امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 286043
۲۶۹
۱
۰
نسخه چاپی

بد نام‌ کننده‌ ترین داستان‌ تاریخ؛ مردم اگر در قحطی نان هستند، کیک بخورند!

بد نام‌ کننده‌ ترین داستان‌ تاریخ؛ مردم اگر در قحطی نان هستند، کیک بخورند!

این یکی از بدنام‌کننده‌ترین داستان‌های تاریخ است: روایت این است که ملکه ماری آنتوانت وقتی شنید که دهقانان فرانسوی آنقدر فقیر شده‌اند که توانایی خرید نان ندارند، پاسخ داد: “بگذارید کیک بخورند.” این افسانه برای قرن‌ها نقل شده است و به این برداشت انجامیده که ملکه فرانسوی قرن هجدهم اصلا از احوالات دنیای بیرون کاخ اطلاعه نداشته یا اصلا اهمیتی برای مردم قائل نبوده.

با گذشت زمان، این عبارت مترادف با بی‌تفاوتی ثروتمندان به رنج فقرا شده است. اما نکته اینجاست: ماری آنتوانت در واقع هرگز نگفت: «بگذارید کیک بخورند.». حداقل، هیچ مدرکی برای اثبات این کار وجود ندارد.

این تا حدی یک مسأله ترجمه است. ظاهراً او گفت: “Qu’ils mangent de la brioche” یا “بگذارید بریوش بخورند. ” البته، بریوش نان شیرین‌تر و غنی‌تری است که با تخم‌مرغ و کره درست می‌شود، اما کیک نیست.

اما همچنین هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ملکه هرگز گفته است “Qu’ils mangent de la brioche” نیز وجود ندارد! بنابراین، چگونه این عبارت به ماری آنتوانت نسبت داده شد؟

همانطور که در دایره المعارف بریتانیکا اشاره شده، اولین کسی که این عبارت را نوشت، احتمالاً فیلسوف فرانسوی ژان ژاک روسو در حدود سال ۱۷۶۷ بود.

در کتاب ششم اعترافات، روسو این نقل قول را به «یک شاهزاده خانم بزرگ» نسبت می‌دهد، هرچند او نامی از شخص خاصی نمی‌برد. در آن زمان ماری آنتوانت شاهزاده خانم بود، ولی یک کودک خردسال بود، بنابراین بعید است که روسو به او اشاره کرده باشد.

بد نام‌ کننده‌ ترین داستان‌ تاریخ؛ مردم اگر در قحطی نان هستند، کیک بخورند!

علاوه بر این، در حالی که روایت روسو ممکن است یکی از اولین نمونه‌های مکتوب این عبارت باشد، عبارات مشابه قرن‌ها قبل از زمان روسو در داستان‌سرایی شفاهی سنتی به زنان دیگر نسبت داده شده است.

به عنوان مثال، یک داستان عامیانه از آلمان قرن شانزدهم، شرح حال یک زن نجیب‌زاده است که از وضعیت بد فقرای گرسنه آگاه میٰ‌شود و متعجب می‌شود که چرا آن‌ها Krosem نمی‌خورند،نوعی  نان شیرینی که بی‌شباهت به بریوش نیست.

با این حال، انقلابیون فرانسوی به شدت از نوشته‌های روسو الهام گرفتند. بنابراین، در حالی که ممکن است نام ماری آنتوانت مستقیماً در آثار او ذکر نشده باشد، او برای انقلابیونی که هم از او و هم پادشاه لوئی شانزدهم متنفر بودند، تبدیل به هدف برای سوژه شدن شد.

حتی قبل از اینکه ملکه فرانسه با عبارت “بگذارید کیک بخورند” مرتبط شود، مردم فرانسه به ماری آنتوانت نظر مثبتی نداشتند  و زندگی تحملی او در تضاد شدید با مردمی بود که بر آن‌ها حکومت می‌کردِ می‌دانستند.

ملکه که بی‌ملاحظه خرج‌ میٰ‌کرد، به قمار و خرج کردن ثروت زیادی برای لباس و کلاه گیس‌های گران قیمت و جواهرات معروف بود. او همچنین تعدادی بازسازی عجیب و غریب در ورسای انجام داد، از جمله بازسازی اتاق‌های خصوصی خودش. سبک زندگی او به قدری افراطی بود که مردم و دشمنان او در دادگاه او را “مادام دفیسی” صدا میزدند.

برخی از مورخان پیشنهاد کرده‌اند که انقلابیون نقل قول را از نوشته‌های روسو گرفته بودند، سپس به دروغ آن را به عنوان نوعی تبلیغات به ملکه مطرود خود نسبت دادند. اما حتی در این حدس هم باید دقت کرد.

اولین منبع شناخته شده‌ای که این عبارت را به ماری آنتوانت مرتبط کرد، نویسنده فرانسوی ژان باپتیست آلفونس کار بود. او در شماره ۱۸۴۳ مجله Les Guêpes، نوشت که او این نقل قول در  اصل در کتابی به تاریخ ۱۷۶۰ یافته است، به گفته او به این معنی است که شایعه در مورد ماری آنتوانت باید نادرست بوده باشد، زیرا او حدوداً در آن زمان پنج ساله بود.

پس چرا این نقل قول اشتباه نزدیک به ۳۰۰ سال ادامه داشته است؟

دنیز مایور-بارون، استادیار کلرمونت، می‌گوید: «این موضوع در طول قرن هجدهم به اشتباه به ماری آنتوانت نسبت داده نشد، بلکه در دوران جمهوری سوم فرانسه که از سال ۱۸۷۰ شروع شد، زمانی که برنامه دقیق بازسازی گذشته تاریخی انجام شد رخ داد.»

انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ رخ داد،اما این تنها زمانی نیست که مردم فرانسه علیه دولت خود قیام کردند.

در اواخر قرن نوزدهم، فرانسه شاهد تغییر عمده دیگری در قدرت بود، در این زمان اعضای جمهوری سوم فرانسه ناپلئون سوم را در پی جنگ نافرجامش علیه پروس، او را از سلطنت خلع کردند. همان جمهوری خواهان سپس به دنبال بازنویسی مؤثر بخش‌هایی از تاریخ فرانسه بودند تا چهره‌های کلیدی از جمله ملکه ماری آنتوانت را طور دیگری جلوه دعند.

مایور-بارون می‌گوید: «مغزهای انقلاب فرانسه با حمله مستمر، و در نهایت از بین بردن مهمترین نماد‌های آن: پادشاه و ملکه فرانسه، سلطنت فرانسه را نابود کردند. به همین دلیل، کلیشه‌هایی مانند «بگذارید کیک بخورند» همچنان ادامه دارد.»

با این حال، نوع رفتار با ماری آنتوانت بسیار شدیدتر از رفتار شوهرش بود، مردی که در واقع حاکم فرانسه بود. البته این هم دلیلی دارد.

روبرت گیلدیا، استاد تاریخ مدرن در دانشگاه آکسفورد، می‌گوید: «انقلاب فرانسه سعی کرد زنان را از قدرت سیاسی کنار بگذارد. گیلدیا توضیح داد که تحت حکومت لویی شانزدهم، زنان در فرانسه در هنگام حکومت کردن، حداقل در مقام غیر رسمی، از برخی قابلیت‌ها برخوردار بودند. آن‌ها، به عنوان همسر و معشوقه، می‌توانستند بر مردانی که می‌دیدند، تأثیر یا نفوذ داشته باشند.»

اما انقلابیون می‌خواستند تا حد امکان زنان را از این میزان تاثیرگذاری ملی حذف کنند. ماری آنتوانت تبدیل به قربانی این انقلابیون شد. آنها مدعی بودند در زمانی که شوهرش در قدرت بود، ملکه کنترل زیادی بر شوهرش داشت.

آن‌ها به طور مؤثر شخصیت او را ترور کردند، سپس از او به عنوان نمونه‌ای استفاده کردند که در صورت اعطای قدرت بیشتر به زنان رخ می‌دهد.

«او متهم به داشتن معشوقه‌های زن و مرد و حتی رابطه ناپسند درون خانوادگی شد.»

ماری آنتوانت در طول زندگی خود تهدید دیگری نیز برای نسخه‌ای که انقلابیون فرانسه در تلاش بودند ایجاد کنند، ایجاد کرده بود: ارتباطات او با خانواده سلطنتی هابسبورگ اتریش.

در واقع، قبل از ازدواج با لویی شانزدهم، ماری آنتوانت خود یکی از اعضای خانواده هابسبورگ بود، بنابراین با تبدیل شدن زمزمه‌های انقلاب به فریاد، ماری آنتوانت برای برادرانش در اتریش نامه یاری نوشته بود.

او از آن‌ها خواست تا نیرو‌های خود را به فرانسه بفرستند تا از سلطنت محافظت کنند و هنگامی که آن نیرو‌ها به ناچار وارد شدند، مردم فرانسه به ماری آنتوانت به عنوان یک خائن نگاه کردند.

بدیهی است که دخالت هابسبورگ‌ها نتوانست انقلاب را متوقف کند. و به قول معروف در نهایت “تاریخ را فاتحان می‌نویسند.”

  • منبع
  • یک پزشک

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید