شکی نیست که مدیریت زمان در دهه های اخیر اهمیت زیادی در جامعه ما پیدا کرده است. احساس «بیش از حد برای انجام دادن و نداشتن زمان کافی» تقریباً برای هیچکس ناآشنا نیست. ما متوجه شده ایم که زمان منبع بسیار ارزشمندی است و برای اینکه بتوانیم کارآمد باشیم، باید بهترین استفاده را از آن داشته باشیم و با کمترین تلاش ممکن به دنبال بهترین نتیجه باشیم.
برای افزودن پیچیدگی بیشتر به این مدیریت، امروزه تغییر امری ثابت است، مرزهای بین مسئولیتهای ما به طور فزایندهای مبهم میشوند و ایجاد تعادل بین زندگی حرفهای و شخصی هر روز دشوارتر میشود.
عواقب نادیده گرفتن زندگی ما آنقدر مهم است که نباید نادیده گرفته شود. از جمله افزایش قابل توجهی در سطح استرس و اضطراب ما که در حال تبدیل شدن به بیماری قرن بیست و یکم است. این تصادفی نیست که امروزه بزرگترین علت مرخصی استعلاجی در محل کار است.
مدیریت زمان در حال تکامل و انطباق با تکامل خود جامعه بوده است و روشها، فناوریها و عادتهای کاری جدید را در هر مرحله اضافه میکند تا دنیای خود را تحت کنترل نگه دارد.
در مراحل اولیه، متوجه شدیم که تعداد زیادی فعالیت وجود دارد که میتوانیم زمان و انرژی خود را به آنها اختصاص دهیم. ما سعی کردیم جایی برای ذخیره آنها پیدا کنیم و لیست کارها ظاهر شد.
در مرحله دوم تلاش شد تا فعالیت ها در آینده یکپارچه شود. تقویم ها و دستور کارها ظاهر شد و برنامه ریزی زمانی آغاز شد.
نسل سوم یک پیشرفت بزرگ بود. ایده اولویت بندی و مقایسه ارزش وظایف مختلف اضافه شد. در اینجا شما شروع به تعریف اهداف و اولویت بندی وظایف بر اساس آنها می کنید. برای اکثر مردم، به ویژه در دنیای تجارت، این سیستمی است که هنوز هم حاکم است.
با این حال، نسل چهارم بسیار متفاوتی که بیشتر بر مدیریت فردی متمرکز است تا مدیریت زمان فی نفسه، سال هاست که در حال ظهور است.
در جامعهای که وظایف تکراری و معمولی در حال خودکار شدن هستند و سهم اصلی اکثر کارگران دانش است، هر فردی باید بتواند خود را مدیریت کند، کار خود را تعریف کند، اهداف تعیین کند و در قبال آنچه میتواند کمک کند پاسخگو باشد.
خود مدیریتی توانایی اولویت بندی اهداف، تصمیم گیری در مورد آنچه باید انجام شود و مسئولیت انجام اقدامات لازم است. امروزه یک مهارت اساسی این است که بتوانیم به وضوح آنچه مهم است را از آنچه فوری است متمایز کنیم، و هم توجه و هم انرژی خود را روی آنچه که ما را به بالاترین اهدافمان می رساند، که به ارزش های ما کمک می کند، بگذاریم.
یکی از راههای بهبود مهارتهای خود مدیریتی، استفاده از روشهای مدیریت شخصی است که به شما کمک میکند خود را به شیوهای مؤثر و منسجم سازماندهی کنید، اهداف خود را در هر یک از حوزههای تمرکزتان به وضوح تعریف کنید، و اقدامات را مطابق با اولویتهایتان انجام دهید.
دیدگاه