سندروم ایمپاستر یا فریب
افرادی که درگیر سندرم ایمپاستر هستند، اغلب احساس می کنند که لیاقت دستاوردهای خود را ندارند. آنها معتقدند که آنقدرها که دیگران فکر می کنند شایسته و باهوش نیستند؛ و به زودی، مردم حقیقت راجع به آنها را می فهمند. افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر اغلب با مهارت هستند؛ آنها حتی دارای منصب عالی و همچنین تعداد زیادی مدرک دانشگاهی هستند.
چرا حتی اگر شواهد زیادی در مورد موفقیت آنها وجود داشته باشد، آنها حسی مانند فریب دارند؟ آنها به جای اذعان به توانایی های خود و همچنین تلاش هایشان، اغلب دستاوردهای خود را به دلایل موقت مانند شانس و تلاش لحظه ای نسبت می دهند.
سندرم ایمپاستر همچنین به کمال گرایی مربوط می شود، که در آن افراد برای انجام حد مطلوب شان در 100 درصد از زمان خود، فشار را تحمل می کنند؛ و وقتی این اتفاق نمی افتد، احساس بی کفایتی و اضطراب می کنند. برای افراد مفید است که شیوه دیدن کمال را تغییر دهند، به ویژه اگر به قیمت سلامتی آنها تمام شود.
ایمپاسترها معتقدند در زیر ابری زندگی میکنند که در آن دیگران را فـریب دادهاند. آنان مصرّانه این احساس را در خود ایجاد میکنند که از آنچه شایستگی آن را ندارند گـریختهاند و ایـن لیـاقت را اتفاقی به دست آوردهاند. این گروه علیرغم کسب موفقیت،از پپیشرفتهای خود احساس لذت نمیکنند.
پژوهش دربارهء سندرم ایمپاستر را برای اولین بـار در سـال ۱۹۷۸ دو درمانگر به نام های پائولین کلانس و سوزان آیمز آغاز کردند. زمانی که آن دو مشغول مطالعه بر روی گروهی از زنـان بـسیار کامیاب وموفق بودند، دریافتند که این زنان از سطح بالایی از خود تردید و احـساس درمـاندگی برخوردارند و در زمینه درونیسازی ترقیات و پیروزیهای خود در رنـج هـستند. آنـان بر این باور بودند که دیگران را فـریفتهاند زیـرا معتقد بودند که کلیه موفقیت های آنها مبتنی بر شانس بوده است نه ناشی از لیـاقت و شـایستگی خودشان، در صورتی که واقعیت عـکس بـاور آنان بـود. تخمین زده میشود که حدود ۴۰ درصد جـمعیت افـراد دارای این سندرم هستند.
پس از تـحقیقات کلانس و آیمز، پژوهشهای زیـاد و مـقالات فراوانی به شناخت این سـندرم و نـحوه مقابله با آن اختصاص داده شد.
خصوصیات روانشناختی افراد مبتلا به ایمپاستر
- اضـطراب بالا و همیشگی
- عزت نفس پایین
- درونگرایی
– کمحوصلگی
– خودپنداره منفی
- احساس گناه
- شرمساری و ندامت
- بهداشت روانی پایین
- تعارض بین حقارت و برتری طلبی
- ترس از رو شدن دست
- ترس از شناسایی شدن
- اسنادهای بـیرونی
- احـساس بیکفایتی
- احساس خودتردیدی
- داشتن دردهای روانی-تنی
- کمالگرایی
- ترس از ارزیابی منفی
- حساسیت نسبت به انتقاد
این سندرم قبلا به خانمها نسبت داده میشد،ولی تحقیقات اخیر نشان داده است که آقـایان هـم به تعداد مشابه از این سندرم رنج میبرند.
سندروم فرزند میانی | تاثیرات منفی و مثبت سندروم فرزند میانی بر بزرگسالی
سندروم آلپورت | انواع ژنتیکی سندرم آلپورت | نشانه ها و درمان سندرم آلپورت
علایم سندروم ایمپاستر
نتایج مطالعات نشان میدهد که ۷۰ درصد مردم بدون اینکه حتی خودشان بدانند حداقل یک بار در طول زندگی این سندروم را تجربه کردهاند. این سندروم قبلاً به زنان نسبت داده میشد، اما نتایج مطالعات اخیر نشان داده است که مردان نیز به سهم خود از این بیماری رنج میبرند. مبتلایان به این نوع سندروم معمولاً علائمی مانند اضطراب بالا و همیشگی، عزت نفس پایین، کم حوصلگی، احساس گناه، درونگرایی، شرمساری و ندامت، سلامت روانی پایین، کمالگرایی، ترس از ارزیابی منفی، احساس بیکفایتی و حساسیت نسبت به انتقاد دارند.
گروه های در معرض خطر سندروم ایمپاستر
۱- افرادی که موفقیتشان سریع حاصل شده است: نویسندهای که کتابش بهترین فروش را داشـته یـا فروشندهای که بهترین و بیشترین فـروش را داشـته و یا هر فردی که به سرعت به موفقیتی دست یافته است، بیشتر از دیگران در معرض خطر این سندرم قرار دارد. این افراد در چنین شرایطی،این طـور فـکر میکنند: «نمیدانم برای اولیـنبار، چـطور توانستم این کار را بکنم، چطور ممکن است که بتوانم دوباره چنین موفقیتی کسب کنم؟»
۲- گروه دیگری که از این سندرم آسیب مـیپذیرند افـرادی هستند که اولین فرد زبده و حرفهای در کل خانواده هستند. این امر بیشتر در میان سیاهپوستان، رومیان، آسیاییها، آمریکاییها و بومیان آمریکا و نیز مـهاجرانی دیـده میشود کـه اغلب بار سنگین انتظاراتی را که از آنها برای حمایت از خانواده، اجتماع، نژاد یا ملیت میرود، به دوش میکشند.
۳- افـرادی که والدینی بسیار موفق دارند: زمانی که یک یا هردو والد سـابقه مـوفقیتهایی چـشمگیر داشتهاند، فرزندان این فشار را حس میکنند که باید از عهده این کار برآیند.
۴- افرادی که در میان دیگران یا در زمینه کاری خـود«تک»بوده و یا اولیـن فـردی هستند که یک ویژگی منحصر به فرد را دارند. همه ما میدانیم که در معرض فشار و یا خطر بودن چه حالتی ایجاد میکند. زمانی که شما یگانه زن،ی گانه چهره و یا یگانه فرد دارای مـعلولیت، در میان دیگران باشید و یا در زمینه کاری خود یک اقلیت محض باشید،این فشار شدیدتر خواهد بود، زیرا حالا شما به عنوان نمایندهای از گروه خود قلمداد میشوید. اینکه شما امکان این را نـدارید کـه حداقل فردی متوسط باشید و یا در امور خود شکست بخورید و هیچ ارتباط و اتصالی با گروه اجتماعی خود نداشته باشید، ممکن است منجر به بروز احساس تردید و یا حس تظاهر،در شما شـود.
۵- اشخاصی که به مشاغلی مشغول هستند که با جنس آنها همخوان نـیست، بیشتر دچـار سندرم ایمپاستر میشوند.
۶- افرادی که تنها کار میکنند: در مورد کسانی که تنها کار میکنند،هـیچ نـوع مـدیریت، بررسی عملکرد و معیارهای ثبت شـدهای وجـود نـدارد. در عوض سنجش کارایی و موفقیت آنها کاملا درونی استو این مسأله مشکلساز است، زیرا افرادی که به این سندرم مبتلا هستند، مـعیارهای فـوق العـاده بالایی برای خود در نظر میگیرند.
۷- افـرادی که در زمینههای ابتکاری که در آنها، هر تلاشی مستلزم عملکردی جدید و مـتفاوت است،فعالیت دارند،در معرض این سندرم قرار دارند.
۸- دانشآموزان: عجیب نیست که ارزشیابی و رتبهبندیهای منظم،ب اعث میشود که دانشآموزان، نسبت به گـروههای دیـگر در آزمـونهای ایمپاستر،نمرات بالاتری به دست بیاورند.
در واقع،در مورد ایـن افـراد،افزایش سطوح موفقیت،موجب تشدید احساس ایمپاستر در آنها میگردد.
توجه: اشخاصی که احساس ایمپاستر دارند،هرگز ایمپاستر نیستند،بلکه فـقط فـکر میکنند که این طور هستند. اشخاصی که از سندرم ایـمپاستر رنـج مـیبرند،افرادی واقعا باهوش،متفکر و توانمند هستند.آنها فقط به باور این مطلب نرسیدهاند.
سندروم نفروتیک | دفع پروتئین توسط ادرار
سندروم نوزاد لرزان | نتیجه تکان شدید و با شتاب نوزاد
اختلال هرزه خواری یا سندروم پیکا | خوردن خاک یا مدفوع در افراد
تشخیص سندروم ایمپاستر
جالب است که افراد بهسختی میتوانند این سندروم را در خودشان تشخیص بدهند. بیشتر مردم این را قبول میکنند که ممکن است در آدمهای دیگر چنین سندرومی مشاهده شود، اما وقتی نوبت به خودشان میرسد، معتقدند که نخیر، خودشان واقعا و حقیقتا متقلبند و سندرومی در کار نیست!
با وجود این، اگر هرکدام از نشانههای زیر را در خودتان دیدهاید، بعید نیست که شما هم دچار این اختلال شده باشید:
- مدام به تواناییهای خود شک میکنید و احساس بیکفایتی دارید.
- افکاری مانند «من بیارزشم» یا «من لیاقت این را ندارم» در ذهن دارید.
- نگرانید که نکند نتوانید در حد انتظار دیگران ظاهر شوید.
- بر اشتباههای خود متمرکز هستید، نه موفقیتها.
- گرایشهای کمالگرایانه دارید.
- فکر میکنید شغلتان آنقدر راحت است که هرکسی میتواند انجامش بدهد.
- فکر میکنید استعدادها و نقاط قوت شما پیش پا افتادهاند یا خاص نیستند.
- باور دارید که کارهایی که انجام میدهید هرگز کافی نیستند.
- باور دارید که اگر لازم باشد از نو شروع کنید؛ دیگر شانس، استعداد یا توانایی تکرار کردن موفقیت فعلیتان را نخواهید داشت.
غلبه بر سندروم ایمپاستر
۱- آشنا شدن با این سندرم یـکی از راههای مقابله با آن است.
۲- با دیگران رو راست باشید و احساسات و افـکارتان را بـا آنها مطرح کنید.
۳- قـابلیتهای خـود را بشناسید و در تفکیک احساسات خود از حقایق تلاش کنید.
۴- به طور واقعی افکار و احساسات خود را بررسی کنید. افکار و احساسات ناشی از سندرم ایمپاستر را مورد سؤال قرار دهید و افکارتان را متعادلتر سازید.
۵- نسبت به مـوفقیتهای خـود واقعیتنگری داشته باشید.
۶- به درک و شناخت تفاوت میان احساسات و واقعیت برسید.
۷- با دیگران در ارتباط باشید، برقراری ارتباط با دیـگران شـما را در بررسی واقعیت یاری میدهد و دیگر احساس تنهایی نمیکنید.
۸- زمانی که دوستان و افراد قـابل اعـتماد از شـما تعریف و تمجید میکنند،آنان را باور کرده و تمجید آنها را قلبا بپذیرید.
دیدگاه