امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 279507
۱۵۳۷
۱
۰
نسخه چاپی

تفاوت بین تنبلی یا افسرده بودن چیست؟

تفاوت بین تنبلی یا افسرده بودن چیست؟

هنوز انگهای واقعاً وحشتناکی در ارتباط با افسردگی وجود دارد. همانطور که در مورد بسیاری از بیماری های روانی رایج است، افراد ممکن است مسائل شخصیتی را به چیزی نسبت دهند که در واقع یک بیماری مزمن است. اغلب اوقات، حقیقت کاملاً متفاوت است، به افرادی که از افسردگی رنج می برند به عنوان بی انگیزه یا تنبل گفته می شود. افسردگی یک اختلال روانی است که برخلاف رضایت فرد اتفاق می افتد و هیچ اراده ای نمی تواند آن را از بین ببرد.

تفاوت بین تنبلی و افسردگی

اگر می‌پرسید تنبل هستید یا افسرده، از خود بپرسید که آیا تنها چیزی که کمبود دارید انگیزه است. «تنبلی» به معنای انتخاب نکردن یک فعالیت یا فعالیت خاص است، اما افسردگی یک بیماری مزمن است. تنبلی ممکن است یک حالت لحظه ای یا یک مسئله شخصیتی باشد، اما یک اختلال روانی نیست. بعلاوه، اگر نگران تنبلی خود هستید، از خود بپرسید که آیا عمیقاً غمگین هستید، از چیزهایی که قبلاً دوست داشتید دور شده اید، و مشکلات خواب، سطح انرژی یا توانایی خود برای تمرکز دارید. همه اینها علائم بارز افسردگی هستند.

افسردگی چیست؟

افسردگی یک بیماری روانی رایج است که کمی بیش از 8 درصد از بزرگسالان آمریکایی را تحت تاثیر قرار می دهد. این همه جنبه های زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد، از طرز فکر شما گرفته تا احساس و رفتار شما. افسردگی نه تنها با غم و اندوه عمیق و بی امان مشخص می شود، بلکه افسردگی باعث می شود افراد توانایی احساس لذت را از دست بدهند. افراد علاقه خود را نسبت به چیزهایی که زمانی از آنها لذت می‌بردند از دست می‌دهند، از زندگی اجتماعی و روابط کنار می‌روند، ممکن است بدون تلاش وزن کم یا اضافه کنند و ممکن است از انواع مشکلات جسمی رنج ببرند.

افسردگی باعث می شود فرد احساس خستگی و بی حالی کند. همچنین توانایی فرد را برای علاقه مندی به هر چیزی، به ویژه فعالیت هایی که زمانی لذت بخش بوده اند از بین می برد. افسردگی باعث می شود سطح انرژی فرد نیز پایین بیاید، حتی اگر بیشتر از حد معمول بخوابد. در واقع پرخوابی (خواب بیش از حد) یکی از شایع ترین علائم افسردگی است.

برای تشخیص افسردگی، علائم باید حداقل به مدت دو هفته وجود داشته باشد. شایع ترین علائم در دسته های مربوط به خود عبارتند از:

عاطفی

  • غم و اندوه شدید، اغلب هر روز، معمولاً بدون هیچ دلیل قابل شناسایی
  • احساس گناه یا بی ارزشی، بدون هیچ دلیلی
  • از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که زمانی لذت بخش بود (آنهدونیا)
  • احساس بریده شدن یا ناتوانی در تعامل با دیگران، فعالیت ها یا علایق قبلی
  • احساس پوچی
  • نگرانی بیش از حد، نشخوار فکری
  • افزایش اضطراب
  • سرخوردگی، تحریک پذیری

شناختی

  • مه مغزی (تفکر مبهم یا مبهم)
  • مشکل در تمرکز، ناتوانی در تمرکز افکار
  • کاهش دامنه توجه
  • مشکلات حافظه
  • دیدگاه منفی ("این همه تقصیر من است، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، هیچ چیز بهتر نخواهد شد")
  • افکار خودکشی

رفتاری و فیزیکی

  • کمبود انرژی مداوم
  • بی قراری
  • حرکات آهسته، مشکل یا کاهش سرعت در انجام کارهای فیزیکی ساده (عقب ماندگی روانی حرکتی)
  • اختلالات خواب
  • کناره گیری اجتماعی
  • ایزوله سازی شخصی

چه چیزی باعث افسردگی می شود؟

افکار و احساسات ما توسط مواد شیمیایی پیچیده ای به نام انتقال دهنده های عصبی و تعدیل کننده های عصبی تنظیم می شوند. سیستم عصبی ما، از جمله مغز و نخاع، برای عملکرد صحیح آنها کاملاً به این مواد شیمیایی وابسته است. محققان بر این باورند که وقتی تولید انتقال دهنده های عصبی خارج از سطح طبیعی باشد، افسردگی و همچنین سایر اختلالات روانی نتیجه آن است.

بدون سطوح کافی از این پیام رسان های شیمیایی، مغز ما کندتر و کارآمدتر کار می کند. یکی از انتقال دهنده های عصبی، دوپامین، مسئول توانایی ما برای احساس لذت است. سروتونین دیگری به ما کمک می کند احساسات خود را تجربه کرده و تعدیل کنیم. زمانی که بافت مغز در پاسخگویی مناسب به انتقال دهنده های عصبی یا تولید آن مشکل داشته باشد، ما رنج می بریم.

وقتی با این روش برخورد شود، به راحتی می توان دریافت که اگرچه افسردگی از نظر روانی تجربه می شود، اما بسیار یک بیماری جسمی است.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید