امروز: شنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۰ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۰ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 274642
۲۴۵۴
۲
۰
نسخه چاپی

میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی | آثار طالبوف تبریزی | طالبوف و تمدن جدید غرب | طالبوف و نظریه های اقتصادی

طالبوف تبریزی یکی از مهمترین اندیشمندان ایران می باشد که نظریات و عقاید وی در به چالش کشیدن قدرت مطلقه در دوره قاجار و نیل به مشروطیت تاثیری غیرقابل انکار داشت

میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی | آثار طالبوف تبریزی | طالبوف و تمدن جدید غرب | طالبوف و نظریه های اقتصادی

طالبوف تبریزی یکی از مهمترین اندیشمندان ایران می باشد که نظریات و عقاید وی در به چالش کشیدن قدرت مطلقه در دوره قاجار و نیل به مشروطیت تاثیری غیرقابل انکار داشت.

میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی

عبدالرحیم پســر ابوطالب نجار تبریزی، مقارن با دوران سلطنت ناصری، در سال 1213ش در یکی از محلات تبریز و در خانواده ای متوسط و پیشه ور به دنیا آمد و در آستانه پیروزی نهضت مشروطه، پس از عمری تلاش و تکاپوی آگاهانه و برخاســته از سر مسئولیت شناســی و مردم دوستی، در اواخر سال 1289ش دور از زادگاه، چشم از جهان فروبست. بخش اعظمی از تجربه زیسته طالبوف خارج از مرزهای ایران شکل گرفته بود.

او از پیشگامان تجدد در ایران و منتقد و مخالف حکومت مطلقه به شمار میآمد و همواره به نفع طبقات محروم جامعه از طریق نفی استبداد و برقراری یک نظام پارلمانی موضع گیری می کرد.

وی با گام نهادن در عرصههای ادبی، فرهنگی و اجتماعی نقش مؤثری در تضعیف ارکان گفتمان سنتی دوران قاجار و قدرت یافتن گفتمان غرب گرا به عنوان جایگزین گفتمان حاکم ایفا کرد. طالبوف را می توان نماینده برجسته ناسیونالیسم ایرانی قلمداد کرد که با نظریه پردازی های خود تأثیرات قابل توجهی بر افکار و مواضع سیاســی و اجتماعی اقشــار مختلف جامعه ایران، اعم از نواندیشــان و نوگرایان، دموکراسی خواهان و مشروطه طلبان و حتی عوام، بر جای نهاد. او می دانست که روشنفکر باید به خیر عمومی بیندیشد و از منافع ایدئولوژیک و مادی طبقه یا قشری خاص جانبداری نکند

طالبوف از سلاح ادبیات بعنوان کارآمدترین وسیله برای بیداری مردم استفاده می کرد و دلایل عقب ماندگی آنان را باز می گفت.

از مهمترین درون مایه های آثار طالبوف، مخالفت با نفوذ استعمار و پذیرش تمدن غرب است.

آثار طالبوف تبریزی

طالبوف از پرکارترین متفکران عهد قاجار و از مشتاق ترین آزادی خواهان در راه ترویج اندیشه های نو در ایران به شــمار می آید. وی در میانه عمر و در دوره بلوغ فکری و بالندگی اندیشه به تألیف آثار خویش پرداخت، آثاری که همگی با علم به نقاط ضعف و دلایل عقب ماندگی فرهنگی، سیاســی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران و با عشق به خاک پاک زادگاهش، به رغم سالها زندگی در دیار بیگانگان، برای رشد، آگاهی و اعتدال و بالندگی مردم این سرزمین فراهم شد. طالبوف از زمان

ورود به عرصه نویسندگی تا پایان عمر دوازده اثر را به رشته تحریر درآورد که سه اثر آن ترجمه از روسی به فارسی است و سایر آثار جزء تألیفات او محسوب می شود که تقریبا همگی مضامینی اجتماعی سیاسی دارند.

از جمله مضامین اجتماعــی آثار طالبوف می توان به عقب ماندگی جامعه ایــران از قافله دانش و تکنولوژی، ناکارآمدی حکومت در اداره امور مملکت و ناخوشی حال عمومی ایرانیان در قیاس با مردم اروپا اشاره کرد.

آثار وی در قالب نوشــته هایی جذاب، داستان گونه و پرکشش برای عامه مردم ارائه می شد، به امید آنکه راهی در مسیر تعلیم و تربیت قشر فرودست جامعه گشوده شود. او از اولین کسانی بود که برای تنویر افکار مردم نسبت به لزوم استقرار مشروطه قلم زد و در نوشته های خود به زبانی ساده ایرانیان را با آزادی خواهی و تمدن فرنگی آشنا ساخت.

طالبوف و تمدن جدید غرب

طالبوف نیز مانند دیگر اندیشمندان این دوره به دلیل اوضاع عقب مانده جامعه ایران روزگار خود و تحت تاثیر پیشرفت کشورهای غربی، یکی از مدافعان پذیرش تمدن غربی در ایران بود.

او برای اولین بار در روسیه با تمدن غرب آشنا شد.

روسیه در آن زمان حالت آیینه ای داشت که کشورهای شرقی را با تمدن غرب آشنا می کرد.

طالبوف به منظور حل مشکلات سیاسی و اجتماعی ایران در اواخر دوره قاجار، پذیرش تمدن غربی را راهی برای رسیدن به ترقی در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اصلاح نظام اجتماعی می دانست.

طالبوف به راستی مروج مدرنسازی ایران در تمام ابعاد آن بود. او معتقد بود اگر ایرانیان به راز مدنیت غرب پی نبرند و قدرت محرکی که آنان را به ترقی رهنمون گردد، در ایران تولید نشود، وطن ما منقرض خواهد شد.

تلاش وی در کتاب احمد بر آن است که خواننده ایرانی را با علوم جدید و پیشرفتهای غربیان آشنا کند.

او اعتقاد داشت تنوع نیازها – که همگی ناشی از توسعه علم جدید است – تجدید تفکر در بسیاری از احکام و قوانین پذیرفته شده و همچنین پیروی از تمدن غربی را ضروری می سازد. او برای اثبات گفته اش ترقی و پیشرفت مغرب زمین را دو چیز می دانست:

یکی اینکه آفتاب علم و صنعت از مغرب زمین طالع شده و دیگر قانون ایشان است که خود ملت برای مصالح امور خود وضع می کند و حکومت اجرا می نماید.

دانش گسترده طالبوف از تمدن غرب و همچنین شناخت او از اوضاع ایران سبب شده است که نگرش های واقع بینانه ای در اقتباس از تمدن غرب ارائه کند.

او در قیاس با همتایان خود نگرش های بسیار دقیق و تحلیل های پخته ای برای این رویکرد به دست داده است.

او مانند برخی از معاصران خود مبهوت تمدن غرب نشده بود و تقلید کورکورانه از غرب و بی اعتنایی به همویت ملی و بومی و ارزشهای اخلاقی و دینی خودی را به شدت نکوهش می کرد.

مخالفت طالبوف با غرب، مخالفت با فرنگی مآبی بود، نه تمدن غرب. او به هر دو رویه ی تمدن غرب – پیشرفت و ترقی و فساد و فقر و بی اخلاقی – توجه می کرد.

او برخلاف بعضی از متفکران زمان، مانند میرزا ملکم خان و آخوندزاده – که مجذوب تمدن فرنگی بودند – و پذیرش بی قید و شرط آن را پیشنهاد می کردند، از قول پدری به پسرش می گفت:

ترا علم آموختم که اداره ملی را آشنا بشوی، حب وطن بفهمی، سلطان وقت را بپرستی یعنی در همه جا و همیشه ایرانی باشی و از برکت علم و معاشرت خارجی بفهمی که مشرق زمین غیر از مغرب زمین است....مبادا شعشعه ظاهری آنها تو را بفریبد. مبادا تمدن مصنوعی یا وحشت واقعی آنها تو را پسند افتد.

طالبوف با آگاهی به عقب ماندگی ایران و با تاکید بر لزوم تکنولوژیهایی چون تلگراف، راه آهن، اقتباس از دستاوردهای تکنولوژی غرب را در حد ضرورت توصیه می کرد.

به نوشته او باید در ایران کارخانه بسازیم، از فرهنگیان اوستاد چیت ساز و ماهوت ساز و مکانیک بیاوریم. وقتی که خودمان یاد گرفتیم باید آنها یعنی خارجه را بیرون کنیم.

موضع طالبوف در برابر الگوبرداری و تقلید از مظاهر تمدن غربی، موضعی انتقادی بود. او بر پایه میهن پرستی و نگاه عاشقانه اش به کشور، الگوبرداری و تقلید از غربیها را سخت مورد انتقاد قرار می داد و بر آن بود در پیروی از تمدن غربی باید اسلوبی نقادانه داشته باشیم. وی این نکته مهم را به این شکل بیان کرده است:

آنها که از فرنگستان برگشتند جز چند نفر در ایران فرنگی مآبی و نشر اراجیف و تقبیح رسوم و عواید اجدادی نمودند و مردم را اسباب تنفر از علم و معلومات شدند.

طالبوف، ناسیونالیسم، استعمار

طالبوف به همان اندازه که خواهان پیروی از تمدن غربی است و آن را تحسین می کند، استعمارچیان و ستیزه جویان و متقلبان اروپایی را سرزنش می کند. او ایرانی وطن دوستی بود که با اینکه سالهای دراز در قفقاز و سرزمین های تزاری زندگی کرد، نه تنها مانند آخوندزاده به ستایش روسها نپرداخت، بلکه در همان سرزمینی که زندگی می کرد، با عنایت به خطر روسیه و انگلیس برای ایران، قلم به دست گرفت و تلاشی وقفه ناپذیر برای رهایی از چنگال استعمار آغاز کرد.

از آنجا که در ایران آن روز، این گونه مطالب به فارسی کمتر نوشته می شد، آثار او در میان مشروطه طلبان درخشش خاصی داشت به همین جهت آثار او را الفبای آزادی نامیده اند.

طالبوف وطن دوستی را ناشی از ایمان می دانست. با توجه به وطن پرستی و حساسیتی که در این زمینه داشته، طبیعی است که دشمنی با استعمار و علاقه به صلح و انسانیت مهمترین درونمایه ی آثار وی را تشکیل دهد.

طالبوف و نظریه های اقتصادی

یکی از ارزشمندترین بحث های طالبوف باورهای اقتصادی او و تاکید بر ضرورت تلاش در راه اعتلای اقتصادی او و تاکید بر ضرورت تلاش در راه اعتلای اقتصادی کشور و حمایت از اقتصاد ملی است.

دقت در نظریه های اقتصادی طالبوف به خوبی روشن می سازد که او ضمن آگاهی به ضرورت برخورداری ایران از تکنولوژی غرب، به هیچ روی خواهان وابستگی اقتصادی ایران به مغرب زمین نبوده است. در واقع او خواهان بهره گیری از علوم و تکنولوژی غربیها برای توسعه اقتصادی بود.

امیرکبیر نخستین دولتمردی بود که هوشیاری در راه توسعه اقتصاد ملی دست به تلاش زد.

طالبوف در آثار خود چند بار از امیر و اقدامات او تمجید کرده است. او همانند میرزا تقی خان امیرکبیر دل در گرو پیشرفت های اقتصادی کشور داشت.

طالبوف بر پایه میهن پرستی و نگاه عاشقانه اش به کشور کاربرد کالاهای غربی را به شدت نکوهش می کرد و می گفت: در عوض دیدن مال الصناعه مملکت غربیان، عبرت بگیریم و حرکت کنیم. در حالی که صدای به هم خوردن آویز و شق شق و تلو تلو آنها در نظرمان جلوه گر شده و اسباب خودفروشی و امتیاز ما شده است.

از نظر طالبوف، حمایت از صنایع داخلی و محدود کردن بازارهای کالاهای خارجی از عوامل پیشرفت حیات اقتصادی ایران است.

او پیشنهاد می کرد که در خرید اشیاء غیرلازم خارجی باید امساک داشت. مثلا به جای ماهوت بیگانه از پوست شیر کلاه بدوزیم و یا عوض وسایل چینی خارجی، ظرفهای خودمان را استفاده کنیم.

منابع:

دیدگاه طالبوف تبریزی درباره دو رویه ی تمدن غربی | دکتر مرتضی فلاح و لیلا جعفری | مجله سیاسی - اقتصادی | شماره 278 - 277

میرزا عبدالرحیم طالبوف: مسئله خود و دیگری و توسعه فرهنگی اجتماعی ایران | فاطمه کواشی و دیگران | تاریخ ایران | شماره 2 | پاییز و زمستان 1398

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید