امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284122
۵۸۰
۱
۰
نسخه چاپی

مواد مخدر و الکل فرد را خلاق‌تر نمی‌کند؛ بر اساس مطالعات جدید

از دهه‌های گذشته این تفکر رایج وجود داشته است که مصرف مواد مخدر و الکل انسان را خلاق‌تر می‌کند و به آفرینش اثرات هنری بزرگ می‌انجامد؛ از هانتر اس. تامپسون، روزنامه‌نگار برجسته آمریکایی، که روزانه پیش از نوشتن کوکائین مصرف می‌کرد تا عشق ون‌گوگ به نوشیدنی الکلی ابسنت و اعتیاد اندی وارهول به متامفتامین آدرال نمونه‌هایی مشهور در راستای تایید این تئوری بوده اند.

مواد مخدر و الکل فرد را خلاق‌تر نمی‌کند؛ بر اساس مطالعات جدید

از دهه‌های گذشته این تفکر رایج وجود داشته است که مصرف مواد مخدر و الکل انسان را خلاق‌تر می‌کند و به آفرینش اثرات هنری بزرگ می‌انجامد؛ از هانتر اس. تامپسون، روزنامه‌نگار برجسته آمریکایی، که روزانه پیش از نوشتن کوکائین مصرف می‌کرد تا عشق ون‌گوگ به نوشیدنی الکلی ابسنت و اعتیاد اندی وارهول به متامفتامین آدرال نمونه‌هایی مشهور در راستای تایید این تئوری بوده اند.

اکنون اما محققان می‌گویند این اعتقاد احتمالا افسانه‌ای بیش نیست و بخش اعظم مواد مخدر، الکل‌ها، آمفتامین‌ها و سیلوسایبین‌ها (یا همان قارچ‌های جادویی) خلاقیت را القا نمی‌کنند.

دکتر پل هانل، از دپارتمان روانشناسی دانشگاه اسکس انگلستان، می‌گوید: «مصرف اینگونه مواد هیچ‌کاری برای خلاقیت نمی‌کند و افراد از آن سودی نمی‌برند. در واقع هیچ تأثیری ندارد.»

او می‌افزاید: « در رسانه‌ها می شنویم که افرادی خلاقیت خود را با استفاده از مواد مخدر به طور موفقیت‌آمیزی افزایش داده‌اند، اما خب نمی‌شنوید که فردی بر اثر مصرف بالای مواد مخدر از هوش رفته باشد و نتیجه‌گیری کنند که پس خلاقیت این افراد کمتر بوده است.»

در این تحقیق پژوهشگرانی از دانشگاه اسکس و دانشگاه هومبولت برلین شرکت داشته‌اند. این محققان می‌گویند نتیجه بررسی‌هایشان نشان می‌دهد افرادی که قارچ‌های جادویی مصرف می‌کنند (که به خاطر اثرات خلاقانه‌اش معروف است) تنها احساس می‌کنند که در زمان مصرف خلاق‌تر شده‌اند، اما در حقیقت نسبت به حالت هوشیاری خود عملکرد ضعیف‌تری دارند.

جنیفر هاس، پژوهشگر در دانشگاه هومبولت و یکی از نویسندگان مقاله، می‌گوید: «معمولا ایده‌هایی که تحت تأثیر این مواد شکل می‌گیرند بعداً به‌عنوان راه‌حل‌هایی ناسازگار یا نامناسب به نظر می‌رسند. با توجه به عوارض جانبی متعدد مرتبط با مصرف مواد مخدر، توصیه علمی مصرف آنها برای دستیابی به خروجی خلاقانه از مغز از نظر علمی نادرست است.»

وی در عین حال می‌گوید ممکن است زمینه‌های خاصی وجود داشته باشد که در آن مواد مخدر خلاقیت را تقویت کند؛ برای مثال اگر مواد توهم‌زا باعث شکل‌گرفتن تصاویر در ذهن‌تان می‌شوند ممکن است بتوانید تصویر زیبایی هم با الهام از آن ترسیم کنید.

در همین زمینه بسیاری از هنرمندان اصرار دارند مواد مخدر و روانگردان‌ها بر روی خلاقیت‌شان تاثیر دارد. هری استایلز، آهنگساز و خواننده، می‌گوید آلبوم آخر خودش را به نام «Fine Line» در حین مصرف قارچ جادویی ساخته و این امر به او کمک کرده تا «سرگرم‌کننده و خلاق» باشد. جان هاپکینز، آهنگساز الکترونیک، نیز از «تجربه‌های فضایی دیوانه‌کننده» روانگردان‌ها به عنوان منبع الهام آخرین آلبوم خود سخت گفته است.

لایتز، خواننده و ترانه‌سرا کانادایی، که برای دوره‌ای از قارچ‌ها استفاده کرده می‌گوید: «به طور کلی، من فکر می‌کنم که اکثر مردم وقتی می‌توانند تمرکز خود را حفظ کنند و از آن لذت ببرند، خلاقیت بیشتری دارند. اما اینکه چه چیز باعث جذابیت آن برای هنرمندان می‌شود شاید این باشد که هنرمند مشکل‌دار در گذشته بسیار جذاب‌تر از ایده یک هنرمند با ذهن سالم بوده است.»

برایان ساندرز، هنرمند آمریکایی که تحت تأثیر مواد مخدر پنجاه پرتره از خودش ترسیم کرد، به دلیل سوءمصرف دچار آسیب مغزی شد و اکنون تنها داروهای مجاز را استفاده‌ می‌کند. او درباره تجربه‌اش می‌گوید: «مراقبت از سلامت روان شما کلید اصلی است. مهمترین چیزی که یاد گرفتم این بود: هیچوقت چند مواد را با هم و در روزهای پشت سر هم مصرف نکنید!».

رونا کران، دانشیار ادبیات آمریکا در دانشگاه بیرمنگام، می‌گوید دیدگاه رمانتیک از هنرمند معتاد در واکنش به فرهنگ محافظه‌کار اجتماعی پس از جنگ به وجود آمده و به طور قابل‌توجهی متعلق به گذشته است.

خانم کران درباره زندگی نویسندگان و شاعران «نسل بیت» تحقیق می‌کند. این اصطلاح به گروهی از هنرمندان آمریکا اطلاق می‌شود که کمی پس از جنگ جهانی دوم شناخته شدند و ویژگی اصلی آن‌ها هنجارشکنی اجتماعی و مخالفت با ارزش‌های معمول و عرف جامعه بود. کار و زندگی افراد نسل بیت به شدت با مواد مخدری نظیر ماری جوانا، قارچ جادویی، هروئین و تا حدی ال‌اس‌دی ارتباط داشت؛ امری که با مسائل حاصل از اعتیاد، جنایت و مرگ‌های زودرس درآمیخته بود.

استاد دانشگاه بیرمنگام در این باره می‌گوید: «اکثر نویسندگان قرن بیستم معتاد به الکل یا مواد مخدر نبودند، اما شکل‌گیری یک فرهنگ عامه بر مبنای اینکه مواد مخدر الهام‌بخش است نشان می‌دهد چگونه مصرف نوشیدنی و مواد مخدر مورد تجلیل بوده و جلوه‌ای رمانتیک به خود گرفته است.»

این پژوهشگر می‌گوید مصرف الکل و مواد مخدر در میان هنرمندان دو رو داشته است که غالبا روی وحشتناک آن‌ها نادیده گرفته می‌شود. برای مثال ویلیام باروز، یک معتاد مادام‌العمر به هروئین، در سایه مصرف مواد مخدر به نویسنده‌ای حرفه‌ای بدل شد. با این حال این را نباید از یاد برد که همو در میانه مستی به همسرش شلیک کرد. یا دائم‌الخمر بودن ویکتور اوهارا از او «شاعری پرحرف و خوش‌صحبت» ساخت که محبوبیت کسب کرد و آثارش هنوز هم امروزه خوانده می‌شوند. اما همین عادت به نوشیدن باعث شد نتواند از جراحات تصادف سال ۱۶۶ جان به در ببرد چرا که کبدش بر اثر مصرف زیادی بزرگ شده بود.

جک کرواک شاعر معروف دیگر آمریکایی نیز در جوانی بر اثر مصرف بالای الکل و سیروز کبدی درگذشت. الکلی‌های دیگر سرنوشت بهتری نداشتند؛ ریچارد برتیگان و ارنست همینگوی نویسنده‌های سرشناس به خودشان شلیک کردند و اینگونه به زندگی خود پایان دادند.

 

 

  • منبع
  • انتخاب

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید