حق طلاق چیست؟
واژه طلاق در پارسى به معناى بیزارى و جدایى کامل است و در اصطلاح حقوق، عبارت است از:
ایقاعى تشریفاتى که به موجب آن واگذارى حق طلاق در شرایط طبیعى و غیر ظالمانه به مرد نه کاشف از بى توجهى به زنان و نه طرفدارى از مردان، بلکه با توجه به مصالح خانواده و در راستاى دیگر ضوابط فقهى.
هرچند در موارد خاصى نیز زن حق دارد از دادگاه طلاق بخواهد، اضافه بر آن که زن مىتواند با شرط ضمن عقد در پیمان زناشویى، هر وقت بخواهد از مرد طلاق بگیرد.
در شریعت یهود زن ندارد. به مجرد اینکه مرد از زنش ناراضى باشد، مطلقا مىتواند او را رها سازد. پیوند زناشویى به مجرد نیت مرد، قابل گسست است و نیازى به اثبات و ابراز نیست. شرایط و تشریفات خاصى ندارد.
در دیانت مسیح حق طلاق چیست؟ براى هیچ یک از زن و مرد حق طلاق وجود ندارد و پیوند زناشویى تنها زمانى قابل گسست است که زن مرتکب زنا شده باشد. شاید عدم مشروعیت طلاق در آیین مسیحیت بدین علت باشد که زن و مرد به حضرت مریم و مسیح (ع) اقتدا نکرده و با انعقاد پیمان زناشویى جرم بزرگى را مرتکب شده اند.
بنابراین لازم است به پاى این عمل ناروا بسوزند و با این بندى که خود بر خویشتن نهاده اند عذاب شوند.
طلاق در اسلام و در وقت ضرورت مشروع است ولى شارع براى آن که زندگى زناشویى زود از هم نپاشد و دامنه ی آن گرداب خطرناک به افراد بی گناه دیگر زیان نرساند، به مجرد این که مردى از همسرش ناخرسند باشد راه طلاق را نشان نمی دهد، بلکه او را به بردبارى و شکیبایى دعوت می کند و قرآن راه جلوگیرى از جدایى زوجین را به بهترین طریق عملى نشان داده است:
و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما
و اگر ازجدایى میان آن دو (زن و شوهر) بیم دارید، پس داورى از خانواده آن (شوهر) و داورى از خانواده آن (زن) تعیین کنید. اگر سرسازگارى دارند خدا میان آن دو سازگارى خواهد داد… (نساء، 35) .
زیرا گاه علیرغم همه ی این راه حلها، برخى زندگىها به بن بست مىرسند و باید هر یک زندگى دیگرى را با زوج دیگرى از سر بگیرند.
دیدگاه