امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 277119
۳۲۴۴
۶
۰
نسخه چاپی

خشونت کلامی: کلماتی که اثری کشنده دارند

خشونت کلامی: کلماتی که اثری کشنده دارند

خشونت کلامی

خشونت کلامی به هر نوع اظهارات یا رفتارهایی اطلاق می‌شود که شامل استفاده از کلمات تهدیدآمیز، توهین‌آمیز، تحقیرآمیز، ناسزا و غیره باشد که می‌تواند به آزار، اذیت و آسیب روحی یا اجتماعی برای شخص مورد هدف منجر شود. خشونت کلامی می‌تواند در محیط‌های مختلف رخ دهد، از جمله خانه، مدرسه، محل کار، روابط شخصی و حتی در فضای مجازی.

خشونت به معنای پاسخ نادرست به ناکامی‌ها و شکست‌های زندگی است. اگر در زندگی تان دچار ناامیدی و یأس پی در پی می‌شوید، ممکن است راحت ترین  پاسخ ممکن را بروز خشم بدانید که در واقع این بدترین نوع پاسخ به اتفاقات بد زندگی محسوب می‌شود.

یکی از رایج‌ترین انواع خشونت در کشور ما خشونت کلامی است که به روش‌های گوناگونی انجام می‌شود. خشونت کلامی می‌تواند شامل ناسزا، دشنام، بدگویی پشت سر افراد دیگر، زورگویی، رفتارهای قلدرمعابانه، داد و فریاد بر سر هم و... باشد.

خشونت کلامی مفاهیم و معانی بسیار زیادی درون خود دارد. در نگاه نخست خشونت کلامی یعنی ناسزا و به کار بردن کلمات بی ادبانه و ناشایست. اما بررسی بیشتر این نوع ناهنجاری به انواع دیگری از کلمات می رسد که اصلا شاید هم محترمانه به نظر بیایند اما در دل خود پیام دیگری دارند که به صورت غیر مستقیم بر ذهن طرف مقابل اثرگذار هستند. به عنوان مثال فردی با کمال خوشرویی و احترام به فرد دیگری می گوید که توانایی انجام فلان کار را ندارد. این جملات از روی عمد بیان می شوند و هدفی جز تخریب و تحقیر فرد را ندارند و قطعا خشونت کلامی را درون خود دارند، خشونتی که در ظاهری نرم بر روی ذهن افرادی که مخاطب این جملات هستند تاثیر منفی و نامطلوب می گذارند.

آزار زبانی احساسات گستاخانه شخص برای کنترل و تحقیر فرد مقابل است. آنچه که تحمل آزار زبانی و هتاکی را سخت می‌کند توصیفات بی‌رحمانه‌ای است که نوع زندگی، نوع فکر و احساسات و نیازهای فرد مقابل را مورد هجوم قرار می‌دهد.

بسیاری از کسانی که هتاکی می‌کنند و آنهایی که مورد آزار قرار می‌گیرند اصلاً معنای آزار زبانی را نمی‌دانند. معمولاً قربانیان این نوع خشونت چنین رفتاری را نادیده می‌گیرند و تنها زمانی که بد دهانی‌ها با خشونت‌های جسمی شدید همراه شود نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند. شاید اگر آنها می‌دانستند که خشونت‌های کلامی بسیار بدتر از خشونت‌های جسمی هستند و حقارت‌های پنهان آن را درک می‌کردند در برابر این نوع اهانت‌ها واکنش نشان می‌دادند و دنبال راه‌حلی برای مشکلاتشان می‌بودند.

خشونت‌های کلامی به سادگی قابل شناخت نیستند. اگر کسی شما را کتک بزند و به جسم‌تان آسیب بزند می‌پذیرید که مورد آزار جسمی قرار گرفته‌اید. اما شاید ندانید که به کار بردن بعضی از الفاظ در پوشش «شوخی کردم» و «یا می‌خواستم سربه سرت بگذارم» ممکن است نوعی خشونت باشد و نسبت به آن حساسیت کمتری داشته باشید.

خشونت کلامی: کلماتی که اثری کشنده دارند

انواع خشونت‌های کلامی را بشناسید

بسیاری از لقب‌های جنسیتی یا توهین‌آمیزی که فردی به دیگری نسبت بدهد نمونه بارز خشونت کلامی است. این نوع صفت‌های کلامی تحقیرآمیز به مرور زمان فرد را شایسته آن توصیفات نشان می‌دهد و اعتماد به نفس و شخصیت را از انسان می‌گیرد.

کسی که خشونت کلامی دارد معمولاً بعد از هتاکی‌هایش طوری رفتار می‌کند که گویا اصلاً اتفاقی نیفتاده است و همه چیز مثل سابق است. این رفتار بخشی از نقشه است. زیرا معمولاً فرد قربانی بعد از دیدن چنین رفتاری تصور می‌کند آنچه به او گفته شده نه از روی عمد بلکه از روی بی‌توجهی و یا بدون قصد قبلی بیان شده است. فرض کنید همسرتان به شما بگوید «چاقالو» یا «خوابالو» و یا هر صفت تحقیرآمیز دیگری را به شما نسبت بدهد. با اینکه شما در همان لحظه جا خورده‌اید و توقع شنیدن چنین حرفی را نداشته‌اید، اما او طوری رفتار کند که گویا اسمتان را صدا زده و هیچ حرف زشتی نزده است، در این حالت شما ممکن است حرف او را جدی نگیرید و با خودتان بگویید «منظوری نداشته و یا از روی عمد حرفی نزده». این دقیقاً همان چیزی است که همسرتان می‌خواهد. در واقع او سعی می‌کند احساسات تحریک شده شما را کنترل کند بدون اینکه هیچ نوع درگیری‌ای پیش بیاید.

گاهی کسی که بیش از اندازه هتاکی می‌کند، سعی دارد تا فرد مقابل را گناهکار و خطاکار نشان بدهد و رفتار زشتش را در پشت خطای دیگری پنهان کند. به طور مثال، همسرتان می‌گوید «از بس غر می‌زنی و به همه چیز ایراد می‌گیری باعث می‌شی من دهنمو باز کنم» شما با خودتان می‌گویید «پس حق داشته به من توهین کند چون من باعث عصبانیتش شدم» شما فراموش می‌کنید که خطای دیگران مجوزی برای توهین و تحقیر نیست و همیشه راه حل‌های مسالمت‌آمیز دیگری نیز وجود دارد و نیازی به فحاشی کردن نیست!

نکته قابل ملاحظه این است که اگر همسرتان در برابر جمع به شما احترام بگذارد و عشق و علاقه‌اش را نشان بدهد ممکن است شما تحت تأثیر قرار بگیرید و زبان تند و بی‌رحمانه او را در خلوتتان نادیده بگیرید و دیگر به این مسئله فکر نمی‌کنید که شاید این خوب جلوه کردن در جمع فقط وسیله‌ای برای کنترل شما و خلع سلاح کردنتان باشد برای اینکه هرگز نتوانید ادعا کنید همسرتان شما را آزار می‌دهد. زیرا دیگر چطور می‌توانید ثابت کنید که او شما را همیشه «عزیزم» خطاب نمی‌کند؟

نوع دیگر خشونت کلامی، عصبانیت‌های غیرقابل کنترل است. در مواردی که بسیاری از افراد می‌توانند خشمشان را کنترل کنند و با آرامش به دنبال راه‌حل مشکلاتشان باشند اگر همسرتان عصبانیتی مهارنشدنی و غیرعادی داشته باشد و نتواند یک مکالمه عادی را پیش ببرد او مبتلا به خشونت کلامی است.

بیش از اندازه انتقاد کردن و تحقیر نظرات دیگری نیز یکی از انواع خشونت کلامی است. اگر همسرتان با همه نظرات شما مخالفت می‌کند و با لحنی تحقیرآمیز جوابتان را می‌دهد و در عین حال سعی می‌کند نظرات خودش را بهتر جلوه بدهد طوری که شماهم همه حق را به او بدهید او خشونت کلامی را در قالب کلماتی مناسب‌تر استفاده می‌کند.

ممکن است همسرتان هیچ فحشی ندهد اما در برابر هر نوع اظهارنظر شما فریاد بزند و با دعوا و داد و بیداد با شما مخالفت کند. او ممکن است آنقدر داد و هوار کند که شما احساس کنید اصلاً حق نداشتید حرفی بزنید.

سکوت! سکوت می‌تواند یک نوع خشونت باشد. گاهی همسرتان شما را لایق همکلامی نمی‌داند و اصلاً به خودش زحمت واکنش نشان دادن نمی‌دهد. با یک لبخند سرد و یا سر تکان دادن شما را وادار به سکوت می‌کند و به طور ضمنی به شما القا می‌کند حرف‌هایتان بهایی ندارد.

تمسخر نیز نمونه بارز خشونت کلامی است. شما می‌توانید به راحتی بفهمید که همسرتان از گفتن «دست‌پختتم که به مامانت رفته» تمسخر و تحقیر را بفهمید و او هم می‌تواند با گفتن «باور کن شوخی کردم» توهینش را توجیه کند. کمی چاشنی خنده می‌تواند شما را از این مرحله عبور بدهد. این ظرفیت روحی شماست که یا این نوع خشونت‌ها را نادیده می‌گیرد و یا در پس‌زمینه ذهنتان نگه می‌دارد.

متاسفانه بسیاری از کسانی که مورد آزار خشونت‌های کلامی قرار می‌گیرند راه‌های مبارزه و درمان آن را نمی‌دانند و این شرایط را می‌پذیرند و در یک چرخه بیمارگونه عشق و محبت، هتاکی و خشونت به زندگی زناشویی‌شان ادامه می‌دهند. درحالیکه پذیرفتن این نوع زندگی فقط نادیده گرفتن احساسات و تجربه خوشبختی است. اگر شما در چنین چرخه‌ای گیر افتاده‌اید باید یاد بگیرید که چگونه یک زندگی درست به همراه سلامت روانی داشته باشید بدون اینکه موردخشونت قرار بگیرید. البته در مواردی که همسرتان تلاشی برای اصلاح رفتارش نکند، خشونت کلامی هرگز از بین نمی‌رود و در نهایت ادامه این نوع زندگی حاصلی جز افسردگی، از دست رفتن اعتماد، خودباوری و فاصله گرفتن از خوشبختی نخواهد داشت.

در بعضی از موارد مشاوره برای یافتن راه‌حل کارساز است اما از آنجایی که مشاور در همه لحظات یک زندگی حضور ندارد تا همه این رفتارها را اصلاح کند نمی‌توان تنها به راهکارهای مشاور تکیه کرد. موارد زیادی هست که ممکن است از دیدرس مشاور یا رفتاردرمانگر پنهان بماند زیرا همانطور که فردی که خشونت کلامی دارد می‌تواند همسرش را کنترل کند، می‌تواند طوری رفتارکند که مسیر قضاوت مشاور را نیز کنترل کند و حقایق را از او نیز پنهان کند.

شاید ناامید شده‌اید و چاره‌ای نمی‌بینید جز اینکه با این وضعیت کنار بیایید. اما یادتان باشد که این زندگی شماست و اگر یک بار با انتخابی غلط منحرف شده است نباید همیشه تاوان آن را با ادامه یک مسیر اشتباه بدهید. زندگی موهبتی الهی و ارزشمند است وقتی شما تسلیم مشکلاتی نظیر این نوع خشونت‌های خانوادگی می‌شوید درواقع حرمت انسانی خود را به باد می‌دهید و اجازه می‌دهید دیگران ارزش شما و زندگی‌تان را نادیده بگیرند. اگر می‌بینید اسیر آزارهای روحی دیگری شده‌اید به خودتان و شریک زندگیتان کمک کنید تا از این وضعیت نجات پیدا کنید.

تأثیرات منفی خشونت کلامی

خشونت کلامی تأثیرات منفی جدی بر روحیه افراد دارد. در زیر تعدادی از تأثیرات منفی خشونت کلامی را می‌توان ذکر کرد:

1. کاهش اعتماد به نفس: خشونت کلامی می‌تواند باعث کاهش اعتماد به نفس و ارزشیابی منفی از خود شود. افرادی که مداوماً مورد تهدید، توهین و تحقیر قرار می‌گیرند، احساس ناتوانی و کاستی در خود را تجربه کرده و اعتماد به نفسشان را از دست می‌دهند.

2. افزایش استرس و اضطراب: خشونت کلامی می‌تواند باعث افزایش سطح استرس و اضطراب در افراد شود. کلمات تحقیرآمیز و اظهارات تهدیدآمیز می‌توانند باعث تنش روانی و فیزیکی شود و در نتیجه سبب ایجاد استرس و اضطراب زیادی در فرد مورد هدف می‌شود.

3. اختلال در روابط اجتماعی: خشونت کلامی می‌تواند روابط اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد. افرادی که مورد خشونت کلامی قرار می‌گیرند، ممکن است از برقراری ارتباطات سالم و صمیمی با دیگران دست بکشند و با مشکلاتی در ارتباطات خود روبرو شوند.

4. تأثیرات روانشناختی: خشونت کلامی می‌تواند تأثیرات روانشناختی جدی در افراد داشته باشد. این شامل افزایش خطر افسردگی، اضطراب، خشم، عدم تمرکز، افزایش خطر اختلالات روانی و حتی افکار خودکشی است.

5. اثرات منفی بر سلامت جسمانی: خشونت کلامی نه تنها تأثیرات روانشناختی دارد، بلکه می‌تواند به تأثیرات بدنی نیز منجر شود. استرس مزمن ناشی از خشونت کلامی ممکن است باعث افزایش فشار خون، مشکلات خواب، سردرد، اختلالات گوارشی و سایر اثرات منفی بر سلامت جسمانی شود.

خشونت کلامی: کلماتی که اثری کشنده دارند

دلایل خشونت کلامی

چهار دلیل برای انتخاب چنین رفتاری در انسان‌ها وجود دارد:

• اولین دلیل ناکامی است؛ هرگاه در راه رسیدن به هدف‌شان ناکام می‌شوند و نمی‌توانند به آن‌چیزی که می‌خواهند برسند یا چیزی را که می‌بینند، نمی‌خواهند، توازن‌شان برهم می‌خورد و دست به‌رفتار خشونت‌آمیز می‌زنند که خشونت کلامی هم یکی از آن رفتارهاست.

• دومین دلیل، یادگیری اجتماعی است. یعنی کودکان، نوجوانان و بزرگ‌سالانی که در محیط‌هایی زندگی می‌کنند که در آن محیط‌ها فحاشی، بد و بیراه گفتن، لغزش‌های زبانی و در مجموع استفاده از زبان خشونت‌آمیز یک رسم یا بسیار معمول هست، یاد می‌گیرند که از آن به بعد ارتباطات خودشان را با این نوع واژگان و با این نوع زبان و کلام انجام بدهند.

خشونت کلامی توسط زبان انجام می‌گیرد و زبان امری آموختنی است. پس ما وقتی در محیطی هستیم که مملو از واژگان تحقیرآمیز یا واژگان خشونت‌بار هست، همین واژگان هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.

• سومین دلیل روا‌ن‌شناختی این است که ما می‌گوییم به‌دلیل آسیب روانی یا آسیب‌شناسی روانی، افراد از این استفاده می‌کنند. یعنی افراد یک سلسله مسایل حل نشده روان‌شناختی دارند یا با مسایل روان‌شناختی خاصی سر و کار دارند.

منظور افرادی است که رنج روانی می‌برند. افرادی که مشکلات روان‌شناختی دارند، هنگامی که نمی‌توانند در زندگی خودشان آن‌چه که می‌خواهند را به‌دست بیاورند، دست به‌چنین رفتارهای خشونت‌آمیزی می‌زنند.

• چهارمین دلیل، فقدان مهارت‌های گفت‌وگویی است. یعنی افراد زمانی که نمی‌توانند آن‌چه که در دل دارند را به‌زبان روشن بیان کنند و درخواست خودشان را بگویند، یا احساس و نیاز خودشان را بیان کنند، دست به خشونت می‌زنند.

اثرات خشونت کلامی یا فحاشی، کم‌تر از خشونت‌های فیزیکی نیست. آن را دست‌کم نگیریم. تلاش کنیم همه با هم، به سمت یک جامعۀ صلح‌آمیز و بری از خشونت برویم. ابتدا زبان خودمان را اصلاح کنیم و به اطرافیان‌مان کمک کنیم که زبان سالم‌تری را به کار گیرند

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید