بلاتکلیفی یا معلق ماندن در رابطه عاطفی
در جامعه امروز بسیاری از دخترها و پسرها در محیط کار، دانشگاه و یا حتی در فضای مجازی باهم در ارتباط هستند که گاهی این ارتباط تبدیل به یک رابطه عاطفی میشود.
معلق ماندن در رابطه یا همان احساس بلاتکلیفی یکی از مشکلات عمده ایست که بسیاری از جوانان در روابط عاطفی خود با جنس مخالف آن را تجربه میکنند. در این شرایط افراد اغلب در مورد سرنوشت آینده خود دچار اضطراب و نگرانی هستند که این مسئله میتواند از عوامل گوناگونی نظیر وجود مشکلات مالی، نبود تعهد کافی در رابطه و احساس وابستگی بیمارگون نشات بگیرد. در این روابط معمولا یکی از زوجین خواستار روشن شدن تکلیف و وضعیت زندگی با فرد است و دیگری به بهانههای مختلف آن را به تعویق میاندازد.
در اکثر مواقع ذهنیت دخترها از یک رابطه، رابطه منجر به ازدواج است، اما بسیاری از پسرها تعابیر دیگری دارند و گاهی برخی از آنها بدون هیچ هدف بلند مدتی وارد رابطه میشوند. حتی در مواردی که پسر از انتخاب دختر مصمم است دلایلی مانند عدم توانایی مالی، مشکلات کاری و یا مخالفت خانواده مانع از او میشود که برای جدی کردن رابطه اقدام کند. بلاتکلیف ماندن دختر در رابطه دوستی برای مدت طولانی صدمات جبران ناپذیری به موقعیت اجتماعی و آینده او میزند.
عوامل بلاتکلیفی یا معلق ماندن در یک رابطه عاطفی
در رابطه دوستی بین دختر و پسر غالبا پیشنهاد ازدواج از سمت پسر است در واقع شرم و یا غرور دختر اجازه نمیدهد بطور مستقیم تصمیم پسر را در مورد آینده رابطه از او بپرسد. بعضی از پسرها بدون هیچ هدفی برای ازدواج و فقط برای تنها نبودن به یک دختر پیشنهاد دوستی میدهند، در این صورت اگر از همان ابتدا این موضوع را مطرح نکنند ممکن است برای دختر این سوء تفاهم پیش بیاید که اورا برای ازدواج انتخاب کرده و برای بودن با او در آینده برنامه ریزی کند. اما گاهی نیز، پیشنهاد دوستی به قصد ازدواج مطرح میشود اما بدلیل مشکلاتی از جمله موارد زیر پسر مصمم به ازدواج نیست و بطور خواسته یا ناخواسته دختر را در بلاتکلیفی قرار میدهد:
- شک کردن به درست بودن انتخابش
- مشکلات مالی مانند نداشتن کار و درآمد مناسب
- مخالفت خانواده
- شروط سخت از طرف دختر یا خانودهاش
- ترس از مسئولیتهای زندگی مشترک
- ترس از دست دادن آزادی
- سرد شدن نسبت به دختر بدلیل طولانی شدن رابطه و از دست رفتن هیجانها
علل بلاتکلیفی یا معلق بودن در رابطه عاطفی
ترس از مسئولیتها و مشکلات پیش رو
در بسیاری از موارد افراد با فکر کردن به مسئولیتهای مرتبط با زندگی زناشویی و ازدواج دچار ترس و نگرانی میشوند. در این شرایط افرادی که از نظر روانی پختهتر هستند تلاش مینمایند تا با برنامهریزی و برداشتن قدمهای کوتاه اما پیوسته در جهت رسمیت بخشیدن به رابطه خود حرکت کنند.
اما در مقابل افرادی هستند که فکر کردن به مسئولیتها منجر به بروز واکنش ترس و اضطراب بسیار بیمارگون در آنها میشود. این افراد معمولاً برای کنترل احساسات خود تلاش میکنند از مواجه شدن با موقعیت مورد نظر اجتناب کنند و در نتیجه دائماً رابطه را در یک وضعیت بلاتکلیف قرار میدهند. در واقع آنها فکر کردن به مسئولیتها و مشکلات را دائماً به زمان و موقعیت دیگری حواله میدهند. در این شرایط مراجعه به روانشناس و درمان ترسهای درونی که خود میتوانند ناشی از عوامل گوناگون نظیر کمال گرایی و اعتماد به نفس پایین باشند از اهمیت بسزایی برخوردار است.
ترس از دست دادن از علل معلق ماندن در رابطه
در بسیاری از مواقع رفتارهای نادرست دو طرف در رابطه، از ترسهای بنیادی آنها نشات میگیرد. ترس از دست دادن به عنوان یکی از اساسیترین ترسهای بشری میتواند تأثیر بسزایی در معلق ماندن رابطه و احساس بلاتکلیفی در آن داشته باشد. در واقع افراد زیادی هستند که میدانند فرد مقابل شخص مورد نظر آنها در زندگی نیست اما با این حال ترس از دست دادن باعث میشود که به گونهای ارتباط خود را ادامه دهند و ناخودآگاه تصمیم بگیرند رابطه خود را قطع نکنند.
عوامل مختلفی میتوانند در شدت یافتن ترس از دست دادن در ما تأثیرگذار باشند که از جمله مهمترین آنها میتوان به رویدادهای ناخوشایند مرتبط با دوران کودکی، تجربه ناکامیهای بسیار زیاد در زندگی و داشتن باورهای فاجعه ساز نظیر اینکه از دست دادن به معنی شکست و پایان زندگی است اشاره کرد. اگر شما هم احساس میکنید با وجود آگاهی از مشکلات اساسی رابطه خود نمیتوانید به جدایی فکر کنید و به همین دلیل معلق ماندن در رابطه را ترجیح میدهید توصیه میکنیم به یک روانشناس برای ریشهیابی و درمان مشکلات خود مراجعه نمایید.
ناتوانی در تصمیمگیری
بسیاری از افرادی که ابتدا با شکایت احساس بلاتکلیفی در رابطه به جلسات مشاوره مراجعه میکنند در نهایت متوجه میشوند که به طور کلی مشکلاتی در زمینه تصمیم گرفتن در زندگی خود دارند. تصمیمگیری حتی در پایینترین سطح و در مورد مسائل بسیار جزئی نیز همواره با مقداری تنش همراه است چراکه در هر انتخاب ما از یک سری چیزها چشم میپوشیم و تصمیم میگیریم به دنبال چیزهای دیگری برویم که برای ما ارزشمندی بیشتری دارند. افرادی که از نظر روانی قابلیت پذیرش محدودیتها را ندارند هنگام تصمیمگیری نمیتوانند از هیچ موردی چشم بپوشند و در نتیجه همواره بین گزینههای مختلفی گیر میافتند.
این افراد هنگام قرار گرفتن در یک رابطه ممکن است دائماً در مورد انتخاب فرد مورد علاقه خود به شک و تردید بیفتند و به طور وسواسی به معیارها و ملاکهای خود بیاندیشند. این مسئله در صورت درمان نشدن میتواند آسیبهای زیادی را در پی داشته باشد که از جمله مهمترین آنها باید به طولانی شدن ارتباط قبل ازدواج، بروز خیانت و تجربه دائمی شکست اشاره کرد.
عدم برخورداری از مهارت گفتوگو از علل معلق ماندن در رابطه
شاید فکر کنید حرف زدن در زندگی یکی از سادهترین کارهایی است که ما انجام میدهیم. اما مطالعات و تجربیات بالینی نشان میدهند اکثر مشکلاتی که افراد در زندگی خود تجربه میکنند از نبود ارتباط و گفتوگوی مؤثر بین افراد ناشی میشود. برای مثال بسیاری از زوجین هرگز نمیتوانند به طور واضح در مورد مشکلاتی که در طول رابطه با یکدیگر تجربه میکنند صحبت کنند. ترس از تنش، درگیری، جدایی و مسائلی از این دست باعث میشود بسیاری از افراد هنگام برخورد با مشکلات مختلف از حرف زدن مستقیم با یکدیگر طفره بروند. همین امر باعث میشود که آن در وضعیتی بین ماندن و رفتن گرفتار شوند و ندانند که چگونه باید برای ادامه رابطه خود تصمیم بگیرند. در این شرایط مراجعه به یک روانشناس متخصص در حیطه زوج درمانی تا حد زیادی میتواند به شما کمک کند.
خطرات بلاتکلیفی یا معلق ماندن در رابطه عاطفی
شاید در ابتدای رابطه وقتی هنوز به درستی همدیگر را نمیشناسید اینکه بطور قطعی در مورد آینده رابطه تصمیم بگیرید منطقی نباشد، اما اگر در طولانی مدت، هدف و برنامه مشخصی برای رابطهتان نداشته باشید احتمال بروز مشکلات زیر به شدت بالا میرود:
بلاتکلیفی آسیب شدیدی به عزت نفس میزند
اگر از وضعیت رابطهتان ناراضی باشید، ممکن است شروع کنید به سرزنش کردن خودتان و برای خودتان احساس تاسف کنید. در این وضعیت پا در هوا از خودتان میپرسید که: “واقعاً من حق ندارم احساس امنیت کنم؟” یا این که “به اندازه کافی برای برقراری یک رابطه پایدار خوب نیستم؟”
این سوالات دائماً فکرتان را مشغول میکند و عزت نفس و اعتماد به نفستان را به شدت کاهش میدهد. اگر نتوانید انتظارات خود را مدیریت کنید و رابطهتان را سامان دهید، این افکار مسموم مانند گردابی شادی و عزت نفستان را میبلعد. به تدریج باور میکنید که شایستگی دریافت عشق را ندارید، و هر چیزی را که سر راهتان قرار میگیرد، قبول میکنید. شاید خودتان متوجه نباشید، اما به آهستگی در دام خطرناکی میافتید که بیرون آمدن از آن دشوار است و هر روز که میگذرد عزت نفستان کمتر و کمتر میشود.
شانس تان برای یک ازدواج موفق پایین میآید
اگرچه آگاهید که آینده شما در این رابطه مشخص نیست اما ممکن است از بقیه فرصتهای خود برای داشتن یک رابطه مطمئنتر که به ازدواج ختم میشود امتناع کنید زیرا هنوز امید دارید که شرایط عوض بشود و دوست پسرتان برای ازدواج مصمم شود، در نتیجه خواستگارهایتان را بدون اینکه به خوبی در موردشان فکر کرده باشید رد میکنید. با گذشت زمان و بالا رفتن سنتان اینکار باعث میشود شانس شما برای داشتن یک خواستگار مناسب و یک ازدواج موفق پایین بیاید چون دخترها در جامعه ما عمدتا انتخاب میشوند بجای اینکه انتخاب کنند و وقتی سن دختر بالا میرود احتمال داشتن خواستگار خوب و مناسب نیز کمتر میشود. علاوه بر این، این موضوع غیر قایل انکار هست وقتی بعد از یک رابطه بلند مدت و بلاتکلیف تصمیم میگیرید با فرد دیگری وارد یک رابطه پایدار مثل ازدواج بشوید او ممکن است با این مسئله به سختی کنار بیاید و جلب کردن اعتمادش کار دشواری باشد.
عدم مسئولیتپذیری
وقتی جایگاهتان در رابطه مشخص نشده باشد، طرف مقابل در قبال شما و زندگیتان احساس مسئولیت نمیکند. وقتی به مشکلی برمیخورید یا بیمار میشوید، طبعاً دوست دارید که عشقتان به ملاقاتتان بیاید تا با او درد و دل کنید، آیا این خواسته در رابطهی شما توقع نابجایی است؟ بلاتکلیفی در رابطه فقط برای فردی مفید است که میخواهد زیر بار هیچ مسئولیتی در زندگی نرود. این افراد بیخیال دوست روزهای خوشی هستند، اما در روزهای سخت جا میزنند. از چنین افرادی نمیتوانید توقع زیادی داشته باشید، مطمئن باشید که این بیخیالی و بیتوجهی در روزهای دشوار به نحو دردناکی آزارتان خواهد داد.
استرس مزمن
بلاتکلیف بودن در رابطه باعث میشود که احساس تنهایی و خستگی کنید و سایهی غم و ناراحتی تمام زندگیتان را تیره و تار کند. درست است که وقتی کنار هم هستید، سرخوشانه میخندید و از بودن در کنار هم لذت میبرید، اما اگر بلاتکیف باشید و مدتها از آخرین باری که به طور جدی درباره سر و سامان دادن به رابطهتان صحبت کردید، گذشته باشد، دچار ناسازگاری میشوید. از دوستی با هم لذت میبرید، اما این که او هنوز از شما خواستگاری نکرده و اجازه نمیدهد که وارد زندگیاش شوید، مانند خوره روحتان را میخورد.
بلاتکلیفی در رابطه استرس و احساس تزلزل و ناامنی را به شما تحمیل میکند. حتی گاهی اوقات به عاقل بودن خودتان شک میکنید. خودتان را گول نزنید! اگر بیشتر از یک سال است که دوست پسرتان شما را بین آسمان و زمین نگه داشته است، این بلاتکیفی خراج جبرانناپذیری را از ذهن و جسم شما خواهد گرفت. دو راه پیش رو دارید، یا ساعتهای طولانی مدیتیشن کنید یا با جدیت با این مشکل روبرو شوید و تکلیفتان را مشخص کنید.
برنامههای زندگیتان هم بلاتکیف میماند
همیشه آرزو داشتید که با عشق ازدواج کنید و صاحب سه بچه شوید، دلتان میخواست یک ویلا کنار دریا داشتید یا برای مهاجرت برنامه داشتید، اما هر بار که درباره این برنامهها با عشقتان صحبت میکنید، او طفره میرود. همه ما قبل از آن که با نیمهی گمشدهمان ملاقات کنیم، نقشههایی برای زندگیمان در سر داریم، اما وقتی او وارد زندگیمان میشود، این نقشهها را مطابق روحیه و خواسته محبوبمان تغییر میدهیم.
و وقتی در یک رابطه بلاتکلیف هستید، برنامههایی هم که در ذهنتان است را نمیتوانید دنبال کنید چون مطمئن نیستید قرار است چه اتفاقی در آینده بیافتد.
با خانوادهتان دچار مشکل میشوید
یک روز متوجه میشوید که ده سال از عمرتان را در انتظاری بیهوده هدر دادهاید
به خوبی میدانید که جوانتر نخواهید شد، اما ایمان دارید که کارها سرانجام روبراه خواهد شد. خوشبینی و عشق بیقید و شرط خصلتهای فوقالعادهای هستند، اما اگر مدتی طولانی است که منتظر معجزهی عشق، تغییر کردن وضعیت و سر و سامان یافتن ماندهاید، شاید وقتش رسیده که با خودخواهی وارد عمل شوید.
دیدگاه