امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۵ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 280004
۱۰۰۲
۱
۰
نسخه چاپی

چرا من اینقدر چسبیده ام؟ (9 دلیل بزرگ)

چرا من اینقدر چسبیده ام؟ (9 دلیل بزرگ)

وقتی وارد یک رابطه جدید می شوید، طبیعی است که تمایل داشته باشید به شریک زندگی خود نزدیک شوید. شما در مرحله «آشنایی با یکدیگر» هستید. هر چه به هم نزدیکتر باشید، بهتر همدیگر را می شناسید.

در نهایت، وقتی هر دو طرف از یکدیگر راضی هستند، اوضاع کمی آرام می شود. شما مجبور نیستید مرتباً صحبت و ملاقات کنید. در کنار یکدیگر احساس امنیت و آرامش می کنید. شما در یک وابستگی سالم با شریک زندگی خود هستید.

اگر از نقطه شیرین و متعادل دلبستگی سالم منحرف شوید، رابطه شما آسیب می بیند. اگر به سمت چپ حرکت کنید و فاصله را در رابطه خود افزایش دهید، رابطه شما را متشنج می کند. اشکالی ندارد که هر از گاهی در رابطه خود فاصله داشته باشید زیرا نبودن باعث می شود که قلب ها عاشق شوند. اما محدودیتی برای آن وجود دارد. اگر از این حد فراتر بروید، دوست دارید رابطه خود را از بین ببرید.

به طور مشابه می توانید به سمت راست حرکت کنید و هر از گاهی به شریک زندگی خود نزدیک شوید اما در این مورد هم محدودیت هایی وجود دارد. اگر زیاده روی کنید، چسبنده می شوید و شریک زندگی خود را خفه می کنید.

در حالی که گاهی می توانید کمی به چپ و راست نقطه شیرین تعادل حرکت کنید، یک رابطه سالم رابطه ای است که بیشتر وقت خود را در آن نقطه تعادل می گذرانید.

آیا من چسبنده هستم؟

وقتی به شریک زندگی خود نزدیک می شوید، طبیعی است که نگران باشید که ممکن است چسبنده شوید. همسرتان احتمالاً رفتار چسبنده شما را به زبان نمی آورد. بنابراین، بهترین راه برای دانستن این است که به اعمال خود نگاه کنید.

اگر بیشتر این رفتارها را در رابطه خود نشان می دهید، احتمالاً چسبنده هستید:

1. صرف زمان زیاد با هم

شرکا باید زندگی شخصی خود را خارج از رابطه شان داشته باشند. اگر بیشتر وقت خود را با شریک زندگی خود می گذرانید، احتمالاً وابسته هستید. اگر شریک زندگی خود را در تمام طول زندگی خود قرار دهید، این نشانه مطمئنی از چسبندگی است.

2. تکیه کامل به شریک زندگی خود برای خوشبختی

در حالت ایده‌آل، شریک زندگی شما باید یکی از منابع مهم شادی شما باشد. اگر بدون شریک زندگی خود نمی توانید خوشحال باشید، این می تواند باعث شود به شریک زندگی خود بچسبید.

3. جستجوی اطمینان دائمی

شرکای دلسوز می خواهند بشنوند که شما آنها را بارها و بارها دوست دارید. هنگامی که به نقطه‌ای در رابطه رسیدید که در آن سطوح سالمی از اعتماد متقابل وجود دارد، ممکن است برای یک شریک غیر چسبنده، اطمینان دادن به شریک چسبنده‌اش سخت باشد.

4. به دنبال تماس مداوم

در مراحل اولیه یک رابطه، طبیعی است که همیشه صحبت کنید. با این حال، اگر حتی زمانی که رابطه پایدار می شود، این وضعیت ادامه پیدا کند، می تواند نشانه ای از چسبندگی باشد.

5. نظارت بر زندگی شما

شرکای چسبنده باید همیشه بدانند که شما کجا هستید و چه می کنید. آنها ممکن است شما را در رسانه های اجتماعی تعقیب کنند، رمزهای عبور شما را بدزدند، و عواملی را به کار گیرند تا جایی که هستید را تحت نظر داشته باشند.

6. کنترل زندگی

چسبندگی و کنترل دو روی یک سکه هستند. ما به کنترل چسبیده ایم. یک شریک وابسته ممکن است تمام جزئیات کوچک زندگی شما را کنترل و مدیریت کند.

7. احساس خطر از زندگی شما

یک شریک چسبنده از شما می خواهد که او را در تمام زندگی خود قرار دهید همانطور که خودشان با شما چنین کرده اند. اگر اتفاقاً زندگی خود را خارج از رابطه داشته باشید، ممکن است یک شریک چسبنده را تهدید کند.

8. تسریع در رابطه

وقتی با یک شریک چسبنده در رابطه هستید، ممکن است احساس کنید که رابطه خیلی سریع پیش می رود. احتمالاً اینطور است زیرا شریک چسبنده شما مسئول آن می باشد.

اثرات چسبندگی در رابطه

برای اینکه یک رابطه سالم باشد، باید وابستگی متقابل وجود داشته باشد، نه هم وابستگی و چسبندگی. همه ما میل به خودمختاری داریم. ما نمی خواهیم تحت کنترل باشیم. وابستگی آزادی و استقلال را از بین می برد.

چسبندگی آزاردهنده است و روابط را تحت فشار قرار می دهد. طرف مقابل را خفه و خسته می کند. با گذشت زمان، چسبندگی باعث ایجاد رنجش می شود. و در هر رابطه ای، کینه مثل سم آهسته است.

چرا من اینقدر چسبیده ام؟

با مرور این دلایل، رفتارهای چسبناکی که قبلا ذکر شد بیشتر و بیشتر معنا پیدا می کند.

1. ناامنی

یا در رابطه خود احساس امنیت می کنید یا نه. ناامنی در روابط، دلیل اصلی - مادر همه دلایل - برای چسبیدن است.

اگر روی شاخه درختی نشسته‌اید و می‌شکند یا در شرف شکستن است، محکم به آن می‌چسبید.

به همین ترتیب، زمانی که رابطه شما در شرف شکسته شدن است، یا فکر می کنید که قرار است از بین برود، به آن می چسبید.

2. عزت نفس پایین

داشتن عزت نفس پایین منجر به شک و تردید به خود می شود و احساس می کنید که لیاقت رابطه خود را ندارید. اگر فکر می کنید که لیاقت شریک زندگی خود را ندارید، سخت خواهد بود که در رابطه خود احساس امنیت کنید.

شما دائماً به دنبال راه هایی برای خراب کردن رابطه خود خواهید بود تا ثابت کنید اینکه لیاقت این رابطه را ندارید درست است.

همچنین ممکن است (به دروغ) فکر کنید که شریک زندگیتان شما را دوست ندارد، حتی اگر او بارها گفته باشد که دوستتان دارد. بنابراین، ممکن است وسوسه شوید که رابطه را قبل از انجام آنها پایان دهید.

3. ترس و اضطراب

اگر می ترسید که شریک زندگیتان به هر دلیلی شما را ترک کند، این می تواند منجر به ناامنی و چسبندگی شما شود. این ترس ممکن است ناشی از مسائل مربوط به رها شدن باشد که ریشه در دوران کودکی دارد یا از شخص سومی که تصور می‌کنید تهدیدی برای رابطه شماست.

به همین ترتیب، اضطراب در مورد اینکه رابطه به کجا می‌رود نیز می‌تواند منجر به رفتار چسبنده شود. اگر به طور کلی یک فرد مضطرب هستید، پس اضطرابی که در رابطه خود احساس می کنید احتمالاً نتیجه این اضطراب عمومی است.

یکی دیگر از منابع بالقوه اضطراب در روابط، سبک وابستگی مضطرب است. سبک های وابستگی خیلی زود در زندگی شکل می گیرند. داشتن یک سبک وابستگی مضطرب که در آن دائماً می ترسید شریک زندگی تان شما را ترک کند، باعث ایجاد احساس عدم امنیت در رابطه می شود.

4. مسائل مربوط به اعتماد

اگر به طور کامل به شریک زندگی خود اعتماد ندارید، احتمالاً به او می چسبید. اگر کاملاً به شریک زندگی خود اعتماد دارید، دلیلی برای چسبیدن ندارید. شاخه سالم و محکم است. شما نیازی به گرفتن آن ندارید.

مسائل مربوط به اعتماد می تواند ناشی از تجربیات گذشته شما در روابط باشد. اگر تجربیات منفی گذشته در روابط داشته اید، اعتماد به شریک زندگی برای شما سخت خواهد بود.

مسائل مربوط به اعتماد نیز می تواند ناشی از داشتن مدل یا الگوی منفی برای روابط باشد. الگوهای ما از جهان اساساً در دوران کودکی شکل می گیرند. اگر والدین شما رابطه ناسالمی داشتند، ممکن است به این باور برسید که قرار است روابط صمیمانه اینگونه باشد.

افراد زیادی در مورد این موضوع صحبت نمی کنند، اما قطعاً این چیزی است که می تواند به چسبندگی کمک کند. به زبان ساده، این عدد از 10 است که سطح جذابیت شما را نشان می دهد. اگر شما 5 هستید و با 9 جفت شده اید، اساساً برنده یک قرعه کشی شده اید و به احتمال زیاد به شریک زندگی خود می چسبید زیرا نمی خواهید شریک ارزشمند خود را از دست بدهید. شما به آنها می چسبید تا آنها شما را ترک نکنند. اگر آنها رابطه را ترک کنند، ممکن است مجبور شوید به فردی در سطح خودتان رضایت دهید.

6. ایده آل کردن شریک زندگی

وقتی افراد وارد روابط عاشقانه می شوند، تمایل دارند شریک زندگی خود را ایده آل کنند. این ترفندی است که ذهن آنها روی آنها بازی می کند تا بتوانند در رابطه باقی بمانند. وقتی شریک زندگی خود را ایده آل می کنید، ارزش بیشتری برای او قائل می شوید. از آنجایی که آنها برای شما بسیار ارزشمند هستند، شما احساس می کنید که باید به آنها بچسبید همانطور که کودک به اسباب بازی مورد علاقه خود می چسبد.

7. انتظارات متفاوت

آنچه برای شما شبیه رفتار چسبنده است، ممکن است برای شریک زندگی شما مانند یک محبت بی ضرر به نظر برسد. بسیاری از افراد درجاتی از چسبندگی را در روابط خود مطلوب می دانند. این، دوباره، به الگوی رابطه ای برمی گردد که آنها در زمان رشد شکل دادند. اگر والدین آنها بیش از حد نسبت به یکدیگر محبت داشتند، احتمالاً فکر می کنند که روابط قرار است اینگونه باشد.

در همین حال، شما الگوی خود را از چگونگی یک رابطه صمیمی دارید. در الگوی شما، محبت بیش از حد ممکن است زیبا نباشد اما خفه کننده باشد.

9. مشکوک به خیانت

کلمه چسبنده خیلی زشت به نظر می رسد و مفاهیم منفی دارد. هیچ کس نمی خواهد چسبنده باشد. مانند سایر احساسات و رفتارهای منفی، به راحتی می توان آن را غیرقابل قبول دانست بدون اینکه به هدف تکاملی آن فکر کنیم.

وابستگی می تواند ناشی از خیانت مشکوک باشد. اگر مشکوک هستید که شریک زندگی تان خیانت می کند، به احتمال زیاد وابسته خواهید شد. در این مورد، چسبندگی شما مانع از خیانت یا جست و جوی شرکای احتمالی دیگر می شود.

با چسبندگی، شریک زندگی خود را مجبور می کنید که تمام وقت خود را با شما بگذراند، بنابراین فرصتی برای خیانت پیدا نمی کند. شما زندگی آنها را زیر نظر می گیرید تا تهدیدات احتمالی برای رابطه شما را بررسی کنید.

اگر مشکوک هستید که شریک زندگی تان به شما خیانت می کند، این نظارت بیش از حد می تواند به شما کمک کند تا شواهدی را علیه او جمع آوری کنید. همچنین می تواند به شریک زندگی شما هشدار دهد که تحت نظر است، که باعث می شود کمتر احتمال دارد که منحرف شود.

البته، یک راه بهتر برای مقابله با سوء ظن های خود این است که با شریک زندگی خود صحبت کنید زیرا شرایط دشواری است.

اگر آنها خیانت می کنند، وابستگی شما وظیفه خود را برای محافظت از رابطه و منافع شما انجام می دهد. می توانید متوجه شوید که شریک زندگی شما با آنها تماس می گیرد و زیان های خود را کاهش یا قطع کنید.

اگر آنها تقلب نمی کنند، چسبندگی شما زنگ خطر کاذب است. این هشدارهای کاذب دارای معایبی هستند. آنها باعث می شوند که شریک خفه شده شما فکر کند که به او اعتماد ندارید و رابطه شما را تیره می کند.

ذهن شما بیش از حد به شما اهمیت می دهد و شما را از خیانت محافظت می کند. به یاد داشته باشید که تولید مثل اولویت اصلی ذهن است. از دست دادن یک شریک به معنای از دست دادن فرصت باروری است.

ذهن سریع‌اندیش، لحظه‌ای و عمدتاً غیرمنطقی شما به سختی در مورد عواقب بلندمدت عمل به این هشدارهای اشتباه فکر می‌کند و عواقبی مانند تیره شدن رابطه و از قضا شکستن آن و از دست دادن فرصت باروری را به دنبال دارد.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید