امروز: پنج شنبه, ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۲۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 273777
۱۷۸۷
۱
۰
نسخه چاپی
Leon Trotsky

لئون تروتسکی | تروتسکی و استالین

تروتسکی مدافع انقلاب جهانی بود، یعنی تروتسکی به صدور انقلاب به خارج از مرزهای شوروی اعتقاد داشت اما استالین مدافعِ سوسیالیسم در یک کشور. استالین بر این باور بود که باید انقلاب را در داخل شوروی تقویت کرد

لئون تروتسکی | تروتسکی و استالین

تروتسکی در سال ۱۸۷۹ با نام خانوادگی «لِف داویدوویچ برونِشتاین» در امپراتوری روسیه به دنیا آمد، اما هنگامی که برای فرار به لندن، از پاسپورت جعلی بریتانیایی تحت عنوان لئون تروتسکی استفاده کرد، به این نام مشهور شد. تروتسکی نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی انقلاب اکتبر و تشکیل ارتش سرخ داشت.

زندگینامه لئون تروتسکی

لئون تروتسکی در ۱۸۷۹ در اوکراین که بخشی از روسیه به حساب می‌آمد متولد شد. پدرش کشاورزی یهودی بود و خانواده مشکل مالی نداشت. او از هفده سالگی روحیه انقلابی پیدا کرد، اما هنوز مارکسیست نبود، بلکه در بحث‌های گروهی آن سالها، دختری که ۷ سال از او بزرگ‌تر بود، او را مجاب کرد تا مارکسیست شود. تروتسکی در سال ۱۹۰۰ با همان زن ازدواج کرد.

فعالیت‌های تروتسکی باعث شد بازداشت و به سیبری تبعید شود، اما در سال ۱۹۰۲ از تبعید گریخت. لنین او را به لندن دعوت کرد و همین شد که مدتی را با لنین زندگی کرد. از ۱۹۰۲ تا ۱۹۱۷ تروتسکی از چهارگوشه ی جهان سر درآورد! از بریتانیا و آلمان و اتریش و فرانسه و اسپانیا و بالکان تا سرانجام به نیویورک رسید. حتی در سال ۱۹۰۵ به روسیه بازگشت، اما بازداشت و دوباره محکوم به تبعید مادام‌العمر شد و البته دوباره گریخت!

در سال ۱۹۱۷ و پس از انقلاب اکتبر که بولشویک‌ها قدرت را در روسیه تصاحب کردند، تروتسکی نیز که در کمیته مرکزی حزب بود به سمت‌های کلیدی رسید: از وزارت خارجه تا وزارت جنگ و فرماندهی ارتش سرخ. بسیاری از سیاستمداران حزب کمونیست شوروی، تروتسکی را جانشین حتمی لنین می‌دانستند، اما با مرگ رهبر نخست شوروی در ۱۹۲۴، ورق به سود استالین برگشت.

 تروتسکی در حفظ رژیم بلشویکی نقشی حیاتی داشت و خود را جانشین لنین می‌دانست، اما تکبر روشنفکرانه‌اش باعث شد دوستان اندکی داشته باشد و اصلیت یهودی‌اش به ضررش تمام شد. به همین خاطر بعد از بیماری و مرگ لنین در ژانویه ۱۹۲۴، تروتسکی به راحتی توسط استالین کنار زده شد. در ۱۹۲۷ از حزب اخراج شد و بعد دوران تبعید داخلی و خارجی رسید، اما تروتسکی به نوشتن علیه استالین ادامه داد. تروتسکی در ۱۹۳۶ به مکزیک رفت.

تروتسکی در تبعید نیز همواره به خائنان و «خیانت به انقلاب» حمله می‌کرد. او در کتابی به همین نام خواهان احیای دموکراسی شورایی و سیستم چندحزبی شد. ظاهرا تروتسکی می‌دانست که در بسیاری از ایستگاه‌های زندگی در تبعیدش می‌تواند از شر استالین در امان باشد؛ اما نمی‌تواند از شر ماموران و جاسوسان او خلاصی یابد. هنگامی که حاکم کرملین خبردار شد که تروتسکی در مکزیک زندگی می‌کند و در حال نوشتن زندگی‌نامه او (استالین) است، به سه گروه از یگان‌های مرگ دستورات و ماموریت‌هایی ویژه داد.

تروتسکی و همسرش در سال ۱۹۴۰ در یک قلعه بسیار محافظت‌شده در مکزیک زندگی می‌کردند؛ اما ظاهرا ماموران از این قلعه کارآمدی بیشتری داشتند. یکی از این ماموران با منشی تروتسکی رابطه برقرار کرد و به وسیله او به داخل خانه راه یافت.

این مامور که خود را یکی از طرفداران پروپاقرص تروتسکی معرفی می‌کرد، طرحی اولیه از یک کتاب با خود داشت. او از استاد ‌خواست نقدی بر آن بنویسد. در همان حال که تروتسکی برای خواندن آن نسخه دست‌نویس روی میز تحریر خم شده بود، «رامون مرکادر» استالینیست متعصب اسپانیایی، چکش مخفی‌شده در زیر کت خود را بیرون کشید و با تمام قدرت بر پشت سر قربانی خود کوبید.

تروتسکی با شقیقه خونبار به مرکادر حمله کرد و دستش را گاز گرفت، نگهبان‌ها رسیدند، اما تروتسکی نگذاشت او را بکشند و فریاد زد: نکشید این مرد را، او داستانی برای تعریف کردن دارد! اما فردای آن روز خود تروتسکی در بیمارستان جان باخت…
بعد از آن مرکادر به بیست سال زندان محکوم شد و تا پایان عمر به آدمکشی‌اش افتخار می‌کرد و چندین نشان‌ افتخار از حکومت شوروی گرفت.

آثار تروتسکی

تروتسکی ، آثار و کتب بسیاری پدید آورد از جمله می توان کتاب های زیر را برشمرد :

1- دفاع از تروریسم

2– ادبیات و انقلاب

3- زندگانی من

4- تاریخ انقلاب روسیه (در سه جلد)

5- دیکتاتوری در مقابل دموکراسی

لئون تروتسکی | تروتسکی و استالین

اختلافات تروتسکی و استالین

اختلافات استالین و تروتسکی کاملا مشهود بود.  این درگیری‌ها پس از مرگ لنین به اوج رسید. یکی از این دو، نماینده هدف «سوسیالیسم در کشوری واحد» بود و دیگری نماد هدف «انقلاب جهانی مستمر».

تروتسکی مدافع انقلاب جهانی بود، یعنی تروتسکی به صدور انقلاب به خارج از مرزهای شوروی اعتقاد داشت اما استالین مدافعِ سوسیالیسم در یک کشور. استالین بر این باور بود که باید انقلاب را در داخل شوروی تقویت کرد.

از نظر تروتسکی انقلاب روسیه تنها پیش‌درآمدی بود بر انقلاب جهانی. او در مقابل تاکید استالین بر «سوسیالیسم در یک کشور» سیاست «انقلاب جهانی مستمر» را قرار داد که منظورش از آن استفاده از هر فرصت و مضایقه‌نکردن از هیچ کوششی برای سازماندهی و شتاب بخشیدن به انقلاب در اروپا بود.

در فضای پرشور و شوق مباحثات ایدئولوژیک کمونیستی پس از مرگ لنین، این تفاوت‌ها در مورد نکات مورد تاکید و اولویت‌ها به سرعت منبع خصومت‌های شخصی و گروهی سبعانه گردید. در پس این خصومت‌ها، هم تفاوت بنیادین دیدگاه‌های شخصی نهفته بود هم تضادهای دیرینه تاریخی. از دیدگاه استالین روسیه حاشیه تمدن غرب و متکی به رویدادهای اروپا نبود. بلکه خود کانون تمدن جدید جهانی بود. از نظر تروتسکی که بیشتر از روسیه با اروپا آشنایی داشت آنچه در اروپا رخ می‌داد تعیین‌کننده بود و آنچه در روسیه به وقوع می‌پیوست به خودی خود نمی‌توانست رویدادهای اروپا را تعیین کند.

از نظر تروتسکی مانع ترقی نوع بشر نه‌تنها سرمایه‌داری بلکه وجود دولت‌های ملی نیز بود. تلاش برای بنای «سوسیالیسم در یک کشور» و همزمان برقراری روابط بین‌المللی عادی با دولت‌های ملی سرمایه‌داری اروپا به معنای عادی تلقی کردن موجودیت دولت‌های ملی بود. تروتسکی معتقد بود که اگر انقلاب به اروپا گسترش نیابد، انقلاب روسیه یا در برابر حملات سرمایه‌داری اروپا به زانو در می‌آید یا در محیط موفقیت کامل در روسیه فعالیت مستمر انقلابی در اروپا اجتناب‌ناپذیر است.

انقلاب یا مستمر است یا در غیر این صورت بر باد فنا می‌رود. از نظر ملتی خسته از آشوب و مشتاق وضعیت اقتصادی بهتر، استالینیسم جاذبه‌ای عمیق‌تر و قیاس‌ناپذیر با تروتسکیسم داشت. از این گذشته، این ادعا که روسیه «نمی‌تواند روی پای خود بایستد» بلکه باید در انتظار رویدادهای اروپا بنشیند که - با توجه به تجربه‌ای که تا آن زمان به دست آمده بود- هر روز بیش از پیش نامحتمل‌تر می‌نمود، غرور ملی را جریحه‌دار می‌کرد. برای استالین بسیج همه بقایای غرور و امیدواری ملی و آرزوی طبیعی صلح و خوشبختی کار دشواری نبود.

استالین در اواسط دهه ۱۹۲۰ شروع به تصفیه بزرگ در میان سران حزب کمونیست کرد. تروتسکی هدف نخست او بود. با هدایت استالین، تعبیرِ «تروتسکی‌گرایی» در شوروی معادل «خیانت» شد و تروتسکی از همۀ مناصبش عزل، از حزب اخراج و تبعید و در نهایت در ۱۹۲۸ از کشور اخراج شد. وی ابتدا به قزاقستان تبعید و در ۱۹۲۹ از کشور بیرون رانده شد. تروتسکی پس از ۴ سال اقامت در ترکیه، مدتی به فرانسه و نروژ رفت و سرانجام در سال ۱۹۳۶ درخواست پناهندگی او از سوی دولت مکزیک پذیرفته شد.

تروتسکی از همان زمانی که در اکتبر ۱۹۲۶ طی اظهاراتی به استالین تاخت و او را «گورکن انقلاب» لقب داد، در واقع پایان کار خود را رقم می‌زد؛ زیرا در کمتر از یک سال یعنی در سال ۱۹۲۷ از حزب و در سال ۱۹۲۹ از کشور اخراج شد و در سال ۱۹۴۰ به قتل رسید.

  • منبع
  • تاریخ ایرانی
  • دنیای اقتصاد
  • دانشنامه رشد

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید