امروز: شنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275153
۹۲۳
۱
۰
نسخه چاپی

دیه بینی در قانون مجازات اسلامی | شکستن بینی و دیه آن در صورت بهبودی | شکستگی بینی در ماه های حرام | شکستن بینی توسط شوهر

دیه بینی در قانون مجازات اسلامی | شکستن بینی و دیه آن در صورت بهبودی | شکستگی بینی در ماه های حرام | شکستن بینی توسط شوهر

بر اساس قانون مجازات اسلامی، دیه، مجازات اصلی است که قانون گذار بابت صدمه ایی که به جسم دیگری وارد شده است تعیین کرده است. وظیفه پرداخت دیه با مرتکب جرم است. در واقع دیه مقدار مال معینی است که در دین برای هر صدمه بدنی مشخص شده است. در مواردی که یک عضو از بدن آسیب می بیند اما در دین برای آن قسمت از بدن دیه مشخص نشده است، قانون گذار برای آن ارش تعیین می کند . دیه در مواردی پرداخت می شود که به هر جهتی امکان قصاص وجود ندارد. یکی از مهمترین اعضای بدن که برای آن دیه تعیین شده است، بینی است.

دیه بینی در قانون مجازات اسلامی

ماده ۵۹۲

قطع کردن و یا از بین بردن تمام بینی یا نرمهای که پایین استخوان بینی است دیه کامل دارد. از بین بردن تمام نرمه با تمام یا مقداری از استخوان بینی درصورتی که در یک دفعه باشد، موجب دیه کامل است لکن اگر نرمه بینی در یک دفعه و تمام یا مقداری از استخوان بینی در دفعه دیگر از بین برود، برای نرمه دیه کامل و برای استخوان، ارش تعیین می شود.

ماده ۵۹۳

شکستن استخوان بینی درصورتی که موجب فساد بینی و از بین رفتن آن شود، دیه کامل دارد و چنانچه بدون عیب و نقص اصلاح شود موجب یکدهم دیه کامل و اگر با عیب و نقص بهبود پیدا کند، موجب ارش است. در کج شدن بینی یا شکستن استخوان بینی که منجر به فساد آن نشود، ارش ثابت می شود.

ماده ۵۹۴

از بین بردن هریک از پره های بینی یا پرده میان دو سوراخ، موجب یک سوم دیه کامل است.

ماده ۵۹۵

فلج کردن بینی، موجب دوسوم دیه کامل و از بین بردن بینی فلج، موجب یک سوم دیه کامل است.

ماده ۵۹۶

سوراخ کردن هر دو طرف بینی و پرده فاصل میان آن، خواه با پارگی همراه باشد خواه نباشد، درصورتی که باعث از بین رفتن بینی یا نوک آن نشود، موجب یکسوم دیه کامل است و اگر بهبود یابد، موجب یک پنجم دیه کامل است.

ماده ۵۹۷

دیه سوراخ کردن یک طرف بینی درصورتی که بهبود نیابد یک نهم دیه کامل و درصورتی که بهبود یابد، یک بیستم دیه کامل است و دیه سوراخ کردن یکطرف بینی با پرده وسط آن درصورتی که بهبود نیابد دونهم دیه کامل و درصورتی که بهبود یابد، یک پانزدهم دیه کامل است.

ماده ۵۹۸

دیه پاره کردن بینی درصورتی که سبب از بین رفتن بینی یا نوک آن نشود، یک سوم دیه کامل و اگر بهبود یابد یک دهم دیه کامل است.

ماده ۵۹۹

دیه از بین بردن نوک بینی که محل چکیدن خون است، نصف دیه کامل می باشد.

دیه بینی

- قطع کردن یا از بین بردن تمام بینی دیه کامل دارد.
- قطع کردن یا از بین بردن نرمه ای که پایین استخوان بینی است دیه کامل دارد.
- از بین بردن تمام نرمه با تمام یا مقداری از استخوان بینی به صورت یکجا همان دفعتا دیه کامل دارد.
- از بین بردن نرمه بینی در یک دفعه و تمام یا مقداری از استخوان بینی در دفعه دیگر در این صورت نرمه دیه کامل داردو برای استخوان ارش تعیین می گردد.

شکستن بینی و دیه آن در صورت بهبودی

دیه شکستن بینی و فلج کردن آن با قطع کردن و اتلاف بینی متفاوت است که صور مختلف آن در ذیل آمده است:

- شکستن استخوان بینی در صورتی که موجب فساد بینی وازبین رفتن آن شود دیه کامل دارد.
- شکستن استخوان بینی در صورتی که بدون عیب و نقص اصلاح شود یک دهم دیه کامل دارد.
- شکستن استخوان بینی در صورتی که با عیب و نقص اصلاح شود موجب ارش است.
- شکستن استخوان بینی در صورتی که در کج شدن بینی یا شکستن استخوان که منجر به فساد نشود نیز موجب ارش است.

سوراخ کردن بینی

- طبق ماده ۵۳۶ قانون مجازات سوراخ کردن هر دو طرف بینی و پرده فاصل میان آنها اگر باعث از بین رفتن بینی یا نوک آن نشود موجب یک سوم دیه کامل است خواه با پارگی همراه باشد خواه نباشد
- سوراخ کردن هر دو طرف بینی و پرده فاصل میان آنها اگربهبود یابد موجب یک پنجم دیه کامل است
- طبق ماده ۵۳۷ قانون مجازات سوراخ کردن یک طرف بینی در صورتی که بهبود نیابد موجب یک نهم دیه کامل است
- سوراخ کردن یک طرف بینی در صورتی که بهبود یابد موجب یک بیستم دیه کامل است.
- سوراخ کردن یک طرف بینی با پرده وسط آن در صورتی که بهبود نیابد دو نهم دیه کامل است
- سوراخ کردن یک طرف بینی با پرده وسط آن در صورتی که بهبود بیابد یک پانزدهم دیه دیه کامل است.

پاره کردن بینی

- دیه پاره کردن بینی در صورتی که سبب از بین رفتن بینی یا نوک آن نشود، یک سوم دیه کامل است
- دیه پاره کردن بینی اگر بهبود یابد، یک دهم دیه کامل است

نکته: از بین بردن نوک بینی که محل چکیدن خون است نصف دیه کامل را دارد.

فلج کردن بینی

فلج کردن بینی، موجب دوسوم دیه کامل و ازبین بردن بینی فلج، موجب یک سوم دیه کامل است.

طبق نکته ماده ۵۶۴قانون مجازات اسلامی ( فلج کردن عضو دارای دیه معین، دو سوم دیه آن عضو و از بین بردن عضو فلج، یک سوم دیه همان عضو را دارد. در فلج کردن نسبی عضو که درصدی از کارایی آن از بین میرود، با توجه به کارایی از دست رفته، ارش تعیین می گردد) می توان گفت دیه هر جنایت که موجب فلج شدن عضوی میشود دو ثلث دیه قطع نمودن همان عضو است و دیه قطع نمودن عضو فلج، موجب ثبوت ثلث دیه قطع همان عضو به فرض سالم بودن است.

شکستگی بینی در ماه های حرام

بر خلاف باور عامه مردم که می پندارند دیه در یک سری شرایط خاص دوبرابر میشود. اما این پندار نادرست است و تغلیظ دیه طبق تعریف قانونی به این شکل می باشد که هرگاه رفتار مرتکب و فوت مجنی علیه هر دو در ماه های حرام که شامل چهار ماه خاص است:محرم، رجب، ذی القعده و ذی الحجه یا در محدوده حرم مکه واقع شود خواه جنایت عمدی باشد خواه غیر عمدی علاوه بر دیه مقدر شده یک سوم دیه نیز افزوده میگردد(دیه کل سال که ۳۳۰ میلیون تومان در ماه های حرام ۴۴۰ میلیون میشود) و سایر مکان هاو زمانهای مقدس مشمول افزایش دیه نیستند اما باید توجه داشت که حکم تغلیظ دیه(منظور افزایش دیه است ) و افزایش یک سومی مقدار دیه مخصوص قتل و سلب حیات است چه به صورت عمد، شبه عمد و خطای محض و طبق ماده ۵۵۷ قانون مجازات اسلامی مبحث دیات جنایت بر اعضا و منافع از این امر مستثنی هستند.

شکستن بینی توسط شوهر

یکی از شرایط قصاص کردن این است که نباید از مقدار جنایت وارد شده بیشتر باشد و نباید قصاص موجب تلف جاني يا صدمه عضو ديگري نشود از آنجایی که این امر در شکستگی ممکن نمی باشد درست این است که بگوییم شکستن اعضا و استخوان های بدن قصاص ندارد زیرا یا موجب مرگ بزهکار است یا بیشترشدن از جنایت است و در اینگونه موارد قصاص به دیه تبدیل می شود حتی اگر بزهکار به قصاص رضایت دهد نیز امکان قصاص کردن او فراهم نیست. در شکستگی بینی زن توسط شوهر نیز حکم دیه ثابت است و زن طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی که در آن ضرب و شتم را از مصادیق عسر و حرج زن دانسته میتوان درخواست طلاق مطرح کرد

نکته ای که اینجا وجود دارد این است که هر درد و مشقتی نمی تواند موجب عسر و حرج تشخیص داده و شود و باید رنجی باشد که عرفا غیر قابل تحمل باشد.

شکستن بینی همراه با کبودی

طبق ماده ۵۳۸ قانون مجازات اسلامی، در تعدد جنایات، اصل بر تعدد دیات و عدم تداخل آن است مگر در موارد خلاف قانون.همچنین طبق ماده ۵۴۱ نیز هرگاه در اثر یک ضربه یا هر رفتار دیگر، آسیب های متعدد در اعضای بدن به وجود آید چنانچه هر یک از آنها در اعضای مختلف باشد یا همه در یک عضو بوده ولی نوع هر آسیبی غیر از نوع دیگری باشد و یا از یک نوع بوده ولکن در دو یا چند محل جداگانه از یک عضو باشد، هر آسیب دیه جداگانه دارد.در اینجا نیز علاوه بر دیه شکستگی، دیه کبودی نیز که طبق ماده ۷۱۴ قانون مجازات، سه هزارم دیه کامل است نیز اخذ می گردد.

شکستگی بینی همراه با از بین بردن بویایی

از بین بردن حواس، همراه با عضو اصلی نیز دیه جداگانه دارد.تنها استثنا این مبحث دیه چشایی می باشد که هرگاه با قطع تمام زبان، حس چشایی از بین رود، فقط دیه قطع زبان پرداخت می شود.اما سایر حواس اینگونه نمی باشند و درآوردن چشم و از بین رفتن بینایی، کندن گوش و از بین رفتن شنوایی، و بریدن بینی و از بین رفتن حس بویایی هر کدام دیه جداگانه دارد.ماده ۶۹۴ نیز مستند این موضوع می باشد: هرگاه در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری بویایی نیز از بین برود یا نقصان یابد هر جنایت، دیه یا ارش جداگانه دارد.

شکستگی بینی در دعوا

در صورتی که افراد در یک منازعه که وجود حداقل سه نفر در آن لازم است بر دیگری جراحتی وارد آورد که که موجب شکستن بینی فردی شود علاوه بر دیه شکستگی بینی که بر عهده فرد وارد کننده جراحت ثابت است همه ی افراد شرکت کننده در آن دعوا طبق قسمت سوم ماده ۶۱۵ بخش تعزیرات، به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم می گردند. تعیین مسئول جبران خسارت در منازعاتی که مرتکب اصلی صدمات در آنها مشخص نیست، از مباحث گنگ قانون مجازات اسلامی است.در مورد وجود لوث طبق ماده ۳۳۳ قانون مجازات رفتار میکنیم که در صورتی که لوث علیه دو یا چند نفر، به شکل مردد ثابت باشد قسامه همینگونه علیه آنان اقامه می گردد و جنایت بر عهده یکی از این چند نفر به شکل مردد اثبات میگردد و قاضی از آنان می خواهد که بر برائت خود سوگند یاد کنند اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند و برخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت می شود. اگر ممتنعان متعدد باشند، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می شود. اگر همه آنان بر برائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بیت المال پرداخت می شود و در غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم می گردد.

نحوه مطالبه ی دیه

برای شروع امر کیفری و به تبع آن مطالبه دیه ابتدامی بایست با مراجعه به پلیس وقوع جرم و بیان موضوع ثبت شکایت صورت بگیرد. پلیس با توجه به اظهارات شاکی و تحقیقات صورت گرفته دراین زمینه با تکمیل پرونده موضوع را به دادرسرای محل وقوع جرم ارسال می کند. بازپرس پرونده جهت بررسی میزان آسیب وارده بر شخص، وی را به پزشکی قانونی ارجاع می دهد تا با اعلام نظر کارشناسی میزان دقیق آسیب و دیه مشخص شود. البته در مواردی که ممکن است آسیب و جراحات وارده از بین برود قبل از ارجاع موضوع به دادسرا نیز می توان نظر پزشکی قانونی را اخذ کرد. پس از رسدگی و ارجاع موضوع به دادگاه ،دادگاه با بررسی تمام جوانب اقدام به صورت رای می کند و شخص مجرم علی رغم پرداخت دیه به آسیب دیده ممکن است به حبس یا جزای نقدی نیز محکوم شود.

  • منبع
  • وکیل تاپ
  • قانون مجازات اسلامی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید