امروز: پنج شنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ برابر با ۰۸ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 271069
۸۰۱
۱
۰
نسخه چاپی
ریچارد کارلسون

100 کلید موفقیت در کار (23)

وقتی شما برای امرار معاش کار می کنید، بسادگی گرفتار بعضی از عادات می شوید. بعضی عادات خوب و بعضی نه چندان خوب هستند بعضی از سر اجبار، بعضی به طور عادی، بعضی فقط به این دلیل که به نظر می رسد که دیگران انجام می دهند، و بعضی به این دلیل که شما "همیشه آنها را آن گونه انجام داده اید" در ما به وجود آمده اند بسیاری از این عادات آنچنان جزئی از ما شده اند که به نظر نمی رسند هیچ وقت آنها را زیر سؤال ببریم، چه برسد که تغییرشان هم بدهیم. اغلب به چیزی عادت می کنیم و طی بقیهی مدت کاری مان این عادت را حفظ می کنیم.

 100 کلید موفقیت در کار (23)

پایگاه خبری حقوق نیوز

نکات مهم برای موفقیت در کار

عادات و رسوم خود را بررسی کنید (و آمادگی تغییر بعضی از آنها را داشته باشید)

نگاهی دقیق به بعضی از این عادات و رسوم و آمادگی برای تغییر تعدادی از آنها، می تواند مزایایی عظیم را در کیفیت زندگی تان به دنبال داشته باشد. اغلب، عادات ما در کنه خود منابع عظیم تنش هستند. به این دلیل که تنش بسیار زیادی ایجاد می کنند (آگاهانه یا نا آگاهانه)، می توانند بقیه ی زندگی ما را حتی پرتنش تر از آنچه بوده است، بنمایانند.

در اینجا تعدادی از عادات و رسوم معمول را از میان صدها احتمال دیگر، مطرح می کنیم. بعضی از آنها شاید آشناتر به نظر آیند، و بقيه شاید این طور نباشند: شاید شما عادت داشته باشید که قبل از رفتن به محل کارتان فرصت کافی برای آماده شدن به خود ندهید و همیشه عجله داشته باشید. شاید عادت داشته باشید ناهار زیاد بخورید و با وجود این از نداشتن وقت برای ورزش یا خستگی بعد از ظهر شکایت کنید. احتمالاً هر روز با خودرو شخصی رفت و آمد می کنید، ولی راه دیگری در اختیار دارید، رفت و آمد با قطار یا اتوبوس، که شاید ارزان تر باشد و امکان مطالعه با استراحت را به شما می دهد. شاید کافئین بسیار زیادی می نوشید و اغلب احساس بی قراری و اضطراب دارید. شاید اول صبح در محیط کار، به جای داشتن رفتاری دوستانه با همکاران، کمی بدخلق و ایرادگیر باشید، که این کار باعث تردید در همکاری آنان با شما یا رنجش هایی بی جهت می شود. شاید وقت بسیار زیادی را صرف مطالعه ی روزنامه نمایید، در حالیکه بندرت زمانی را صرف مطالعه ی کتاب مورد علاقه تان می کنید. شاید شب خیلی دیر بخوابید، یا شاید خیلی زود بخوابید. یا شاید غذایی سبک که گمان می رود شکلی از استراحت باشد، در کیفیت خوابتان تاثیر بگذارد. فقط شما هستید که می دانید کدام یک از عادات شما باعث دشوار شدن زندگی تان می شود.

واضح است که هر یک از این عادات استعداد. خلق تنش های بسیار را در زندگی تان دارد، و روز شما را سخت تر و شما را وادار می کند که در محیط کارتان از کاه کوه بسازید. به این دلیل، اراده ی شما در بررسی عاداتنان، تقریباً همیشه می تواند تمرینی مفید باشد.

بگذارید به طور خیلی خلاصه بررسی کنیم که چگونه ایجاد تغییر در بعضی از موارد بالا، می تواند به کاهش تنش زندگی تان کمک کند. علی رغم آنکه ساده به نظر می رسند، تغییراتی قدرتمند هستند. به جای آنکه به خود بگویید: "هیچ وقت نمی توانم آن را انجام دهم"، ذهن خود را باز کنید و یک تغییر را مجسم کنید!

اغلب تفاوت میان یک روز پرتنش و روزی رضایت بخش یا تحت اختيار، فقط در این است که آیا شما بخصوص اول صبح، دائما عجله دارید یا نه. یک ساعت زودتر بیدار شدن، یا فقط قدری زودتر آماده شدن، می تواند دنیایی تفاوت ایجاد کند.

بسیاری از مردم را می شناسم که پیاده روی یک ساعته را جایگزین ناهار کرده اند. زندگی آنها با همین یک تصمیم کاملاً تغییر کرده است. وزن کم کرده اند و بسیار سالم تر شده اند، حالشان بهتر شده و انرژی بسیار بیشتری دارند، پول ناهارشان را صرفه جویی و آن را برای آینده شان سرمایه گذاری کرده اند. آنان اغلب در پیاده روی ها با دوستانشان هستند و به این ترتیب این پیاده روی تبدیل به یک ساعت معاشرت می شود. حالا آنان در مقایسه با کل زندگی شان، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کنند.

اگر با خودرو شخصی آمد و شد می کنید، شاید راهی دیگر داشته باشید. مردمی را می شناسم که تصمیم گرفته اند به جای ماشین با قطار ( یا سایر انواع وسایل نقلیه ) رفت و آمد کنند و از انجام این کار سود زیادی نصیبشان شده است. به جای چسبیدن به فرمان و احساس درماندگی کردن، آنان از وقت خود برای مطالعه با شنیدن نوار استفاده می کنند. چرتی می زنند، تمرکز یا فکر می کنند یا فقط استراحت می نمایند.

مسلما، اینها فقط معدودی از تغییرات در دسترسی هستند که می توانند مدنظر قرار گیرند. هر کس با دیگران فرق دارد، و هر یک از ما عاداتی متفاوت داریم که مانع شادمانی ما می شوند. چون اصلاً نمی دانم که قصد تغییر کدام عادت را دارید، تقریباً مطمئنم که دست کم می توانید یکی از آنها را در نظر بگیرید. امتحانش کنید. جز از دست دادن قدری تنش، چیزی برای از دست دادن دارید؟

بر زمان حال متمرکز باشید

درباره ی کیفیت جادویی "بودن در لحظه" زیاد نوشته اند. با این حال من معتقدم که این یکی از عبارات همیشه سبز عاقلانه ای است که نمی توانید هیچ وقت به مقدار کافی از آن بهره ببرید. بمرور که توجه خود را برای متمرکزتر بودن در لحظه، پرورش دهید، متوجه وقوع تعدادی فواید قابل توجه در زندگی شغلی تان می شوید. از تنش و شتاب شما به مقدار بسیار زیادی کاسته می شود، مفیدتر خواهید بود و کنار آمدن با شما آسان تر می شود. بیش از گذشته از کارتان لذت خواهید برد، شنونده ای بسیار بهتر می شوید و این کار شما را تیزهوش تر می کند.

اغلب، توجه ما به سوی آینده منحرف می شود. در آن واحد راجع به خیلی چیزها فکر می کنیم و بابت آنها نگرانیم (ضرب الاجل ها و مشکلات بالقوه، آخر هفته می خواهیم چه کنیم، واکنش هایی در برابر کارمان.) ما در انتظار مخالفت ها و مجادلات و چیزهایی که احتمالاً درست پیش نخواهند رفت هستیم. اغلب پیش از حادثه ی واقعی خود را متقاعد می سازیم که مثلاً یک مورد، قرار است چقدر دشوار باشد.

یا توجهمان به گذشته معطوف می شود. از اشتباهی که هفته ی پیش مرتکب شدیم، یا جر و بحثی که امروز صبح کردیم، پشیمان می شویم. گاهی از درآمد کم فصل گذشته بی قرار می شویم، یا حادثه ای دردناک یا خجالت آور را مرور می کنیم. چه در فکر آینده باشیم چه در فکر گذشته، معمولاً راهی برای تصور بدترین ها می یابیم. بخش عمده ی این فعالیت های ذهنی درباره ی مسائل آینده هستند که شاید پیش بیایند یا هیچ وقت پیش نیایند. و حتی اگر پیش بیایند، این چنین انتظاری معمولاً تأثیراتی بدتر از وقوع حادثه ی واقعی به جا می گذارد و بندرت مفید واقع می شود. یا درباره ی فعالیت های گذشته ای است که تمام شده اند و انجام شده اند؛ اموری که شاید واقعاً روی داده اند، ولی ما دیگر کنترلی بر آن نداریم.

همه ی این فعالیت های ذهنی در حال روی دادن هستند، البته طی مدتی که ظاهراً کار می کنیم. اما واقعاً وقتی ذهن های ما عملاً همه جا هستند بجز اینجا، چقدر مؤثر هستیم؟

من به هر دو روش عمل کرده ام؛ در حالی کار کرده ام که ذهنم همه جا می چرخد و هنگامی که ذهنم کاملاً متمرکز است، و می توانم با اطمینان کامل به شما بگویم که ذهن متمرکز، آرام تر و خلاق تر و مفیدتر از ذهن متشتت است. می توانم بگویم یکی از بزرگترین نیروهای من توانایی متمرکز ماندن بر موردی در یک زمان است ( که البته این توانایی همچنان در حال پیشرفت است). هنگامی که با کسی پای تلفن یا حضوری صحبت می کنم، معمولاً می توانم بدون آنکه بر اثر موردی حواسم پرت شود "دقیقاً همانجا" با طرف باشم. این کار به من اجازه می دهد که آن صحبت را واقعاً بشنوم و درک کنم.

هنگام نوشتن نیز سعی می کنم همین کار را بکنم. بجز فوریت های واقعی، به طور کامل غرق کارم می شوم. این کار به تمام توجه و انرژی قابل دسترسی ام اجازه می دهد که به سوی فعالیتی خاص هدایت شود؛ محیطی آرمانی برای خلاقیت و کار مؤثر. من پی برده ام که نتیجه ی فقط یک ساعت کار توأم با تمرکز واقعی، برابر است با یک روز کامل کار توأم با حواس پرتی. همین اصل در مورد سخنرانی هایم نیز صادق است. یکی از مواردی که برای حصول آن بسختی تلاش کرده ام، توانایی بودن با گروهی از مردم است، بدون آنکه هیچ وقت بخواهم جای دیگری باشم. به عبارت دیگر، اگر در شیکاگو باشم، درباره ی قرار روز بعدم در کلیولند فکر نمی کنم. من معتقدم که تمرکز در لحظه از من سخنوری بسیار مؤثرتر ساخته و به من اجازه داده است بسختی کار کنم و به سفرهایی فراوان بدون احساس خستگی زیاد بروم.

این صفت "بودن در لحظه بیشتر مربوط به آن چیزی می شود که در ذهن شما روی می دهد، تا آنچه در اداره تان اتفاق می افتد. عوامل حواس پرتی خارجی همیشه وجود خواهند داشت: تماس های تلفنی، توی حرف دویدن ها، قرار ملاقات ها و الی آخر. عنصر کلیدی آن است که با چه سرعتی می توانید دوباره توجه خود را بر آنچه انجام می دهید، متمرکز کنید، از شاخه ای به شاخه ی دیگر بروید و مجدداً به جای اول بازگردید.

با وجود این، مهمتر از اینکه کارآیی شما بهتر می شود، بزرگترین منفعت "کاملاً حضور داشتن" این است که کارتان خیلی لذت بخش تر می شود. چیزی حقیقت جادویی درباره ی غرق شدن کامل در آنچه انجام می دهید، وجود دارد. به گونه ای باورنکردنی رضایت خواهید یافت. مطمئنم که از به کارگیری این یکی لذت می برید.

 

بیشتر بخوانید:

مذاکره

100 کلید موفقیت در کار (قسمت های دیگر)

 

 

تهیه کننده: محمدی

منبع: 100 کلید موفقیت در کار - ریچارد کارلسون

پایگاه خبری حقوق نیوز - گزیده کتاب

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید