امروز: جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 270501
۲۰۰۸
۱
۰
نسخه چاپی
پزشکی در ایران باستان

پزشکان و آزمون پزشکی در ایران باستان (قسمت 1)

در متون ايران باستان، پزشكان با عملكردهايی متفاوت از يكديگر و وظايف مختلف به دسته هايی چند تقسيم می شدند. اين پزشكان با سپری كردن دوره های تخصصی به هنگامی كه مجوز دريافت درمانگری را دريافت مي كردند، بر اساس آموزشی كه دريافته بودند و با شايستگی كه كسب كرده بودند، به شيوه های گوناگون مشغول به كار می شدند

حقوق نیوز/ سلامت و بهداشت/ دانستنیهای پزشکی

پزشکان و آزمون پزشکی در ایران باستان (قسمت 1)

پزشکی در ایران باستان

آموزش بخش بسيار مهم سيستم های پزشكی ملل مختلف را تشكيل می دهد كه در مورد برخی تمدن ها مورد تحقيـق قـرار گرفتـه اسـت.

بـه عنـوان مثـال در مصـر باسـتان، آمـوزش ابتـدايی شـناخت گياهـان دارويـی و پزشـكی از طريق پدر به پسر و در خانه انجام می شده و اين امر پايه تشكيل اولين مدارس پزشكی در مصر به شمار مـی رفتـه است، به تدريج و طی قرن ها مدارس پزشـكی پيشـرفته ای در معابد شكل گرفت كه در آن موبدان تدريس می نمودند.

نمونه ديگری از آموزش پزشكی در اين تمدن، خانـه هـای زندگی است كه مدارس عالی پزشكی به شمار ميرفته انـد و در نزديكـی مراكـز سـلطنت جهـت آمـوزش بـه نجبـا و خاندان سلطنتی اختصاص داشته اند.

در يونان باسـتان نيز ابتدا پزشكی از معابد شروع شـد و آميختـه بـا اوهـام بود. از جمله اين معابد می توان به معبد اسكلپيوس اشـاره كرد. از دوران بقراط كه وجه افتراقی ميـان علـم و مـذهب يونانيان پديد آمـد، پزشـكی علمـی شـروع شـد كـه آن را منتســب بــه وی و شــاگردانش مــی داننــد و بعــدها در مدرســه پزشــكی اســكندريه پايــه روش آمــوزش قــرار گرفت.

در خصوص پزشكی ايـران و بـه خصـوص در ادوار باسـتانی آن از (آغـاز تـا 637 م، شـامل دوره هـای پيش از تاريخ، تمدن های ابتدایی و منطقه ای ماننـد سـیلک كاشان و عيلام و همچنين دولت های بـزرگ آريـايی نـژاد مانند مادها، هخامنشيان، اشكانيان و ساسـانيان تـا ورود اسلام به ايـران) بـه دليـل نـابودی اكثـر منـابع ايرانـی از سويی و از سـوی ديگـر بـه دليـل آنكـه مـورخين ايرانـی نسبت به تحقيق و تفحـص در تـاريخ ايـران كمتـر اهتمـام ورزيده و آنچه بيان شـده نظـر مستشـرقين غربـی بـوده اسـت، در بسـياری زمينـه هـا از جملـه آمـوزش پزشـكی پژوهش جامعی صورت نپذيرفته است. ايـن مطلـب سـبب شــده تــا نقــش و جايگــاه ايــران در ايــن حيطــه مــبهم و ناشناخته بماند.

نوشتارها و مكتوباتی در دست است، مبنی بر اينكه نياكان ما ايرانيان در روزگار باستان برای هر صنفی و هر نوع فعاليتی كه از آن معنای شغل و پيشه بر می آمد، شرايط و خويشكاری (وظايفی) قائل بودند كه شخص يا اشخاص برای برازنده بودن و لایق شمرده شدن می بايست از آن شرايط و ضوابط برخوردار باشند.

به عبارت ديگر بنا بر باور ايرانيان باستان هر فردی در هر طبقه و در هر حرفه ای دارای فرّه ای بود كه خداوند در وجود او قرار داده بود و اين موهبت الهی، نشانگر شايستگی آن فرد در تعلق به آن طبقه ی خاص و اشتغال در پيشه و حرفه ی مورد نظر بود، از اين رو دارندگان هر پيشه ای دارای فرّه خويش و كار خويش است كه بايد آن را به نحو احسن به انجام برساند، و اين شايستگی به كسانی اعطا می شد و در نهاد افرادی توسط خداوند نهاده شده بود كه لياقت و شايستگی دست يازيدن به آن حرفه ی مورد نظر را دارا بودند و در صورت ناكامی در به جای آوردن صحيح وظايف مربوط بدان حرفه و ناشايستگی در انجام امور مربوطه، آن فرّه از شخص می گريخته و ديگر آن پزشک يا آموزگار يا آهنگر، لياقت ادامه ی فعاليت در حرفهی مورد نظر را نداشتند.

در اين بين پزشكان از جمله طبقات و پزشكی از جمله پيشه هايی بود كه دارنده ی آن می بايست فرّه ی آن پيشه را دارا باشد و به عنوان يک پزشک خويشتن را شناسانده و تبحر خويش را در محضر اساتيد اين فن به محک آزمايش گذارد و تنها در اين صورت و پذيرش در اين آزمون بود كه اجازه و شايستگی فعاليت در اين فن و طبابت ديگران را دارا می گرديد. در واقع فن درمانگری از جمله فنون و حِرَفی بود كه حساسيت بسياری بر آن بود تا دارندگان آن شرايط لازمه را در آن دارا باشند و استحقاق خوانده شدن به عنوان يک پزشک و قرار گرفتن در زمره ی پزشكان را داشته باشند.

ايران باستان‌: گياه درمانی و پزشکی (قسمت 1)

 

پزشکان و آزمون پزشکی در ایران باستان (قسمت 1)

شرایط پزشک برای احراز مقام درمانگری

پيش از ورود بدين مبحث درباره ضرورت ذكر آن گفتنی است كه در ايران باستان هر طبقه ی اجتماعی و دارنده ی پيشه ای دارای فرّه ی خويش بود كه بادی های برنجی آن بسيار مشكل بود كه به گروه و يا حرفه ی ديگری درآيد، همچنين هر انسانی بايد كاری را كه ويژه ی اوست، خود انجام دهد و اگر در انجام آن ناكام شود، هيچ كسِ ديگر نمی توانست آن را برای او به انجام رساند.

بر اين مبنا در ابتدا پيش از آنكه از پزشک آزمونی برای محک زدن و سنجش توانايی و تبحرش گرفته شود می بايست پزشک مزبور در طبقه بندی اجتماعی ذيل طبقه ی پزشكان قرار داشته باشد و تنها در اين صورت بود كه وی را به عنوان پزشک محسوب داشته و مهارت وی را به آزمون می گذاردند.

همچنين و با دارا بودن اين ويژگی، پزشكان به عنوان صاحبان پيشه های مهم، موظف به گذراندن مراحلی و خواندن دروسی در زمينه ی درمانگری بودند و سالهای چندی را در نزد متبحران اين فن به كارآموزی و شاگردی می گذراندند، اما تنها گذران اين مراحل، از يک فرد پزشكی نمی ساخت كه شايسته ی درمانگری باشد و علاج مزديسنان را عهده دار گردد، بلكه پزشكان می بايست شرايطی را دارا باشند كه بتوانند به اين حرفه ی مقدس بپردازند. جدای از كسب آگاهی های پزشكی و تحصيل دانش مختلفه ی پزشكی كه بايد در محضر متخصصين پزشكی آن را بياموزند و اين امر خود نيز دوره های نسبتاً طولانی پزشكی را در بر می گرفت.

به طور كلی شخص داوطلب دانش پزشكی، می بايست خوش حافظه، باتجربه و مهربان باشد. چنين شخصی بايد كه آگاهانه به درمان بپردازد و با حوصله به درد بيمار خود گوش دهد، برای پول و نفع مادی كار نكند و از خداترسان باشد و اطلاعاتی نيز راجع به ادويه داشته باشد. در واقع نامواژه ی پزشک و درمانگر برازنده ی كسی بود و در جهان، آن كسی برازنده ی پله و پايگاهِ «درمانگری» بود كه پاسبانِ روانِ همگي مردم از گناه و تنِشان از بيماری باشد. به ديگر سخن «نزدِ يک يک مردم، نامِ «پزشک» ارزانی آن كسی ست كه روان يک يکِ مردم را از گناه و تنِشان را از بيماری بهبود بخشد.

يک پزشک مقبول در جامعه ی ايرانی، «به كار گيرنده ی درستِ نيرنگ ها، باريک نگر(=دقيق) بسيار كتاب خوانده، به ياد سپارنده ی نوشته ها، آزمايشگری ُپركار در شناخت نيرویِ جوهری و تغيير اَعراض /jadagan) چهره نمايي هایِ جوهر) است. يعنی؛ شناسنده یِ آن دسته از تغييرات عَرَضي كه سرشت ِتناني را به بدی (=بيماری) می كشاند، باشد.

اندام شناس و شناسنده یِ تغييرها (=تغييرات عارض بر سرشت)، شناسنده ی درمان بيماری ها، پزشکِ كار ديده، پزشكی نياميخته، خدا ترس )=tars-hu /متقی ( دوست هميارِ بيماران، تهی از رشک، دارنده ی صدای گرم، عاری از رفتار خوارمنشانه، شكيبا، به كار برنده ی درست نيرنگها (=ادعيه)، دشمن بيماری، خواهان، تندرستی بيماران، پرستار كودكان و زنان، نه آزاررسان، ملایم طبع، كاردان، سبک دست، فرهيخته كار و درمان فرما، شايسته ی خوشنامي ديرپا، نه دوستدار نام و آوازه، كه خواهان مزدِ آن جهانی است.

همانگونه كه از نوشتار فوق بر مي آيد يک پزشک بايد دارای خصايص گوناگون و منحصر به فردی بود كه، داشتن آن ويژگی ها از عهده ی هر كسی ساخته نبود. در واقع يک پزشک نه تنها می بايست، آزموده، كتابخوانده، پرحافظه، و هوشيار باشد، بلكه از برخي ويژگی های اخلاقی و فضايل نيز مي بايد برخوردار باشد، او فردی است دانش آموخته و بافضيلت، كه اندام ها و تغيير اعراض را به خوبي شناخته و درعين حال پرهيزگار و خداترس و فروتن نيز هست و جملگی به توسط اين خصائص است كه يک پزشک مي تواند در كار خويش مؤثر بوده و در كار درمان مفيد واقع شد.

پزشکان و آزمون پزشکی در ایران باستان (قسمت 1)

انواع آزمون پزشکان برای دریافت مجوز درمانگری

در متون ايران باستان، پزشكان با عملكردهايی متفاوت از يكديگر و وظايف مختلف به دسته هايی چند تقسيم مي شدند. اين پزشكان با سپری كردن دوره های تخصصی به هنگامي كه مجوز دريافت درمانگری را دريافت می كردند، بر اساس آموزشی كه دريافته بودند و با شايستگی كه كسب كرده بودند، به شيوه های گوناگون مشغول به كار می شدند. بدين ترتيب كه برخی از آنها با کلام مقدس و به عنوان مينو پزشكان (روان درمانان)، برخی با آتش و يا داغ، انواعی از پزشكان از طريق ِنباتات و گروهی نيز با توسل به كارد بيماران را تحت معالجه قرار مي دادند.

با اين حال اين تنها تقسيم بندی موجود درباره ی انواع پزشكان نبوده بلكه در متون مختلف ايراني شكل های ديگری از تقسيم بندی پزشكان ذكر گرديده است كه در اينجا با توجه به موضوع پژوهش، سعی می گردد به مهمترين آنها و به طور كلی اشاره شود.

در اين راستا در دينكرد، كه كتابی مبتنی بر اوستا و ترجمه های آن است و آن را به درستی «دانشنامه مزديسنی» نام نهاده اند. در عبارتی كلی پزشكان در دو گروه دسته بندی شده اند: يكی مینو پزشکی و ديگری گیتی پزشکی است و جداجدا حكم های هر يک را آورده است. حكم مينو پزشكی از طريق آموزه های دين زرتشتی (نيرنگِ دين بِه)، بيماری كه آفريده اهريمن است و ديگر نيروهای گزند رسان را از آفرينش دور می كند و نابود می گرداند. حكم گيتی پزشكی از طريق دانايی آموزه های بهدينی (دين بِه)، تن آفرينش گيتی را از بيماری آفريده شده توسط اهريمن مي زدايد (مراقبت می كند) و درمان می نمايد.

مطابق ونديداد، اين پزشكان در تخصص های خاص خويش دارای زيرگروه هايی با خويش كاری مشخصی نيز بودند بر اين اساس، شفادهندگان با گياه كه تحت عنوان ارور پزشک بودند خود به چند دسته تقسيم مي شدند. عده ای صرفاً جن گير بودند و عده ای بيماری های جسمی را درمان می كردند، كه شامل دو گروه «درست پد» و «تن پزشک» ها بودند.

درست پدها به از بین بردن عامل بیماری می پرداختند و تن پزشک ها بیماران مبتلا را درمان می کردند. در اين راستا همانگونه كه ذكر گرديد، در آموزه های زردشتی نيز، پزشكی دو قسم اصلي بر مبنای دو بُعد آدمی دارد:

1-گیتی پزشکی (=تن پزشکی)

2- مینو پزشکی(= روان پزشکی). 

هر يک از دو حوزه گفته شده نيز به دو قسمت عام و خاص تقسيم می شد و به شش زيرشاخه های تخصصی تقسيم می گشت:

1- پارسایی درمانی

2 آتش درمانی

3- گیاه درمانی

4- کارد درمانی

5- نیشتر درمانی

6- مانسر (=کلام مقدس) درمانی.

بر اين اساس خويش كاری و هدف پزشكان حرفه ایِ تحصيل كرده، حفظ اعضای بدن در برابر تباهی (های اهريمنانه) بود و اما اين اهداف با دريافتن تخصص در گونه های مختلف پزشكی تحقق می يافت. اين انواع تخصص ها چنانكه ديديم، دسته بندی و هر يک عملكرد متفاوتی را شامل می شد.

دين روی در جامعه ی ايران باستان وجود تخصص های گوناگون در دانش پزشكی سبب گرديده بود كه شرايط هر يک از متخصصين اين عرصه متفاوت از ديگری بوده و حتی آزمودن ايشان نيز به طريقی ديگر پزشكان در ايران باستان گزينش مينو پزشكان و روان درمانان حرفه ای و متخصص همانند گيتی پزشكان مستلزم آزمودن و موفقيت در آن بود. در اين بين شرايط يک مينو پزشک (مانثره درمان) «مانثرُ بَئشَزَ» دعا پزشک و متخصصين اين گونه از پزشكی با يک تن پزشک متفاوت بود و آزمودن ايشان نيز با ابزارها و روش های گوناگون صورت می گرفت.

به طور نمونه آزمون و گزينش روان پزشک در رشته ی روانپزشكی، استوا بر ابزار خيم و خرد بوده است. در اين آزمون ابتدا مينو پزشک را در حوزه ی دین سالاری (=آسرونی) امتحان می كردند، سپس در گستره ی خانه و خانواده، سديگر در گستره ی دِه و چهارم در گستره ی شهر و پنجم در گستره ی كشور و گر كسی شايستگی اش در تمامی مراتب و مراحل امتحان به اثبات مي رسيد، می توانست حتی به مقام زرتشت وارترين دينداران كه برترين پايگاه ميان روحانيون بوده است، دست يابد.

جالب است بدانيم آزمودن پزشكان در ايران باستان تنها به منظور آغاز كار درمانگری ايشان نبود، بلكه كار درمانگری دارای سلسه مراتبی بوده است كه در اين سلسله مراتب، شرايط صعود پزشكی به مرتبه ای والاتر و دريافت مجوز تخصصی تر در پزشكيی مورد نظر، آزمودن ديگر باره ای بود كه در اين آزمون «آن پزشكی كه در امتحان سربلند از آزمون نبود، اگر در مرتبه ای پايين تر بود، برای گزيدنش به پايگان بالاتر ديگر شايسته ی آزمودن نخواهد بود.

بنابراين می توان پزشكان دنيای باستان را همچون پزشكان امروزه دارای مراتبی دانست كه از پزشک عمومی تا پزشک فوق متخصص امتداد داشته است و اگر داوطلبی از آزمون مراحل پايين تر سربلند بيرون نمی آمد شايستگی آزمون برای پايگاه بلندتر را نمی يافت.

منابع:

آموزش علوم پزشكی در ايران باستان - آرمان زرگران و دیگران - مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی - 1390

آزمون پزشک و امتیازات پزشکان در ایران پیش از اسلام - آذر آهنچی - حمید کاویانی پویا - فصلنامه تاریخ پزشكی - سال پنجم- شماره پانزدهم- 1392

  • منبع
  • حقوق نیوز

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید