امروز: سه شنبه, ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۳ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۳ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284666
۲۸۰
۱
۰
نسخه چاپی

معرفی و بررسی کتاب مجمع الجزایر گولاگ

معرفی و بررسی کتاب مجمع الجزایر گولاگ

کتاب مجمع الجزایر گولاگ را عبدالله توکل در دهه شصت خورشیدی به فارسی ترجمه و انتشارات سروش منتشرش کرد ولی سال‌های سال است که در بازار موجود نیست و همین باعث شده نسخه‌های افستش در بازار سیاه دست‌به‌دست شود. اما حالا نشر مرکز ترجمه جدیدی از این کتاب منتشر کرده.

ترجمه جدید ظاهرا کم‌‌سانسور یا بدون سانسور است و متن «ظاهرا» کامل است.  قرار است جلدهای دوم و سوم کتاب در ماه‌های آینده منتشر شوند. اصل کتاب به روسی است و این ترجمه از روی ترجمه انگلیسی کتاب است:

مجمع الجزایر گولاگ (جلد اول) / الکساندر سولژنیتسین، ترجمه احسان سنایی اردکانی / نشر مرکز، ۶۶۴ صفحه وزیری گالینگور، ۵۹۰ هزار تومان

مجمع الجزایر گولاگ کتابی سه جلدی است که توسط نویسنده و مورخ روسی الکساندر سولژنیتسین نوشته شده است. این کتاب اولین بار در سال ۱۹۷۳ در غرب منتشر شد و به سرعت به یک اثر برجسته در مورد سیستم اردوگاه‌های کار اجباری اتحاد جماهیر شوروی موسوم به گولاگ تبدیل شد.

سولژنیتسین که خود از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۳ در سیستم گولاگ زندانی بود، از تجربیات خود و همچنین شهادت سایر بازماندگان گولاگ استفاده کرد تا وحشت این سیستم را افشا کند. او دستگیری‌های خودسرانه، بازجویی‌های وحشیانه، کار اجباری و اعدام‌های دسته جمعی را که بخشی از زندگی روزمره در اردوگاه‌ها بود، ثبت کرد.

«مجمع‌الجزایر گولاگ» همچنین به بررسی زمینه اجتماعی گسترده‌تری می‌پردازد که در سیستم گولاگ اجازه وجود داشت، از جمله استفاده دولت شوروی از تبلیغات، سانسور و سرکوب برای حفظ کنترل بر شهروندانش. این کتاب به پرفروش‌ترین کتاب بین‌المللی تبدیل شد و یکی از مهم‌ترین آثار غیرداستانی قرن بیستم محسوب می‌شود.

سولژنیتسین در سال ۱۹۷۰ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، اما دولت شوروی به او اجازه نداد شخصاً این جایزه را بپذیرد. پس از انتشار \”مجمع الجزایر گولاگ\”، دولت سولژنیتسین را در سال ۱۹۷۴ از کشور اخراج کرد و او ۲۰ سال بعد را در تبعید گذراند. او در سال ۱۹۹۴ به روسیه بازگشت و در سال ۲۰۰۸ درگذشت.

“مجمع الجزایر گولاگ” فقط یک اثر تاریخی یا خاطرات نیست. همچنین یک اثر ادبی است. نوشته‌های سولژنیتسین اغلب شاعرانه و خاطره‌انگیز است، حتی زمانی که او بی‌رحمی زندگی در اردوگاه‌ها را توصیف می‌کند، از کنایه، طنز و کنایه برای افشای پوچی و بی‌رحمی نظام شوروی استفاده می‌کند.

کتاب در سه جلد تنظیم شده است.

جلد اول تاریخ و توسعه سیستم گولاگ، از پیدایش آن در اوایل اتحاد جماهیر شوروی تا اوج آن در دوران استالین را شرح می‌دهد.

جلد دوم بر زندگی روزمره زندانیان در اردوگاه‌ها تمرکز دارد، از جمله شیوه‌های سازگاری آن‌ها با محیط خشن خود و استراتژی‌هایی که برای زنده ماندن استفاده می‌کردند.

جلد سوم آزادی سولژنیتسین از اردوگاه‌ها و مبارزات بعدی او با مقامات شوروی را شرح می‌دهد.

«مجمع الجزایر گولاگ» تأثیر عمیقی بر دیدگاه جهان نسبت به اتحاد جماهیر شوروی داشت. جنایات دولت شوروی را افشا کرد و روایت رسمی تاریخ شوروی را به چالش کشید. همچنین الهام بخش نسل جدیدی از مخالفان و فعالان حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی و سراسر جهان بود.

“مجمع الجزایر گولاگ” علیرغم اهمیتی که داشت، تا زمان فروپاشی رژیم شوروی در سال ۱۹۹۱ در اتحاد جماهیر شوروی ممنوع بود و امروزه به عنوان گواهی بر استقامت روح انسان در برابر ظلم و بی‌عدالتی به طور گسترده خوانده و مطالعه می‌شود..

با این حال، محتوای «مجمع الجزایر گولاگ» بدون بحث و مناقشه نیست. برخی از منتقدان استدلال کرده‌اند که تصویر سولژنیتسین از اتحاد جماهیر شوروی یک طرفه و بیش از حد منفی است و او دستاورد‌های مثبت دولت شوروی مانند صنعتی شدن و مدرن شدن را کم اهمیت جلوه می‌دهد.

برخی دیگر سولژنیتسین را به خاطر دیدگاه‌های سیاسی‌اش مورد انتقاد قرار داده‌اند که معتقدند ارتجاعی و ضد دموکراتیک است. سولژنیتسین به شدت از کمونیسم شوروی و لیبرالیسم غربی انتقاد می‌کرد و معتقد بود که روسیه نیاز به ایجاد یک شکل متمایز روسی از حکومت و جامعه دارد.

با وجود این انتقادات، «مجمع الجزایر گولاگ» اثری ارزشمند و مهم باقی مانده و گواهی است بر شجاعت و استقامت روح انسان در برابر ظلم و ستم و یادآوری خطرات خودکامگی و تمامیت خواهی است. همچنین یادآور اهمیت آزادی بیان و لزوم به چالش کشیدن روایات رسمی و جستجوی حقیقت است.

«مجمع الجزایر گولاگ» علاوه بر تأثیری که بر درک جهان از اتحاد جماهیر شوروی داشت، تأثیر عمیقی بر زندگی خود سولژنیتسین نیز داشت. این کتاب مخفیانه نوشته شده بود و سولژنیتسین میدانست که در صورت کشف، ممکن است با عواقب شدیدی از جمله زندان یا حتی مرگ مواجه شود.

پس از انتشار این کتاب، سولژنیتسین به یک شهرت بین‌المللی و نماد مخالفت با ظلم شوروی تبدیل شد. با این حال، انتقاد صریح او از دولت شوروی نیز او را هدف انتقاد و آزار مقامات شوروی و روشنفکران غربی که با نظرات سیاسی او مخالف بودند، قرار داد.

در سال ۱۹۷۴، دولت شوروی سولژنیتسین را از کشور اخراج کرد و او دو دهه بعد را در تبعید، عمدتاً در سوئیس و ایالات متحده گذراند. در این مدت، او همچنان به نوشتن و سخنرانی علیه ظلم شوروی ادامه داد، اما به طور فزاینده‌ای نسبت به آنچه که به‌عنوان زوال اخلاقی و معنوی غرب میدانست، انتقاد کرد.

سولژنیتسین در سال ۱۹۹۴ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به روسیه بازگشت. او همچنان به نوشتن و صحبت در مورد موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله نیاز روسیه به ایجاد یک هویت ملی قوی و تعهد مجدد به ارزش‌های سنتی، ادامه داد. او در سال ۲۰۰۸ در سن ۸۹ سالگی درگذشت و میراثی به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان و متفکران قرن بیستم از خود به جای گذاشت. این کتاب همچنین تأثیر عمیقی بر مطالعه توتالیتاریسم، حقوق بشر و ستم سیاسی داشته است.

بسیاری از محققان و فعالان از نوشته‌های سولژنیتسین الهام گرفته‌اند و از آثار او برای اطلاع‌رسانی به تحقیقات و حمایت‌های خود استفاده کرده‌اند. به ویژه، «مجمع الجزایر گولاگ» به عنوان منبع مهمی برای درک تأثیرات روانی و اجتماعی ستم سیاسی و همچنین نقش مقاومت و استقامت فردی در برابر قدرت دولتی ذکر شده است.

«مجمع‌الجزایر گولاگ» نیز موضوع اقتباس‌های متعددی از جمله نمایشنامه‌های صحنه، فیلم و مستند بوده است. این اقتباس‌ها به ارائه‌ ایده‌های سولژنیتسین به مخاطبان گسترده‌تری کمک کرده و نسل‌های جدیدی از هنرمندان و فعالان را برای درگیر شدن با مضامین آثار او ترغیب کرده است.

سولژنیتسین به واسطه این کتاب همچنین بر اهمیت مسئولیت و وجدان فردی در برابر قدرت دولتی تأکید کرد. او استدلال می‌کرد که هر فردی وظیفه دارد در برابر ظلم مقاومت کند و برای آنچه که به آن اعتقاد دارد بایستد، حتی اگر به معنای به خطر انداختن جان خود باشد. او معتقد بود که افراد این قدرت را دارند که جامعه را به سمت بهتر شدن تغییر دهند، اما به شرطی که مایل باشند در برابر بی‌عدالتی موضع بگیرند و برای خیر بزرگتر فداکاری کنند.

از این نظر، «مجمع الجزایر گولاگ» تنها یک سند تاریخی نیست، بلکه فراخوانی برای اقدام است. این به ما یادآوری می‌کند که مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی ادامه دارد و همه ما باید در دفاع از این ارزش‌ها نقش داشته باشیم. ‌ای

یکی دیگر از جنبه‌های مهم «مجمع الجزایر گولاگ»، کاوش آن در مورد تأثیرات روانی سرکوب سیاسی است. سولژنیتسین استدلال می‌کند که سیستم گولاگ فقط یک زندان فیزیکی نبود، بلکه یک زندان روانی بود که برای شکستن روحیه و اراده زندانیانش طراحی شده بود. او راه‌هایی را بیان می‌کند که زندانیان تحت نظارت مداوم، آزار و اذیت و خشونت قرار می‌گرفتند و همچنین روش‌هایی را که از طریق آن‌ها با این شرایط سازگار شدند و راه‌هایی برای مقاومت و زنده ماندن پیدا کردند.

سولژنیتسین همچنین راه‌هایی را برجسته می‌کند که در آن تبلیغات و سانسور دولت شوروی در خدمت ایجاد حس ترس و بی‌اعتمادی فراگیر در جامعه بوده و مردم را به سمت پلیس خود و همسایگانشان سوق می‌دهد و در حالتی دائمی از اضطراب و بدگمانی زندگی می‌کنند.

«مجمع الجزایر گولاگ» با مستندسازی تأثیرات روانی سرکوب سیاسی، استدلالی قدرتمند برای اهمیت آزادی و استقلال فردی ارائه می‌کند. سولژنیتسین نشان می‌دهد که وقتی افراد از توانایی فکر کردن، صحبت کردن و آزادانه عمل محروم می‌شوند، نه تنها آسیب جسمی، بلکه آسیب روحی عمیقی نیز متحمل می‌شوند. او پیشنهاد می‌کند که یک جامعه سالم نه تنها به امنیت فیزیکی و رفاه مادی نیاز دارد، بلکه به آزادی فکر کردن، صحبت کردن و عمل بر اساس وجدان و ارزش‌های خود نیز نیاز دارد.

سولژنیتسین همچنین راه‌هایی را بررسی می‌کند که زندانیان در سیستم گولاگ می‌توانند حتی در سخت‌ترین شرایط زندگی‌شان معنا و هدف پیدا کنند. او از دوستی‌ها، عشق‌ها و محبت‌هایی که حتی در بحبوحه شرایط سخت و ظالمانه اردوگاه‌ها رخ داده است، به طرز تکان دهنده‌ای می‌نویسد. او همچنین بر اهمیت حافظه و شهادت دادن به رنج‌ها و بی‌عدالتی‌های گذشته تأکید می‌کند.

  • منبع
  • یک پزشک

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید