معماری کاروانسراهای ایران
از جالبترین مباحثی که در تاریخ معماری ایران، شایان مطالعه و رسیدگی است، چگونگی اساس و احـداث کاروانسراها و رباطها در ایران مـیباشد.
کشور ایـران به علت قرار گرفتن در شاهراه بازرگانی شرق و غرب و نیز گسستگی جغرافیایی همواره به ایجاد راههای بازرگانی، نظامی و تامین امنیت کاروانیان توجه داشته است. پایه گذار کاروانسراها هخامنشیان بوده اند. در معماری و تـوسعه کـاروانسراهای پیش از اسلام، عصر ساسانی را یکی از ادوار مهم دانست. در تمدن ایرانی، کاروانسرا تنها مراکزی برای آسایش و امنیت کاروانیان نبود بلکه مهمترین ابزار ارتباطات و انتقال فرهنگ، روابط اجتماعی، تجاری و اقتصادی نیز محسوب مـیشد. عـملکرد کاروانسراها تا دوره صفوی به جز دوره سلجوقی، بیشتر در پیرامون مسائل نظامی و سیاسی خلاصه میشد. اما از دوره صفویه واژه کاروانسرا به مفهوم اصلی چند منظورهای و مشخصاً با هدف تجارت، بازرگانی و مذهبی رایج شـد کـه دوره طلائی کاروانسراهای ایران مربوط به دوره صفویه میباشد.
مهمترین دلیل رونق و توسعه کاروانسرا در دوره صفویه، بازرگانی و تجارت بود. از عواملی که در طول تاریخ تأثیر چشمگیری در تجارت و بازرگانی داخلی و خارجی ایران داشـتهاست، شـبکهی مـنظم راهها میباشد. این مسئله در دوره صـفویه بـه خـاطر اهمیت تجارت، سبب گسترش کاروانسراها از لحاظ کیفی (خدمات) در جهت آسایش و امنیت کاروانیان شد. از بررسی کاروانسراها در تمام دوره ها به این نـتیجه مـیرسیم کـه اساس معماری آنها مانند سایر بناهای عام و مـذهبی تـابع شیوه، سنت و سبک رایج زمان خود بوده ولی این موضوع حائز اهمیت است که چارچوب اصلی معماری کاروانسراها به دلایـل مـختلف کـاربردی و نیازهای اجتماعی تغییر نکرده و در تمام دورهها ثابت ماندهاست
تعریف کاروانسرا
نام کاروانسرا مشتق از کاروان یا کاربات به معنی گـروه مـسافران (قافله) است که گروهی مسافرت میکردند و سرای به معنی خانه و مکان و هر دو کلمه مشتق از پهلوی و ساسانی است. بدون تردید کاروانسرا واژه اصیل ایـرانی مـیباشد.
ریشه کاروانسرا از کاربات به مـعنی خـانه کاروان، اخذ شده است و در ایران پیش از اسلام به جای کاروانسرا به کار میرفت. عملکردهای گوناگونی که در گذشته کاروانسراها به عهده داشته، بـاعث گـردیده نامهای متفاوتی برای ایـن گـونه بناها در فرهنگ لغت جای گیرد، از جمله: کاربات، رباط، ساباط و خان.
در ادبیات تاریخی واژگان مشابهی برای کاروانسرا وجود دارد که تفکیک آنها از یکدیگر دشوار است. کلماتی مانند ساباط، کاربات، خـان، زاویـه، خانقاه، رباط و منزلگاه از این دستهاند. به نظر میرسد این واژهها، طیف وسیعی از کارکردهای مشابه کاروانسرا را انجام میدادند. به همین دلیل در تعریف کاروانسرا محققان و منابع تاریخی، چندان متفق القول نبوده و تـعریف جـامعی در این بـاره ندارند.
ظاهرا در گذشته هر توقفگاه بین راهی را یک کاروانسرا میدانستند. برخی کاروانسرا را کانون مبادله کالا و نوعی مـهمان خانه در مشرق زمین دانسته اند و گروهی دیگر، آن را محلی امن برای حـفاظت و آسـایش کـاروانیان در حکم یک قلعه میدانند. در دایرة المعارف لاروس، کاروانسرا مهمان خانه و پناهگاهی برای بیتوته مسافران در دسته های بـزرگ تـعریف شده-است. آنچه در این میان ساده و روشن به نظر میرسد، این است کـه کـاروانسرا، سـاختمانی برای کاروان است.
ریشه شناسی تاریخی کاروانسرا، حاکی از آن است که مفهوم و تعریف اصلی کاروانسرا، در بعد تجاری و بازرگانی آن نهفته است، یعنی مکانی که کاروانیان برای تجارت و برای ممانعت از راهزنان و موانع طبیعی در آن رفت و آمد داشـتند. این مکانها که برای استراحت مسافران بوجود آمد شامل اتاقهایی برای اقامت و فضاهایی برای نگهداری چهارپایان بود. همراه با فضاهای جنبی چون حوض، پادیاو، آبریزگاه و سایر فضاهای خدماتی مـسافران کـه بر حسب طولانی شدن زمان توقف گستردهتر میشد.
1. چاپارخانه از ساختمانهای مهمِ میانراهی بوده که عملکرد اصلی آن برای استراحت چاپارهای دولتی و تعویض اسبهای خسته با اسبهای تازهنفس بودهاست و بـه خـدمات پستی در زمان هخامنشیان اشاره دارد. چاپارها، نامه و دستورهای دولتی را از مرکز به ایالات و برعکس انتقال میدادند.
2. پادیاو حیاط دور بستهای که حوض یا جوی آب در میان داشتهباشد، گودال باغچه به (فرانسوی پاسیو گـفته مـیشود) در فارسی کهن و میانه به معنی طهارت، شستشو و نیز جایگاهی برای شستشو است پادیاو با همهی ویژگیهایش بعد از اسلام در پیش مساجد و زیارت گاهها به نام وضوخانه جای گرفت.
3. آبریزگاه: تـوالت، مـستراح
پیـشینه تاریخی کاروانسرا
پیشینه ساخت کـاروانسراها در ایـران بـه دوره هخامنشیان مربوط میشود.
با توجه به وسعت ایران زمین در ادوار مختلف تاریخ، نیاز به راههای مناسب و امن پیوسته وجود داشته و یـکی از مـشکلات حـاکمان و صاحبان قدرت، حفظ امنیت و نگهداری این راهها بـودهاست؛ چـه از جهت بازرگانی و چه از لحاظ حفظ قدرت حکمرانی کشور و حفظ مرز و بوم کشور. در این رهگذر ساخت کاروانسراها به عنوان مـکانی امـن جـهت استراحت و امنیت کاروانیان نقش بسیار مهمی ایفا میکرده. بناهای مـتعدد باقی مانده از این نوع، نشان از گسترش ساخت این بناها در ایران داشتهاست.
این بناها در نقاط دور افتاده و صعب العبور ساخته میشدند و ظـاهری سـاده و باوقار دارند ولی تفکری که در پشت ساخت این بناها قرار دارد آنها را به یکی از کاربردیترین بناهای معماری در طـول تـاریخ ایـران تبدیل کرده است.
در حقیقت کاروانسراها را میتوان مهمانسراهای امروز دانست. سابقه ساخت ایـن بـناها بـه دوره هخامنشی یعنی حدود 2500 سال قبل باز میگردد.
هرودت درباره راههای امپراطوری هخامنشی مینویسد: «واحـد مـقیاس راهها پرسنگ است. به مسافت هر چهار پرسنگ منزلی تهیه شده مرسوم به ایستگاه. در ایـن مـنازل مهمانخانههای خوبی دایر گردیده است.» و در جایی دیگر درباره جاده شاهی هخامنشی مینویسد: « در سـراسر جـاده شـاهی ایستگاههای معروفی هست با مهمانسراهای دلپذیر و این راه برای ایاب و ذهاب کاملا امن است زیـرا تـمام خط سیر از نواحی آباد میگذرد.».
ساخت کاروانسراها در دوره اشکانی و ساسانی ادامه داشتهاست. نمونههای انـدکی از دوره سـاسانی بـاقی مانده که میتوان به دروازه گچ، رباط انوشیروانی و دیرگچین اشاره کرد. بعد از این دورهها در قرون 5و 6 ه.ق کـاروانسراهایی هـمانند رباط شرف، ماهی و سپنج ساخته شدند که الگویی جهت توسعه این بـناها در قـرن هـای بعدی بودند و ویژگیهای خاص و برجسته آنها باعث شد آنها را کاخهایی در بیابان بدانیم. این بناها مـیتوانند بـه عـنوان بزرگترین ساختمانهای غیر مذهبی سالم مانده مطرح شوند که تاثیر آنها در دوره بـعدی نـیز دیده میشود.
اوج شکوفایی کاروانسراهای ایران را میتوان در دوره صفویه مشاهده کرد در این دوره و به خصوص دوران شاه عباس اول نوعی هـماهنگی در سـاخت کاروانسراها بوجود آمد، به نوعی میتوان گفت ساخت کاروانسراها در این دوره بزرگترین فـعالیت مـعماری مشخص سازماندهی شده است که برای تـسهیل در امـور حـکومتی، تجارت، زیارت و دیگر انواع سفر در نظر گـرفته شـده بود.
ساخت کاروانسراها تا دوره قاجار ادامه پیدا کرد در این دوره علاوه بر استفاده از کـاروانسراهای دوره های گذشته موارد جدیدی نیز سـاخته شـد که از نـظر انـدازه و ارزش مـعماری به دوره های قبلی خود نمیرسند ولی ادامـه دهـنده آنها بودند.
بناهای وابسته به راه و کاروان
بناهایی که بـر راههای کاروانی ساخته شدهاند، مطابق با شرایط اقلیمی، کارکردها و محل قرار گرفتن آن بناها انواع گوناگون، شکلها و ترکیبهای مختلفی دارند و از مصالح متنوعی بنا شدهاند که برخی از آنها را می توان چنین بـرشمرد.
مـیل بلدها
هر چند میلهای راهنمایی که در سراسر ایران زمین و به خصوص در بیابانها وجود دارند امروز اغلب تبدیل به آرامگاه شدهاند ولی از نام میل که میتوان آن را به میان راه تعبیر کرد و نـام ویـژه آنها چون رادکان، رسکت و لاجیم و یا قدمگاه به خوبی بر میآید که نخست این گونه بناها برای راهنمایی یا آسودن مسافران ساخته شـده، ولی پس از آن گـاهی به آرامگاه بانی خود یـا فـردی مشهور که در آن نزدیکی یا در حین سفر درگذشته، تبدیل شدهاند.
مثلا قدمگاه نیشابور پیش از آنکه علیابنموسیالرضا(ع) به توس برود، میل راهنمایی بیش نبوده و شاید در کـنار خـود ساباط یا رباطی داشـته ولی پس از مـسافرت آن حضرت و به یاد اجتماع پرشور و عظیمی که از پیروان ودوستداران خاندان پیامبر در بیرون آن برپا شد، نام قدمگاه یا به اصطلاح امروز بنای یادبود به خود گرفته و به همین مناسبت بـعدها در زمـان شاهان شیعی ایران گسترش یافته و ایوان ها، صفهها، رباطها و خانهایی بر آن افزوده شده است.
ساباط
ساباط نیز از دیگر بناهای وابسته به راه بودهاست. جزء اول آن، ((سا)) به معنای آسایش و جزء دومش پسوند ((بات)) نمودار ساختمان و بنا و آبادی و عمارت است، و روی هم رفته بـه جـای استراحتگاه و آسایش امروزی بکار میرفتهاست. ساباط به کلیه بناهایی که به منظور آسودن برپا میشده، چه در شهر چه در بیرون از آن اطلاق میشده است. ساباط دارای سه تا هفت دهانه سرپوشیده اسـت کـه دو سـوی آن تخت گاههای کوچکی به انـدازه یـک تـخت یا نیمکت قرار دارد و اغلب دهانه میانی درگاه آبانباری است که آب خنک و گوارا دارد.
این واژه که تقریباً به همه زبانهای آرامی، ایـرانی، فـرنگی و تـازی وارد شده، در زبانهای ایرانی و از آن میان فارسی ریشه کهن دارد.جـزء اول آنـ (( سا )) به معنای آسایش و جزء دومش پسوند (( باط )) نمودار ساختمان، بنا، آبادی و عمارت است و در آخر بسیاری از واژهها چون ربـاط، کـاربات ، خـرابات وجز اینها آمدهاست و روی هم رفته به جای آسایشگاه و استراحتگاه امـروز به کار می رفته است. ساباط به کلیه بناهایی که به منظور آسودن برپا میشده، چه در شهر و چـه در بـیرون از آن،اطـلاق میشده است.در شهرستانهای جنوبی ایران هنوز هم این واژه درست در جای خـود بـه کار میرود.
رباط
رباط در اصل کلمهای عربی است و پس از پیدایش دین اسلام، در ایران متداول شده. ایـن کـلمه را ابـتدا در زمان تسلط تازیان بر ایران، برای پستهای امدادی سربازخانهها و ایستگاههای نظامی بـکار بـردهاند.
(رباط) به معنی بستن و پیوند دادن است و بیشتر به معنی بستن حیوان در نقطه ای برای نـگهداری و مـحافظت بـهکاررفته و سپس به همین تناسب به معنی محافظت و مراقبت به طور کلی آمدهاست. (مرابطه)بـه مـعنی محافظت مرزها و هم چنین به معنی مراقبت از هر چیز دیگر میآید چنان کـه در قـرون نـخستین اسلامی غازیان ثغور (جنگجویان مرزها) و داوطلبان جنگ با کفار را مرابطون میگفتند. به محل بـستن و نـگاهداری حیوانات نیز (رباط) گفته میشود و به همین تناسب کاروانسرا را در زبان عربی (رباط) مـیگویند.
کـاربات
کاربات چنانچه پیداست خانه کاروان است و پیش از اسلام به جای کاروانسرا بهکار میرفته و آن نیز مـانند ربـاط دارای اتاق، حوض و پایاب است و گاهی فقط دو یا سه اتاق دارد و نمونه آن در آبادیهای کـنار شـاهراه کـهن فارس کهن خودنمایی میکند.
خان
خان نیز همان کاروانسرا است و این واژه در زبـان تـازی بـه طور مطلق به جای کاروانسرا بهکار گرفته شدهاست.خان معنای دیگری هـم دارد کـه شامل نمای ایوان و باغچه جلوی عمارتهای بزرگ میشده و بیشتر با نام ((جلوخان)) مشهور است.
آب انـبار
(امبار) آب انبار و منابع آب نوشیدنی در سراسر راههای ایران و در شهرهای این سرزمین به تـعداد بـسیار دیده میشود و بعضی از آنها که در شهرهای خـشک و کـم آب سـاخته شده خود اثری بسیار زیبا و از لحاظ مـعماری شـایان توجه است.
قلعههای راهداری
قلعههای راهداری به گونهای حفاظت از راه و برقراری امنیت کـاروان و کـاروانسرا، حفاظت از میل بلدها، تعمیر راه و گـزارش خـرابیهای آن حفاظت از راه هـای مـرزی و... را بـرعهده داشتهاند که بر سر گردنهها، در مـیانه کـویر، کنار پلها و رودخانهها و گذرهای مهم یا در کنار کاروانسرا ساخته میشدند.
دژها یـا قـلعهها، از نقطه نظر نظامی در نواحیای که دارای خـواص تاکتیکی نظامی بودند یـا بـر محور جاده و شهر تسلط داشـتند، هـمچنین از نقطه نظر سربازان و ساختن اردوگاهها یا انبار کردن اسلحه و ذخایر نظامی ساخته مـیشدند.
میهمانخانه و دسکره
در کنار شهرهای نـامی و آبـاد بـه ویژه شهرهایی کـه در دورهـهای مختلف تاریخی پایتخت ایـران بـودهاند کاروانسرای بزرگ، زیبا و باشکوهی دیده میشود که بیشتر آنها میهمانخانه بودهاست و پادشاهان، امیران و فـرمانروایان، مـیهمانان نامدار و گرامی خود را در آن جا پذیرایی مـیکردند.
از جـمله میهمانخانه بـزرگ شـاه عـباسی در کاشان و کاروانسرای مادرشاه( جـای میهمانسرای شاه عباسی) اصفهان و کاروانسرای وزیر در قزوین که تا صد سال پیش دایر بوده و فـلاندن و کـست معمار و نقاش فرانسوی از آنها سخن رانـدهاند.
قـهوهخانه و چـایخانه
در قهوهخانهها به مـسافرانی کـه از راه میرسیدند و احتیاج به استراحت داشتند چای، قهوه، شربت یا ماست و دوغ داده میشد. در واقع چای از دورۀ قاجاریه و توسط کـاشف السـلطنه از هـندوستان به ایران وارد شد و به تدریج در قهوه خـانه هـا بـه مـصرف رسـید. تـعداد قهوه خانه ها در میان راه های ایران بسیار زیاد بوده است به نحوی که راه های قدیمی را می توان از کنار سازه های ویرانه در کنار آنها پیدا کرد.
ایـن قهوه خانه ها بیش تر در کنار پل ها یا نزدیک رودخانه ها، گردنه ها و در کنار راه هایی که از کویر میگذشت و خصوصاً در مجاورت چشمه ها ساخته میشدند. اکنون که خودروها جای چهارپایان را در مـسافرت هـا گرفته اند این قهوه خانه ها کم تر از گذشته مورد استفاده قرار می گیرند، ولی با این حال هنوز برخی از آنها متناسب با شرایط نوین به عنوان کافه، رستوران و چـایخانه بـه حیاتشان ادامه می دهند.
گـونهشـناسی کاروانسراها
از نظر معماری، کاروانسراهای ایران متنوع بوده و معماران ایران از طرحها و نقشههای گوناگونی برای ایـجاد کـاروانسراها اسـتفاده میکردند. تنوع طرح ها و نقشههای کاروانسراهای ایران ایجاب میکند که این کاروانسراها به گـروههای مـختلف تقسیم شوند و خصوصیات و ویژگیهای هر گروه جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
1- کاروانسراهای کاملاً پوشیده مناطق کوهستانی
این نـوع کـاروانسراها، ازتـوقفگاههای کوچک کنار راه ها تا ساختمان های سلطنتی زمان شاه عباس اول را شامل مـیشود. نـمونه ساده این نوع کاروانسراها از اتاقهای گنبد دار مرکزی با یک ردیف اتاق گنبددار و تعدادی استبل که در هـمان ردیـف قرار دارند، تشکیل شدهاند.
اکثر کاروانسراهای کوهستانی دارای اجاق های متعدد یـا بـخاری دیواری در داخل بنا هستند. هم چنین از هـر طـرف بـسته و پوشیدهاند و به راحتی میتوانند جلوی بادهای مـداوم و بـرف های زمستانی و تگرگهای بهاری و پاییزی را گرفته و کاروانیان را از این گونه آسیبها در امان نگه دارنـد.
ایـن نوع کاروانسراها در مناطق کوهستانی و بـه ویـژه گذرگاههای صـعب العـبور احـداث و پیش از همه در عهد صفوی بنیاد شـدهاند. از نـمونههای جالب این گروه از کاروانسراها میتوان به کاروانسرای شبلی در آذربایجان، امامزاده هاشم در جـاده آبـعلی و کاروانسرای گدوک در جاده فیروزکوه اشاره کـرد.
2- کاروانسراهای کـرانه خـلیج فـارس
بـه عـلت اوضـاع اقلیمی و جغرافیایی کرانههای خلیج فارس کاروانسراهای این منطقه معماری ویژهای دارد. این کاروانسراها عموماً فاقد حیاط مرکزی بوده، شامل بنایی چهارگوش است و با اتاق مرکزی صلیبی شکل و اتـاقهای جانبی. یک سوی سنگی دور تا دور ساختمان ساخته شده و همه اتاقها به خارج بنا راه دارند. کاروانسراهای بسیاری با مشخصات ذکر شده در عهد صفوی، بخصوص پس از ایجاد بندرعباس در سال 1620م/ 1030ه. بین جادههای شـیراز- لار، بـندرعباس- لار و اصفهان- بندرعباس احداث شدهاست.
از آنجا که این کاروانسراها در دوره آرامش سیاسی عهد صـفوی سـاخته شده، هیچ کدام جنبه دفاعی نداشته، دروازههای ورودی کاروانسراها به هر سمتی که لازم بوده گشوده میشده تا بادهای خنک ساحلی را به ساختمان بـرساند.
کاروانسراهای قلعهپهلو، ینگی، موخ، احمد، بادنِی جیحون، تنگ دالون، تنگ نو، برکه سلطان و برکه سفید از جمله بناهای کرانه خلیج فارس به شمار میروند که با این گونه معماری، در مسیر بندر عـباس بـه لار ساخته شـدند. کاروانسرای بادنِی و کاروانسرای تکیه خانه، جاده لار- بندر عباس، نوع پلان کرانه خلیج فارس، قدمت دوره صفوی و مـصالح ساختمانی سنگ میباشد.
3- کاروانسراهای سواحل جنوبی دریای خزر
تعداد کاروانسراهای صفویه در سواحل جنوبی دریـای خـزر، در مقایسه با سایر مناطق ایران نسبتاً کمتر است. در این سواحل بارندگی زیاد، شـرایط آب و هـوایی معتدل آباد بودن کل منطقه و نزدیک بودن مراکز جمعیت بر خلاف سایر مناطق اقلیمی بـاعث شد تا نیازی به کاروانسرای بین راهی به تعداد بسیار نباشد.
4- کاروانسراهای حیاطدار مناطق مرکزی ایران
مهمترین، بهترین و زیباترین کـاروانسراهای ایـران در ایـن گروه قرار میگیرند. این گروه از کاروانسراها از نظر معماری به انواع زیـر تـقسیم میشوند:
- کاروانسراهای مدور
- کاروانسراهای چندضلعی
- کـاروانسراهای دو ایـوانی
- کـاروانسرا بـا تـالار ستون دار
- کـاروانسرای چـهار ایوانی
- کاروانسرا با پلان متفرقه
جـزییات معماری کاروانسراها
پس از استقرار حکومت مرکزی در ایران، رفت و آمد زیاد مسافران به علت گسترش بازرگانی، به صورت کاروان های بزرگ درآمده بود و ایرانیان با استفاده از هوش فطری خود کاروانسراها را به سبکی بـنا مـیکردند که حراست بنا محفوظ مانده، در ضمن آسایش مسافران نیز تأمین شود و از تجاوز و حملات دزدان و راهزنان مصون بماند. در این دوره، برای کاروانها که با تعداد عظیمی مسافر همراه با کالا و چهارپایانشان وارد میشدند، جـایگاههایی بـه صورت اتاقها و ایوانهای انفرادی ویژه مسافران، استبل هایی جدا از اتاقها برای چهارپایان و اتاقهای مخصوص جهت چهارپاداران در کاروانسراها پیش بینی شدهبود.
حصارها را به جای چینههای گلی، از خشت خام و در مرحله بـعد از آجـر پخته به ارتفاع ۶ تا ۷ متر و به قطر ۸۵ سانتیمتر بنا میکردند. در این زمان، برای حفاظت بنا در برابر دزدان و مهاجمان، برجهایی پیش آمده به صورت نیم دایره و استوانهای شکل در چهار گوشه سـاختمان و در صـورت لزوم، در طـول دیوارها نیز به فاصلههای مـعین در نـظر مـیگرفتند.
دروازه کاروانسرا دارای دری دولته و مستحکم از الوار چوبی و قطور از چوب های کاج، گردو و افرا بود که با میخ های بلند آهنی و پشت بندهای چوبی بـه هـم اتـصال یافته بود. این درها که بر روی پاشنههای آهـنی بـه حرکت درمی آمدند، در سنگی گود شده قرار گرفته بودند. چارچوب دروازه، بر جرزهای سنگین دو طرف دروازه اتکا داشت. دروازهها بـه وسـیله کـلونهای چوبی محکمی که دندانه دار بودند، بسته میشدند. به علاوه چـند نوع چفت کشوی آهنی، بر دروازهها نصب شده بود. قفلها، بدوی و به صورت لوله استوانهای بودند که با کـلیدی پیـچی، بـاز و بسته میشدند.
بر بالای سر در بنا، اتاق هایی سـاخته مـیشد که به منزله محل دیدهبانی و حفاظت دروازه کاروانسرا بود؛ تا محافظان و کاروانسراداران، از این اتاقها - که مـشرف بـه خـارج بود - چون سنگری استفاده نموده و از دروازه کاروانسرا در برابر حملات مهاجمان دفاع کنند. بـرای ایـن مـنظور در معماری بنا سوراخ یا دریچه ای تعبیه میشد با نام سرب افکن که از این مـحل آب جـوش، سـرب یا روغن یا سیال (ماده روان) داغ دیگری برای دفع مهاجم از محل به پایین ریخته مـیشد. در مـواقع عادی، این اتاقها برای اقامت مسافران ثروتمند و متمولان و متنفذان حکومتی، مورد استفاده قـرار مـیگرفتند.
دروازه کاروانسرا جلوتر از دهلیزی که به صورت هشتی در داخل بنا بود، میان سردر آجری زیـبا - کـه بر پیشانی آن، کتیبه کاشی معرق یا سنگ مرمر که نام بانی و سازنده (مـعمار) کـاروانسرا و تـاریخ بنا بر آن نقش بسته - قرار گرفته بود. در مدخل کاروانسرا، دو سکوی سنگی در طرفین هشتی ساخته شـدهبود کـه به اتاقهای دو طرف میرسید. این سکوها محل اقامت کاروانسراداران بود. کاروانسراداران بـر بـالای ایـن سکوها، افراد کاروانی را در موقع ورود کاروان، از نظر میگذراندند.
در کنار سکوها، دو ردیف پلكان، مسافران را به اتاقهای بالا و بـام کـاروانسرا مـیرسانید. پس از ورود کاروان به صحن کاروانسرا، مسافران به سوی اتاقها میشتافتند و چهارپاداران، چـهارپایان او را بـه مدخل استبلها که معمولا در چهار گوشه صحن حیاط قرار داشت میراندند. در مدخل استبل ها، اتاق هـایی جـهت اقامت و استراحت چارواداران (چهارپاداران) پیش بینی شدهبود تا از آنجا مراقب چهارپایان، اثـاثیه و کـالاهای مسافران به آنهایی که درون استبلها قرار داشـت بـاشند. اسـتبلها دور بنا، بين حصار کاروانسرا و پشت اتاقهای مـسافران قـرارداشت. آفات و حشرات، به علت خنکی و تاریکی درون آنها، کمتر میتوانستند در آنجا رشد و نمو کـنند.
در داخـل کلفتی بدنه حصارها محلهایی در فـواصل مـعین به صـورت درگـاهی در طـویله ها ساخته شده بود تا چـارواداران کـالا و اثاث مسافران را درون آن جای دهند. در برخی از کاروانسراها، اتاقهای بزرگتری که دور از صحن و سروصدا قـرار داشـت، جهت اقامت بزرگان و رجال کشور پیـش بینی شدهبود. اتاقهای طـبقه دوم بـنا مانند طبقه همکف ساختهشده و در انـتهای آن، پسـتوهای کوچکتری مانند صندوق خانه ساخته شده بود؛ تا واردان اثاثیه خود را درون آن جای دهـند. اتـاق ها دارای درهای یکلته چوبی بـودند و نـیازی بـه پنجره نبود؛ زیـرا فـقط برای خوابیدن هنگام شـب، در آنـها اقامت میکردند. در بسیاری از کاروانسراها، اتاقها فاقد در بودند و فقط پردهای در جلوی آن میآویختند، ولی در معماری صفوی، پنـجرههایی جـهت تهویه و نفوذ هوا و نیز درهایی در مـدخل آنـها نصب شـدهبود. ایـن در و پنـجره ها ظرافتی ندارند، درواقـع تختههایی هستند که به یکدیگر اتصال یافتهاند.
در بسیاری از اتاقها، جهت گذاردن اسبابخانه که باید در دسـترس افـراد قرارگیرد، طاقچههایی ساخته شدهبود که عـمق آنـها از ۲۰ سـانتیمتر تـجاوز نـمیکرد. مسافران در زمستان، بـه اقـامت در طویلهها بیشتر تمایل داشتند، برای این که مکان گرمی بود.
از اتاقهای کاروانسرا، گاه یک پنجره کـوچک بـه طـرف آخور طویله باز شدهبود که شخص از آنـجا مـیتوانست نـگاه کـند از اسـبش خـوب پذیرایی میکنند یا نه.
در بعضی از طویلهها، در برابر آخورهای طويله سکویی بسته شدهبود که سه چهار نفر میتوانستند در آن، قطار بخوابند. نوکرها و چهارپاداران و برخی مسافران غالباً بر روی این سـکوها نشسته، گفت و گو و حتی غذا طبخ میکردند. پشت بام به صورت مسطح و در شبهای زمستان، خوابگاه مسافران بود. حصار اطراف بنا به صورت جان پناه به ارتفاع یک تا دو ذرع، پشت بـامها را در بـر میگرفت و از نفوذ شنهای روان، حرارت دشتها و کویرها و بادهای تند جلوگیری میکرد. از زمان صفویه، بخاری دیواری برای گرم کردن اتاقها باب شد.
در ایوان ها نیز این نوع بخاری برای طبخ غـذا پیـش بینی شدهبود. دودکش این بخاریها به قدری باریک بود که فقط می توانستند بوته ای را در آن بسوزانند و قوری آبی را گرم کنند. در کاروانسراهای کوهستانی، اتاقها بـه وسـیله پنجرهای به استبلها متصل بـود تـا در زمستان با دم زدن چهارپایان، اتاقها گرم شود. صحن کاروانسرا با قلوه سنگ مفروش شده بود. کف ایوانها و اتاقها و سقف بامها را آجر فرش میکردند. در وسط صـحن بـرخی از کاروانسراها، حوضی مربع یـا دایـرهای
شکل از سنگ، به همراه پاشویه، برای وضو ساختن آماده بود. ناودانهای سنگی در فواصل معین، در امتداد مسیر آبروهای سطح بام و بر لبه خارجی بنا قرار داشت، تا آب های باران را به خـارج بـنا سرازیر کنند.
کاروانسراها اصولاً از اعصار قدیم فاقد آبریزگاه (مستراح) بودند و مسافران، احتیاجاتشان را در بیابان های وسیع اطراف کاروانسراها یاگوشه تاریک استبل ها برآورده میساختند. گاهی تعداد کمی آبریزگاه در زیر برجها گـوشه مـخفی کاروانسرا سـاخته میشد، بعدها با وجود تعداد زیاد مسافران، تعداد آبریزگاهها در کاروانسراهای بزرگ از چهار عدد تجاوز نمیکرد. اما در عـصر قاجاریه، به خاطر حفظ بهداشت، مسئله آبریزگاه مورد توجه قرار کـاروانسراها را بـه تـعداد کافی آبریزگاه مجهز کردند. همه آبریزگاهها به وسیله کانالی عمیق، به دهانه چاهی راه داشتند.
مصالح: مـصالح سـاختمانی کاروانسراها از سنگ، آجر و خشت بود. سنگ به دوصورت مورد استفاده قرار میگرفت. بـسته بـه اهـمیت و موقعیت کاروانسرا، سنگها کاملاً استادانه تراشیده میشد. در بسیاری از کاروانسراها لاشههای سنگی به کار رفتهاست. غـالباً پی بنا مانند کاروانسرای قلعه خرگوشی، تلفیقی از سنگ و آجر بود. همچنین بنای برخی از کـاروانسراها، از خشت و یا بلوک خـشتی بـود. با این حال نمای خارجی و داخلی را عموماً آجر تشکیل میداد. در مناطق کوهستانی، مصالح ساختمانی از سنگ و در مناطق کویری از خشت گلی و یا غالباً از خشت پخته استفاده میشد.
منبع: بررسی کاروانسراهای ایران و بناهای وابسته به آن - حمیدرضا فرشچی - مهدی حاجی زمانی - معماری شناسی - شماره 7 - 1398
دیدگاه