امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 279719
۲۲۳۷
۱
۰
نسخه چاپی

گریس کلی بازیگری که پرنسس شد

گریس کلی بازیگری که پرنسس شد

گریس کلی بازیگر آمریکایی برنده اسکار بود که در دهه 1950 یکی از ستاره های مطرح هالیوود بود. در سال 1956، پس از بازی در یازده فیلم، از بازیگری کناره گیری کرد تا با شاهزاده راینر موناکو ازدواج کند. به عنوان همسر شاهزاده موناکو، او وظایف پست سلطنتی خود را انجام داد و بنیادی را برای ترویج هنر و کمک به کودکان محروم تأسیس کرد.

او در 14 سپتامبر 1982 در سن 52 سالگی بر اثر تصادف رانندگی درگذشت.

اوایل زندگی گریس کلی

گریس کلی در 12 نوامبر 1929 در فیلادلفیا، ایالات متحده به دنیا آمد. پدرش، جک کلی، یک میلیونر خودساخته بود و همچنین سه بار در رشته پارو زدن مدال طلای المپیک را کسب کرد. پدرش جک از مالکیت یک شرکت ساخت و ساز موفق در ساحل شرقی ثروت زیادی به دست آورد.

گریس دو خواهر مارگارت (پگی)، الیزابت و یک برادر به نام جان داشت. جان در رقابت های المپیک 1948، 1952 و 1956 راه های ورزشی پدرش را دنبال کرد. او در سال 1956 مدال برنز را در قایقرانی به دست آورد. با وجود مهارت های ورزشی خانواده اش، گریس هرگز به ورزش علاقه مند نبود و بیشتر به بازیگری و مدلینگ علاقه مند بود. اگرچه او به طور یکپارچه در خانواده اش جا نیفتاد، اما بعداً از پدر و مادرش به خاطر نگرش باز و الهام آنها برای رسیدن به کمال تشکر کرد.

او می گوید: پدر و مادرم علیرغم نگرش جدی که نسبت به زندگی به طور کلی و فرزندانشان به طور خاص داشتند، افراد بسیار گشاده فکری بودند. چیزی به نام حرفه بد برای آنها وجود نداشت. از آنجایی که من دختر آنها بودم، آنها می دانستند که هر حرفه ای را که انتخاب کنم، آن را به خوبی انجام خواهم داد. همین برایشان کافی بود.

گریس در آکادمی ریونهیل یک مدرسه دخترانه کاتولیک، و بعداً مدرسه استیونز در شمال غربی فیلادلفیا تحصیل کرد. آنها هر دو مدارس خصوصی نخبگان اجتماعی بودند. گریس استعداد تحصیلی نداشت و در سال 1947 به دلیل شکست در ریاضیات نتوانست در کالج بنینگتون پذیرش بگیرد. یکی از معلمان آکادمی استیونز خاطرنشان کرد: او واقعاً علاقه ای به دستاوردهای تحصیلی نداشت - او اولویت را به درام و پسران می داد.

با این حال، پس از این رد، او انگیزه یافت تا تلاش کند و حرفه بازیگری را دنبال کند.

پدرش در ابتدا ناامید شد و معتقد بود بازیگری گزینه دوم ضعیفی برای دخترش است. اگرچه از قضا، جک کلی دو برادر داشت - والتر و جورج کلی (عموهای گریس) که در سینما و درام تأثیر گذاشتند. جورج کلی برای درام کمدی نمایش آف (1924-1925) برنده جایزه پولیتزر شد، اما به دلیل همجنس گرایی از خانواده خود فاصله گرفت.

در سال 1947، کلی در آکادمی هنرهای دراماتیک آمریکا در نیویورک پذیرفته شد (به کمک عمویش جورج).

در اکتبر 1947، او تحصیلات خود را در زمینه بازیگری آغاز کرد و شب ها در اتاقش با پشتکار تمرین کرد. او اغلب از ضبط صوت برای تمرین صدایش استفاده می کرد. او در یک خوابگاه محلی زنان در منهتن اقامت کرد و با حمایت مالی کمی از والدینش، درآمد خود را از طریق مشاغل مدلینگ در آژانس مدلینگ جان رابرت پاورز تکمیل کرد. او از 12 سالگی مدلینگ پاره وقت را آغاز کرده بود و اغلب به خاطر ظاهر زیبا، متانت و موهای بلوندش مورد تقاضا بود. او در آن زمان یکی از پردرآمدترین مدل های نیویورک بود.

گریس کلی بازیگری که پرنسس شد

حرفه بازیگری گریس کلی

او اولین بازی خود را در 19 سالگی در برادوی در فیلم پدر ساخته استریندبرگ انجام داد. تولیدات صحنه ای او توجه تهیه کنندگان تلویزیونی را به خود جلب کرد که در دوران طلایی نمایش تلویزیونی پس از جنگ شروع به گسترش کردند. دلبرت مان، کلی را برای ایفای نقش بتل مریدی، اقتباسی درام از رمان سینکلر لوئیس، انتخاب کرد.

قرار گرفتن کلی در تلویزیون و صحنه منجر به پیشنهاد نقش فیلم به او شد. اولین نقش او در فیلم نقشی جزئی در چهارده ساعت (1951) بود. این فیلم مورد توجه منتقدان کلی قرار نگرفت، با این حال، بازیگر معروف گری کوپر با این بازیگر جوان و جذاب همراه شد و اظهار داشت که احساس می کند او چیز خاصی دارد که سایر بازیگران آن را ندارند. با توصیه کوپر، او اولین نقش بزرگ خود را با همبازی در نیمروز بزرگ (1952) با خود گری کوپر به دست آورد.

در سال 1952، او یک قرارداد هفت ساله با کارگردان جان فورد بست. اولین فیلم او تحت نظر فورد موگامبو (1953) بود که در لوکیشن کنیا فیلمبرداری شد. این جایزه برای کلی جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن و اولین نامزدی اسکار او را به ارمغان آورد. او در مقابل کلارک گیبل بازی کرد و موفقیت این فیلم به شهرت رو به رشد او کمک کرد.

در سال 1954، او در فیلم کلاسیک آلفرد هیچکاک به نام  ام را به نشانه مرگ بگیر بازی کرد. هیچکاک و کلی با هم صمیمی شدند و تحسین متقابل ایجاد شد. کلی در مورد هیچکاک گفت: آقای هیچکاک همه چیز را در مورد سینما به من آموخت. به لطف او بود که فهمیدم صحنه های قتل را باید مانند صحنه های عاشقانه و صحنه های عاشقانه را مانند صحنه های قتل فیلمبرداری کرد.

هیچکاک فاش کرد که در کلی فردی با شخصیتی جذاب دیده است و زمانی او را اینگونه توصیف کرد: یخ زدگی ظاهری گریس کلی مانند کوهی بود که پوشیده از برف بود، اما آن کوه یک آتشفشان بود.

او که از شوق هیچکاک برای پروژه تشویق شد، بازی در فیلم پشت پنجره (1954) با جیمز استوارت را پذیرفت. این فیلم یک موفقیت تجاری و منتقدانه بود و تبدیل به یکی از فیلم های با رتبه برتر تمام دوران ها شد.

یکی دیگر از فیلم های برجسته در کارنامه او دختر روستایی (1954) بود که در آن نقش همسر بینگ کرازبی را بازی کرد. بازی او منجر به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد و جودی گارلند را به سختی شکست داد.

فیلم‌های موفق و پر بار او با آخرین فیلم هیچکاک - برای گرفتن دزد (1955) با بازی کری گرانت، که بعداً به لذت کار با کلی ادای احترام کرد، ادامه یافت.

گریس کلی بازیگری که پرنسس شد

ازدواج با شاهزاده راینر سوم

در سال 1955، او هنگام بازدید از جشنواره فیلم کن، با شاهزاده موناکو - شاهزاده راینر سوم آشنا شد. بعداً در دسامبر 1955، شاهزاده راینر از آمریکا بازدید کرد و دوباره با گریس کلی ملاقات کرد. پس از ملاقات با خانواده او و صرف سه روز با گریس کلی، او پیشنهاد ازدواج داد - که کلی پذیرفت.

این ازدواج عملاً به زندگی حرفه ای گریس کلی پایان می دهد زیرا با ازدواج با خانواده سلطنتی اروپایی، او بسیاری از وظایف سلطنتی جدید را بر عهده می گیرد که مانع از ستاره شدن فیلم می شود. کلی درباره بازنشستگی به عنوان بازیگر احساسات متفاوتی داشت. بخشی از او تردمیل هالیوود را دوست نداشت، (او برخی از گزینه های فیلم سودآور را رد کرده بود). او همچنین از بسیاری از جنبه های هالیوود انتقاد داشت و اظهار داشت: زنان دیگر به من به عنوان یک رقیب نگاه می کردند. و این من را بسیار آزار داد. من از هالیوود متنفر بودم. شهری است بدون ترحم که فقط موفقیت مهم است. من هیچ جای دیگری را در جهان نمی شناسم که در آن افراد زیادی از حملات عصبی رنج ببرند، که در آن این همه الکل، روان رنجور و این همه ناراحتی وجود داشته باشد.

اما او زمان و تلاش زیادی برای آموزش بازیگری گذاشته بود. هیچکاک، که به کلی برای بازی در فیلم‌های آینده‌اش نگاه می‌کرد، به‌ویژه ناامید شد زیرا او عاشق همکاری با کلی بود.

گریس کلی بازیگری که پرنسس شد

پرنسس گریس موناکو

این عروسی در 19 آوریل 1956 برگزار شد و "عروسی قرن" نامگذاری شد که باعث علاقه و گمانه زنی شدید رسانه ها شد. خانواده کلی مجبور شدند برای ازدواج با شاهزاده راینر 2 میلیون دلار به عنوان جهیزیه تهیه کنند.

ین ازدواج به کلی 142 عنوان داد. عناوینی که در این مراسم خوانده شد. عنوانی که بیشترین استفاده را داشت شاهزاده گریس موناکو بود. او همچنین لقب «اعلیحضرت شاهزاده خانم موناکو» را دریافت کرد.

مراسم عروسی با حضور بسیاری از بزرگ‌ترین چهره‌های مشهور روز برگزار شد و تعداد تماشاگران زیادی از تلویزیون تماشا کردند. 20000 نفر در خیابان های موناکو صف کشیدند تا این زوج را ببینند.

آخرین فیلم او "جامعه عالی" (1956) در همان سال اکران شد - در دوران نامزدی او فیلمبرداری شد.

این زوج سه فرزند داشتند - کارولین، شاهزاده خانم هانوفر. آلبرت، (حاکم کنونی شاهزاده موناکو) و پرنسس استفانی.

پس از ازدواج، او AMADE Mondiale، یک سازمان غیر دولتی مستقر در موناکو را تأسیس کرد.

یونسکو AMADE را به عنوان ترویج رفاه معنوی کودکان در سراسر جهان توصیف می کند. او همچنین در ترویج موسسات هنری موناکو فعال بود و بنیاد پرنسس گریس را برای حمایت از هنرمندان محلی تأسیس کرد.

گریس کلی نقش مهمی در احیای موناکو به عنوان مرکز فرهنگ و هنر ایفا کرد. اگرچه انتقال به موناکو پس از زندگی او در هالیوود یک تحول بزرگ بود، اما کلی در نقش جدید خود رشد کرد.

او می گوید: قبل از ازدواجم به همه تعهداتی که در انتظارم بود فکر نمی کردم. تجربه من مفید بوده است و فکر می‌کنم که تمایل طبیعی به احساس همدردی با مردم و مشکلاتشان دارم.

بنیاد پرنسس گریس همچنین با هدف کمک به افرادی که نیازهای ویژه دارند، اما خدمات اجتماعی معمولی از آنها غفلت می‌کنند، ایجاد شد.

علیرغم وظایف سلطنتی جدید او، کارگردانان فیلم سعی کردند کلی را وسوسه کنند. در سال 1962، هیچکاک تلاش کرد تا کلی را به بازی در نقش اصلی فیلمش مارنی ببرد. به نظر می رسد که کلی مشتاق بود که نقش بازیگری خود را از سر بگیرد اما افکار عمومی در موناکو و همسرش او را دلسرد کردند. او هرگز به صفحه نمایش برنگشت.

در 13 سپتامبر 1982، گریس کلی پس از سکته مغزی در حین رانندگی در یک تصادف شدید جاده ای درگیر شد. او با از دست دادن کنترل ماشین، از دامنه کوه سقوط کرد. او هرگز به هوش نیامد و روز بعد درگذشت. دخترش استفانی که در ماشین بود مجروح شد اما زنده ماند.

او در 18 سپتامبر 1982 در سرداب خانواده گریمالدی به خاک سپرده شد. 400 مهمان بین المللی در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند که شامل نمایندگانی از دولت های خارجی و جامعه هالیوود بود. در مراسم تشییع جنازه او، جیمز استوارت از کلی ستایش کرد:

میدونی، من فقط گریس کلی رو دوست دارم. نه به این دلیل که او یک شاهزاده خانم بود، نه به این دلیل که یک بازیگر بود، نه به این دلیل که دوست من بود، بلکه به این دلیل که او تقریباً زیباترین زنی بود که من تا به حال دیدم. گریس همانطور که به زندگی شما وارد شد، هر بار که او را می دیدم نوری ملایم و گرم وارد زندگی من کرد و هر بار که او را می دیدم برای خودش یک عید بود. شکی نیست، دلم برایش تنگ خواهد شد، همه ما دلتنگش خواهیم شد، خدا خیرت دهد، پرنسس گریس.

در سال 2014، فیلم جدیدی در مورد کلی با عنوان "گریس موناکو" در جشنواره فیلم کن در سال 2014 منتشر شد.

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید