امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 283256
۲۸۸
۱
۰
نسخه چاپی

شاه عباس صفوی؛ پادشاهی عمل‌گرا و تمدن‌ساز

شاه عباس صفوی؛ پادشاهی عمل‌گرا و تمدن‌ساز

شاه عباس کبیر 42 سال بر ایران حکومت کرد. از سال 996 هجری قمری تا 1038 (965 تا 1007 هجری خورشیدی). او در 7 بهمن 949 خورشیدی به دنیا آمد و 30 دی 1007 خورشیدی درگذشت.

مورخان به دو دلیل شاه عباس را ملقب به لقب کبیر کرده‌اند. اول برای اینکه با شاه عباس دوم اشتباه نشود. دوم اینکه او قدرت‌مندترین پادشاه سلسلۀ صفویه بود و در دوران سلطنتش، ایران مجد و عظمتی پیدا کرد که در کل تاریخ 1400 سالۀ پس از حملۀ اعراب، بی‌سابقه بوده است.

قطعا اگر حاکمان ایران در دوران پس از شاه عباس، از تدبیر و کاردانی و اقتدار او برخوردار بودند، ایران در آغاز قرن نوزدهم میلادی، کشوری عقب‌ ماندۀ از قافلۀ تاریخ و تمدن نشده بود.

شاه عباس در 1629 میلادی درگذشت. در آن موقع لیبرالیسم در اروپا تازه در حال شکل‌گیری بود. آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین، در 1722 میلادی از قدرت ساقط شد. از زمان مرگ شاه عباس تا سقوط شاه سلطان حسین، ایران با شیب ملایمی دچار انحطاط شده بود.

شاهان صفوی پس از شاه عباس کارنامۀ درخشانی نداشتند. پس از سقوط شاه سلطان حسین، ایران به مدت 47 سال صحنۀ درگیری تتمۀ صفویان با مدعیان تازه از راه رسیده بود. با روی کار آمدن نادرشاه، جنگ داخلی به پایان رسید ولی نادرشاه فقط 12 سال سلطنت کرد و در 1769 میلادی حکومت و حیاتش به پایان رسید.

  سه سال بعد، کریم‌خان به قدرت رسید. حکم‌رانی کریم‌خان 28 سال طول کشید و او نیز به سرنوشت نادر دچار شد. یعنی نتوانست سلسله‌ای در تاریخ ایران پدید آورد. با درگذشت کریم خان در 1779 میلادی، آقا محمد خان به قدرت رسید و 18 سال حکومت کرد.

  نادرشاه و آقا محمد خان به لحاظ نظامی حاکمان قابلی بودند. کریم‌خان زند نیز حاکم عادلی بود. ولی از حیث تمدن‌سازی و تحقق پیشرفت در ایران، نتوانستند کار بزرگی انجام دهند. مدت زمام‌داری نادر بسیار کوتاه بود، کریم‌خان جانشینی پیدا نکرد، آقا محمد خان نیز جانشینان قابلی پیدا نکرد.

بنابراین از 1629 که شاه عباس درگذشت تا 1797 که آقا محمد خان کشته شد، ایران حدود 170 سال در حال درجا زدن بود. یعنی کسی نتوانسته بود توفیقات تاریخی و تمدنی شاه عباس را تداوم بخشد.

ماجرا وقتی بدتر شد که ما ایرانیان با پادشاهی فتحعلی شاه وارد قرن نوزدهم شدیم. آن 170 سال در کنار 50 سال حکم‌رانی فتحعلی شاه و پسرش محمد شاه، کافی بود تا ما از قافلۀ تمدن عقب بمانیم. در دوران تقریبا 50 سالۀ حکم‌رانی ناصرالدین شاه نیز، به رغم خدماتی که انجام شد، در مجموع در بر همان پاشنۀ قبلی چرخید. ولو کمی بهتر.

در پایان حکم‌رانی 10 سالۀ مظفرالدین شاه که فرمان مشروطه صادر شد، ما ایرانیان در مجموع 280 سال (دقیقا 276 سال) را هدر داده بودیم در حالی که اروپایی‌ها چهار نعل در مسیر پیشرفت تاخته بودند. این گونه شد که ما دچار عقب‌ماندگی تاریخی و تمدنی شدیم و کوشش‌های پس از مشروطه نیز نتوانست آن 280 سال هدر رفته را جبران کند.

  • منبع
  • عصر ایران

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید