پست مدرنیسم دوره ی جدیدی است که همه ی مؤلّفه های دوره ی مدرن و نیز دوران سنّت را به نقد می کشد. پست مدرنیسم اصطلاح بسیار مناقشه برانگیزی است که موجب واکنش های بسیار تندی در حوزه های فکری گوناگون، در ابعاد نظری و سیاسی شده است. پست مدرنیسم دارای لایه هایی در سطح ساختار و کنش اجتماعی است و این عناصر در معماری، هنر، فرهنگ و رفتار روزمرّه ی مردم مشاهده می شود.
پست مدرنیسم
درباره ی تاریخچه ی پست مدرنیسم بین اندیشمندان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر برخی، از اواخر سده ی نوزدهم در حرکت عظیم مدرن سازی تردیدهایی پدیدار شد. نیچه نخستین متفکّر بزرگی است که در مقابل همه ی ارزش ها و آرمان های مدرن ایستاده و از چند و چون آنها پرسیده و کوشیده است آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهد. مفهوم پست مدرنیسم را نخستین بار فدریکودی انیس در سال 1934 به کار برد و از آن در تشریح واکنش نسبت به نوگرایی استفاده کرد.
پست مدرنیسم اساساً روابط ميان پديدارها را پيچيده تر و نامنظم تر از ديـدگاه هـای گذشته می داند، مطابق نظرات پسامدرن تحولات تاريخی از عوامل و رويدادهای خطی متابعت نمـی كنند و نمی توان عوامل خاصی را علل قطعی دگرگونی ها و رويدادها تلقی كرد، بلكه تمام عوامل در يك تعادل متناقض و پيچيده، بر هم تأثير می گذارند.
لذا ابهام، عـدم قطعيـت و پيچيدگی بخشی از شرايط كلی جريان پست مدرن می باشد كه اين موضوع ارائـه تعريفـی روشـن و كامل از مفهوم پست مدرن و مشتقات آن (پست مدرنيته، پست مدرنيسم و ...) را سخت و دشوار می سازد.
جريان سيال و شناور و آثار شی گونه آن، كه هيچگونه نظم، قاعده و يا اصول و مبـاني از پـيش مفروض و قطعي و ثابت را نمی پذيرد، باعث شده است كه هر فرد يا جريانی از منظر و نگرش خود به تعريف و تبيين پست مدرن برخاسته و به منظور يافتن مبانی مـتقن فلسـفی و علمـی بـرای آن بـه حوزه های مختلف دانش متوسل گردند.
مراحل هفتگانه پست مدرنیسم
به طور کلی می توان برای پست مدرن مراحل هفتگانه ای را تعریف کرد. این مراحل هم در یکدیگر تداخل پیدا می کنند و هم به سطوح مفهومی متفاوت یا وجوه برجسته و قابل شناسایی وضعیت پست مدرن و جنبش پست مدرن اشاره دارند.
1- ماقبل تاریخ، دهه ی 1870تا دهه ی 1950: طی این دوره یا مرحله تعبیر پست مدرن از سوی واتکینز چپمن، رودولف پانویتز، فدریکو دُآُنیس و ژوزف هادنات به شیوه های مختلف و به معنای فائق آمدن بر مدرن بکار برده شد. آرنولد توینبی مورخ بزرگ انگلیسی، پست مدرن را بهمثابه آخرین مرحله یک تمدن جهانی پرولتری از سال 1875 به بعد می داند.
2- پست مدرن بهمثابه مدرنِ در حال افول، از دهه ی 1950 تا دهه ی 1970: ایده ی بازگشت به عقب یا واپسگرایی، ناکامی عصبی، انحراف و کژخوییِ مدرنیسم نخستین بار توسط سی. رایت میلز، ایروینگ هاو، هارُلد لیواین و نیکلاس پِوِسنر ارائه شد. اما لزلی فیدلر و ایهاب حسن به شیوه هایی مغایر با آنها، این رویکرد را وارونه ساخته و آنرا کانلا تغییر دادند.
3- پست مدرن بهمثابه ضد فرهنگ سال های دهه ی 1960: کاربری عطف به ما سبقی یا گذشته نگر که از سوی آندرئاس هویسن و دیگران رواج یافت.
4- پست مدرن بهمثابه سیاست پلورالیستی و سبک التقاطی، دهه ی 1970 و اوایل دهه ی 1980: چارلز جنکز، جان بارث، امبرتو اکو و کریگ اُوِنز در تعریف پست مدرنیسم آنرا رمزگذاری چندگانه و توجه یا التفات به اقلیت ها، تفاوت ها، غیریت(دیگر بودن) و... می دانند. نوشته ها و آثار جنکز درباره ی جنبش پست مدرن در معماری 80-1975 نخستین مطالعاتی هستند که در آنها به یک جنبش و یک التقاطگرایی رادیکال اشاره شده است. این نگرش خیلی زود در قالب جریانات زیر سر برآورد:
5- کلاسیسم پست مدرن، زبان عمومی، از 1979 تا حال: جنبش کد یا رمز مضاعف و زبان دوگانه در هنر و معماری که برای نخستین بار در نمایشگاه دوسالانه ی ونیز در 1980 ظاهر شد، از سوی پائولو پُورتوگسی و دیگران به عنوان دغدغه و نگرانی بابت حافظه ی تاریخی توصیف شد.
6- واکنش های انتقادی در برابر وضعیت پست مدرنیته، از 1980 تا حال: یورگن هابرماس، ژان بودیار، فردریک جیمسون، دانیل بل، تری ایگلتون، الکس کالینیکوس، جان رابرتز، جان اُنیل، هل فاستر و سایر مارکسیست ها به انتقاد، اظهار تاسف، سوگواری و گهگاه تمجید از اوضاع و شرایط فرهنگ مصرفی و عصر اطلاعات پرداخته و انها را جریان هایی ابداعی، بسیار ماهرانه و با ظرافت و دقت ساخته و پرداخته شده، مهیب، ترسناک و بعضاً محافظه کار تلقی می کنند.
7- جمعبندی انتقادی از پارادایم پست مدرن، از 1988 تا حال: برایان مک هیل، دیوید هاروی، اد سوژا، ولفگانگ ولش، جیم کالینز، استیون کانر، لیندا هاچن، و مارگارت رُز ارزیابی ها و تحقیقات انتقادی گسترده ای درباره ی مفهوم پست مدرن به عنوان نوعی معرفت پایه ای episteme به عمل آوردهاند. البته با تاکید و تمرکز بر ادبیات، فلسفه و بویژه معماری که در آن پست مدرن بیش از هر حوزه ی دیگر بسط و گسترش یافته است.
دیوید ری گریفین نیز در همین راستا در حوزه ی الهیات( کلام) و همینطور سایر حوزه ها به دو نوع پست مدرنیسم سازهگرا یا سازنده constructive و پست مدرنیسم سازهشکن یا شالوده شکن deconstructive قایل بوده و بین آنها تمایز ایجاد می کند.
منابع
صورتبندی مدرنیته و پست مدرنیته بسترهای تکوین تاریخی و زمینه های تکامل اجتماعی - حسینعلی نوذری
بررسی مولفه های پست مدرنیسم و عوامل مرتبط با آن(مطالعه موردی: شهر یزد) - رضا دهبانی پور - یاسین خرم پور - فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی - فرهنگی - شماره 4 - بهار 1395
بازتاب مبانی نظری پست مدرن در آثار نقاشان نئواکسپرسیونیست آلمان - محمود کشتی آرای - پایان نامه کارشناسی ارشد نقاشی
دیدگاه