی می باشد و بدون توجه به ویژگی موجه و مدلل بودن رای داوری میباشد.
ج) رای به وسیله داورانی صادر شده باشد که مجاز به صدور رای نبودند: داورانی که به موجب رای دادگاه تا پنج سال از انتخاب شدن به داوری محروم بوده و همچنین تمام کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی و تمامی قضات از جمله این موارد می باشد.
مواردی که دادگاه هرچند با تراضی طرفین نمیتواند اشخاص زیر را به سمت داوری معین نماید
مطابق ماده۴۷۰ و ۴۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی این اشخاص هر چند به تراضی نمیتوانند به سمت داوری انتصاب گردند:
1- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی توانند داوری نمایند هر چند به تراضی طرفین باشد.
2- اشخاصی که فاقد اهلیت باشند.
3- اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه در اثر آن از داوری محروم شده باشند.
مواردی که دادگاه با تراضی طرفین میتواند اشخاص زیر را به سمت داوری معین نماید
مطابق ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی هیچ دادگاهی نمی تواند اشخاص زیر را به سمت داور معین نماید مگر با تراضی طرفین
- کسانی که سن آنها کمتر از ۲۵ سال باشد.
- کسانی که در دعوا ذینفع می باشند.
- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.
- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا باشند یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آنان باشد
- کسانی که خود یا همسرشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشد.
- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا را دارند، در گذشته یا حال دادرسی کیفری داشته باشند.
- کسانی که خود یا همسرانشان با یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یک یا یکی از اصحاب دعوا یا زوجه های نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی دارند.
- کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنها.
چ) قرارداد رجوع به داوری بی اعتبار بوده باشد: بی اعتباری عقد اصلی موجب بی اعتباری مندرجات قرارداد می شود اگر قرارداد رجوع به داوری بی اعتبار باشد قرارداد داوری نیز بی اعتبار خواهد بود.
موارد اعتراض به رای داوری خارج از مهلت قانونی
مواردی هستند که نه به صورت حصری بلکه به صورت کلی و عام هر نوع رای داوری صادر شده را ملتزم به رعایت تشریفات میدانند که در صورت فقدان آن با وجود انقضا مدت اعتراض می توان رای اصداری را قابل اعتراض و ابطال دانست و از مرجع قضایی ذیصلاح درخواست ابطال آن را کرد. از جمله این موارد به شرح زیر است:
1- عدم رعایت مقررات داوری: مطابق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی مدنی که مقرر می دارد داوران در رسیدگی و رای تابع مقررات آیین دادرسی مدنی نیستند و باید مقررات مربوط به داوری را رعایت نمایند.
2- عدم موجه بودن و مدلل بودن رای داوری: رای داوری باید مانند احکام و آراء مراجع قضایی واجد ویژگی موجه و مدلل بودن باشد و الا قابل استناد نبوده و اثر قانونی نخواهند داشت.
مرجع رسیدگی به درخواست ابطال رای داوری
در مورد رسیدگی به درخواست ابطال دو حالت وجود دارد:
حالت اول) در صورتی که دادگاه بدوی دعوا را به داوری ارجاع داده شده باشد که همان دادگاه بدوی، مرجع رسیدگی به درخواست ابطال رای داوری است در صورتی که دادگاه تجدید نظر دعوا را به داوری ارجاع داده باشد همان دادگاه تجدید نظر صلاحیت رسیدگی به درخواست ابطال را خواهد داشت.
حالت دوم) چنانچه دادگاه، دخالتی راجع به ارجاع به داوری نداشته باشد مرجع صالح برای رسیدگی به دعوای ابطال رای داور، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا دارد. در این خصوص ماده ای در قانون نداریم و رویه بدین گونه است که بعد از تقدیم دادخواست آن را به دادگاه رسانده و دادگاه دستور ثبت و ابلاغ آن را میدهد وبعد از تعیین وقت رسیدگی دو طرف دعوا را دعوت میکنند.
نحوه ابطال رای داور
دادگاه رای داور را مورد بررسی ماهوی قرار نمیدهد و تنها به موارد مقرر در قانون برای ابطال رای بسنده می کند.
هزینه دادرسی داوری
از آنجا که دعوای ابطال رای داور دعوای غیر مالی محسوب می شود بنابراین هزینه دادرسی آنها معادل دعاوی غیر مالی می باشد.
آیا رسیدگی به دعوای ابطال رای داور نیازمند تقدیم دادخواست است؟
با اینکه در ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی مدنی از درخواست نام برده است اما شیوه اعتراض به رای داوری با ارائه دادخواست به مراجع صالح می باشد بنابراین منطبق با رویه قضایی ضرورت تقدیم دادخواست توجیه شده است.
مهلت اعتراض به رای داور
مطابق ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی مدنی هر یک از طرفین میتوانند ظرف ۲۰ روز بعد از ابلاغ رای داور از دادگاه که دعوا را ارجاع به داوری می دهد یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد حکم بطلان رای داور را بخواهد.
در این صورت دادگاه مکلف است به درخواست رسیدگی کرده. هرگاه موارد مذکور در ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی باشد حکم به بطلان آن می دهد و تا رسیدگی به اصل دعوا و قطعی شدن حکم به بطلان رای داور متوقف خواهد ماند.
مهلت یاد شده در این ماده نسبت به اشخاصی که خارج هستند دو ماه میباشد. شروع مهلت یاد شده برای اشخاصی که دارای عذر موجه می باشند، بعد از رفع عذر موجه احتساب خواهد شد اگر بعد از این موارد ۲۰ روزه و دو ماهه دادخواست ابطال رای داور داده شود، دادگاه قرار رد درخواست صادر خواهد کرد.
طرح چند سوال در مورد ابطال رای داور مرضی الطرفین
چگونه ممکن است در مورد داوری که طرفین اختلاف با توافق و تراضی یکدیگر انتخاب کردند ادعای بطلان را مطرح نمود؟
داور باید در جریان رسیدگی داوری در حدود صلاحیتی که قرارداد طرفین و قانون تعیین کرده مبادرت به داوری کند. مثلاً داور نمیتواند قوانین آمره کشور را مورد توجه قرار ندهد در صورتی که از صلاحیت که طرفین قرارداد برای وی در نظر گرفتند خارج شود و خارج از محدوده صلاحیت خود و قانون اقدام به صدور رای نماید می توان دعوی بطلان مطرح کرد.
آیا امکان ابطال رای داور مرضی الطرفین مخالف و فلسفه داوری نمی باشد؟
خیر اصل بر این است که ابطال رای داور غالباً شکلی استثنایی بوده و اصولاً رای داور غیر قابل ابطال و اعتراض میباشد و امکان ابطال رای داور یک امر کاملاً قانونی و استثنایی است.
آیا ابطال رای داور مرضی الطرفین به اطاله دادرسی و طولانی شدن فرایند حل اختلاف در دادگاه منجر نمی گردد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که قرارداد داوری در ایران با مشکلاتی مواجه است. از مشکلات بارز آن می توان به سپرده شدن داوری به افراد غیر متخصص اشاره کرد و مشکل دیگر آن این است که آرایی که توسط آنان صادر میشود قابلیت ابطال دارد که اصولاً شخصی که به موجب رای داور محکوم شده اقدام به طرح دعوای ابطال می نماید و این مسئله به خودی خود باعث طولانی شدن فرآیند می شود.
دیدگاه