رتوریک چیست؟
رتوریک به عنوان یک علم و هنر در باب مقاصد، ساختار و استفاده از زبان توصیف میشود.
رتوریک به معنای فن بلاغت، شاخهای از ادبیات محسوب می شود ولی برای یک سخنران، صرفا جذابیت متن سخنرانیاش کافی نیست؛ بلکه او باید بتواند آن نوشتار موثر را با لحنی موثر القا کند و به خورد مخاطبان و مستمعانش دهد.
رتوریک شامل مجموعهای از فنون و استراتژیها در فن بلاغت و سخنرانی برای متقاعد کردن مخاطبان است. این فنون شامل استفاده از استدلال منطقی، تاثیرگذاری احساسی، ارائه شواهد و مثالها، استفاده از آرایش و ساختار قوی، استفاده از زبان تصویری و استعاری، و تکرار عناصر کلیدی است. همچنین، رتوریک شامل شناختن و تطبیق با مخاطبان، شناختن نقاط ضعف و قوت آنها، و ایجاد ارتباط و اعتماد با مخاطبان نیز میشود.
بنابراین رتوریک صرفا وابسته به کلمات نیست بلکه حس پشت کلمات نیز در آن تاثیرگذار است. سیاستمدار یا دولتمرد یا روشنفکری که برای مردم سخن میگوید، اگر درخشانترین جملات را نیز با بیانی غیرموثر ایراد کند، تاثیری در مخاطبانش نخواهد داشت.
رتوریک در یونان باستان
رتوریک (rhetoric) اصطلاحی است که در طول تاریخ معانی مختلفی داشته است. برخی منابع معتقدند نخستین بار افلاطون در رسالۀ گورگیاس (Gorgias) اصطلاح رتوریک را به کار برده است و از آن پس این واژه در معنای خطابه مورد استفاده بوده است اما در برخی منابع دیگر گفته شده این واژه را ابتدا ارسطو در یکی از کتابهایش، که نام کتاب هم "رتوریک" بود، مطرح کرد و آن را به معنای فن سخنرانی به کار برد.
در یونان باستان فن سخنرانی از اهمیت زیادی برخوردار بود و سخنرانان زبردست می کوشیدند با استفاده از فن سخنرانی مخاطبان خود را درباره موضوعات مختلف متقاعد کنند.
یکی از مهمترین گروه هایی که با قدرت استدلال و سخنوری می توانستند افراد را درباره موضوعاتی که شهود اخلاقی و عقل سلیم آنها را رد می کرد، متقاعد کنند سوفسطائیان بودند. قطعا سوفسطائیان نمی توانستند بدون تبحر در رتوریک یا فن بلاغت و سخنرانی به موفقیت دست یابند.
هدف اصلی رتوریک بیان و انتقال پیامی قاطع و مؤثر به مخاطبان است.
چرچیل و استفاده ماهرانه از رتوریک
چرچیل، به عنوان یکی از بزرگترین سیاستمداران و سخنوران قرن بیستم، از رتوریک به شدت بهره برد. استفاده ماهرانه و جذاب او از زبان و شیوههای رتوریکال موجب شد که سخنرانیها و نوشتههای او تأثیر بسزایی روی مردم داشته باشد.
چرچیل با استفاده از استعارهها، تصاویر زیبا و جذاب، تکنیکهای تأثیرگذاری احساسی و کاربرد درست زبان، توانست به شکل فوقالعادهای مردم را متقاعد و تحت تأثیر قرار دهد.
سخنرانیهای او در طول جنگ جهانی دوم، به ویژه سخنرانیهایی مانند "ما باید در سواحل بجنگیم" و "این بهترین ساعت آنها بود"، به دلیل نیرومندی، انگیزشی که به نیروهای متفقین و مردم بریتانیا منتقل کرد، مشهور شدند.
یکی از نمونههای برجسته استفاده چرچیل از رتوریک در سخنرانیهایش، استفاده از تکرار عبارات کلیدی است. او با تکرار عبارات مهم و شعارهایی مانند "من جز خون و زحمت و اشک و عرق چیزی ندارم"و "ما هرگز تسلیم نخواهیم شد"، احساس اعتماد و تصمیمگیری قاطع را در مردم تقویت میکرد.
علاوه بر آن، چرچیل در سخنرانیها و نوشتههای خود از استدلالهای منطقی و استفاده از شواهد و مثالها استفاده میکرد. او توانست با ارائه دلایل و شواهد قوی، نقاط ضعف دشمنان را برجسته کند و عقاید خود را به طور قاطعانه بیان کند.
با ترکیب تأثیرگذاری احساسی و استدلال منطقی، چرچیل توانست ارتباط قوی و عمیقی با مردم برقرار کند و آنها را در دوران سخت جنگ با همراهی و پشتیبانی خود همراه نماید.
استفاده ماهرانه چرچیل از رتوریک، در مواجهه با چالشها و بحرانها، نقش بسزایی در ایجاد امید و انگیزه در مردم و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای سیاسی و نظامی داشت. او به عنوان یکی از نمادهای برجسته رتوریک در تاریخ شناخته میشود.
دیدگاه