ازدواج با قنات چگونه برگزار می شد؟
موضوع نر و ماده بودن آبها و نیز قنات که ماندگاری است از مراسم دوران ستایش آناهیتا و تیشتر (ایزد آب ها و باران) ما را به عروسی قنات رهنمود میکند که در بسیاری از نقاط ایران، از جمله روستاهای گلپایگان، اراک،تفرش،ملایر، تویسرکان، محلات، خمین، دلیجان، چهارمحال، اصفهان، دامغان، شاهرود، یزد و شهر کرد متداول بودهاست.
ازدواج با آب در روستاهایی از فلات مرکزی ایران تا سال ۱۹۵۸م [۱۳۳۷ش] نیز رواج داشته است.
مردم محلی برای قناتشان زمانیکه در آستانه خشک شدن بود، جشن عروسی به پا می داشتند. آنچه در این مراسم نیز متداول است، شادی و دادن طعام و برکت به نماد برکت و نعمت خواهی از طبیعت است و شاید عروس قنات بازماندهای از رسم کهن قربانی دادن برای آب باشد. زن نماد زایش و زایندگی در ارتباط با آب قرار میگیرد و آب را نیز به زایندگی و آفرینش وامیدارد.
کشاورزان ایرانی به قنات در حال خشک شدن به منظره مرد مجردی مینگریستند که در فراق است و در اشتیاق همسر گزیدن، از این جهت برای بهبود حال قنات همان نسخهای را تجویز میکنند که برای مردی که در آرزوی ازدواج است.
روستانشینان این مراسم عروسی را با تمام جزئیاتش به مانند یک عروسی واقعی به پا میداشتند و با همسر قنات به مانند یک عروس رفتار میکردند.
برای این جشن یک زن بیوه را که جوان است و شوهرش مرد خوبی بوده و از هم طلاق نگرفته بودهاند به هیأت عروس در میآوردند و شادی و هلهله و پایکوبی میکردند سپس زن را به عقد قنات در می آوردند و در زمانهای مشخصی زن قنات باید به داخل قنات می رفت و در جایی که از دید دیگران پنهان بود برهنه می شد و در آب می رفت و به اصطلاح با قنات هم بستر می شد. مردم معتقد بودند که بلافاصله قنات پر آب تر می شد و از حالت قهر در می آمد. این زن تا پایان عمرش، همسر قنات محسوب میشد حق نداشت ازدواج کند.
عروس قنات به دلیل اینکه اجازه ازدواج نداشته مردم آبادی های مرتبط با آن قنات، نفقه ای را به طور مرتب به عروس قنات می داده اند و جالب است که بدانید هر چند وقت یکبار عروس با قنات قهر می کرده و با آن همبستر نمی شده و مردم برای اینکه آنها را آشتی دهند میزان نفقه را بیشتر می کردند تا عروس آشتی کند.
دیدگاه