سبک های رهبری
به شیوه ای که مدیران به کمک آن در محیط کار از اختیارات خود استفاده میکنند، با کارکنان تعامل برقرار میکنند و به اهداف خود میرسند، سبک رهبری میگویند.
مطالعات نشان میدهد که بین سبک رهبری و عملکرد سازمانی ارتباط مستقیم وجود دارد و سبک انسان محور نتایج بهتری را به همراه دارد و باعث افزایش رضایت کارکنان میشود. کارمندان باانگیزه برای رسیدن به اهداف شرکت بیشتر تلاش میکنند و در نتیجه باعث رشد کسب و کار شما میشوند.
همیشه برای اینکه از نحوه عملکرد خود آگاه شوید، میتوانید از اطرافیانتان بازخورد بخواهید؛ اما بهتر است قبل از انجام این کار از سبک رهبری خود مطلع شوید.
انتخاب سبک مناسب به شما این امکان را میدهد که ایرادات خود را تشخیص داده و نسبت به اصلاح آنها اقدام کنید. این کار بسیار مهم است؛ چون بعضی از کارمندان ممکن است در صحبت کردن و حتی شرکت در نظرسنجیهایی که به صورت ناشناس انجام میشوند، تردید کنند.
شاید پیش خود تصور کنید باید به دنبال بهترین شیوه رهبری برای رشد و توسعه سازمانتان باشید. اما حقیقت ماجرا این است که تمام سبک های رهبری جایگاه خاص خود را دارند و هیچکدام را نمیتوان بهتر از بقیه دانست و یک مدیر توانا باید بتواند در هر شرایطی متناسب با نیاز شرکت از سبک موردنظر خود بهره بگیرد. به این ترتیب هر رهبری میتواند به شکل آگاهانهتری مسیر خود را انتخاب کند و به یک رهبر منحصربهفرد در سازمان تبدیل شود. در ادامه مهمترین انواع رهبری در سازمان را بررسی میکنیم.
1. سبک رهبری دموکراتیک (Democratic Leadership)
تصمیمگیری رهبر در رهبری دموکراتیک بر اساس نظرات هر یک از اعضای تیم انجام میشود. در این نوع سبک رهبری، رهبر حرف آخر را میزند اما تمام کارکنان به یک اندازه در تعیین مسیر پروژه نقش دارند. رهبری دموکراتیک یکی از کارآمدترین و موثرترین سبکهای رهبری است؛ چون رابطه خوب مدیر با تمام افراد سازمان در تقویت اعتماد، خلاقیت و روحیه تیمی کارکنان نقش بسزایی دارد.
سبک رهبری دموکراتیک شبیه تصمیمگیری در جلسات هیئت مدیره شرکت است. مثلا رهبر دموکراتیک در جلسه هیئتمدیره شرکت ممکن است چند گزینه مرتبط را برای تصمیمگیری به تیم بگوید. سپس تیم درباره هرکدام از گزینهها بحث میکند. پس از بحث و گفتوگو، رهبر نظرات و بازخورد هیئتمدیره را لحاظ میکند یا ممکن است آن تصمیم را به رأیگیری بگذارد.
2. سبک رهبری استبدادی (Autocratic Leadership)
سبک رهبری استبدادی یا خودکامه یکی دیگر از انواع سبک های رهبری به شمار میآید که درست نقطه مخالف رهبری دموکراتیک است. رهبر در این سبک خود را باهوشترین فرد در سازمان میداند و بدون توجه به نظر زیردستان خود تصمیمگیری میکند. پیش از انتخاب مسیر، نه با کارکنان مشورت میکند و نه حتی به نظر آنها توجه میکند، تنها از آنها انتظار دارد که بر اساس زمانی که رهبر تعیین کرده است از تصمیم گرفته شده اطاعت کنند.
وقتی که مدیری ساعات کاری تعدادی از کارمندان خود را بدون اطلاع به آنها تغییر میدهد، یعنی از سبک رهبری استبدادی پیروی کرده است. این سبک از رهبری کاملا منفور بوده و بهندرت موثر و کارآمد است. در حال حاضر بیشتر سازمانها چنین شرایط و فرهنگ دیکتاتوری را تحمل نمیکنند و نتیجه اصلی این سبک از رهبری ازدستدادن کارکنان خواهد بود. بهتر است که رهبری نظرات و عقاید سایر اعضای تیم را هم در نظر بگیرد.
3. سبک رهبری بدون مداخله (Delegative leadership)
معادل فرانسوی سبک رهبری بدون مداخله اصطلاح laissez-faire leadership است. این اصطلاح خنثیترین شکل رهبری است که در آن مدیریت هیچگونه مداخلهای ندارد. معنای تحتاللفظی این اصطلاح فرانسوی این است که «اجازه دهید کارشان را بکنند» و رهبرانی که این سبک از رهبری را دنبال میکنند، تقریبا تمام اختیار و قدرت خود را به کارکنانشان واگذار میکنند.
مثلا در یک استارتاپ نوپا و تازهکار ممکن است با بنیانگذاری مواجه شوید که پیرو سبک رهبری عدم مداخله است و هیچ سیاست اداری مهمی درباره ساعات کاری ندارد. آنها به کارکنانشان اعتماد کامل دارند و روی کل کارهای اداره شرکت متمرکز میشوند.
اگرچه سبک رهبری بدون مداخله با اعتماد کردن به کارکنان که بر اساس میل خود کار کنند، باعث توانمندسازی کارفرماها میشود؛ بااینحال ممکن است مانع فرصتهای رشد و پیشرفت شرکت شود و آنها را به رهبری گوشهگیر تبدیل کند؛ به همین دلیل مهم است که این سبک رهبری همواره تحت کنترل و نظارت باشد. این سبک رهبری در میان دیگر انواع سبک های رهبری ممکن است فقط گاهی موثر باشد.
4. سبک رهبری استراتژیک (Strategic leadership)
رهبرانی که از سبک استراتژیک پیروی میکنند، برنامههایشان را در جهت رسیدن سازمان به اهداف تعیین شده برای آن تنظیم میکنند. این نوع مدیر با برنامهریزی دقیق برای همه قسمتهای شرکت، تمام اعضای تیم را با یکدیگر هماهنگ میکند.
5. سبک رهبری تحولآفرین (Transformational Leadership)
رهبر تحولگرا یا تحولآفرین همواره بر اساس مناسبات و معاهدههای شرکت، در حال تغییر، تحول و بهترشدن است. معمولا کارکنان وظایف و اهداف خود را به صورت روتین انجام میدهند، اما رهبر همیشه آنها را به سمت خارجشدن از منطقه امنشان تشویق میکند.
رهبر تحولآفرین چشماندازی کلی از اهداف به تمام کارکنان میدهد و زمان مشخصی را هم برای تحقق هرکدام از این اهداف مشخص میکند و در این راه آنها را حمایت و تشویق میکند. شاید این اهداف ساده به نظر برسند، اما هرچقدر که کارکنان بیشتر به سمت اهداف قدم بردارند، رهبران اهداف سختتر و چالشبرانگیزتری را برای آنها تهیه میکنند.
این مدل رهبری بسیار میان شرکتهای رشدگرا و یادگیرنده ترغیب و تشویق میشود، چون باعث ایجاد انگیزه در کارکنان میشود تا تواناییهای بالقوه خود را شناسایی کنند. اما در سبک رهبری تحولگرا این خطر هم وجود دارد که اگر زیردستان درست هدایت نشوند، ممکن است رهبر تحولگرا نتواند به منحنی یادگیری تمام افراد توجه کند.
6. سبک رهبری مشارکتی (Participative Leadership)
در سبک رهبری مشارکتی نظریههای دموکراتیک نقش مهمی را ایفا میکنند. در این سبک تمام اعضای تیم در فرایند تصمیمگیری برای اهداف سازمان مشارکت میکنند. در نتیجه همه انگیزه بیشتری برای پیشبرد اهداف سازمان به دست میآورند. اما در آخر این رهبر است که تصمیم نهایی را میگیرد و در صورت وجود اختلافنظر در تیم، به آن رسیدگی میکند.
7. رهبری به سبک مربی (Leadership Coaching)
این سبک از رهبری، اعضای تیمش را مثل مخزن استعدادی میبیند که باید شکوفا شود و درست مثل مربی یک تیم ورزشی، بر شناسایی و پرورش نقاط قوت فردی اعضای تیمش متمرکز میشود. همچنین به استراتژیهایی توجه میکند که باعث میشود تا اعضای تیم بهتر باهم کار کنند. این رهبری به سبک مربی، شباهت زیادی با رهبری استراتژیک و دموکراتیک دارد اما تاکید بیشتر آن روی رشد و موفقیت فردی کارکنان است.
این رهبر بهجای آنکه تمام کارکنان را مجبور کند که بر مهارتها و اهداف مشابه تمرکز کنند، تیمی میسازد که در آن هر کدام از کارکنان مهارتهای متفاوتی دارند. در بلندمدت، هدف این رهبران تاکید بر ایجاد تیمهای قدرتمندی است که بهخوبی با هم ارتباط برقرار کرده و مهارتهای منحصربهفرد یکدیگر را درک میکنند تا کاری را درست انجام دهند.
این رهبر با دادن وظایف و کارهای جدید، راهنمایی یا برگزاری جلساتی درباره بازخوردهای سازنده به کارکنان کمک میکند تا نقاط قوت خود را تقویت کنند. آنها همچنین اعضای تیم را تشویق میکند تا با فراگیری مهارتهای جدید از سایر همتیمیها، نقاط قوتشان را بیشتر کنند.
8. سبک رهبری بروکراتیک (Bureaucratic Leadership)
این سبک از رهبری برخلاف رهبری استبدادی، به اطلاعات درونی تیم گوش میدهد اما اگر نظر کارکنان با سیاستها و دستورالعملهای سازمان مخالفت داشته باشد، رهبر هم با آن مخالفت میکند.
سبک رهبری بروکراتیک در میان انواع سبک های رهبری، بیشتر در سازمانهای بزرگتر، قدیمیتر یا سنتی جواب میدهد. در این شرکتها وقتی همکار یا کارمندی، استراتژی قدرتمندی پیشنهاد میدهد که در چارچوب قوانین سازمانی نباشد، رهبر بروکراتیک با آن مخالفت میکند.
در این سبک رهبری، حس کنترل و نظارت مانند سبک رهبری استبدادی وجود ندارد، اما خبری هم از آزادی عمل در انجام وظایف شغلی برای کارکنان نیست. این نوع رهبری مانع نوآوری است، به همین خاطر شرکتهایی که به دنبال آرزوها و اهداف بزرگ و رشد سریع هستند، بهتر است که از این سبک رهبری استفاده نکنند.
9. سبک رهبری کاریزماتیک (Charismatic Leadership)
این نوع سبک رهبری با هدف بهتر کردن وضعیت موجود شروع به کار میکند و معمولا در زمانهای بحران و بیثباتی ظهور میکند؛ پس در مواقع بحران میتوان روی این نوع از رهبران حساب باز کرد. تواناییهای فردی این نوع رهبران باعث ایجاد تحولاتی در درون سازمان و افراد حاضر در آن میشود. تاثیر این نوع رهبران بدون هیچ زور یا پاداشی اعمال میشود.
10. سبک رهبری آمرانه (Authoritative Leadership)
سبک رهبری آمرانه یا مقتدرانه برای کسانی مناسب است که دارای اعتماد به نفس لازم هستند. آنها با اعتماد کامل مسیر پیش رو را ترسیم میکنند و اعضای تیم را در جهت پیشبرد اهداف سازمان هدایت میکنند. آنها در این مسیر پیروانی برای خود پیدا میکنند و انرژی خود را به دیگران هم منتقل میکنند. این رهبران برخلاف رهبران استبدادی برای توضیح اهداف خود وقت میگذارند و دیگران را در جریان کارهای خود قرار میدهند. آنها فقط دستور نمیدهند، بلکه به اعضای تیم اجازه میدهند تا در مورد چگونگی دستیابی به اهداف مشترک، حق انتخاب داشته باشند.
نحوه انتخاب سبک رهبری مناسب
سبکهایی که در این مقاله درباره آنها صحبت کردیم توسط بسیاری از رهبران در سراسر جهان استفاده میشوند. اکنون سوالی که مطرح میشود این است که کدامیک از سبکهای رهبری بهتر عمل میکنند و چگونه باید از آنها استفاده کرد.
وقتی میخواهید سبک رهبری خود را انتخاب کنید، باید به این موضوع توجه داشته باشید که کدام سبک برای شما مناسبتر است. بعضی از مهمترین سوالاتی که باید برای تعیین بهترین سبک از خودتان بپرسید، عبارتند از:
• برای چه چیزی ارزش بیشتری قائل هستم، اهداف یا روابط؟
• من به ساختار اعتقاد دارم یا به آزادی انتخاب؟
• ترجیح میدهم به تنهایی تصمیم بگیرم یا به صورت گروهی؟
• روی اهداف کوتاهمدت تمرکز میکنم یا بلندمدت؟
• انگیزه از توانمندسازی ناشی میشود یا از راهنمایی کردن؟
این ها تنها چند نمونه از سوالاتی هستند که باید هنگام بررسی سبکهای رهبری از خود بپرسید تا متوجه شوید که کدام سبک برای شما بهتر است.
علاوه بر این، برای توسعه سبک رهبری خود از استراتژیهای زیر کمک بگیرید:
• آزمایش کنید. رویکردهای متنوع را در شرایط مختلف امتحان کرده و به نتیجه آنها توجه کنید. در تغییر رویکرد خود انعطافپذیر باشید.
• به دنبال یک مربی باشید. صحبت کردن با کسی که در این زمینه باتجربهتر از شما است، میتواند در مورد نحوه توسعه سبک رهبری اطلاعات بیشتری در اختیارتان قرار دهد.
• بازخورد بخواهید. اگرچه گاهی اوقات شنیدن بعضی نکات سخت است، اما بازخورد سازنده به شما کمک میکند که به یک رهبر موفق تبدیل شوید. از افرادی که به آنها اعتماد دارید بازخورد بخواهید تا به شما صادقانه پاسخ دهند.
• به ویژگیهای فردی خود توجه کنید. سبک رهبری انتخابی شما نباید با شخصیت یا اخلاقتان در تضاد باشد. سعی کنید سبکی را انتخاب کنید که با نقاط قوت شما همسو است.
دیدگاه