دههها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تنها چند چیز از این کشور کمونیستی همچنان در ذهن عمومی باقی مانده است. جنگ سرد، اسپوتنیک و حکومت ژوزف استالین به اندازهای معروف هستند که به خوبی شناخته شدهاند. اما این واقعیتها و شخصیتهای بزرگ به ما هیچ سرنخی درباره چگونگی زندگی مردم در اتحاد جماهیر شوروی نمیدهند.
با وجود رازآلودگی اتحاد جماهیر شوروی، طی سالها چیزهای زیادی درباره زندگی روزمره شهروندان شوروی یاد گرفتهایم. در اینجا به ۷ حقیقت جالب درباره زندگی روزمره در اتحاد جماهیر شوروی میپردازیم که ممکن است امروز عجیب به نظر برسد، اما برای مردم شوروی زندگی عادی بود.
1. علاقه شدید مردم شوروی به نوشابه
حتی زمانی که اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، رقابت بین پپسی و کوکاکولا شدید بود. در آن زمان، مذاکرات تجاری بین ایالات متحده چندان دوستانه نبود و با وجود بازار بکر برای محصولات نوشابهای در اتحاد جماهیر شوروی، هیچ یک از دو غول نوشابهسازی آمریکایی نتوانسته بودند جایگاهی پیدا کنند. همهچیز در سال ۱۹۵۹ تغییر کرد زمانی که مدیرعامل پپسی به کنوانسیون ملی آمریکا در مسکو دعوت شد و در آنجا پیشنهاد خود را به خروشچِف مطرح کرد. بیش از یک دهه طول کشید اما در سال ۱۹۷۱، مدیرعامل پپسی موفق به عقد قراردادی برای واردات پپسی به اتحاد جماهیر شوروی شد، مدتها پیش از کوکاکولا. این موضوع باعث شد پپسی اولین محصول خارجی قانونی باشد که در اتحاد جماهیر شوروی فروخته میشد. پپسی بسیار محبوب شد و حضور انحصاریاش در روسیه به آن مزیتی نسبت به کوکاکولا داد. هرچند کوکاکولا نیز در نهایت وارد روسیه شد، اما هیچ چیزی جایگزین عشق نخستین آنها به پپسی نشد.
2. صف کشیدن بخشی از زندگی بود
صف کشیدن برای هیچکس ناآشنا نیست. ما ایرانیها دست کم در دهههایی با آن کاملا آشنا بودیم. اما چرا صفبندی در اتحاد جماهیر شوروی جالب بود؟ از آنجا که اتحاد جماهیر شوروی یک دولت مارکسیستی-کمونیستی بود، تمام وسایل تولیدی به طور عمومی توسط دولت مالکیت و به شهروندان توزیع میشد. این امر باعث میشد یک سفر عادی به فروشگاه برای خرید نان و شیر غیرممکن شود. در عوض، مردم باید ساعتها در صف میایستادند تا نیازهای اساسی زندگی مانند غذا، محصولات بهداشتی و حتی لباس را تهیه کنند. به همین دلیل، صفبندی اجباری به یک فرهنگ تبدیل شد. در صف اول بودن برای چیزهایی مانند گوشت ارزش داشت، زیرا با گذشت زمان کیفیت محصولات کاهش مییافت. قرار گرفتن در اوایل یا اواخر صف، تفاوت دریافت بین یک استیک آبدار و یک تکه گوشت بیکیفیت را ایجاد میکرد. بنابراین مردم در اتحاد جماهیر شوروی زودتر به صف میرفتند و از این زمان برای اجتماعی شدن و گفتگو با دوستان خود استفاده میکردند.
3. جیرهبندی در اتحاد جماهیر شوروی عادی بود
در طول دورههای مختلفی از وجود اتحاد جماهیر شوروی، جیرهبندی غذا، کالاهای عمومی و حتی پول ضروری بود. این جیرهبندی گاهی در کمک به اقتصاد موفق بودند، اما در مواقع دیگر مقدار جیرهها به حدی کم بود که مردم از گرسنگی میمردند. یکی از بدنامترین دورههای جیرهبندی بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۷ بود که به دلیل مشکلات اقتصادی جنگ رخ داد. بدترین جیرهبندی در طول تهاجم آلمان رخ داد، جایی که طبقات پایینتر جیرههای بسیار کمی دریافت میکردند.
4. زندگی اشتراکی رایجتر از آن بود که فکر میکنید
در روزهای اولیه اتحاد جماهیر شوروی، بحران مسکن عظیمی بهویژه در شهرهای بزرگ و مناطق شهری وجود داشت. در پاسخ به این بحران، یک روش جدید زندگی ایجاد شد تا به همه یک سقف بالای سرشان بدهد. این پاسخ به مشکل بیخانمانی در اتحاد جماهیر شوروی «کمونالکا» یا «آپارتمانهای اشتراکی» نام داشت. در این آپارتمانهای اشتراکی، چندین خانواده در یک فضای آپارتمانی زندگی میکردند بهجای اینکه هر خانواده آپارتمان خود را داشته باشد. این خانوادهها هرکدام اتاقهای خود را داشتند که باید به عنوان اتاق خواب و محل زندگیشان خدمت میکرد، اما آشپزخانه و راهروها مشترک بود. در حالی که این ترتیب باعث میشد تعداد بیشتری از خانوادهها نسبت به گذشته سقفی بالای سرشان داشته باشند، اما چندان راحت نبود. آپارتمانهای جدید به ندرت برای زندگی اشتراکی ساخته میشدند؛ در عوض، آپارتمانهای موجود تکخانوادهای به فضاهای اشتراکی تبدیل میشدند و تا هفت خانواده در فضایی که اصلاً برای یک خانواده ساخته شده بود جا میگرفتند. آپارتمانهای اشتراکی در دوران اتحاد جماهیر شوروی بسیار محبوب بودند و به ایده یک دولت کمونیستی کاملاً میخوردند، تا حدی که به مدت چندین دهه به شکل اصلی مسکن تبدیل شدند.
5. زنان در اتحاد جماهیر شوروی به طور قانونی برابر با مردان در نظر گرفته میشدند
در راستای بهبود کلی اتحاد جماهیر شوروی، زنان به طور قانونی کاملاً برابر با مردان اعلام شدند. قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی اعلام میکرد «زنان در اتحاد جماهیر شوروی در تمام زمینههای اقتصادی، دولتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حقوق برابر با مردان دارند.»
ورود زنان به حوزههایی که به طور سنتی مردانه بودند، گاهی به طور چشمگیری تغییر کرد. زنان توانستند فرصتهایی برای آموزش عالی پیدا کنند و برای اولین بار وارد حوزههایی مانند علم و مهندسی شوند. همچنین، زنان توانستند ارتشی شوند و نه تنها به عنوان پرستار، بلکه به عنوان جنگجو خدمت کردند. بسیاری از زنان سرباز به عنوان خلبان برتر شناخته شدند و یک زن به نام «لودمیلا پاولیچنکو» به یکی از افسانهایترین تکتیراندازهای تاریخ تبدیل شد که در طول خدمت خود ۳۰۹ دشمن را کشت. ۹۵ زن در نهایت به عنوان «قهرمان اتحاد جماهیر شوروی» شناخته شدند. برای کمک به زنان در نیروی کار، اتحاد جماهیر شوروی سعی کرد به زنان شاغل و خانوادهدار کمک کنئ. مرخصی زایمان و مراقبت از کودکان برای مادران ارائه شد، زیرا زنان و مردان هر دو تشویق میشدند تا برای موفقیت کل اتحاد جماهیر شوروی تلاش کنند، و فقط تمرکز بر خانواده نداشته باشند.
6. موسیقی زیرزمینی شد
موسیقی همیشه یکی از مهمترین اشکال اعتراض بوده است و موسیقی در دوران اتحاد جماهیر شوروی استثنا نبود. تفاوت این بود که دولت بسیاری از گروههای غربی و حتی تعداد زیادی از گروههای شوروی را نیز به دلیل پیامهای ضدکمونیستی که در موسیقیشان وجود داشت، ممنوع کرد. بهویژه موسیقی راک هدف قرار گرفت و اجرای آن ممنوع شد. این قانون گاهیاوقات بهقدری سختگیرانه اجرا میشد که برخی از موسیقیدانان راک حتی به زندان میافتادند. توزیع این موسیقی نیز به شدت محدود بود. اما این امر جلوی طرفداران موسیقی که به دنبال رکوردهای جدید بودند را نمیگرفت. بیشتر ضبطهای ممنوعه از طریق «مگنیتیزدات» توزیع میشد که فرآیند ضبط و توزیع موسیقی ممنوعه در سراسر اتحاد جماهیر شوروی از طریق نوارها بود. یکی از عجیبترین چیزها درباره ممنوعیت موسیقی راک در شوروی، ایجاد «رنتگنیزدات» بود یعنی به جای صفحه وینیل موسیقی روی فیلمهای اشعه ایکس ضبط میشد. فرآیند ضبط روی فیلمهای اشعه ایکس زمانبر بود و کیفیت همیشه عالی نبود و تصور کنید که در زیر موسیقی محبوبتان تصویر یک اسنخوان شکسته نقش بسته باشد!
7. فعالیت بدنی و ورزش اهمیت زیادی داشت
جای تعجب نیست که ورزش برای مردم اتحاد جماهیر شوروی اهمیت زیادی داشتند. حتی در روسیه مدرن، آموزش و ارسال ورزشکاران نخبه به المپیک همچنان بخش بزرگی از فرهنگ است. رهبران شوروی از یادگیری و آموزش ورزش نه تنها برای پیروزی معنوی بر دیگر کشورها بلکه برای حفظ سلامتی و آماده بودن جمعیت خود استفاده میکردند. ورزشها مردم را مشغول نگه میداشتند و آموزشها باعث میشدند که آنها در نیروی کار سازندهتر و مؤثرتر باشند. همچنین اعتقاد بر این بود که هر چه تعداد بیشتری از مردم آموزش ببینند، احتمال بیشتری وجود دارد که استعدادهای برتر ورزشی از بین آنها رخ بنمایند. تبدیل شدن به یک ستاره ورزشی در اتحاد جماهیر شوروی آسان نبود. ورزشکاران شوروی تشویق نمیشدند تا از ورزشهایشان لذت ببرند، بلکه باید آن را به عنوان یک شغل و سبک زندگی در نظر میگرفتند. ایده این بود که به هر قیمتی که شده، پیروز شوند. به علاوه، زندگی ورزشکاران برتر توسط دولت به شدت کنترل میشد و به همین دلیل است که المپیکیهای شوروی اغلب بسیار جدی به نظر میرسیدند. حتی اگر شهروندان شوروی در یک ورزش خاص آموزش نمیدیدند، فعالیت بدنی و تناسب اندام همچنان بخش بزرگی از جامعه بود. درخواستهای ورزش روزانه چند بار از رادیو پخش میشد و از کارگران انتظار میرفت که ورزش کنند تا ذهن و بدنشان را تیز و آماده نگه دارند.
دیدگاه