امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 279861
۸۰۰
۱
۰
نسخه چاپی

خطرات از بین بردن احساسات ما

خطرات از بین بردن احساسات ما

نگه داشتن احساسات نزدیک به سینه (در خود) اغلب می تواند احساس امنیت بیشتری داشته باشد، اما همیشه سالم ترین راه برای حرکت در زندگی نیست. این رویکرد ما را از بحث در مورد نیازهای خود باز می دارد (که می تواند به یک موضوع چرخه ای تبدیل شود) و ما را از ارتباط واقعی با دیگران باز می دارد. در درازمدت، جمع کردن احساسات می‌تواند حتی به روش‌های غیرمنتظره‌ای که با سلامت روانی و جسمی ما مرتبط است، نتیجه معکوس داشته باشد.

چرا ما تمایل داریم که احساسات خود را سرکوب می کنید؟

سناریوهای زیادی وجود دارد که در آن احساس می کنیم مجبوریم احساسات خود را سرکوب کنیم. به عنوان مثال، ممکن است فقط بخواهیم روز را سپری کنیم، به خود می گوییم که بعداً با این احساسات کنار می آییم، فکر می کنیم این احساس ارزش کاوش را ندارد، یا سعی می کنیم احساسات خود را پنهان کنیم تا یک رابطه را "به نتیجه برساند.

با این حال، در نهایت، ما تمایل داریم احساسات خود را به یک دلیل کلیدی سرکوب کنید: به نظر می رسد انجام این کار آسان تر و ایمن تر است.

دلایلی که ما گاهی اوقات – یا اغلب اوقات – احساسات خود را در خود جمع می کنیم می تواند متفاوت باشد، اما به نظر می رسد که همه آنها از ترس از آسیب پذیری ناشی می شوند. دکتر کولین مولن، روانشناس می‌گوید: جمع کردن احساسات یک احساس کاذب از امنیت عاطفی ایجاد می کند.

او می گوید که برخی از مردم وقتی بزرگ می شوند یاد می گیرند که ابراز احساساتشان بی خطر نیست. راه های مختلفی وجود دارد که این می تواند خود را در دوران کودکی نشان دهد.

برای برخی، والدین احساسات خود را نادیده می گیرند یا به حداقل می رسانند، در حالی که برای برخی دیگر، والدین در ابراز احساسات خود ترسان هستند یا آنها را تهدید می کنند. برای دیگران، این می تواند یک آگاهی اولیه باشد که اگر کودک نیازها یا احساسات خود را بیان کند، والدین سرکوب می کنند و به خوبی پاسخ نمی دهند.

دکتر مولن می‌گوید: این کودکان می‌توانند بزرگسالانی شوند که از نظر عاطفی خفه می‌شوند. خفه کردن یا اجتناب از بیان عاطفی به احساس ترس از «نه» گفتن، رها شدن یا قضاوت منفی منجر می شود.

چرا پنهان کردن احساسات ما اغلب می تواند نتیجه معکوس داشته باشد؟

اگر چه در کوتاه‌مدت می‌تواند به‌عنوان یک برنامه خوب به نظر بیاید، اما انجام این کار می‌تواند به روش‌های زیر بر ما تأثیر منفی بگذارد:

بر سلامت روان ما فشار وارد می کند

نادیده گرفتن مزمن احساسات ما در نهایت می تواند بر اعتماد به نفس ما تأثیر بگذارد. با گذشت زمان، ممکن است احساس کنیم هیچ کس به نیازها یا خواسته های ما اهمیت نمی دهد و نظر یا صدای ما مهم نیست.

همچنین می تواند باعث شود ما احساس استرس، افسردگی یا اضطراب کنیم. در برخی موارد، ما حتی ممکن است عمیقاً خشمگین شویم و نسبت به دیگران احساس رنجش کنیم.

سلامت جسمانی ما را به خطر می اندازد

دکتر مولن می‌گوید: شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کاهش احساسات می‌تواند منجر به استرس فیزیکی بر بدن شود. استرس ایجاد شده به بدن می تواند منجر به افزایش خطر ابتلا به دیابت و بیماری قلبی شود. اثرات دیگر می تواند مشکلات حافظه باشد.

روابط اجتماعی ما را مختل می کند

روابط اجتماعی مغذی برای رفاه کلی ما حیاتی است. به هر حال، ما در هسته خود موجودات اجتماعی هستیم. وقتی به اندازه کافی خودمان را بیان نکنیم، روابط ما نمی تواند به روش های معنی دار رشد کند.

تماس انسان با انسان می تواند به تعادل سیستم عصبی ما کمک کند و به ما اجازه می دهد تا دیدگاه وسیع تری داشته باشیم و از فرورفتن در حلقه های ترس و باورهای غلط محافظت شویم.

نشانه هایی که نشان می دهد در حال فرو خوردن احساسات هستید

در حالی که در برخی موارد ما آگاهانه احساسات خود را سرکوب می کنیم، معمول است که این کار را بدون اینکه متوجه شویم انجام دهیم، برخی از نشانه هایی که نشان می دهد احساسات خود را به طور کامل ابراز نمی کنید عبارتند از:

  • به نظر می رسد که دیگران "تو را درک نمی کنند.
  • از زمانی که با دیگران می گذرانید، آنچه را که می خواهید به دست نمی آورید.
  • شما اغلب علائم جسمی مانند ناراحتی معده یا مشکلات گوارشی، سردرد، ضربان قلب و تنش را تجربه می کنید.
  • شما خشم و ناامیدی فزاینده ای را نسبت به دنیا و دیگران تجربه می کنید.
  • شما نسبت به دیگران احساس نارضایتی دارید.

اگر فکر می کنید ممکن است شخص دیگری در حال سرکوب احساسات خود باشد، مواردی نیز وجود دارد که باید مراقب آنها باشید.

نشانه‌هایی که نشان می‌دهد کسی احساسات را در خود جمع می‌کند را می‌توان در کلمات انتخابی، لحن و زبان بدن تشخیص داد. برخی از افراد ممکن است به طور ناخودآگاه بدن خود را به سمت داخل جمع کنند، دستان خود را فشار دهند، به انگشتان یا پاهای خود ضربه بزنند، چشمان خود را به سرعت حرکت دهند یا سر خود را تکان دهند.

او می‌افزاید: پاسخ آن‌ها به سؤالی اساسی مثل «درباره خودت بگو»، ممکن است از یک «نمی‌دانم» ساده تا تلاش برای تغییر موضوع، قطع کردن مکالمه یا حتی ترک اتاق باشد.

چگونه در بیان احساسات خود بهتر شوید

ابراز احساسات ما همیشه به طور طبیعی اتفاق نمی افتد. در عوض، این چیزی است که به تمرین و تعهد برای ارج نهادن به خود نیاز دارد. با گذشت زمان، ما می توانیم مهارت پردازش و بیان احساسات خود را توسعه دهیم.

دکتر مولن می‌گوید: «یکی از بهترین راه‌ها برای بهتر شدن در بیان خود این است که فقط منظورتان را بگویید.» به نظر می رسد به اندازه کافی ساده است، اما این به تمرین نیاز دارد. از کوچک شروع کنید و روی احساسات مثبت تمرکز کنید و به مرور زمان آن عضله را خواهید ساخت.

ممکن است به معنای گفتن چیزهایی مانند:

«وقتی دیشب شام درست کردی، واقعاً احساس کردم که دوستش دارم.»
"امیدوارم بتوانید در روز شنبه در انجام پروژه به من کمک کنید."
"می‌خواهم مطمئن شوم که می‌فهمی من از کجا آمده‌ام."
"وقتی چنین کارهایی را با هم انجام می دهیم احساس خوشحالی می کنم."

از آنجا، می توانید به ابراز احساسات خنثی یا ناامید ادامه دهید. برخی از نمونه ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:

"بعضی وقت ها احساس می کنم که صدایم را نمی شنوی."
"من واقعاً ناامید هستم که شما در روز شنبه به من کمک نمی کنید."
"وقتی XYZ را فراموش کردی، ناراحت شدم."
"من ناامید هستم که باید دوباره این موضوع را مطرح کنم."

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید