احتمالاً به شما آموخته اند که هرگز دروغ نگویید: والدین شما احتمالاً قدرت حقیقت را موعظه کرده اند. شریک زندگی شما به شما گفته است که صداقت از همه مهمتر است.
اما محققان می گویند که ما در مورد فریب، حقیقت گفتن و اعتماد اشتباه می کنیم - و اگر به درستی دروغ بگوییم، در واقع می تواند به ایجاد ارتباطات، اعتماد و کسب و کار کمک کند. موریس شوایتزر، استاد دانشکده وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا، که فریبکاری و اعتماد را مطالعه می کند، می گوید: «من معتقدم که باید به بچه ها، دانش آموزان و کارمندان خود یاد بدهیم که چه موقع و چگونه دروغ بگویند.
به احتمال زیاد به شما دروغ گفته می شود (و به شما گفته می شود که دروغ بگویید) تا آن حدی که حتی تصور کنید - به سناریوهایی فکر کنید مانند اینکه مادرتان به شما یادآوری می کند که به مادربزرگتان بگویید از وعده غذایی او لذت برده اید یا شما به یک همکار بازخورد می دهید که تمام حقیقت را نشان نمی دهد.
با این حال، هنر فریبکاری بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنید. به گفته کارشناسان، در اینجا پنج سناریو که در آن دروغ گفتن ممکن است بهترین اقدام باشد، ارائه می شود.
اگر بهترین علایق کسی را در دل دارید
مثالهای کلاسیکی از مضر بودن دروغگویی وجود دارد، و مضرترین انواع دروغها، دروغهایی هستند که منافع شخصی شما را به قیمت از دست دادن دیگران ترویج میکنند.
اما بر اساس تحقیقات، دروغهای اجتماعی- دروغ هایی که به نفع دیگران است - میتوانند در واقع بین مردم اعتماد ایجاد کنند.
اما ای. لوین، استادیار علوم رفتاری در دانشکده بازرگانی دانشگاه شیکاگو، که صداقت و اعتماد را مطالعه میکند، میگوید: «علاقه اصلی مردم، حداقل زمانی که اطلاعات دریافت میکنند و اعتماد ایجاد میکنند، خیرخواهی است. مردم بیشتر به این اهمیت می دهند که آیا شما نیت خیر دارید تا اینکه آیا شخص به خودی خود صادق است.
فقط به یاد داشته باشید: دروغ زمانی بسیار سودمند است که خودخواه نباشد. شوایتزر میگوید: اگر قبل از قرار ملاقات به همسرتان بگویید که برای تقویت عزت نفس او عالی به نظر میرسد، این یک چیز است. او میگوید، اما گفتن این جمله فقط برای اینکه بیرون بردن عزیزتان از خانه، دیر کردهاید، به گفته او، انگیزه شما خودخواهانه تفسیر می شود.
اگر زمانی برای تغییر وجود ندارد
شریک زندگی شما قبل از رفتن روی صحنه برای یک مراسم سخنرانی از شما می پرسد که چگونه به نظر می رسد، یا از شما می پرسد که درست قبل از رسیدن به تریبون در مورد سخنرانی چه فکر می کنید. لوین میگوید حتی اگر لکهای روی لباس او مشاهده کردید، یا فکر میکنید که سخنرانی میتواند بهتر باشد، به این فکر کنید که آیا فرد زمان لازم برای واکنش به اطلاعات و کنترل وضعیت را دارد یا خیر.
او میگوید: اگر شریکتان کاری نمیتواند برای بهبود یا ایجاد تغییر در آن لحظه انجام دهد، ممکن است از فریبکاری استقبال کنید. دروغ گفتن به این معنا احتمالاً به نفع طرف مقابل تلقی می شود، زیرا او واقعاً در آن لحظه نمی تواند کاری انجام دهد.
برعکس، لوین میگوید اگر طرف مقابل شما ظرفیت واکنش نشان دادن به اطلاعات را دارد، صداقت انتخاب بهتری است.
اگر انتقاد سازنده می کنید
هنگام به اشتراک گذاشتن بازخورد، صداقت مهم است. شوایتزر میگوید در حالی که استفاده از «من فقط صادق هستم» بهعنوان بهانهای برای «فقط بد رفتارم» آسان است، اما صداقت بیرحمانه همیشه مؤثرترین راه برای رساندن پیام شما نیست.
شوایتزر می گوید، به جای اینکه به کارمندی با عملکرد پایین بگویید که عملکرد وحشتناکی دارد، به این فکر کنید که «شروع سختی داشته، اما همه در ابتدا با مشکل مواجه می شوند»، سپس وارد انتقاد سازنده شوید. بازخورد شما احتمالا بهتر دریافت خواهد شد که به نوبه خود در دراز مدت به سود کسب و کار شما خواهد بود.
درست قبل از یک مناسبت خاص
بحث بر سر دروغ گفتن فقط بر سر این نیست که آیا اطلاعات صادقانه می تواند به وضعیت کمک کند یا خیر، بلکه این است که آیا این اطلاعات در زمان مناسب ارائه می شوند یا خیر. لوین میگوید: یکی از چیزهایی که مردم به آن اهمیت می دهند این است که آیا اطلاعات صادقانه آنها را از چیزی مهم منحرف می کند یا خیر.
به عنوان مثال: می شنوید که شرکت دوست شما دقیقاً قبل از رفتن او برای عروسی در انتظار اخراج است. باید بهش بگی؟ در این مواقع مردم تمایل به پنهان کردن حقیقت تا بعد دارند.
این به ایده کنترل برمی گردد - اگر دوست شما قصد دارد برای عروسی یا ماه عسل برود، در موقعیتی نخواهد بود که پیشگیرانه فرصت های شغلی دیگر را کشف کند. و در حالی که هر موقعیتی متفاوت است، از خود بپرسید که آیا صداقت در موقعیتی مانند این واقعاً به نفع طرف مقابل خواهد بود یا به گفته لوین صرفاً باعث حواس پرتی می شود.
اگر با آن شخص صمیمی نیستید
لوین می گوید: فریب خفیف و با نیت خوب می تواند در روابط دور یا غیرصمیمی سودمندتر باشد. او میگوید: در روابط رقابتیتر یا اولین تعاملها، صداقت بسیار متزلزلتر است و میتواند به روابط آسیب برساند و اعتماد را کاهش دهد. این به این دلیل است که هر دو طرف کمتر با مقاصد واقعی طرف مقابل آشنا هستند و ممکن است هر یک از آنها بپرسند که آیا این شخص سعی در تضعیف من دارد؟
با این حال، اگر تمایل دارید به یک آشنای دورتر یا یک دوست از دوستانتان بازخورد صادقانه بدهید، لوین پیشنهاد میکند حقیقت همراه با خیرخواهی را ارائه کنید - چیزی در امتداد خطوط، من واقعاً از شما میخواهم که خوب عمل کنید، بنابراین من این انتقاد را به شما می کند.
از سوی دیگر، روابط نزدیک میتواند باعث قدردانی بیشتر از صداقت شود، او میگوید، و احتمالاً اعتراف کردن به دوستان آنقدرها هم که فکر میکنید بد نیست. لوین میگوید: ما به طور سیستماتیک بیش از حد برآورد میکنیم که گفتن حقیقت چقدر ناراحت کننده خواهد بود.
دیدگاه