امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 275506
۳۰۴۶
۱
۰
نسخه چاپی

تعریف وصیت | شرایط صحت وصیت | انواع وصیت | تفاوت های بین وصیت تملیکی با وصیت عهدی | اقسام تنظیم وصیت نامه

تعریف وصیت | شرایط صحت وصیت | انواع وصیت | تفاوت های بین وصیت تملیکی با وصیت عهدی | اقسام تنظیم وصیت نامه

وصیت، تعیین تکلیف شخص نسبت به اموال یا امور وی، برای بعد از وفاتش می‌باشد. وصیت یک عمل حقوقی است که آثار آن معلق به فوت است یعنی تا زمانی که شخص در قید حیات می باشد، وصيت نمودن هیچ تأثیری بر اموال وی ندارد بلکه تاثیر وصیت وی پس از فوت شخص می باشد.

تعریف وصیت

وصیت عمل حقوقی است که به موجب آن وصیت کننده (موصی) به طور مستقیم یا بواسطۀ دیگری در اموال یا حقوق خود برای بعد از مرگ تصرف می کند. در همین جا لازم است اشاره شود عناصر وصیت عبارتند از:

1- موصی: یعنی وصیّت کننده

2- موصی له: کسی که از وصیّت استفاده می کند

3- موصی به: چیزی که به عنوان وصیّت پرداخت می شود

4- وصی: کسی که به وصیّت عمل می کند

بدیهی است موصی به کسی گفته می شود که اقدام به وصیّت تملیکی یا عهدی می کند و داشتن اهلیت که شامل بلوغ، عقل، اختیار، رشد، افلاس و ورشکستگی و مستی و بیهوشی است، شرط شده است. منظور از موصی له کسی است که به وسیله وصیّت تملیکی مالی به او واگذار می شود. موصی له نیز باید واجد دو شرط باشد تا وصیّت صحیح و نافذ باشد؛ یکی موجود بودن در هنگام وصیّت و دوم اهلیت تملک داشتن. موصی به عبارت از مالی است که مورد وصیّت قرار می گیرد و آن ممکن است عین باشد یا منفعت و یا حق، کلی باشد یا شخصی و امثال اینها. وصی در لغت به معنای سرپرست شرعی و عامل به وصیّت است.

البته وصیت می تواند چهره های گوناگونی داشته باشد و لذا ممکن است وصیت کننده مالی را به کسی ببخشد و یا دیگری را از پرداخت دین و بدهی معاف کند و یا در امور خیریه مانند رسیدگی به امور ایتام سفارشی داشته باشد. بر اساس قانون مدنی وصیت به دو قسم تقسیم می گردد که در ادامه به توصیف آنها پرداخته می شود.

موضوع وصیت نامه

موردی که به آن وصیت می شود باید دارای شرایط ذیل باشد:

1- جایز باشد

2- دارای منفعت حلال باشد

3- از ملک شخص وصیت‌کننده باشد یعنی وصیت‌کننده باید مالک آن چیزی باشد که وصیت می‌کند. بنابراین اگر فردی نسبت به اموال دیگران وصیت کند، صحیح نیست، اگرچه مالک آنها نیز اجازه بدهد

4- آنچه وصیت می ‌شود باید قابلیت نقل و انتقال و معامله داشته باشد، لهذا طبق این قاعده نمی‌توان اموال عمومی و موقوفه را مورد وصیت قرار داد

5- مالی را که در آینده به وجود می‌آید می‌توان وصیت نمود مثلاً سود سپرده ای را که در آینده پرداخت می‌شود، وصیت کرد

6- در زمان اجرای وصیت، باید توجه داشت بعضی از واجبات مانند حج واجب و بدهکاری موصی همچون خمس و زکات، باید از اصل مال پرداخت شود

7- هنگام تنظیم وصیت نامه، وصیت کننده نمی‌تواند ورّاث را از همه‌ ارث محروم كند یا تمام اموال خود را به یک نفر ببخشد و یا یک یا چند نفر از وراث خود را از ارث محروم کند و الا وصیت نامه‌ وی فقط تا ثلث اموالش صحیح و نافذ است. بنابراین وصیت متوفی تنها تا میزان یک سوم اموال نافذ بوده و اگر متوفی بیشتر از یک سوم اموالش را وصیت کرده باشد، در آن صورت، اجرای وصیت نیاز به اجازه ورّاث دارد.

شرایط صحت وصیت

از جهت شرایط صحت وصیت نامه به دو دسته ذیل تقسیم می شود:

1) وصیت کتبی- کتبی بودن مطالب مندرج در وصیت نامه از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا از آنجاییکه آخرین نوشته (وصیت کننده) به عنوان آخرین اراده وی تلقی می شود، لهذا جهت اطمینان خاطر موصی له (کسیکه بنفع او وصیت شده) ضمن اینکه قانونگذار اختیار هرگونه تغییری را داده، به همین جهت از نظر قانونی وصیت شفاهی قابلیت استناد ندارد.

2) وصیت شفاهی: این نوع وصیت به آن دسته ای اطلاق می شود که در موارد اضطراری مانند جنگ و زلزله نمی‌توان تشریفات نوشتن وصیت نامه را رعایت کرد، و بدین جهت در حضور دو شاهد به‌طور شفاهی بعمل می آید، مشروط بر اینکه یکی از شاهدان مفاد وصیت‌نامه را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم کند و به امضای حاضران برساند.

البته اگر وصیت‌کننده تا زمان عادی شدن شرایط در قید حیات باشد، باید وصیت نامه‌ی خویش را با تشریفات صحیح قانونی تنظیم کند. بنابراین ممکن است شخصی شفاهاً وصیت کند و ورّاث هم به وصیت او عمل کنند، لیکن چنانچه بین آنها اختلافی وجود داشته باشد، برای اثبات آن در دادگاه با مشکل روبرو خواهند شد.

نا گفته نماند که موصی می تواند در هر شرایطی از وصيت خود برگردد و وصيت دومي بعد از وصيت اول خود صادر کند. در اين صورت وصيت دوم مورد پذيرش است و به اجرا درمي‌آيد.

شرایط طرفین وصیت

الف) شرایط موصی

وصیت کننده باید دارای پنج شرط باشد که عبارتند از: 1- بلوغ 2- عقل 3- اختیار 4- رشد 5- عدم خودکشی. به عبارت دیگر، وصيت‌کننده بايد اهليت داشته و مجاز به تصرف در اموال خود باشد. لذا وصیت کودک، فرد دیوانه، مست و کسی که مجبور شده باشد و نیز محجوری که از تصرف در اموالش ممنوع است، صحیح نیست.

ب شرایط وصی

وصی یا به عبارتی شخص اجرا کننده وصیت باید بالغ، مسلمان و قابل اطمینان باشد. بنابراین، وصیت به نابالغ، دیوانه و کافر صحیح نیست. ضمناً همین که وصی مورد اعتماد باشد، کافی است گرچه احتیاط آن است که عادل باشد.
از جمله شرایط دیگر اینکه، اگر وصی وصیت را بپذیرد و تا زمان مرگ وصیت‌کننده آن را رد نکند یا اگر رد کرد، به اطلاع او نرساند، اجرای وصیت بر وی واجب است. لیکن اگر وصی پس از مرگ وصیت‌کننده از وصیت اطلاع یابد، حق رد آن را ندارد و باید آن را اجرا کند.

انواع وصیت

بر اساس ماده ۸۲۵ قانون مدنی وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.

همچنین بر اساس ماده ۸۲۶ قانون مدنی:

وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
‌وصیت کننده موصی، ‌کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له،‌ مورد وصیت موصی‌به و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.

الف) وصیت تملیکی

گاهی شخصی مال یا منفعتی از مال خویش را در وصیت‎نامه‌ خود برای دیگری وصیت می‌ کند، که به این نوع وصیت تملیکی می‌ گویند. در واقع، این نوع وصیت عمل حقوقی مجانی یا باصطلاح حقوقی غیر معوض است که اموال شخص متوفی پس از فوتش، به تملّک دیگری در می‌آید. لیکن در هر صورت این تملیک با قبول وصیت شونده در پی فوت وصیت کننده تحقق می یابد، گرچه در وصیت بر افراد نامحدود و غیر محصور قبول آنها شرط نیست.

نکته حائز اهمیت اینکه؛ قبول موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست، زیرا موصی می تواند از وصیت خود منصرف شود. لیکن چنانچه موصی له وصیت را بعد از فوت موصی قبول کند و موضوع وصیت را قبض (تصرف) کند، دیگر نمی تواند وصیت را رد کند و بعبارت دیگر، تمّلک موضوع وصیت تحقق می یابد.گ

بر اساس ماده ۸۲۶ قانون مدنی وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. بنابراین وصیت تملیکی یعنی اینکه شخصی در زمان حیات مالی از اموال خود را برای بعد از فوت خود به شخص دیگری منتقل نماید. بنابراین اشخاص می توانند تکلیف اموال خود را پس از فوت خود تا حدودی مشخص نمایند ولی لازم به ذکر است این مسئله به صورت مطلق نمی‌باشد یعنی یک شخص توان اینکه در خصوص تمام اموال خود برای بعد از فوتش تعیین تکلیف نماید را ندارد زیرا به موجب قانون هر کس می تواند تا یک سوم از اموال خود را وصیت کند و در صورتی که این میزان بیش از یک سوم باشد باید ورثه شخص آن میزان زائد در یک سوم را اجازه دهند در غیر این صورت وصیت مازاد بر یک سوم باطل می باشد و تأثیری نخواهد داشت.

وضعیت تملیک خود به دو دسته تقسیم می شود:

وصیت تملیکی خاص: وصیتی که موصی لهم( کسانی که وصیت به نفع او یا آنها شده است) آن محصور باشد( یعنی قابل شمارش و شناخته شده)، وصیت تملیکی نوعی عقد است و بدون اینکه شخصی که وصیت به نفع او شده است قبول کند واقع نمی گردد بلکه نیازمند قبول وی می باشد در این رابطه ماده ۸۲۷ قانون مدنی مقرر می دارد تملیک به موجب وصیت محقق نمی‌شود مگر با قبول موصی له، پس از فوت موصی. طبق ظاهر ماده زمانی که وصیت را قبول می‌کند مالکیت آن مال به وی منتقل می گردد یعنی اثر وصیت و تملیک، از تاریخ قبول و محقق می شود مگر اینکه محرز شود که شخصی که وصیت کرده است می‌خواسته مالکیت مال مورد وصیت و تمام آثار آن در فاصله فوت و قبولی هم متعلق به موصی له باشد. در نتیجه تشخیص اراده موصی در تعیین مالکیت منافع موصی به حائز اهمیت می باشد.

وصیت تملیکی عام: وصیت تملیکی عام یعنی وصیتی که موصی لهم آن غیر محصور است مانند وصیت برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، یا وصیت بر جهت است، مثل وصیت برای ساختن مسجد یا وصیت به جهت ساختن پل.

ب) وصیت عهدی

گاهی شخص وصیت‌کننده از شخصی می‌خواهد تا عملی را برایش انجام دهد مثلاً وصیت می‌کند که بعد از مرگش بعضی از اموالش را وقف کند یا بدهی‌های وی را پرداخت کند این نوع وصیت در اصطلاح حقوق وصیت عهدی خوانده می‌شود.
کسی که مجری انجام وصیت قرار می‌گیرد در زمان زنده بودن وصیت کننده می‌تواند با این وصیت مخالفت کند و نپذیرد اما پس از مرگ وی، مجری باید به انجام آنچه که موضوع وصیت متوفی بوده عمل کند. به طور مثال ممکن است شخصی از وصی بخواهد یکصد میلیون به فلانی و خانه اش را به همسرش و یک حج نیابتی برای وی انجام دهند. بدیهی است این امکان وجود دارد که در زمان حیات موصی بلحاظ موانعی مانند خطر جانی نسبت به سفر حج مخالفت شود، لیکن بدون تردید بعد از فوت وی، باید پس از رفع مانع به موضوع وصیت عمل شود.

به موجب ماده ۸۲۶ قانون مدنی: وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور می نماید. وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع شده است موصی له، مورد وصیت موصی به و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود وصی نامیده می شود. با توجه به این ماده وصیت عهدی ایجاد تعهد برای شخصی برای بعد از فوت موصی میباشد یعنی شخصی برای بعد از فوت خود وصیت کند و تعهداتی را مبنی بر سرپرستی فرزندان صغیر است یا اداره امور و اموالش برعهده اشخاصی گذارد شخص وصیت کننده را موصی و شخصی را که به واسطه این وصیت متعهد شده وصی گویند. بنابراین باید پذیرفت که برخلاف تصور مردم مبنی بر اینکه وصیت صرفاً انتقال مالی به شخص دیگری پس از فوت است ممکن است وصیت به وجود آورنده یک تعهد برای شخصی باشد که پس از فوت وصیت کننده ایجاد می گردد.

همانطور که پیش از این نیز بیان شد شخصی که از جانب موصی برای انجام برخی از امور بعد از فوت موصی تعیین می‌شود وصی نام دارد وصی معمولاً برای اداره امور و اموال فرزندان محجور موصی تعیین می‌شود در خصوص وصی باید به موارد زیر توجه نمود:

بر اساس ماده ۸۵۷ موصی میتواند برای شخص وصی ناظر نیز قرار دهد و حدود اختیارات ناظر را تعیین کند. وسیع تعیین شده باید بر اساس وصایای موصی رفتار کند و گرنه ضامن خواهد بود یعنی مسئول جبران خسارت خواهد بود همچنین ممکن است منعزل گردد، مثلاً بر اساس ماده ۱۱۹۱ قانون مدنی قانون ویژگی عدالت را برای وصی لازم ندانسته ولی در صورتی که او مرتکب خیانت گردد منعزل شدن او را پیش بینی کرده است.

تفاوت های بین وصیت تملیکی با وصیت عهدی

- اولین تفاوت تملیکی و عهدی این است که موضوع وصیت تملیکی تملیک و انتقال مال موصی به موصی له است در حالیکه موضوع وصیت عهدی ایجاد تعهدی برای شخص وصی میباشد. باید توجه نمود که این درست نیست که موضوع وصیت عهدی را محدود به نصب وصی کنید بلکه هر وصیتی که اثر آن ایجاد تعهد باشد و مستقیماً منجر به تملیک مال نشود عهدی است به همین دلیل فقها آن را ” تسلیط بر تصرف” نامیده‌اند.

- وصیت تملیکی نوعی عقد است چراکه نیازمند قبول شخص موصی له است و بدون قبول او مال مورد وصیت به او منتقل نمیشود ولی وصیت عهدی، ایقاع است و نیازمند قبول وصی نیست و به صرف اراده موصی به وجود میآید. نکته‌ای که بر اساس ماده ۸۲۸ قانون مدنی مقرر گردیده است و مربوط به همین قسمت می باشد این است که در صورتی که وصیت تملیکی به صورت عام باشد مثل اینکه شخص وصیت کننده مالی را به فقرا بر اساس وصیت انتقال دهد، در چنین مواردی بر خلاف وصیت تملیکی خاص، قبول شرط نیست یعنی وصیت بر غیر محصور نوعی وصیت عهدی است و در نتیجه این نوع وصیت نیز ایقاع می باشد.

- وصیت تملیکی از جانب موصی قابل رجوع است و هروقت خواست میتواند از وصیت خود برگردد چون وصیت نشان دهنده آخرین اراده موصی است و نمیتوان آن را غیر قابل رجوع نمود ولی موصی له قبل از اینکه مال مورد وصیت را قبض کرده باشد حتی اگر قبلا آن را قبول نموده باشدمیتواند رجوع کند ولی زمانی که مال مورد وصیت را قبض نموده باشد، دیگر امکان رجوع برای وی نیست ولی وصیت عهدی ایقاع است. لازم به ذکر است که وصی می‌تواند تا زمانی که شخص وصیت کننده زنده است وصیت را رد نماید ولی زمانی که وصیت کننده فوت نمود وصی دیگر حق رد را نخواهد داشت حتی اگر به وصیت علم نداشته باشد

در این باره ماده ۸ ۱۳۴ قانون مدنی بیان می‌دارد “در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی می‌تواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد و بعد از آن حق را ندارد گرچه جاهل بر وصیت بوده باشد”.

- در وصیت تملیکی شرط است که شخصی که به نفع او وصیت شده است در زمان قبول وصیت دارای اهلیت باشد یعنی بالغ عاقل و رشید باشد ولی در وصیت عهدی برخلاف وصیت تملیکی وجود اهلیت وصی در زمان فوت موصی شرط است نه زمانی که شخص وصیت را می نوشت چراکه تعیین نمودن وصی نوعی ایقاع است و اراده وصی در آن تاثیری ندارد.

اقسام تنظیم وصیت نامه

گاهی پیش می آید که شخص وصیت‌کننده، گفته‌های خود خطاب به ورثه را بر ورقه‌ای از کاغذ با دست‌خط خودش می‌نویسد و از چند معتمد محل نیز می‌خواهد تا زیر آن را امضا کنند که به آن وصیت‌نامه عادی می گویند. البته اگر ورثه صحت و درستی آن را تایید کنند، معمولاً در مراجع رسمی پذیرفته می‌شود.
لیکن از لحاظ اصولی نوشتن وصیت نامه به سه طریق ریر انجام می شود:

الف) وصيت‌ نامه‌ خودنوشت

وصیت نامه خودنوشت به خط وصیت‌کننده است و دارای تاریخ به روز، ماه و سال به همراه امضای وصیت‌کننده است. لازم بذکر است به لحاظ پنهان نگاه داشتن وصیت نامه و نیز به جهت تن ندادن به هزینه های محضر، برخی این نوع وصیت را ترجیح می دهند. در حالی که ممکن است به دلیل نداشتن اطلاعات حقوقی و در اثر اشتباهات قانونی، موارد خلاف مقررات در متن وصیت‌نامه درج ‌شوند.

به عنوان مثال، فردی که قصد نوشتن وصیت‌نامه خودنوشت را دارد و بر اساس آن، می‌خواهد یکی از فرزندانش را از ارث محروم کند، با نوشتن چنین وصیت‌نامه‌ای، بدون دارا بودن اطلاعات حقوقی مورد نیاز در این زمینه، تصور می‌کند که اموالش در زمان پس از فوت، به طریق دلخواه و مورد نظر به وراثش منتقل شده و فرزند محروم از ارث البته به تصور خودش، هیچ بهره‌ و سهمی از این اموال نخواهد برد. لیکن باید بدانیم بر اساس ماده ۸۴۳ قانون مدنی: وصیت به زیاده بر ثلث ترکه، نافذ نیست؛ مگر به اجازه‌ وراث و اگر بعضی از ورثه اجازه دهد، فقط نسبت به سهم او نافذ است.

با این توصیف، افراد تنها می‌توانند تا میزان یک سوم از اموال خود را وصیت کنند و در صورت وصیت بر بیش از آن، نیاز به تایید وتنفیذ ورّاث می باشد. بر این اساس، دو سوم باقیمانده اموال، طبق قانون ارث بین وراث تقسیم می‌شود؛ زیرا کسی نمی‌تواند در وصیت‌نامه خود، وراث خود را از ارث محروم کند مگر اینکه در زمان حیات، تکلیف اموال خود را مشخص کرده باشد.

ب) وصيت‎نامه‌ سرّی

وصیت نامه‌ سرّی، وصیتی است که توسط موصی امضاء و لاک مهر می شود و در اداره ثبت محل اقامت او یا محل دیگری که در آیین نامه وزارت دادگستری معین شده است، به امانت گذارده می شود. بنابراین چنین مواردی مخلوطی از وصیتنامه رسمی و خود نوشت است. لیکن برخلاف وصیت خودنوشت به خط هرکسی می‌تواند باشد اما به طور مسلّم باید به امضای شخص وصیت‌کننده برسد و طبق قانون باید به اداره‌ ثبت محل اقامت وصیت‌کننده یا در مکانی که آیین‌نامه‌ مذکور تعیین کرده تحویل داده شود. البته طبق قوانین امور حسبی، شخص بی‌سواد نمی‌تواند وصیت‎نامه‌ی سرّی تنظیم کند.

ج) وصيت‌نامه‌ رسمی

بهترین نوع وصیت‌نامه، وصیت‌نامه رسمی است؛ زیرا امکان دخل و تصرف و جعل در آن وجود ندارد. به علاوه با ثبت این نوع از وصیت در دفاتر اسناد رسمی،‌ نگرانی‌های ناشی از گم شدن، تحریف شدن و از بین بردن وصیت‌نامه از بین می‌رود و اراده وصیت‌کننده از خطرات و وقوع حوادث مصون می‌ماند.
وصیت‌نامه رسمی، سندی رسمی و لازم‌الاجرا به شمار می‌رود و مفاد آن خواه ناظر به اموال منقول باشد و خواه ناظر به اموال غیرمنقول،‌ بدون نیاز به حکم دادگاه، قابل اجرا است و اسناد عادی تاب مقاومت در مقابل اسناد رسمی را ندارند. به عنوان مثال، دادگاهی که گواهی حصر وارثت را صادر می‌کند، به موضوع صحت اصالت سند و نیز رعایت تشریفات و سایر امور لازم درباره وصیت‌نامه عادی، به نحوی که در قانون امور حسبی و سایر قوانین مقرر شده است، وارد نشده و رسیدگی نمی‌کند و فقط مراتب ارائه وصیت مزبور را در گواهی حصر وراثت ذکر می‌کند و چنانچه از حیث ثلث و مازاد بر آن اختلافی وجود نداشته نباشد، وصیت‌نامه بدون هیچ‌گونه منعی قابل اجرا خواهد بود.

  • منبع
  • وکیل تاپ
  • پایگاه اطلاع رسانی امور فرهنگی قوه قضائیه

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید