من شک دارم که کسی زندگی را بدون احساس تحقیر کامل پشت سر بگذارد. اما وقتی برای شما اتفاق می افتد چه باید بکنید؟ تحقیر می تواند آنقدر دردناک و ناتوان کننده باشد که توصیه برای مقابله با آن ممکن است بیهوده به نظر برسد.
به نظر می رسد تحقیر یک تجربه احساسی «تاریک تر» و فراگیرتر از بسیاری از احساسات دیگر است. این شدت، برای مثال، در تمایل به زنده ماندن تجارب تحقیرآمیز در ذهن قربانیان، صرف نظر از مدت زمان سپری شده منعکس می شود.
در همین راستا، برخی شواهد تجربی اخیر در مورد پردازش عصبی احساسات نشان داده اند که تحقیر یک احساس بسیار شدید است، بیشتر از احساسات منفی مرتبط مانند شرم و خشم.
شاید در آن لحظات اولیه، انجام کاری جز غرق شدن در پریشانی خود سخت باشد، اما نکات مفیدی وجود دارد.
یکی از مشهورترین دانشمندان روانشناسی معاصر، رابرت جی استرنبرگ، اخیراً یکی از آن تحقیرها را تجربه کرد (اگرچه او آن را "بحران شغلی" نامید). همه ما می توانیم از برخی از دردناک ترین تجربیات زندگی خود بیاموزیم.
در اینجا نسخه مختصری از 10 درس استرنبرگ را ارائه خواهیم کرد، سپس برخی از افکار خود را اضافه خواهیم کرد.
10 نکته استرنبرگ برای مقابله با تحقیر
اولین نکته استرنبرگ این است که متوجه شوید همه انواع افراد تجربیاتی به بدی شما یا بدتر از آن داشته اند—شاید برخی از افرادی که انتظارش را ندارید.
1- درک کنید که تنها نیستید. اگر می توانید افرادی را بیابید که بحرانی مشابه بحران شما داشته اند، با آنها صحبت کنید.
2- شما باید انعطاف پذیر باشید، نه فقط باهوش. گاهی اوقات چیزی که افراد موفق را از شکست خوردگان جدا می کند استعداد نیست، بلکه تمایل به بازگشت پس از شکست های وحشتناک است، نه تسلیم شدن.
3- بیشتر اوقات، این چیز شخصی نیست. موفقیت اغلب در مورد تناسب بین شما و یک مکان یا موقعیت خاص است. اگر مناسب نیستید، آن را شخصی نگیرید - فقط به سمت تناسب بهتر بروید.
4- از تجربه درس بگیرید.
5- به دنبال یک شبکه پشتیبانی باشید تا به شما در ادامه راه کمک کند.
6- از هر زمان استراحتی که دارید برای انجام کاری که واقعاً از آن لذت می برید استفاده کنید.
7- قبل از ضربه زدن دو بار فکر کنید. دلیل شما ممکن است عادلانه باشد. اما سوال مرتبطتر این است که آیا طراحی انتقام بهترین استفاده از زمان، انرژی، شهرت و احتمالاً پول شماست؟ آیا عاقلانهتر نیست که روی ترسیم آیندهای جدید برای خود تمرکز کنید؟
8- پنهان نکنید «شما باید برای مردم و شاید برای خودتان تأیید کنید که چه کسی هستید و از چه چیزی دفاع می کنید و باید به مردم نشان دهید که بحران شما را نابود نکرده است.
9- به بحران به عنوان یک فرصت نگاه کنید. به عنوان مثال، از آن به عنوان فرصتی برای دنبال کردن چیزی که دوست دارید استفاده کنید.
10- حرکت کنید، در تحقیر خود غرق نشوید برای آینده برنامه ریزی کنید.
در سخنان استرنبرگ حکمت زیادی نهفته است. با این حال، من فکر می کنم مسیر بهبودی احتمالاً برای افراد مختلف متفاوت است. برای مثال، برخی ممکن است واقعاً به زمان نیاز داشته باشند تا خود را پنهان کنند و تنها باشند و حتی قبل از جمعبندی مجدد و حرکت با منابع بالقوه حمایت ،صحبت نکنند.
مهمتر از آن، گاهی اوقات تجربه تحقیر آمیزی که متحمل شده اید فقط مربوط به شما نیست - این چیزی است که بسیاری از افراد دیگر نیز تجربه کرده اند، شاید به دست همان افراد.
اما میتواند نوعی «جهل کثرتگرا» وجود داشته باشد، که به موجب آن هیچکس متوجه نمیشود که تجربیات شخصی او فقط مال او نیست، زیرا هیچکس صحبت نمیکند یا به اشتراک نمیگذارد. یا ممکن است شخصی که تحقیر می کند یک فرد قدرتمند و تهدید کننده باشد و هیچ کس جرات نمی کند در مقابل آن شخص بایستد... تا اینکه بالاخره کسی این کار را انجام دهد و سپس انواع افرادی که احساس تحقیر و ترس کرده بودند از مخفیگاه بیرون بیایند و بگویند: بله. ، برای من هم این اتفاق افتاده است.
گاهی اوقات تحقیر محصول جانبی تعصبات سازمانی است، مانند زمانی که نژادپرستی، جنسیت گرایی، سن گرایی یا تک گرایی درست در ساختار قوانین ما گنجانده شده است، یا بخشی از سنت های بی چون و چرای یک محل کار است.
من فکر میکنم میتوان موردی را ایجاد کرد که کسانی که احساس تهدید، توهین و تحقیر میکنند، باید در مقابل افرادی که با آنها ناعادلانه رفتار میکنند، نه فقط به خاطر خودشان، بلکه به خاطر همه کسانی که بهطور مشابه با آنها بدرفتاری شده است، بایستند. با این حال، استرنبرگ درست میگوید – این میتواند مخاطرهآمیز و پرهزینه باشد و نه فقط از نظر مالی. قربانیان به راحتی می توانند به بدترین روش ها دوباره قربانی شوند - حتی زمانی که در مورد شکایات خود کاملاً حق دارند.
دیدگاه