معبد انگکور وات کامبوج
در بخش گردشگری حقوق نیوز به 20 جاذبه گردشگری کامبوج پرداخته شد در این مطلب یکی از عظیم ترین معابد این کشور به نام انگکور وات مورد بررسی قرار می گیرد.
انگکور وات یک معبد و هزاران رمز و راز، معبدی که در شمار بزرگترین اماکن مذهبی جهان، جایگاهی خاص دارد. انگکور وات در کامبوج از پیشینهای جالب توجه برخوردار بوده و امروزه هم، نمای آن توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به طوری که تخمین زده میشود بخش قابل توجهی از گردشگران در سفر به کامبوج، بیش از هر چیز دیگر، مایل به بازدید از این معبد هستند. نمادی از این معبد را میتوان حتی روی پرچم این کشور نیز مشاهده کرد.
این معبد باستانی در داخل شهر انگکور واقع شده است. شهری که به عنوان پایتخت امپراتوری خمرها شناخته میشود.
انگکور وات معبدی با هزاران رمز و راز و شگفتی، نام مجموعهای از معابد است که در اوایل سدهٔ دوازدهم بین سالهای 1112 تا 1150 برای شاه سوریاوارمان دوم در آنگکور در کامبوج ساخته شد تا پرستشگاه حکومتی و پایتخت او قرار گیرد.
او شاهی بود غاصب، چرا که در دوران نوجوانی با کشتن عمویش «دهارانیندروارمان» قدرت را قبضه کرد. اما عطش او برای خون و خونریزی تازه شروع شده بود. او سعی کرد با حمله به ویتنام، قدرت خود را افزایش داده و قلمرویش را گسترش دهد. هر چند او دست به اقدامات متفاوتی نیز زد، از جمله برقراری روابط دیپلماتیک صلح آمیز و نیز برقراری مجدد ارتباط با چین.
سوریاوارمن دوم، امپراتور خمرها، در اوایل قرن دوازدهم میلادی انگکور وات را به عنوان پایتخت و معبدی برای ویشنو، یکی از ایزدان مذهب هندو، ساخت. از آن جایی که تا به حال هیچ لوح یا کتیبه متعلق به زمان ساخت انگکور وات که در آن به این معبد اشاره شده باش به دست نیامده است، نام واقعی آن بر کسی معلوم نیست. نام امروزی این معبد، یعنی انگکور وات، در زبان کامبوجی به معنای «معبد شهر» است.
سوریاوارمن دوم خدای ویشنو را ستایش میکرد، خدایی که بیشتر به عنوان پشتیبان و محافظ شناخته میشود. به همین دلیل او تندیسی از این خدا را بر فراز برج اصلی معبد قرار داد.
به نظر میرسد با مرگ سوریاوارمن دوم در سال 1150، ساخت این نیمهتمام رها شده است، چنان که نقشبرجستههای نیمه تمامی که در این معبد به چشم میخورند نیز مؤید این نظریه هستند. با به حکومت رسیدن امپراتور بعدی خمرها، پایتخت به نقطهای دیگر واقع در چند کیلومتری انگکور وات منتقل شد و این معبد تا قرن 14 و 15 میلادی که فرقهای از بودائیان آن را به یک معبد بودائی تبدیل کردند، به حال خود رها شده بود.
وسعت این بنا در حدود دویست هکتار بوده و معنای لغوی نام آن نیز «شهر معبد» است. البته با توجه به وسعت این سازه، این نام بیراه هم نیست.
این معبد که در ابتدا معبدی هندو بود و به ویشنو، خدای هندیان تقدیم شده بود پس از ورود آیین بودا به معبدی بودایی بدل شد.
در هر گوشه از معبد و در قالب هر اثر هنری و چشم انداز معماری، بخشی از اساطیر هندو قابل مشاهده است. در قرن ۱۴، این معبد تغییر وضعیت داده و به عنوان پرستشگاه بوداییان مورد استفاده قرار گرفته و تا به امروز نیز به همین شکل باقی مانده است. همین امر حضور مجسمههای بودا را در گوشه و کنار معبد توجیه میکند، آثار هنری که در شمار آثار ارزشمند این معبد جای دارند.
برطبق تحقیقات اخیر که با پیشرفتهترین امکانات و اسکن هوایی لیزری صورت گرفته است، مشخص شد این شهر دارای یک هستهی مرکزی بوده که تا ۵۰۰ هزار نفر جمعیت را در خود جای میداده، همچنین محوطهی پیرامونی وسیعی که شاید پذیرای حتی بیش از این مقدار نیز بوده است. همچنین در طول تحقیقات فوق، یک شهر گمشده نیز کشف شد. شهری موسوم به ماهندراپَرواتا، که در ۴۰ کیلومتری شمال انگکور وات واقع شده است.
معماری معبد انگکور وات
انگکور وات که با به هم آمیختن دو سبک اصلی معابد خمرها ــمعابد پلهای و معابد سرسراییــ ساخته شده است، نمادی از کوهستان میرو، مأمن خدایان در اسطورههای هندو، است و ۵ برج آن نیز نشان دهندهی ۵ قلهی این کوهستان هستند.
انگکور وات بیش از همه به خاطر ظرافت و تناسبش از لحاظ طراحی و معماری مورد تحسین قرار میگیرد و از این نظر اغلب با آثار معماری به جا مانده از روم و یونان باستان مقایسه می شود.
سبک انگکور وات در پی سبک معماری بایون پدید آمد که اغلب در آن، کیفیت فدای کمیت میشد. به گفته موریس گلیز، یکی از مرمت گران مشهوری که در قرن بیستم بر پروژه مرمت انگکور وات نظارت داشته است، «این معبد از جهت توازن میان عظمت عناصر و اندازه گیری ها و نسبتهای دقیق رعایت شده در آن، از کمالی کلاسیک برخوردار است.
عناصری چون تاقهای نوکتیز (تاق رومی)، برجهایی به شکل شکوفه نیلوفر، راهروهای هممحور و ایوانهای صلیبی شکل که به موازات محور اصلی معبد ساخته شدهاند از شاخصههای اصلی سبک معماری انگکور وات هستند. بر دیوارههای این معبد، همچنین تصاویری از اسطورههای ماهاباراتا و رامایانا نقش بسته است.
این معبد علاوه بر عظمت و توازنش از لحاظ معماری، به خاطر نقشبرجستههای بیشمار و مجسمههای رقاصان و پریانش از شهرت خاصی برخوردار است.
برج اصلی این معبد که ۶۵ متر ارتفاع دارد، توسط ۴ برج کوچکتر و مجموعهای از حصارها احاطه شده است. اما نکتهی جالب این که نمای کلی این سازه، با الهام از "کوهستان مِیرو" (Meru) ساخته شده است کوهستانی مقدس و افسانهای در اساطیر هند که گفته میشود آن سوی کوههای هیمالیا قرار گرفته است. این کوه نیز همچون کوه المپ اساطیر یونان باستان، به عنوان سکونتگاه خدایان شناخته شده است.
اطراف این معبد توسط خندقی احاطه شده است که ۲۰۰ متر پهنا و ۴ متر عمق دارد. این خندق محوطهای در حدود ۵ کیلومتر را در محاصرهی خود گرفته است. خندق فوق وظیفهی خطیر محافظت از معبد را برعهده داشته است البته به شیوهای متفاوت، در واقع این خندق، به استحکام پایه و شالودهی اصلی این سازه کمک کرده و از بالا رفتن یا کاسته شدن سطح آب و نفوذ آّبهای زیر زمینی به فونداسیون سازه، جلوگیری به عمل میآورده است.
قلب اصلی این مجموعه، برج مرتفع ۶۵ متری است که در مرکز این معبد واقع شده است. مجسمهی خدای ویشنو بر تارک این برج قرار گرفته و برای وارد شدن به آن میبایست از پلکانی سنگی بالا رفت. النور مانیکا (Elaenor Mannika) محقق و پژوهشگر در کتاب خود تحت عنوان انگکور، معبد آسمانی امپراتوری خمر چنین مینویسد:
«این برج دارای تصویری نمادین نیز بوده است. در واقع این معبد، جایی است که نیروی مادی و غیر روحانی با معنویت در هم میآمیزد. اینجاست در فضایی خاص و شگفت انگیز، خدای ویشنو و شاه هر دو در کنار هم به مردم حکومت میکردند».
تالاری در این برج، صحنهی نمایش تصاویری از آلات موسیقی سنتی خمرها است که به صورت دسته جمعی ارائه شده و به نام "pinpeat" شناخته میشود. مجموعهای جالب از ناقوس، زنگ، زیلوفون (سنتور چوبی)، سازهای بادی و دیگر سازهای ضربی. همچنین در همین تالار تصاویری پیچیده از مردمانی سوار بر اسب وجود دارد که بین دو سازه در حال حرکتند، بناهایی که به ظاهر معبد هستند. این دو دیوار نگاره به تازگی و با بررسی دیوارها با لیزر کشف شدهاند.
ساخت معبدی با چنین وسعتی عظیم، کاری سخت و زمان بر بوده است. کاری قابل توجه که نیازمند استخراج منابع فراوانی از معادن سنگ و ماسه، کارگران دقیق و محتاط و البته مقدار فراوانی عملیات حفاری بوده است. به عنوان نمونه برای ساخت خندق، ۱.۵ میلیون متر مربع ماسه مصرف شده، همچنین کارگران باید بخش قابل توجهی گل و لای را جابجا میکردند، کاری که میبایست توسط هزاران نفر انجام میشد.
در واقع ساخت این سازه همچون چالشی بزرگ، پیش روی سازندگان آن قرار داشته است. آنها برای استحکام بیشتر، در ساخت معبد از لاتریت یا خاک سرخ استفاده کردند، خاکی که اگر چه در ابتدا نرم است، اما در مجاورت نور خورشید به مادهای بسیار سخت تبدیل میشود. سطح معبد را نیز با پوششی از سنگهای آهکی روکش کردند، پوششی که برای ساخت حجاریهای معروف این معبد، بسیار مناسب و ایدهآل بود. بلوکهای سنگ آهک از تپههای کولن در ۳۰ کیلومتری شمال آورده میشد. بر طبق تحقیقات مشخص شده که این بلوکها، توسط شبکهای از کانالها به محل ساخت بنا منتقل میشده است.
دیدگاه