امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273772
۱۴۰۲
۱
۰
نسخه چاپی
Digital marketing

بازاریابی دیجیتالی | اطلاعات کامل در مورد دیجیتال مارکتینگ

«بازاریابی دیجیتال»، نوعی بازاریابی برای محصولات و خدمات متنوع به حساب می‌آید که در آن از فناوری‌های دیجیتال استفاده می‌شود.

اطلاعات کامل در مورد بازاریابی دیجیتالی یا دیجیتال مارکتینگ

در بازاریابی دیجیتالی ، تکیه بر ظرفیت‌های دیجیتال با محوریت «اینترنت» مدنظر است.

بازاریابی دیجیتالی

بازاریابی دیجیتال شامل مجموعه ابزارها و فعالیت‌هایی است که برای بازاریابی محصولات و خدمات در بستر دیجیتال (وب، اینترنت، موبایل یا سایر ابزارهای دیجیتال) مورد استفاده قرار می‌گیرند.

بازاریابی دیجیتال، حرفه جدیدی نیست. این حوزه، با ورود وسایل الکترونیک به زندگی افراد شروع به شکل‌گیری کرد. اغلب افراد تصور می‌کنند که این نوع بازاریابی، تنها به بازاریابی محتوا و شبکه‌های اجتماعی محدود می‌شود. در صورتی که این موارد فقط بخشی از بازاریابی دیجیتال به حساب می‌آیند و تمامی زیرمجموعه‌های این حوزه را دربر نمی‌گیرند.

بازاریابی دیجیتال به صورت آفلاین و آنلاین انجام می‌شود.

ارتباط بین انسان و وسایل الکترونیکی، روز به روز در حال افزایش است. در واقع، در برخی از کشورها، کاربران بیش از 11 ساعت از فعالیت‌های روزانه خود را به تعامل با دستگاه‌های الکترونیکی اختصاص می‌دهند. در آینده‌ای نزدیک، استفاده از این وسایل در تمام فعالیت‌های روزانه انسان نقش خواهد داشت. از این‌رو، اهمیت و تأثیر بازاریابی دیجیتال روز به روز افزایش می‌یابد. نادیده گرفتن این موضوع، جذب مشتریان بیشتر را برایتان تقریباً غیرممکن و در نتیجه، کسب و کار شما از دیگر رقبا عقب می‌ماند.

انواع روش های بازاریابی دیجیتالی

1. بهینه‌سازی موتور جستجو

«بهینه‌سازی موتور جستجو» (Search Engine Optimization) یا اصطلاحاً «سئو» (SEO)، به فرآیندی اطلاق می‌شود که میزان بازدید وب‌سایت شما را از طریق موتورهای جستجوی رایگان و به صورت ارگانیک افزایش می‌دهد. در جستجوی ارگانیک، محتوای تولیدی شما بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای برای کاربران در «صفحه نتایج موتورهای جستجو» (Search Engine Results Page) یا «SERP» به نمایش درمی‌آید. زمانی که کاربر کلمات کلیدی مورد نظر خود را در موتورهای جستجو از قبیل گوگل یا بینگ وارد می‌کند، نتایج مرتبط با این کلمات در SERP ظاهر می‌شوند.

هر کاربر، با توجه به کلمات کلیدی مورد استفاده، موقعیت مکانی و تاریخچه جستجوی خود، نتایج منحصر به فردی را مشاهده خواهد کرد. معمولاً نتایج ارگانیک به صورت فهرست نمایش داده شده و با استفاده از الگوریتم مخصوص موتورهای جستجو، رتبه‌بندی می‌شوند. با تغییر الگوی جستجو از طرف کاربر، تعامل او با محتوای اینترنتی و همچنین انتخاب هر یک از نتایج به دست آمده، الگوریتم‌ها نیز تغییر می‌کنند. هر چه رتبه مطالب شما در یک SERP بالاتر باشد، ترافیک بیشتری به سمت سایتتان هدایت خواهد شد. به این ترتیب، احتمال افزایش بازدیدکننده‌های منفعل و مشتریان فعال نیز بیشتر می‌شود.

عوامل متعددی در بهینه‌سازی موتور جستجو دخیل هستند که می‌توان آن‌ها را به دو دسته «سئوی داخلی» (On-Page SEO) و «سئوی خارجی» (Off-Page SEO) تقسیم‌بندی کرد. سئوی داخلی، به اعمالی اطلاق می‌شود که برای بهبود سئو در درون وب‌سایت صورت می‌گیرند. در طرف مقابل، به اقدامات و ارتباطاتی که در خارج از فضای وب‌سایت به منظور رشد سئو انجام شود، سئوی خارجی گفته می‌شود.

با تغییر الگوریتم‌های موتورهای جستجو، الزامات دستیابی به سئوی بهتر نیز تغییر می‌کنند. این تغییرات به منظور تطبیق نتایج با نیازهای کاربر صورت می‌گیرند. با توجه به این مسئله باید به خاطر داشت که مقصود از سئو، ساخت وب‌سایتی با قرارگیری در رتبه اول نتایج نیست بلکه هدف نهایی، ایجاد بهترین وب‌سایت ممکن برای کاربران مد نظر شما است. اگر همیشه در رتبه‌های بالای سئو قرار داشته باشید، دیده شدن وب‌سایت شما و ترافیک آن افزایش می‌یابد. این موضوع، رونق و پیشرفت سریع‌تر کسب و کارتان را به همراه خواهد داشت.

2. بازاریابی موتور جستجو و تبلیغات کلیکی

«بازاریابی موتور جستجو» (Search Engine Marketing) یا اصطلاحاً «SEM»، یکی از موارد نادیده گرفته شده در سئو، یعنی خرید ترافیک اختصاصی از موتورهای جستجو را پوشش می‌دهد. با استفاده از SEM، می‌توان در SERP کاربران، فضایی را به منظور تبلیغات وب‌سایت خریداری کرد. متداول‌ترین پلتفرم‌های غیر رایگان برای جستجو، «Google AdWords» و «Bing Ads» هستند. در این روش، بازاریاب باید مبلغ از پیش تعیین شده‌ای را به موتورهای جستجو پرداخت کند. با این کار، در بخش‌های مختلف SERP حاصل از جستجوی کلمات کلیدی معین یا عبارات خاص، تبلیغات مورد نظر بازاریاب به نمایش درمی‌آیند.

یکی از انواع SEM، «تبلیغات کلیکی» (Pay-Per-Click Advertising) یا اصطلاحاً «PPC» است. در این روش، موتورهای جستجو به ازای هر کلیک بر روی تبلیغات یک شرکت، مبالغ مشخصی را دریافت می‌کند. اخیراً روش PPC در پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام نیز در حال اجرا است. در این روش، تبلیغات به صورت اعلان برای مخاطبان مورد نظر شرکت به نمایش درمی‌آیند. این سیستم، مثال بسیار خوبی از ترکیب روش‌های مختلف بازاریابی دیجیتال و به کارگیری آن‌ها برای رسیدن به یک استراتژی کامل بازاریابی است. به عنوان نمونه در اینجا، SEM با بازاریابی شبکه‌های اجتماعی همپوشانی پیدا کرده است.

3. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

در دنیای دیجیتالی امروزی، شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی را در بازاریابی کسب و کارهای مختلف بازی می‌کنند و اهمیت آن‌ها در ایجاد یک استراتژی بازاریابی مناسب بر کسی پوشیده نیست. با این وجود، نکته اساسی در بهره‌گیری صحیح از شبکه‌های اجتماعی، شناخت کافی ورودی‌ها و خروجی‌های بازاریابی در این روش است. «بازاریابی شبکه‌های اجتماعی» (Social Media Marketing)، محصولات و خدمات شما را بیش از بیش در معرض دید کاربران قرار می‌دهد و امکان برقراری ارتباط نزدیک با مشتریان را برایتان فراهم می‌کند. در این روش تعامل، شما می‌توانید بازخوردهای ارزشمند مشتریان خود را دریافت کنید و با استفاده از اطلاعات به دست آمده، کیفیت خدمات و محصولات و همچنین نحوه ارائه آن‌ها را بهبود بخشید.

تمام اقداماتی که به منظور افزایش ترافیک یا مبادلات تجاری در شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شوند، در حوزه بازاریابی شبکه‌های اجتماعی قرار می‌گیرند. برای بهره‌گیری از این نوع بازاریابی می‌توانید فعالیت‌های تجاری خود را در پلتفرم‌هایی نظیر فیس‌بوک، توییتر، یوتیوب یا لینکدین بیشتر کنید. استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و تولید محتوای باکیفیت، سرعت رشد و موفقیت کسب و کار شما را افزایش خواهد داد. اغلب شرکت‌ها علاقه زیادی به استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی دارند اما آن‌هایی که دارای مدل کسب و کار «شرکت به مشتری» (Business to Consumer) یا اصطلاحاً «B2C» هستند، بیشترین بهره را از این روش می‌برند. شرکت‌هایی با مدل کسب و کار B2C، محصولات یا خدمات خود را بدون هیچ واسطه‌ای به دست مشتری نهایی یا هدف می‌رسانند.

یکی از نکات اساسی در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، دقت بر روی موضوعاتی است که کاربران در مورد آن‌ها گفت و گو می‌کنند. شما باید به نظرات مخاطبان گوش دهید، در بحث‌ها شرکت کنید و با استفاده از بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، میزان جذابیت هر مطلب را بر اساس تعداد لایک و به اشتراک‌گذاری آن مورد ارزیابی قرار دهید. به اشتراک‌گذاری مطالب از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه این کار به نوعی یک تبلیغ رایگان برای کسب و کار شما محسوب می‌شود. از این‌رو، محتوایی را تولید کنید که میزان به اشتراک‌گذاری آن بالا باشد.

4. بازاریابی محتوا

«بازاریابی محتوا» (Content Marketing)، روشی است که در آن شما می‌توانید با تولید محتوای باکیفیت برای کاربران خود، فروش بیشتری را به دست آورید. محتوای مورد نظر را می‌توان در هر پلتفرم اینترنتی ایجاد کرد. ارسال پیام در توییتر، آپلود ویدیو در یوتیوب و نوشتن مطالب مختلف در وب‌سایت، از مصادیق بازاریابی محتوا هستند. این روش دارای کارایی بسیار خوبی است چراکه محتوای شما را با روش‌های دیگری از قبیل بازاریابی سئو و شبکه‌های اجتماعی ادغام می‌کند و در نتیجه، بهره‌وری کار افزایش می‌یابد.

برای اجرای صحیح بازاریابی محتوا، توجه به چند نکته ضروری است. پیش از تولید محتوا حتماً کاربران نهایی خود را در نظر بگیرید. به این منظور باید نوع مخاطبان و علایق آن‌ها را شناسایی کنید. این مسئله، حوزه موضوعات انتخابی را برایتان مشخص خواهد کرد. به علاوه، زبان و اصطلاحات مورد استفاده مخاطبان خود را در هنگام جستجوهای اینترنتی مد نظر داشته باشید. استفاده از این اطلاعات و به کارگیری کلمات کلیدی مناسب، سئوی شما را بهبود می‌بخشد.

توجه داشته باشید که باید محتوای تولیدی خود را در تمام پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید. این کار، میزان بازدید و بازخوردها را به حداکثر می‌رساند. بازاریابی محتوا، یک فعالیت مداوم محسوب می‌شود. این روش، رابطه مستقیمی با فروش ندارد بلکه هدف اصلی آن، تعامل و آموزش به مشتریان به منظور ایجاد اعتماد، شناخت و ارزش برند است. از تولید محتوی نامربوط و غیرضروری خودداری کنید. به دنبال مطالبی باشید که کاربران را به طور همیشگی با خود درگیر می‌کنند. با ایجاد محتوای باکیفیت و مرتبط با کسب و کار خود می‌توانید سئوی وب‌سایتتان را بهبود بخشید. استفاده از مطالب موجود در وبلاگ‌های دیگر و ایجاد «بک‌لینک» (Backlink) نیز روش خوبی برای افزایش ترافیک سایت است.

5. بازاریابی پورسانتی

«بازاریابی پورسانتی» (Affiliate Marketing) یا همکاری در فروش، روشی است که در آن به ازای جذب هر مشتری، مبلغی به فرد جذب‌کننده پرداخت می‌شود. این نوع بازاریابی مانند استخدام کارمند برای فروش محصولات یا خدمات یک شرکت و پرداخت پورسانت به ازای هر فروش است. در بازاریابی پورسانتی، تنها برای فروش‌های صورت گرفته پول پرداخت می‌شود و هیچ‌گونه پیش پرداختی به فرد تبلیغ‌کننده تعلق نمی‌گیرد. بسیاری از وبلاگ نویسان یا وب‌سایت‌های فروش اینترنتی از این نوع بازاریابی استفاده می‌کنند.

نکته قابل توجه در بازاریابی پورسانتی این است که باید پیش از جذب افراد قوانین و مقررات مشخصی را بین طرفین مشخص کنید. فروشندگان، معرف برند شما هستند و همیشه باید شعار برندتان را به گوش مشتریان برسانند. از این‌رو، کلمات بخصوصی که می‌خواهید فروشندگان از آن‌ها استفاده کنند را در اختیارشان قرار دهید. به علاوه، حتماً باید یک قرارداد کاری نیز برای افراد علاقه‌مند به همکاری در فروش تهیه کنید.

بازاریابی دیجیتال

6. بازاریابی تأثیرگذار

یکی از جدیدترین روش‌های بازاریابی دیجیتال، «بازاریابی تأثیرگذار» (Influencer Marketing) است. در این روش، از افراد مشهور یا دارای دنبال کننده‌های زیاد در شبکه‌های مجازی برای جذب کاربران بیشتر و بهبود فروش محصولات استفاده می‌شود. بازاریابی تأثیرگذار، در کانال‌های شبکه‌های مجازی (اینستاگرام، تلگرام و غیره) از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار است. به عنوان مثال، شرکت‌های مختلف با استخدام کاربران پرطرفدار و مشهور اینستاگرام، از آن‌ها می‌خواهند که با ارسال چند تصویر، محصولات یا خدمات مشخصی را تبلیغ کنند.

در برخی از مواقع، شرکت‌ها کنترل حساب‌های کاربری خود در فضای مجازی را برای یک مدت مشخص (معمولاً یک روز) به افراد تأثیرگذار می‌سپارند. این افراد، نظر کاربران را به کانال‌های شما در شبکه‌های اجتماعی جلب می‌کنند. در نتیجه، تعداد دنبال کننده‌های جدید و بازدید کانال‌ها افزایش می‌یابد. توجه کنید که همیشه باید پیش از انتخاب یک فرد تأثیرگذار و شروع همکاری، به خوبی تحقیق کافی را انجام دهید. شما می‌توانید با استفاده از «Google Analytics» از صحت تعداد دنبال کننده‌های فرد مورد نظر و جعلی نبودن حساب‌های کاربری او اطمینان حاصل کنید.

7. بازاریابی ایمیلی

در «بازاریابی ایمیلی» (Email Marketing)، اطلاعاتی از قبیل معرفی محصولات، خدمات و تغییرات اخیر هر یک از آن‌ها، در بازه‌های زمانی مشخص توسط ایمیل برای مشترکین ارسال می‌شود. این روش بر خلاف روش‌های دیگر بازاریابی دیجیتال، بر پایه ایجاد یک رابطه مخصوص بین مشتری و شرکت است. ارسال ایمیل‌های به‌روزرسانی، باعث فراهم کردن ارزش برای مشتریان و کسب اعتماد و وفاداری بیشتر آن‌ها به برند می‌شود.

بهترین نتیجه در بازاریابی ایمیلی زمانی به دست می‌آید که شما مشترکین خود را نه با پرداخت پول بلکه از طریق تولید محتوای مناسب و اعتمادسازی برند جذب کرده باشید. این روش بازاریابی نقش مهمی را در افزایش فروش محصولات و خدمات بازی می‌کنند زیرا کاربرانی که فرم‌های ثبت نام در اشتراک ایمیلی را پر می‌کنند، به احتمال زیاد همان مشتریان فعال شما خواهند بود.

8. بازاریابی ویروسی

«بازاریابی ویروسی» (Viral Marketing)، روشی است که در آن از تولید محتوایی جذاب، طنز یا حتی عجیب برای افزایش به اشتراک‌گذاری مطالب و جذب بازدیدکننده‌های بیشتر استفاده می‌شود. بازاریابی ویروسی، ترافیک وب‌سایت را در یک بازه زمانی کوتاه به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. انجام این روش بسیار دشوار است اما ارزش امتحان کردن را دارد. شرکت‌هایی با مدل کسب و کار B2C بیشترین علاقه را به این نوع بازاریابی از خود نشان می‌دهند. این شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از حساب‌های شبکه‌های اجتماعی خود در پلتفرم‌های مختلف، بازدیدکننده‌های بسیار زیادی را جذب کنند.

9. تبلیغات موبایلی

تمام روش‌های تبلیغات دیجیتال را می‌توان بر روی تلفن همراه اجرا کرد. با این وجود، برخی از روش‌های بازاریابی قابل اجرا بر روی تلفن‌های همراه، با روش‌هایی بالا همخوانی ندارند. به عنوان مثال، «تبلیغات پیامکی» (SMS Advertising) روشی است که به منظور بازاریابی محلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. شما می‌توانید با ارائه خدمات پیامکی، امکان دریافت پیشنهاد‌های ویژه، کوپن‌های تخفیف و اخبار جدید شرکت را برای مشتریان خود فعال کنید.

10. بازاریابی پیامکی

به دلیل استفادۀ غلط برخی کسب‌وکارها از بازاریابی پیامکی (SMS Marketing) این تصور به وجود آمده است که فرستادن پیامک‌های تبلیغاتی کاری بیهوده است و دیگر مردم به اس‌ام‌اس‌های تبلیغاتی توجهی نشان نمی‌دهد.

پیامک یک ابزار ارتباطی فوق‌العاده است. ابزاری ساده و پر سرعت که اجازه می‌دهد یک پل ارتباطی قوی میان شما و مشتریان شکل بگیرد. بازاریابی پیامکی یکی از شیوه‌های زودبازده و کم‌هزینه در بازاریابی است و تاثیر بسیار آن در برندینگ و افزایش فروش غیر قابل انکار است؛ منتها به شرط آنکه با اصول آن آشنا باشید و روش صحیح استفاده از آن را بدانید.

11. بازاریابی برونگرا و درونگرا

ما به طور کلی دو رویکرد در بازاریابی داریم: بازاریابی برونگرا و بازاریابی درونگرا.

بازاریابی برونگرا به زبان ساده یعنی «اول ما به سراغ مشتری برویم.» کاری که همۀ کسب‌وکار در طول تاریخ انجام داده و می‌دهند. مثلاً وقتی از جلوی مغازه‌ای رد می‌شوید و فروشنده سعی می‌کند شما را به داخل مغازه بکشاند یا وقتی که هنگام تماشای برنامۀ مورد علاقه‌تان تبلیغات بازرگانی پخش می‌شود، در واقع آن کسب‌وکار به سراغ شما آمده است. روش‌هایی مثل رپورتاژ آگهی یا تبلیغات بنری زیرمجموعۀ این نوع بازایابی هستند.

اما چطور می‌شود کاری کرد که خودِ مشتری به سراغ شما بیاید؟ اینجاست که ایدۀ بازاریابی ربایشی مطرح می‌شود. وقتی شما با جستجو در گوگل یک سایت را باز می‌کنید، در واقع جذب آن سایت شده‌ و در مسیر بازاریابی ربایشی قرار گرفته‌اید. در بازاریابی ربایشی تمرکز اصلی شما بر روی جذب مشتری از طریق ارائه محتوای با ارزش و مرتبط است.

در این روش، به جای آنکه وقت و هزینه خود را صرف پیدا کردن مشتری کنید، آن را صرف افزایش کیفیت رسانه‌های خود (مثل سایت و شبکه‌های اجتماعی) می‌کنید. با این هدف که کاری کنید مشتری در زمان نیاز، شما را پیدا کند، پس از آن در مسیر خرید هدایت شود و در هر مرحله از مسیر خود، چیزی با ارزش از شما دریافت نماید.

مثلاً وقتی که برای اولین بار مشتری وارد سایت می‌شود، باید از آن‌ها بخواهید اطلاعات تماس خود را (مثل ایمیل یا شمارۀ همراه) در اختیار شما قرار بدهد. البته همین طور خشک و خالی هم نمی‌شود. شما باید کاری کنید که مشتری این کار را با میل خودش انجام دهد. مثلاً با ارائه یک محصول جذاب و رایگان مثل (ایبوک یا فایل صوتی) از آن‌ها بخواهید برای دریافت آن، ایمیل خود را وارد کنند. حالا می‌توانید با روش‌های بازاریابی برونگرا مثل ارسال ایمیل (یا پیامک) به سراغ مشتری بروید.

بازاریابی دیجیتال

تفاوت بازاریابی کلاسیک (آفلاین) با بازاریابی دیجیتال

بازاریابی کلاسیک را «تسهیل‌گری» برای پیشبرد فعالیت‌های اقتصادی می‌دانند و آن را به عنوان علمی که به بررسی نیازهای مشتری و حتی ایجاد نیاز خاصی می‌پردازد و بعد با معرفی و عرضه یک محصول، آن نیاز را تامین می‌کند، معرفی می‌کنند. با این حال تفاوت بازاریابی کلاسیک و دیجیتال هم ماهوی و هم ابزاریست، بازاریابی جاذبه‌ای و بازاریابی محتوا مشخصا از دل بازاریابی دیجیتال برخواسته‌اند و ابزارها و کانال‌های دیجیتال مارکتینگ، صرفا به همین حوزه تعلق دارند.

از نگاهی دیگر نسبت «بازاریابی دیجیتال» به «بازاریابی کلاسیک» نسبت «موبایل» به «تلفن ثابت» است. در ابتدا موبایل وسیله ای جانبی و حتی اضافی نسبت به «تلفن ثابت» تلقی می‌شد. با این حال و با رشد تکنولوژی موبایل و آشکار شدن ظرفیت‌های حقیقی این ابزار، موبایل نه تنها تلفن ثابت، بلکه مدل ذهنی افراد و سبک زندگی آنها را هم تغییر داد و اکنون به نظر می‌رسد که این تلفن ثابت است که در برابر موبایل وسیله ای جانبی و اضافه به نظر می‌رسد.

پیش بینی ما این است که ظرف چند سال آینده واژه «مارکتینگ» جای واژه «دیجیتال مارکتینگ» را بگیرد، ولی به این معنا که دیجیتال مارکتینگ آنقدر جایگاه خود را مستحکم و تحمیل کند که واژه «مارکتینگ» و بار معنایی و هویت و تعریف آن را از آن خود کند و مثلا وقتی می‌گوییم «مارکتینگ» انگار منظورمان همان «دیجیتال مارکتینگ» است؛ چنان‌که وقتی می‌گوییم «تلفن» منظورمان همان «موبایل» است و نه تلفن ثابت!

به طور کلی فضای دیجیتال مارکتینگ، فضایی منعطف‌تر، خلاقانه‌تری داشته و به خصوص برای کسب‌وکارهای کوچک با بودجه تبلیغاتی اندک فضای نفس کشیدن فراهم می‌کند.

مقایسه ارتباطات یکپارچه بازاریابی با کانال های دیجیتال مارکتینگ

در بازاریابی کلاسیک ابزارهایی برای بازاریابی محصولات یک کسب وکار وجود دارند که لازم است به نحوی یکپارچه عمل کنند. در بین این ابزارها با ابزارها و کانال‌های بازاریابی دیجیتال، مشابهت‌‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد.

بازاریابی مستقیم

بازاریابی مستقیم، ابزاری برای ارتباط مستقیم با مشتریست، عاملی که این ابزار را متمایز می‌کند، خصوصیت تعاملی آن است. نکته جالب اینکه بازاریابی مستقیم مبتنی بر پایگاه داده مشتریان است. پس بازاریابی مستقیم با ایمیل مارکتینگ و سیستم‌های ارتباط با مشتریان (CRM) ارتباط دارد و به نوعی پیش نیاز آنهاست. از آنجایی که این ابزار به طور مستقیم شما را به مشتریان متصل می‌کند،واسطه‌ها را از میان تولید‌کننده/سرویس‌دهنده با مصرف‌کننده حذف کرده و سود هر ۲ طرف را بیشتر می‌کند.

سخن پراکنی (روابط عمومی)

سخن‌پراکنی مجموعه‌ای از داستان‌ها درباره برند و محصول است که جنبه‌ی تبلیغ مستقیم ندارد و پولی مستقیم بابت آن پرداخت نمی‌شود، مثلا ما در این مقاله به دجی‌کالا و اسنپ پرداختیم، بدون این‌که آنها به ما پولی پرداخته باشند. در فضای دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی محتوا و وبلاگ‌نویسی، فعالیت‌های تولیدکنندگان سرنخ و حتی با مقداری اغماض رپورتاژ آگهی در سایت‌های بزرگ با سخن‌پراکنی در فضای کلاسیک قابل مقایسه هستند.

ابزار پیشبرد فروش (پروموشن)

هر عملی در بازاریابی که موجب جلب توجه کاربران به محصول یا خدمات شود را اصلاحا پروموشن یا پیشبرد فروش گویند. این ابزار برای افزایش فروش محصول در کوتاه مدت کاربرد دارد، در این ابزار، ارزش اضافی (مثلا تخفیف) به خود مشتری ارائه می‌شود تا فروش افزایش یابد، کمپین‌های بلک فرایدی ای که توسط دیجی‌کالا و بامیلو انجام شدند، معادل بسیار خوبی از کابرد این ابزار در دیجیتال مارکتینگ هستند.

فروش شخصی

ابزار فروش شخصی عبارت است از مراجعه نیروهای فروش شرکت به صورت شخصی در محل مشتری، این رویکرد در آمریکا بسیار رایج و باعث افزایش فروش است، معادل آن در فضای دیجیتال پی‌گیری تلفنی مشتریان لید شده در CRM، سیستم‌های پشتیبانی چت و پی‌گیری فروش از طریق دایرکت در شبکه‌های اجتماعیست.

تبلیغات

تبلیغات در فضای بازاریابی کلاسیک، بسیار رایج و گران است، وقتی در یک رسانه عمومی مانند تلویزیون، رادیو، تبلیغات محیطی (بیلبوردها) محصول خود را تبلیغ می‌کنید، دست به ریسکی بزرگ با هزینه بالا زده‌اید، عملا همه در معرض تبلیغ شما قرار می گیرند، با این حال این خودعرضه‌گری عمومی شاید اتفاقا باعث شود، که تبلیغ شما در نظر مخاطب هدف، حساسیت و توجهی را ایجاد نکند. در عوض در فضای دیجیتال تبلیغات کلیکی گوگل، تبلیغات بنری، تبلیغات در شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ به عنوان کانالهای دیجیتال مارکتینگ، ابزار تبلیغاتی محسوب می‌شوند.

  • منبع
  • نوین
  • متمم
  • فرادرس
  • آکادمی دیجیتال مارکتینگ دهبان

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید